به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس نشست تخصصی جایگاه خاطرات دفاع مقدس در چشم انداز فرهنگی – اجتماعی و عرصههای تمدن سازی اسلامی با حضور هدایت الله بهبودی، محمدرضا کائینی، امیرشهریار امینیان، نصرت الله صمدزاده و اصحاب رسانه به میزبانی خبرگزاری فارس برگزار شد.
در این جلسه، هدایت الله بهبودی ضمن اشاره به این که پرداخت هزینه برای جمع آوری خاطرات دفاع مقدس کار بیهودهای نیست، گفت: هیچ وقت بانک مرکزی از خرید و انباشت طلا خسته نمیشود و یا ساخت سد برای جمع آوری آب کار بیهوده ای نیست. در زمینه خاطرات نویسی و جمعآوری آن نیز چنین است و ما بهدرستی از این موضوع بهرهمند شدیم و به تولید خاطرات پرداختیم. اما آن چه که مهم است و باید مورد ارزیابی قرار گیرد، نحوه استفاده از این تولیدات و ضریب نفوذ آن است. قطعا هزینه کردن برای خاطرات و جمع آوری آن، امری ضروری و بدیهی است و همه باید از این گنجینه ارزشمند محافظت کنند.
هدایت الله بهبودی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن پاسخ به این سوال که آیا در منابع، به درستی به آرشیو خاطرات مراجعه میشود یا خیر؟ گفت: خاطرات پس از انقلاب یکی از مهم ترین حیثیات فرهنگی کشور است. برای برون داد دو واقعه مهم یعنی پیروزی انقلاب اسلامی و 8 سال دفاع مقدس، به هیچ چیز به جز خاطرات متوسل نشده ایم که بینظیر است. من از این موضوع به نهضت خاطره نویسی یاد میکنم که پس از انقلاب به وجود آمد و مردم نقش گسترده ای در آن داشتند چرا که مایل بودند در مورد چیزی که خودشان به دست آوردند، خودشان حرف بزنند. علاوهبر این، خاطره نرم ترین و مردم پسند ترین بخش تاریخ است که با جامعه تماس دارد. خاطره به عنوان یکی از مصالح سازنده تاریخ، آشتی با جامعه است و بیش از پیش باید از آن استفاده نمود. در حقیقت مردم استقبال بیشتری از کتاب خاطرات به نسبت یک کتاب قطور تاریخی انجام میدهند. اگر خاطره بتواند بخشی از حافظه تاریخی ما را بسازد، پس باید به بهترین نحو از ان استفاده کنیم.
وی در بخش پایانی اظهارات خود نیز عنوان داشت: خاطره نویسی یکی از ارزشمندترین اتفاقات ادبی در کشور بوده است که با وجود بزرگ نمایی ها باز هم مورد اعتماد است. به نظرم خاطره گویی و خاطره نویسی امری ممدوح است و حیف است که به خاطر بعضی اشکالات منزلت آن را پایین بیاوریم. این پدیده ی فرهنگی میتواند با قرار گرفتن در فرآیند درست خود، تولید موثر در جامعه داشته باشد. باید توجه داشت که خاطره مهم ترین بخش حیثیت فرهنگی ما پس از انقلاب اسلامی بوده است و به همین دلیل مراکز خاطره نگاری در خارج از کشور، شروع به خاطره نگاری و سرمایه گذاری در این بخش کرده اند.
هنوز موج درستی در تاریخ نگاری انقلاب شکل نگرفته است
در بخش دیگری از ان نشست محمدرضا کائینی به جایگاه تاریخ شفاهی در مستندات تاریخ نگاری اشاره کرد و گفت: تاریخ شفاهی از این نظر در رتبه اول قرار نمی گیرد و اسناد مکتوب و تصاویر مقدم تر از آن هستند اما در عین حال در بازنمایی حقیقت موفق عمل میکنند در حالی که احتمال خطا در آن ها وجود دارد. به نظر میرسد که اول باید به اسناد مکتوب و تصویری رجوع نمود اما در همه وقایع تاریخی اسناد مکتوب و یا تصویر وجود ندارد و راهی به جز روایت افراد مختلف از آن وجود نخواهد داشت. این جا است که تاریخ شفاهی به کمک ما میآید و نقش آفرین میشود.
