امام صادق(ع) به ابوبصیر فرموده است: «ای ابو محمد! گویا قائم را می بینم که با عیال و اهل خود در مسجد سهله، فرود آمده است.»(1)
در روایت «حریز» فرموده است: «عمر دنیا تمام نشود تا آن که مردی از اهل بیت بیاید که مانند داوود و آل داوود (ع) حکم کند و از مردم شاهد و بینه نطلبد».(2)
در روایت «معاویه دهنی» نیز فرموده است: ای معاویه! مردم در باره آیه «یعرف المجرمون بسیماهم فیوخذ بالنواصی و الاقدام»(3) چه می گویند؟ گفتم: می گویند خدا در روز قیامت، گناهکاران را به سیمای آنها می شناسد پس [موهای] پیشانی و پاهای آنها را گرفته و به آتش می اندازد.
امام صادق (ع) فرمود: «مگر خدا نیاز دارد که مخلوقی را که خود آفریده به صورتش نگاه کند تا بشناسد؟ بلکه منظور این است که قائم ما وقتی قیام کند، مردم را از صورت و سیمایشان می شناسد و امر می کند تا [موهای] یپشانی و پاهای کافران را بگیرند و به سختی به آنها شمشیر بزنند».(4)
امام باقر(ع) فرموده است: «چون قائم ما از مکه بیرون رود، منادی او در میان سپاهیانش ندا کند که کسی خوردنی و آشامیدنی بر ندارد، زیرا سنگ موسی بن عمران [که از آن دوازده چشمه می جوشید] با اوست. آن سنگ، بار یک شتر است. به هر منزلی که می رسند، چشمه ها از آن سنگ جاری می شود که هر گرسنه ای را سیر و هر تشنه ای را سیراب می کند. از آن چشمه ها، چارپایان هم آب می خورند و آن گاه به مسیر خود ادامه می دهند تا آن که در پشت کوفه فرود می آیند».(5)
امام صادق(ع) در روایات ابان بن تغلب فرموده است: «گویا قائم را در پشت نجف می بینم که بر اسبی ابلق نشسته است. آن اسب، چنان او را به این سو و آن سو می برد که [با اعجاز حضرت] هیچ شهری نیست مگر آن که گمان می کنند که آن حضرت در شهر آنهاست. و چون پرچم پیامبر خدا (ص) را می گشاید، سیزده هزار فرشته - که منتظر ظهور او بوده اند - نزد او می آیند. این فرشتگان، همان ها هستند که در کشتی نوح و با ابراهیم در آتش بوده اند و با عیسی به آسمان رفته اند گروهی از آنها - که چهار هزار نفرند - نشانه دارند. در بین آنها سیصد و سیزده فرشته در جنگ بدر همراه پیامبر (ص) بوده اند. چهار هزار نفر از آنها در روز عاشورا به کربلا آمدند تا امام حسین (ع) را یاری کنند؛ اما آن حضرت به آنها اجازه نداد. آن گروه به آسمان رفتند و وقتی دوباره بارگشتند، امام حسین (ع) کشته شده بود. آنها تا روز قیامت، پریشان و گریان نزد قبر آن حضرت خواهند ماند».(6)
از کلام نیکوی او
با تربت امام حسین (ع) می توان تسبیح ساخت و هیچ تسبیحی، برتر از آن نیست و اگر کسی تسبیح تربت در دست بگرداند و فراموش کند که ذکر بگوید، با همان گرداندن، ثواب ذکر و تسبیح به او داده می شود.(7)
از نامه به شیخ مفید (ره):
این نامه ای است از سوی بنده خدا آن بنده ای که در راه خدا «مربوط» گشته است، به سوی کسی که به سوی حق و دلیل حق، راهنمایی شده است. بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیک!
ای کسی که بنده صالح و یاور حق و دعوت کننده مردم به راستی هستی! همانا به خدایی را سپاس می گوییم که غیر از او خدایی نیست. اوست خدای ما و خدای پدران پیشین ما و از او می خواهیم که بر پیغمبر و آقا و مولای ما محمد(ص) خاتم پیامبران و آل او درود فرستد.
