پخش مناظره زنده بین یک طرفدار و یک مخالف ورود محصولات دستکاری شده ژنتیکی به سفره مردم در شبکه خبر - ساعت 22:15 یازدهم شهریور - سبب شگفتی و تاسف عمیق نگارنده شد!
به گزارش ،محمد درویش در کانال تلگرامی خود در ادامه نوشت: آدم افسوس می خورد از عیسی_کلانتری که چگونه در آغازین روزهای ورودش به پردیسان، به جای ایجاد همدلی و اتحاد در بین نکات مشترک و گرایه های راهبردی مورد وفاق بین اغلب محیط زیستی ها، از جمله پایان دادن به بهره برداری آزمندانه از اندوخته های آبی، کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک، اتمامِ غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب، افزایش اقتدارِ سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک نهاد یادگیرنده و دانش محور، کاهش نگاه امنیتی به سرمایه های اجتماعی در حوزه محیط زیست، بالفعل کردن ارزش زونهای تفرج گسترده و متمرکز در مناطق تحت مدیریت، حمایت از تاسیس وزارت منابع طبیعی و استقلال سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور از وزارت جهاد کشاورزی، حمایت از تخصیص اعتبار لازم برای اجرای دقیق طرح تنفس_جنگل، حمایت از استحصال انرژیهای نو، حمایت از تصویب قانون منع حیوان آزاری، حمایت از تغییر مبلمان شهری از خودرومحوری به انسان_محوری، حمایت از گسترش مکتب تربیتی مدارس_طبیعت و حمایت از مشارکت واقعی یا شراکت حقیقی مردم در مدیریت زیستگاه های کشور؛ خود را درگیرِ یک دعوای قدیمی و بی حاصل بین موافقان و مخالفان محصولات دستکاری شده ژنتیکی کرد و نه تنها با ادبیاتی شگفت آور، مخالفان پندارینه خود را آدمهایی احساساتی، سیاسی و فاقد منطق خواند که در مقام نماینده خویش، اجازه داد تا شخصی به نام #بهزاد_قره_یاضی با ادبیاتی طلبکارانه و توهین آمیز در رسانه ملی ظاهر شود تا همه دریابند که گویا در پردیسان، فقط جابجایی مسالمت آمیز در صندلی قدرت برای استفاده بهتر از اندیشه های نو و پیش برنده رخ نداده، بلکه ظاهراً کودتایی شده و یک شبه قرار است جابه جایی در مفهوم رنگها و ارزشها رخ دهد! چرا؟
جناب آقای عیسی کلانتری عزیز!
اینجانب، #محمد_درویش با سه دهه سابقه خدمت در عرصه های منابع طبیعی و محیط زیست کشور اعلام می کنم: راهِ نجات محیط زیست وطن از آفرینش هم افزایی بین دلسوزان واقعی این حوزه، پایان دادن به اتهام زنی ها، کمک به ارتقای توان معیشتی و آموزشی پرسنل سازمان، ارزشگذاری_اقتصادی مواهب طبیعی و مهارِ پروژه_محیط_زیست_هراسی در بین برخی از دولت سالارانِ قدرتمدار می گذرد.
1- شما خود شجاعانه و به درستی، بیش از یک دهه پیش به افشای فلسفه ماجرای خودکفایی در گندم و رسوایی دولت وقت عربستان سعودی پرداختید؛
2-شما خود در مادرکشی اعتراف کردید به ردپای مهندسین نادان در بلایی که به نام توسعه و اشتغال بر سر طبیعت وطن آمد؛
3- شما از فاجعه گذشتن از مرز 12 تن فرسایش خاک در هر هکتار از زاگرس سخن گفتید. ریشه گاهی که مامن 45 درصد آب شیرین ایرانیان است؛
4- شما در طول 4 سال گذشته شجاعانه از بلای غلبه تفکر سازه ای و صدور آب مجازی به بهانه توسعه کشاورزی ناپایدار در حوضه آبخیز دریاچه_ارومیه سخن گفتید؛
5- و شما هوشمندانه به افشاگری ناسازه های برنامه_ششم توسعه پرداختید که چگونه تعهد ایجاد شده برای خودکفایی در چند محصول کشاورزی، می تواند به مفهوم پایانِ نامیمون اندوخته های آبی کشور و نقض آشکار دیگر تعهدات این برنامه منجر شود.
اینک سزاوار نبود و نیست که این دیدگاه های شجاعانه و مترقی که سبب افزایش اتحاد و امید بین مردم، کنشگران محیط زیست و عالی ترین مقام پردیسان می شود را نادیده گرفته و درگیر ماجرایی شوید که نیاز به صبر و حوصله داشته باید با منطق، بی طرفی، پذیرندگی و خردمندی در فضایی علمی و به دور از اتهام زنی های رایج مورد مداقه و گفتگوهای آزاد و محترمانه قرار گیرد.
یادمان باشد:
اگر طبیعت ایران در دومین دوره از دولتی که خود را محیط زیستی ترین دولت تاریخ ایران می داند، نتواند ژینایی خود را بازیابد، آیندگان هرگز ما را نخواهند بخشید.
همین و تمام.