جایزه نوبل ادبیات سال گذشته از یک جنبه در تاریج جوایز نوبل متمایز بود. برنده جایزه پارسال یعنی سوتلانا الکسیویچ محتملترین گزینه سایت شرطبندی بریتانیایی لدبروکز بود که در نهایت هم جایزه را از آن خود کرد. اینکه چرا اعضای این سایت روی الکسیویچ شرطبندی کردند، هنوز یک راز است. هر سال قبل از اعلام برنده، سایتهای معتبر پیشبینیهای خود را با در نظر گرفتن شانسهای مطرح در این سایت منتشر میکنند. اما این جریان چقدر قابل اعتماد و صحیح است؟ چقدر میتوانیم به یک سایت شرطبندی برای مهمترین جایزه ادبی جهان اعتماد کنیم؟ با بنیتا همراه باشید.
Credit: Pascal Le Segretain/Getty
اگر بخواهیم سایت لدبروکز را منبع پیشبینی قرار بدهیم، گزینههای احتمالی خیلی زیاد خواهند بود. اما خیلی نمیشود به این سایت اطمینان کرد چون تا به امروز بیشتر اعضا روی شانسهای همیشگی جایزه نوبل – که بیشترشان هیچ شانسی ندارند – شرطبندی کردهاند. هاروکی موراکامی عاشق پاستا برنده جایزه نوبل نخواهد بود. جویس کارول اوتس با آن توییتهای بدش برنده جایزه نوبل نخواهد شد. وضعیت سوریه آنقدر غمانگیز است که حتی کمیته ادبیات نوبل - که همیشه دوست دارد به روز بنظر برسد – هم سراغش نخواهد رفت و در نتیجه همراه همیشگی جایزه نوبل یعنی آدونویس سوری هم برنده جایزه نوبل نخواهد شد. نویسنده کنیایی نگوگی وا تیونگو شاید شانسی داشته باشد اما نباید این نکته را فراموش کنیم: موراکامی، اوتس، آدونیس و تیونگو همیشه در جزو شانسهای نوبل در سایت لدبروکز هستند. به این خاطر که شانسی برای بردن این جایزه دارند بلکه به این دلیل که مردم آنها را دوست دارند و روی آنها شرط میبندند.
اما چرا برای پیشبینی مهمترین جایزه ادبی جهان به یک سایت شرطبندی رجوع میکنیم؟ جایزه نوبل برخلاف من بروکز یا جایزه ملی کتاب امریکا، هیچ لیست اولیه و نهایی ندارد. هیچ سالی هم اخبار از کمیته به بیرون درز نکرده و کمیتههای نوبل درباره امنیت اطلاعات خیلی خوب عمل میکنند. همین یعنی سایت شرطبندی مهمی مثل لدبروکز تنها منبعی هستند که گزینههای احتمالی در آنها پیدا میشوند. هر کسی هم میتواند نقشی در این پیشبینی داشته باشد. پیشبینی جایزه نوبل درست مثل پیشبینی فوتبال است؛ با این تفاوت که برخلاف مسابقات فوتبال هر کسی که کتابی نوشته باشد شانس بردن جایزه نوبل را دارد!
اگر سری به سایت لدبروکز بزنید، میبینید وضعیت پیشبینیهای مردن چقدر مبهم و آشفته است. دلیل این آشفتگی و عدم توافق روی گزینههای مشترک، اعتماد گردانندگان سایت به پیشبینیهای بازار است. مردم تمایل دارند روی نویسندگانی شرط ببندند که در عرصه بینالمللی شناخته شدهاند و خیلی به پیشینههای موجود در سایت لدبروکز توجه نمیکنند. مدیران سایت لدبروکز هم بارها اعلام کردهاند که به این جریان احترام میگذارند.
بگذارید یکبار برای همیشه این تصور که شانسهای مطرح در شرطبندی جایزه نوبل ادبیات معنای خاصی دارند را بررسی کنیم. این شانسها معنی یا تاثیر خاصی ندارند - اگر برنده شدن سوتلانا الکسیویچ در سال گذشته را در نظر نگیریم – اما احتمال حضور آنها در لیست نهایی وجود دارد. ما با در نظر گرفتن این نکته تمام گزینههای مطرح در سایت لدبروکز را معرفی میکنیم و شانس آنها را بدون در نظر گرفتن تعداد کسانی که رویشان شرط بستهاند، بررسی میکنیم. شاید یکی از این افراد کسی باشد که نامش روز پنجشنبه به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات معرفی میشود.