کائینی به نحوه بهره برداری از این خاطرات شفاهی پرداخت و بیان داشت: برای بهره برداری از این گنجینه باید یک شیوه اصولی را برای فهمیدن درست بودن یا غلط بودن اطلاعات بشناسیم به نظرم همان شیوه ای که اصولیون برای اخبار و نقل قولها در گذشته به کار میبردند، کمک کننده است. در حقیقت علم اصول علم بررسی و نتیجه گیری از معقولات است که در عرصه تاریخی میتواند کمک کننده باشد.
این تاریخ نگار و پژوهشگر درباره ی تاثیر شفاهیات در تاریخ نگاری انقلاب گفت: من فکر میکنم که هنوز موج درستی در تاریخ نگاری انقلاب شکل نگرفته است که بتوانیم به درستی از شفاهیات استفاده کنیم. البته من منکر کارهای تعدادی از محققین نمیشوم اما واقعیت این است که تاریخ نگاری درست و شایسته ای تاکنون انجام نداده ایم. اکنون با نسلی مواجه هستیم که انقلاب و دفاع مقدس را ندیده است. بنابراین باید کار به گونه ای تنظیم کنیم که برون داد آن شکل گیری جریان درستی مبتنی بر تاریخ نگاری انقلاب باشد.
محمدرضا کائینی در بخش دوم صحبت های خود به تحریف بودن یا نبودن بسیاری از خاطرات پرداخت و گفت: برای صحت سنجی تاریخ شفاهی باید معیارهایی را تعریف کنیم. در مورد این که چه قدر از تاریخ شفاهی واقعی است، نمیتوان دقیق صحبت کرد اما نمیتوان به اکثریت ان نیز انگ دروغ زد. ممکن است که جاهایی از آن خطا باشد اما غلط نداریم و البته انگیزه ای نیز برای دروغ گویی در خاطرات وجود ندارد. باید توجه داشت که خطا شناسی در این جا یک علم است که باید افراد آن را آموزش ببینند تا بهتر بتوان صحبت نمود.
او ادامه داد: علاوه بر این، این چنین افرادی که خاطرات را تعریف میکنند عمدتا قصد خودنمایی ندارند و مگر خاطره نگاری رجال چه قدر باعث خود نمایی شان میشود؟ من به مجموعه تاریخ شفاهی که اکنون وجود دارد، نمره قابل قبول میدهم و اعتقادی به دروغ بودن خاطرات ندارم اما وجود آن را نیز نفی نمی کنم. به نظر من تا زمانی که جریان تاریخ نگاری به صورت علمی و استاندارد جاری نشود، صرفا خاطره مینویسیم که فقط آرشیو را پر کرده باشیم و تا زمانی که فرآیند کار در راه درست قرار نگیرد، استفاده کارگشایی از آن نخواهیم داشت.
خاطرات دفاع مقدس مهمترین دستمایه کشف سبک زندگی
امیر شهریار امینیان دیگر سخنران این جلسه بود. او در بخش اول صحبت های خود گفت: اساسا در عرصه ی تمدنی، نقش خاطرات یک نقش بی بدیل است و یکی از مهمترین دلایل برای این موضوع، ضریب نفوذ بالای آن در جامعه است. باید توجه داشت که آخرین حلقه ای که تمدن آفرین میشود، جامعه است چرا که تحول حاصل هم ترازی و گره خوردن اتفاقات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... است.
وی ادامه داد: سبک زندگی به عنوان یکی از نرم افزارهای تحول ساز باعث ایجاد تعادل و هم ترازی در عناصر مختلف شده است و از این منظر موضوع خاطرات دفاع مقدس با فاصله از خاطراتی که در بستر عمومی انقلاب است، حاوی آموزه ها در راستای انتقال شیوه ی زندگی است. این خاطرات اگر چه میتوانند خود نوشت یا دیگر نوشت باشند اما در نوع خود میتوانند جامعه را نسبت به رفتارهایی که خودشان در یک برهه زمانی تجربه کرده اند، هوشیار کنند. هر چه قدر این خاطرات ضریب نفوذ بالاتری داشته باشد، بیشتر میتواند جامعه را به سمت موضوعات مهم هدایت کند. از این منظر، خاطرات دفاع مقدس از جایگاه ویژه ای به نسبت دیگر تجربیات برخوردار خستند. در این خاطرات، نگرش ها و تجربیات فردی از اهمیت بالاتری برخوردار بوده که بسیار مفید است.