اما بعد: ما هنگامی که تو با خدا مناجات می کردی، در آنجا بودیم و تو را می دیدم. خدا تو را حفظ کند... . و تو را از مکر و فریب دشمنان حفظ کند. ما برای تو در خیمه ی خود شفاعت کرده ایم. خیمه ما اکنون در بالای کوهی قرار دارد. در بیابانی که پهناور است. و ما اندکی قبل از این تاریکی، به آن جا رفتیم؛ زیرا کسانی که در دل هایشان از ایمان خالی است، ما را مجبور کرده اند که [در کوه و بیابان] منزل گزینیم. اما نزدیک است که از آنجا به مکانی هموار بیاییم... خبرهای تو در حالات مختلف به ما می رسد... عاقبت همه کارهای خدا نیکو خواهد بود تا زمانی که دوستان ما از گناه اجتناب کنند.(8)
وقتی امام زمان (عج) ظهور کند چه کسانی زنده می شوند؟ اگر ما نباشیم امام زمان (عج) ازکجا می فهمد که ما طرفدار او هستیم؟
در اینجا 2 مسئله قابل طرح است: 1. معرفی اشخاصی که در زمان ظهور امام زمان (عج) رجعت می کنند؛ 2. شناخت طرفداران و نحوه آگاهی امام (ع) از عقیده و افکار اشخاص.
آنچه نیاز به بررسی بیشتر دارد. بخش نخست است. به همین جهت، ما در ابتدا به پاسخ فشرده قسمت دوم می پردازیم. آن گاه وارد بخش اول خواهیم شد.
شناخت طرفداران
پاسخ این بحث روشن است؛ زیرا داشتن علم غیب و آگاهی از اسرار انسان و جهان، از شئونات امام معصوم (ع) است و امام، کسی است که علم گذشته و آینده را داراست و بر اعمال بندگان، اشراف و احاطه دارد. اگر چنین نباشد نمی تواند امام و حجت میان خلق و خالق باشد. خود حضرت در توقیعی شریف- که به شیخ مفید (ره) صادر فرموده است - پاسخ این سؤال را به بهترین وجه یاد آور شده است ایشان می فرماید: «انا نحیط علماً بانبائکم و لا یعذب شیء من اخبارکم... انا غیر مهملین لمرعاتکم و لا ناسین لذکر کم...».(9) ما احاطه و اشراف کامل بر اخبار شما داریم و هیچ چیزی از اخبار شما از دید ما پنهان نیست...ما مواظب اوضاع و احوال شما هستیم و هیچگاه یاد شما را از خاطر نمی بریم.
بنابراین از این نظر، جای نگرانی وجود ندارد؛ زیرا حضرت نسبت به شیعیان و دشمنان خود هرگز بی تفاوت نیست و از تمام جریانات نیز با خبر است. هر کس به میزان ایمانو معرفت خود، در میان پیروان ایشان، جایگاه خاص خود را دارد.
چه کسانی در هنگام ظهور زنده می شوند؟
بر اساس روایات، این مسئله، اجمالاً قطعی و مسلم است که ائمه(ع)و عده ای از مؤمنان و کفار در زمان ظهور مهدی (عج) دوباره زنده می شوند و این موضوع به عنوان «رجعت»، جز معتقدات ضروری مذهب شیعه است.
توضیح مطلب این است که زنده شدن مردگان و بازگشت آنان به دنیا، چون از امور غیبی مربوط به آینده است، لذا اعتقاد به آن، متوقف است بر وجود دلایل معتبر نقلی از معصومان (ع). در روایات مربوط به این موضوع، گر چه ویژگی های آن به طور کامل بیان نشده است، ولی اصل مسئله رجعت در حد تواتر، از ائمه (ع) نقل شده است.
