به گزارش ایسنا، در این نشست که با حضور جمعی از اعضای خانه دانش و فرهنگ زریاب در محل کتابخانه اداره تبلیغات اسلامی شهرستان خوی برگزار شد، دکتر محمد یاوری به معرفی خانم الیف شافاک (الیف بیلگین) نویسنده کتاب "ملت عشق" پرداخت و گفت: شافاک زمانی که دوره کارشناسی ارشد خود را میگذراند، اولین رمان خود به نام «پنهان» را به چاپ رساند که این اثر در سال 1998 میلادی موفق به دریافت جایزه بزرگ مولانا شد.
وی، مجموعه آثار این نویسنده ترک را 16 کتاب اعلام کرد و گفت: آثار شافاک عمدتاً رمان بوده و از طرف ناشران معتبر بینالمللی به بیش از 40 زبان زنده دنیا ترجمه، چاپ و منتشر شدهاند و کتاب معروف «عشق» یا همان «ملت عشق» نیز در سال 2009 میلادی به چاپ رسیده و این اثر توانسته است در تاریخ ادبیات ترکیه عنوان پرفروشترین کتاب در کوتاهترین زمان را از آن خود کند.
این استاد دانشگاه، در ادامه نشست خلاصهای از داستان «ملت عشق» را بیان و اظهار کرد: این کتاب برای مخاطب عام و جهانشمول نوشته شده و دربر دارنده دو داستان است که به موازات هم پیش میروند. داستان اول داستان خانواده «روبینشتاین» یک خانواده مرفه امروزی در آمریکاست و داستان دوم یا همان «ملت عشق» یک داستان تاریخی - عرفانی است که روایت ملاقات شمس و مولانا و اتفاقات و روابط پس از آن را به تصویر میکشد و چون از صافی تخیل نویسنده گذشته، نبایستی انتظار داشت که تمام مطالب آن منطبق با اطلاعات و نوشتههای تاریخی باشد.
یاوری، تم و درونمایه اصلی «ملت عشق» را در یک کلمه «عشق» تعبیر کرد و گفت: عشق در داستان اول این کتاب، زمینی و مجازی و به عبارتی، پلی است به سوی حقیقت، اما درونمایه داستان شمس و مولانا، عشقی آسمانی و معنوی بوده که بالقوه در وجود هر انسانی به ودیعت نهاده شده است.
وی به حضور 20 شخصیت در رمان «ملت عشق» اشاره کرد و گفت: هر کدام از این شخصیتها در تکمیل پازل داستان ایفای نقش میکنند و در جایگاه خود قابل توجه و تامل هستند اما در این کتاب «شمس تبریزی» شخصیتی است جامع و در برخی مواقع، نوعی سیمای مسیحگونه داشته و در برخورد با طبقات پست و فرودست جامعه نیز رفتار و برخوردی بزرگمنشانه و در عین حال ساختارشکنانه دارد و گذشته از این، سخنان شمس از نوع سخنان قدسیان و انبیاء و اولیای الهی است که عمدتاً حاوی تعابیر و تفاسیر بسیار لطیف انسانی و دلنشین است.
یاوری، محتوای کتاب «ملت عشق» را خواندنی و مشحون از مطالب ارزشمند در حوزه عرفان و زندگی عارفانه شمس و مولانا دانست و تصریح کرد: خانم شافاک در این اثر خود ضمن روایت داستان چگونگی ارتباط شمس با مولانا بهویژه اندیشههای خود را که به نوعی دعوت به عشق و انسانیت و صلای مهر و مودت است، در قالب چهل قاعده بیان کرده است که این قواعد، فشرده محتوای کتاب و چکیده تفکرات نویسنده را شامل میشود.
این استاد دانشگاه چنین نتیجهگیری کرد: به نظر میرسد محتوا و جانمایه اصلی کتاب، گذشته از تاکید بر اهمیت عشق و نقش و تاثیر آن در زندگی و حیات ظاهری و باطنی انسان، بر این اصل مهم بنا گذاشته شده است که انسان هر اندازه که بر تامین و اجابت خواستهها و تمنیات بعد غربی وجود خود، یعنی جنبه مادی و نفسانی و لذایذ حاصل از آن فائق آمده باشد؛ تا زمانی که این بعد با بعد شرقی وجود انسان که در حقیقت جنبه باطنی، معنوی و ملکوتی وجود انسان است در هم نیامیخته و ترکیب و تعادل بههنجاری حاصل نکرده باشد، انسان به آرامش، آسایش و کمال غایی خود که همان احساس خوشبختی و وصول به مقام انسانیت است، نائل نخواهد شد و لذا میگوید، برای این کار همه باید در زیر چتر مذهب و ملت عشق گرد هم آییم و با رعایت چهل قاعده و قانون شمس، عشق و انسانیت را به کمال غایی و ذروه اعلای خود برسانیم.