در بخش بعدی، امیر شهریار امینیان صحبت کرد. او در پاسخ به سوالی مبنی بر این که تا چه میزان میتوانیم به خاطراتی که هم اکنون در خارج از مرزهای ایران توسط افرادی نقل میشود اعتماد کنیم؟ گفت: در حوزه تاریخ انقلاب در خارج از ایران، به وفور کار شده است. چه کسانی که وابسته به رژیم شاهنشاهی بودند و چه کسانی که بعد از انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت معاندانه خود با نظام، از کشور رفتند. برخی از این آثار سمت و سویی برای تطهیر یک جریان خاص دارد. البته نمیتوان گفت که همه این ها غلط است. بخش دیگری از این خاطرات نیز در جهت تخریب و تحریف نوشته شده است. میبینید که در این دست خاطرات، به طور عمده تحریف و تخریب داریم.
وی ادامه داد: یکی از شیوه هایی که تا دههی گذشته مرسوم بوده این بوده است که میگفتیم نباید هیچ کدام از این خاطرات منتشر بشود و دیده شود اما اکنون در وضعیتی هستیم که میبینیم این دست خاطرات بدون هیچ مجوزی منتشر می شود. به نظرم باید اینها مورد مطالعه قرار گرفته و در بافت اجتماعی مردم نیز مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا خواننده بداند که در نهایت چگونه با این خاطرات مواجهه کند. خیلی راحت و با انجام کارهای پژوهشی میتوان ایرادات را روشن کرد. البته باید توجه داشت که آثاری که اعتبار بیشتری داشتند، بهتر استقبال شدند.
از تاریخ مانند هنر و ادبیات انتظار نداریم
در این مراسم هم چنین نصرت الله صمد زاده صحبت کرد و درباره ی وضعیت خاطره نویسی گفت: به لحاظ گونه شناسی، تاثیرگذاری، کسانی که وارد شدند و ... میتوان به موضوع خاطره نویسی پرداخت که هرکدام نیز کارکردهای مختلفی دارد. انتظار ما از هنر و ادبیات همانند انتظارمان از تاریخ نیست. بدین معنی که تا یک دوره ای، این گونه برداشت میشد که ما خاطرات را تولید میکنیم، چاپ میکنیم تا آیندگان بدانند که در قدیم چه اتفاقی افتاده است اما از یک زمان به بعد، خاطره نویسی بار اجتماعی به دوش گرفت که بسیار مهم بود. برای مثال کتاب «دا» یکی از کتاب هایی بود که باعث ایجاد تحول اجتماعی و تسری در این حوزه شد. همین کتاب باعث شد تا بتوانیم به سمت اجتماعی شدن خاطره پیش برویم.
وی ادامه داد: تا پیش از این، کمتر به سراغ زنان رزمنده، رزمندگان عادی جنگ و کسانی که به صورت کلی بدنه اجتماعی جنگ را تشکیل میدادند رفته بودیم. اکنون به غیر از انتظار بیان تاریخ از یک خاطره، انتظار ایجاد شرایط خاص اجتماعی نیز داریم. در همین کتاب، آن چه که بارز بود، معرفی یک شخصیت اجتماعی و اتفاقات پیرامون او بود. من فکر میکنم که نشر کتاب های خاطرات دیگر به عنوان یک رسانه فرهنگی مهم است و نه به عنوان یک کتاب تاریخی. در حقیقت شناخت یک مخاطب از وقایع تاریخی از طریق مطالعه آثار فرهنگی و هنری رخ میدهد و اگر بگوییم که خاطرات غلط است و... و. به خودمان ضربه زده ایم. به نظرم اگر خاطره نویسی را معادل تاریخ شفاهی بدانیم، به زیست فرهنگی آن آسیب زده ایم. بنابراین نباید خاطره نویسی را برای تاریخ نگاری بنویسیم بلکه آن را باید برای تعالی فرهنگ بنویسیم که مطمئنا موضوع اول را هم به همراه خود میآورد.