مرحوم سید مرتضی در این باره می فرماید: «شیعه امامیه بر این اعتقاد است که خداوند، به هنگام ظهور امام زمان (عج) گروهی از شیعیان آن حضرت را که پیش تر مرده اند، باز می گردند تا به ثواب یاری و کمک به آن حضرت برسند حکومتش را ببینند. همچنین گروهی از دشمنان او را باز می گرداند تا از آنان انتقام بگیرد و شیعیان از مشاهده ظهور حق و بالا گرفتن کلمه اهل آن، خشنود گردند.»(10)
علامه مجلسی (ره) نیز می فرماید: «یکی از موضوعات اجماعی شیعه، بلکه از ضروریات مذهب حقه، حقانیت «رجعت» است که پیش از رستاخیز، در زمان حضرت قائم (عج) خواهد بود و گروهی از مؤمنان - که دارای ایمان خالص بوده اند- و نیز گروهی از کافران - که دارای کفر محض بوده اند - به دنیا باز می گردند تا حکومت ائمه (ع) را ببینند».(11)
در روایات نیز از موضوع «رجعت» به عنوان «ایام الله» تعبیر شده است. امام صادق (ع) می فرماید: «ایام الله- که مایه سرور و عزت مؤمنان است - سه مرحله دارد که رجعت، یکی از آن است». «ایام الله ثلاثه: یوم یقوم القائم و یوم الکره و یوم القیامه».(12) و در حدیث دیگر امام صادق (ع) ایمان به رجعت را ضروری شمرده و می فرماید: «از ما نیست کسی که اعتقاد به بازگشت ما نداشته باشد».(13)
اما اعتقاد به جزئیات و خصوصیات رجعت مثل زمان و تعداد افراد و... ضرورتی ندارد و در روایات نیز به روشنی بیان نشده است، آنچه قطعی و ضروری مذهب است، اصل اعتقاد به رجعت فی الجمله است.
چه کسانی دوباره زنده می شوند و به دنیا باز می گردند؟
از روایات مربوط به این موضوع استفاده می شود که امر رجعت، عمومی نیست؛ بلکه ائمه (ع) و عده خاصی ار مؤمنان و کفار، در عصر قیام حضرت مهدی (عج) دوباره زنده می شوند. امام صادق (ع) می فرماید: «رجعت و بازگشت مردگان به دنیا، همگانی و فراگیر نیست؛ بلکه مربوط به عده ای خاص است. بر نمی گردند به دنیا مگر کسانی که از ایمان پاک برخوردارند و یا به حد شرک خالص رسیده اند.»
نیز می فرماید: «فقط کسانی در زمان ظهور قائم ما به سوی دنیا باز می گردند که ایمانشان را خالص کرده باشند و یا به مرز کفر خالص رسیده باشند. غیر از این دو گروه، دیگران برگشتی به دنیا نخواهند داشت، مگر در قیامت.»
بنابراین مسأله رجعت به افراد خاصی محدود است که در روایات به برخی از این افراد و گروه ها اشاره شده است.
رجعت ائمه (ع)
بیشتر روایات این باب، مربوط است به رجعت و بازگشت ائمه(ع). در این روایات نیز ما با دو دسته روایات رو به رو هستیم:
دسته ای از این روایات، رجعت را برای تمام ائمه (ع) ثابت می کنند. برخی دیگر از روایات، برای ذکر مصداق - تنها نام دو امام یعنی امیر مؤمنان (ع) و امام حسین (ع) را ذکر نموده اند و در پاره ای از روایات نیز نام پیامبر (ص) نیز آمده است؛ (14) اما سایر ائمه (ع) از آنان به طور خاص ذکری به میان نیامده است؛ بلکه به طور عام، قائل به رجعت همه ائمه شده اند. نظیر آنچه از امام صادق (ع) در این زمینه نقل شده است. ایشان می فرماید: «هیچ امام و پیشوایی نیست مگر اینکه مجدداً در زمان خودش در آینده به دنیا باز می گردد، در حالی که نیکان و بدان زمان او نیز همراه او برمی گردند تا افراد با ایمان از انسان های کافر جدا شوند».(15) و در حدیث دیگر، امام زین العابدین (ع) می فرماید: «دوباره به سوی شما برمی گردند پیامبر شما و امیر مؤمنان علی (ع) و امامان معصوم (ع) ». (16).
اولین کسی که به دنیا باز می گردد.
امام صادق (ع) می فرماید: «اولین کسی که قبر او شکافته می شود و به سوی دنیا باز می گردد، حسین بن علی (ع) است».(17) و درجای دیگر نیز می فرماید: «نخستین فردی که به دنیا باز می گردد، حسین به علی (ع) است. پس حکومت می کند تا وقتی که در اثر یپری، هر دو پلک او بر چشمانش می افتد».(18) این روایت، اشاره به طولانی بودن حکومت حسین (ع) در عصر رجعت است. نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که : «نخستین کسی که سر از خاک برمی دارد و با هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان، رجعت می کنند، حسین بن علی (ع) است ».(19).
