تاریخ خبر: 1394/07/04- مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail.com
رودخانه «زامبزی» به آرامی در کناره هتل «نتوالا آیلند لوج» میخزد؛ درحالیکه خورشید سرخ و نارنجی رنگ غروب آخرین اشعههای بیرمق خود را بر فراز آن پراکنده میکند. یک روز گرم آفریقایی دیگر سپری شده و شب، چادر سیاه خود را بر سر طبیعت میکشد. رودخانه پر از کروکودیلهای مختلف وگروههای بزرگ اسبآبی است که دستههایی از پرندگان آنها را احاطه کردهاند؛ پرندگانی که هیاهویشان، گوش فلک را پر کرده است. اما این شور و هیجان زندگی تنها در خشکی نیست و در زیر آب هم «ببرماهی»هایی شنا میکنند که یکی از خطرناکترین انواع خود در جهان هستند؛ ماهیهایی که لقب هیولا را به خود اختصاص دادهاند و بنا به اعتقاد برخی از ساکنان حتی میتوانند کروکودیلها را هم شکار کنند.
این هیولاها هم در تکاپو هستند که آخرین روزی امروز خود را پیدا کنند. در هر صورت این غوغا نویددهنده آغاز شبی آرام در «نامیبیا» و قلب آفریقا است که سکوتش بر منطقه گسترش خواهد یافت.
یکی از گردشگران سفر کرده به این کشور در وبلاگ خود از سفری طولانی و هیجانانگیز به نامیبیا مینویسد: «ما پرواز کردیم، سوار ماشین شدیم، پیاده رفتیم و پارو زدیم تا راه خود را به مقصدمان باز کنیم. در این مسیر از مرز بوتسوانا خارج شدیم و به نامیبیا وارد شدیم. پرواز ما با یک هواپیمای 6 نفره کوچک انجام شد؛ پروازی که 3 ساعت طول کشید و در خلال آن میتوانستیم بیابان وسیعی را ببینیم که سرشار از درختچههای کوچک، شن و سنگ بود. هر از گاهی، برکه یا رودخانهای هم در مسیر پدیدار میشد و همه ما با اشتیاق خود را به پنجره هواپیما میرساندیم تا شاید بتوانیم حیاتوحش را مشاهده کنیم.»
این گردشگر در ادامه خاطرات خود مینویسد: «یک گله از گرازهای زگیلدار (گرازهای وحشی آفریقایی) در حال دویدن بودند. بیابان به وسیله انسان و رد عبور ماشینهای مسابقهای مختلف تغییر چهره داده بود. در حال عبور از این مناظر بودیم که ناگهان به فیلها رسیدیم؛ دهها فیل بزرگ و کوچک آنجا بود. ارتفاع ما از سطح زمین تنها 100 پا بود و به راحتی میتوانستیم این زیباهای خاکستری غولپیکر را ببینیم. طبیعت و حیاتوحش آن به قدری مسحورکننده بود که ناخودآگاه لبخند بر لبانم نشسته بود؛ با آنکه از پرواز خسته شده بودم، تکانهای شدید حال مرا بد کرده بود و سفر طولانی هم بر وخامت اوضاع افزوده بود. اما در نهایت، به آفریقا و قلب حیاتوحش رسیده بودیم. رسیدن ارزش تمام این دردسرها را داشت؛ به هر حال باید برای هر هدفی قیمت آن پرداخت شود.»
نامیبیا، الگویی برای جهان
داستـــان حیاتوحش، مردم و گردشگری در نامیبیا، داستانی بسیار زیبا و آموزنده است. 42 درصد از خاکهای این کشور را مناطق حفاظت شده توسط دولت تشکیل میدهند (این رقم برای ایران براساس گزارش مجمع جهانی اقتصادی تنها حدود 7 درصد است). علاوهبر مناطق حفاظت شده که باعث میشوند، گردشگران امکان بازدید از مناطق بکر و زیبای طبیعی را به دست آورند، موسسات و نهادهای مختلفی هم به فعالیتهای زیستمحیطی مشغول هستند.
گفته میشود در این کشور بیش از 70 نهاد مردمی برای حفاظت از حیاتوحش برای استفاده گردشگران و شکارچیان وجود دارد. بله، درست شنیدید. شکارچیان را هم در نامیبیا یکی از دستههای گردشگران به حساب میآورند. با این حال، مجوز فعالیت آنها بسیار محدود است و با استفاده از محیطبانان بیشمار با فعالیت آنها نظارت کافی اعمال میشود تا به گونههای زیستی در معرض خطر، فشاری وارد نشود.
بنابر آمارهای بینالمللی، در حال حاضر بیش از 400 هزار نفر از جمعیت نامیبیا به فعالیتهای زیستمحیطی مشغولبوده یا به طریقی با آن در ارتباط هستند. این موضوع باعث میشود که شهروندان این کشور، کسب منافع اقتصادی خود را در گرو حفظ محیط زیست بدانند. حوزه محیط زیست و گردشگری در این کشور به هم گره خورده است و بسیاری از افراد زندگی خود را مدیون حیاتوحش متنوع و زیستگاه بکر جانداران میدانند که گردشگران را بهرغم مشکلات زیاد سفر، به سوی خود فرا میخواند.
این نکته بسیار قابل تامل است که تعداد فعالان زیستمحیطی و گردشگری یک کشور تا این حد بالا است. باید توجه کرد که جمعیت نامیبیا تنها 3/ 2 میلیون نفر است و با این حساب، حدود 3/ 17 درصد از مردم در حوزههای مرتبط با محیطزیست و گردشگری مشغول بهکار هستند. در توسعهیافتهترین کشورهای گردشگری جهان (مانند ایالات متحده آمریکا و فرانسه) این رقم از 10 یا 11 درصد فراتر نمیرود.
با این حفاظتهای گسترده، روزگار مخاطرات زیستمحیطی و مرگ جانداران بیگناه آفریقایی به سر رسیده است. اکنون تمام شهروندان نامیبیا معتقدند حیاتوحش این کشور، یک ثروت ملی است و هیچکس نمیتواند آنها را از آفریقا بدزدد. چنین فرهنگی در این کشور کاملا نهادینه شده و دلیل آن هم افزایش تعداد فعالان زیستمحیطی و درآمدهای گردشگری ناشی از حفاظت طبیعت بوده است. شاید تا 20 یا 30 سال پیش، شرایط به اینگونه نبود و بسیاری از گونههای جانوری خطر انقراض را با گوشت و پوست خود احساس میکردند اما اکنون بیش از 800 هزار چشم مراقب هستند که کرگدن آفریقایی، بستری امن برای خواب پیدا کند.