جابر نیز از امام باقر (ع) نقل می کند که امام حسین (ع) در روز عاشورا، پیش از شهادتش، به تفصیل در مورد رجعت خود و یاران خود سخن گفت: «بشارت باد شما را ! به خدا قسم اگر این قوم، ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز می گردیم و تا مدتی که خدا بخواهد، توقف خواهیم کرد. آنگاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته می شود و ناگهان از قبر خارج می شوم، در حالی که امیر مؤمنان نیز از قبرش خارج شده و مهدی ما نیز قیام نموده است».(20)
در این روایت، رجعت امام حسین و امیر مؤمنان (ع) هم زمان با قیام حضرت مهدی (عج) بیان شده است. در روایات دیگر، امام صادق (ع) می فرماید: «امام حسین (ع) همراه با شهدای کربلا و هفتاد پیامبر، بازگشت می نماید. امام حسین، همراه با کسانی که با وی به قتل رسیده بودند به سوی دنیا رو می آورند و همراهی می کنند او را هفتاد پیامبری که با موسی بن عمران مبعوث شدند. آن وقت حضرت قائم انگشترش را به او می سپارد».(21)
در ادامه این حدیث، به غسل و دفن امام زمان (عج) به وسیله امام حسین (ع) نیز اشاره شده است. مفضل نیز از امام صادق (ع) در این مورد نقل می کنند که امام حسین (ع) با دوازده هزار نفر از شیعیانش رجعت می کنند، درحالی که عمامه سیاه پوشیده است.(22)
در روایات دیگر علاوه بر اصحاب امام حسین (ع)، به رجعت بعضی از مؤمنین و شیعیان علی (ع) نیز اشاره شده است. امام باقر(ع) از امیر مؤمنان (ع) نقل می کند که : «در هنگام ظهور حضرت مهدی (عج)، مؤمنان، لبیک گویان، گروه گروه از قبرها بیرون می آیند و حضرت از این رخداد فوق العاده با تعجب یاد می کند. پس چه قدر حیرت آور است (زنده شدن مردگان). چگونه در حیرت نباشم از زنده شدن مردگان که خداوند، آنان را از قبورشان بر می انگیزد در حالی که گروه گروه مشغول گفتن: «لبیک لبیک، ای دعوت کننده به سوی خدا، هستند».(23)
رجعت دشمنان اهل بیت (ع) و کفار برای کیفر دیدن و انتقام از آنها.
بعضی از روایات این باب، مربوط است به بازگشت معاندان و کفار تا به دست مؤمنان، ذلت و عذاب را بچشند و مؤمنان نیز تشفی پیدا کنند. امام صادق (ع) می فرماید: «زمانی که مهدی ما ظهور نماید، خداوند، کسانی را که به اذیت و آزار بندگان مؤمن می پرداختند، با همان قیافه قبلی شان، به دنیا باز می گرداند تا مؤمنان از آنان انتقام بگیرند.»(24)
این روایت، با توجه به آنچه در روایتی که پیش از امام صادق (ع) نقل شد نشان می دهد که قبل از قیامت و در زمان رجعت نیز بازخواست و دادرسی وجود دارد و بازگشت این عده از کفار با قیافه های اصلی شان، برای کیفر و تنبیه است.
همچنین در ذیل آیه «واقسموا بالله جهد ایمانهم لایبعث الله من یموت بلی وعدا علیه حقا و لکن اکثر الناس لایعلمون... لیعلم الذین کفروا انهم کانوا کاذبین»، (25) امام صادق (ع) می فرماید: «در زمان رجعت خداوند آنان را برمی گرداند تا به دست مؤمنان، کشته شوند و مؤمنان تسلی پیدا کنند».(26)
رجعت بعضی از شیعیان برای یاری حضرت مهدی (عج)
امام صادق (ع) به ابی بصیر می فرماید : «ای ابابصیر! هنگامی که قیام کند مهدی ما، خداوند، گروهی از شیعیان ما را به سوی او بر می انگیزد و از قبرهایشان خارج می کند. پس آنان با او بیعت می کنند در حالی که شمشیرهایشان برگردن آنان آویخته است. این خبر به گوش شیعیانی که زنده اند می رسد و می گویند: فلانی ها از قبرشان خارج شده اند و به سپاه حضرت مهدی ملحق گردیده اند.» (27)
این حدیث، بیانگر انعکاس وسیع خبر زنده شدن و بازگشت دوباره این عده از شیعیان و ملحق شدن آنان با سپاه امام زمان (عج) است. به گونه ای که این خبر با شکوه، در میان شیعیان درحال حیات- که هر کدام چنین آرزویی را در دل می پرورانند. و در مجالس آنان رد و بدل و گفتگو می شود.
در حدیث دیگر نیز امام صادق (ع) از برانگیخته شدن این عده از شیعیان برای یاری امام زمان (عج) سخن می گوید: «هنگامی که قائم ما ظهور نماید، خداوند، عده ای از شیعیان را زنده می کند و آنان لبیک گویان گروه گروه به سوی او حرکت می کنند آن وقت است که تردید منکران، رنگ می بازد و آنان نابود می شوند.» (28)
رجعت انصار و وزرای خاص حضرت مهدی (عج)
در برخی روایات، نام بعضی از افراد ذکر شده است مثل: اصحاب کهف، یوشع بن نون، سلمان فارسی، مقداد، ابو دجانه، مالک اشتر و... و حتی تصریح شده است که این افراد، در سمت وزرا و معاونان حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)، در جهان از ناحیه ایشان، فرمان روایی می کنند. امام صادق (ع) در این مورد می فرماید: «از پشت کوفه، تعداد 27 مرد، برای یاری مهدی، از قبرهایشان خارج می شوند که پانزده نفر از آنان از قوم موسی است آنانی که هدایت شدند و بر اساس حق رفتار نمودند - و هفت نفر از اصحاب کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر، هستند اینها همواره در پیشگاه مهدی، مشغول خدمت و حکمرانی هستند.» (29)
رجعت مفضل به عمر
امام صادق (ع) در مورد وی - که از اصحاب خاص حضرت است می فرماید: «تو نه تنها در هنگام ظهور مهدی (عج) دوباره زنده می شوی، بلکه جزء افراد ویژه مهدی خواهی بود که مرتب فرمان صادر می کنی.»(30).
رجعت داوود بن کثیر الرقی
امام صادق (ع) در مورد شأن و منزلت این صحابی بزرگوار خود می فرماید: «قدر و منزلت این مرد نزد من نظیر مقداد نزد پیامبر (ص) است».(31) نیز می فرماید: «کسی که می خواهد مردی از یاران مهدی را ببیند به داوود رقی نگاه کند.»(32)
رجعت عبدالله بن شریک عامری
امام باقر (ع) در مورد وی می فرماید: «گویا می بینم که عبدالله بن شریک، با چهار هزار نفر سپاه، پیشاپیش حضرت مهدی(عج) تکبیر گویان، از دامنه کوه بالا می روند».(33).
رجعت اسماعیل فرزند امام صادق (ع)
ابو خدیجه از امام صادق (ع) در مورد فرزندش اسماعیل نقل می کند که: وی نخستین کسی است که با ده نفر از یارانش زنده می شوند و ظهور می کنند و عبدالله بن شریک، یکی از این ده نفر است که وظیفه پرچم داری را به عهده دارد.(34)
رجعت حمران بن اعین و میسر بن عبدالعزیز
امام صادق (ع) در مورد این دو نفر می فرماید: «گویا می بینم که آنان در حالی که شمشیر در دست دارند، در میان مردم، میان صفا و مروه، مشغول صحبت اند.»(35).
کلام آخر
روایات بحث رجعت، هرگز در صدد بر شمردن تعداد و آمار افراد و یا ذکر اسامی آنان، نیست. بلکه این روایات، ضمن اشاره به اسامی برخی از افراد و گروه ها، مسئله رجعت مردگان به دنیا را محدود و مختص کسانی می داند که قبل از مرگ، از درجه بالای ایمان برخوردار بوده و در حمایت از دین الهی و اطاعت از ائمه (ع) کوتاهی ننموده اند؛ و یا کسانی که در راه کفر و عناد با اهل بیت (ع) از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده اند؛ اما غیر از این دو گروه - چنانچه قبلاً اشاره شد- بازگشت به دنیا نخواهند داشت (واماماً سوی هذین رجوع لهم الی یوم الماب).
بنابراین آنچه مهم و تعیین کننده است، خلوص ایمان در پرتو عمل به دستورهای الهی و اعتصام به ولایت امام معصوم (ع) است تا در اثر چنین پیوندی، خداوند نیز وی را از چنین فوز عظیمی در ایام الله ظهور مهدی و رجعت اهل بیت (ع) برخوردار نماید.
به همین خاطر، مهم ترین تقاضای شیعه از خداوند در دعای عهد این است : «پروردگارا! ما را از یاران و کمک کنندگان حضرتش قرار بده و شرف شهادت در محضر او را نصیب ما بفرما! پروردگارا! اگر چنانچه مرگ میان من و ظهور او فاصله انداخت، پس من را بعد از مرگ نیز هنگام ظهورش، از قبرم خارج فرما در حالی که کفنم را پوشیده و شمشیر به دست، آماده انجام دادن فرمان حضرت باشم.»(36)
جالب این است که این آرزوها و تقاضا، بعد از اعلام بیعت اکید با حضرت ولی عصر - ارواحنا فداه- و امضای عهد و پیمان با او، ابراز می شود: «عقداً و بیعه له فی عنقی لا احول عنها و لا ازول ابداً». بدیهی است که تمام دشواری و اهمیت کار، عمل به این بیعت و به پایان رساندن آن است.
مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه ی علمیه قم
پی نوشت ها :
1. بحارالانوار، ج 52، ص 317، ح 13.
2. بصائر الدرجات، جلد 5، ص 259، باب 15.
3. سوره الرحمان، آیه 4.
4. بصائر الدرجات، جلد 7، ص 356.
5. کمال الدین، ج 2، ص 670، باب 58.
6. همان.
7. بحار الانوار، ج 53، ص 163.
8. همان، ص 176- 178.
9. الاحتجاج، ج 2، ص 599، تألیف العلامه ابی منصور الطبرسی، طبع دوم، 1416، هـ م. ق، اسوه، قم.
10.شیعه و رجعت، ص 250، تألیف الشیخ محمد رضا الطبسی النجفی، ترجمه و تلخیص از سید محمد میر شاه ولد، قطع وزیری، چ اول، 1376، دارالنشر اسلام، قم.
11. همان، ص 259.
12. معجم الاحادیث الامام المهدی (عج)، ج 4، ص 82، حدیث شماره ی 1152، تألیفه الهیه العلمیه تحت اشراف الشیخ علی الکورانی، طبع الاولی، 1411 ه. ق. مؤسسه المعارف السلامیه، قم.
13. همان، ص 84، ح 1154.
14. ر.ک : سیمای آفتاب، ص، دکتر حبیب الله طاهری، چاپ اول، 1380،ه. ش. انتشارات زایر، قم.
15. رجعت از نگاه عقل و دین، ص 94، غلام رضا مغیثی، ج اول، 1380، قطع رقعی، انتشارات قم.
16. معجم احادیث المهدی، ج 5، ص 327، ش 1763.
17. میزان الحکمه، ج 4، ص 58، ش 6932، محمدی ری شهری، چاپ مکتب الاعلام، 1362 ه. ش.
18. معجم احادیث المهدی، ج 5، ص 328؛ ش 1766.
19. البیعه لله، ص 152؛ نوشته فریده گل محمدی آرمان، چ اول، زمستان 1376، دارالنشر اسلام، قم.
20. بحارالانوار، ج 53، ص 61، حدیث 52.
21. معجم احادیث، المهدی، ج 3، ص 89، ش 1158.
22. البیعه لله، ص 275.
23. بحار الانوار، ج 53، ص 46، حدیث 20.
24. معجم احادیث الامام المهدی، ج4، ص 95، ش 1162.
25. سوره نحل - 39- 40.
26. معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ص 214، ش 1638.
27. الشیعه و الرجعه، ج1، ص 385؛ تألیف الشیخ محمد رضا الطبسی النجفی، طبع الثلاثه، 1385 ه، 1966 م، نجف.
28. معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ص 101، ش 1167.
29. بحار الانوار، ج 53، ص 90، حدیث 95.
30. معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ص 98، ش 1165.
31. جامع الرواه، ج 1، ص 308، محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری، طبع کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 140 ه. ق، قم.
32. همان.
33. اثباه الهداه، ج3، ص 561، تألیف محمد بن الحسن الشیخ الحر العاملی، بی تا.
34. چشم اندازی به حکومت مهدی، ص 95، نجم الدین طبسی، ویرایش دوم، چاپ سوم، 1380، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، (بوستان کتاب).
35. میزان الحکمه، ج 4، ص 58، ش 6934.
36. بحار الانوار، ج 53، ص 96، مفاتیح الجنان، چاپ فیض، ص 893، (دعای عهد).
منبع: نشریه پاسدار اسلام، شماره 341.