گزینههای محبوب لدبروکز که شانس برنده شدن دارند:
- آدونیس (شاعر، مقالهنویس و مترجم سوری – شانس 6 به یک)
- نگوگی وا تیونگو (رماننویس و نمایشنامهنویس کنیایی – شانس 10 به یک)
- جان فاس (رماننویس و نمایشنامهنویس نروژی – شانس 20 به یک)
- کو اوون (شاعر اهل کره جنوبی – شانس 20 به یک)
همه این نویسندهها نامزدهای شایسته و محتمل جایزه نوبل هستند. آدونیس، کو و تیونگو چندین سال در شرطبندی مطرح بوده و احتمالاً اینبار در لیست نهایی قرار کمیته نوبل قرار خواهند گرفت. جایزه نوبل معمولاً به نویسندههایی تعلق میگیرد که بخاطر مبارزه برای حقوق مدنی مجازات شدهاند. هر سه این نویسندهها به همین خاطر زندانی شدهاند و آدونیس و تیونگو تجربه تبعید را هم دارند. در ضمن سبک نویسندگی این سه هنرمند نماینده فرهنگ و کشورشان است که معیار مهمی برای کسب جایزه نوبل است.
وقتی صحبت از نامزدی این سه نویسنده میشود، باید یک نکته آماری را هم در نظر گرفت. هیچ نویسنده افریقایی سیاهپوستی از سال 1986 که وله سوینکا برنده جایزه نوبل ادبیات شد، این جایزه را به خانه نبرده است. از سال 1995 هم فقط سه شاعر برنده این جایزه بودهاند؛ شیموس هینی در سال 1995، ویسواوا شیمبورسکا در سال 1996 و توماس ترانسترومر در سال 2011. آدونیس و کو هم هر دو شاعر هستند.
جان فاس اهل نروژ است و شانس اهالی اسکاندیناوی در جایزه نوبل همیشه بالاست چون جایزه نوبل در سوئد اهدا میشود و به نویسندههای محبوب در سوئد توجه ویژهای دارد (برنده جایزه پارسال هم به شدت در سوئد محبوب است). البته آثار فاس به ویژه رمان سودا شایستگی این جایزه را دارند.
Credit: AFP/Getty Images
نویسندههای غیرامریکایی که شانس بردن جایزه ندارند:
- هاروکی موراکامی (رماننویس ژاپنی - شانس 4 به یک)
- جان بنویل (رماننویس ایرلندی - شانس 20 به یک)
- میلان کوندرا (رماننویس و نمایشنامهنویس اهل چک- شانس 50 به یک)
- ویلیام تروور (رماننویس و نمایشنامهنویس ایرلندی - شانس 66 به یک)
- روهینتون میستری (رماننویس و نویسنده داستان کوتاه هندی،کانادایی - شانس 66 به یک)
- مارگارت اتوود (رماننویس، شاعر و مقالهنویس کانادایی - شانس 66 به یک)
- پل مالدون (شاعر ایرلندی - شانس 66 به یک)
- سلمان رشدی (رماننویس و کاربر فیسبوک هندی، بریتانیایی - شانس 66 به یک)
- تام استوپارد (نمایشنامه و فیلمنامه نویس بریتانیایی - شانس 66 به یک
- کولم توبین (رماننویس و مقالهنویس ایرلندی - شانس 66 به یک)
- جولیان بارنز (رماننویس و مقالهنویس انگلیسی - شانس 66 به یک)
- دان پترسون (شعر اسکاتلندی - شانس 100 به یک)
- ای. اس بیات (رماننویس انگلیسی - شانس 100 به یک)
- جیمز کلمن (رماننویس، نمایشنامهنویس و مقالهنویس اسکاتلندی- شانس 100 به یک)
- هیلاری منتل (رماننویس و نویسنده داستان کوتاه انگلیسی - شانس 100 به یک)
بیشتر این نویسندهها به این خاطر در لیستهای شرطبندی حضور دارند که معروف هستند. دلایل محکمی برای نوبلی شدن برخی از این نویسندهها وجود دارد اما همیشه یک اما و اگر وجود دارد. تروور گزینه بسیار هیجانانگیزی است اما شباهت زیادی به آلیس مونرو برنده نوبل 2013 دارد. استوپارد هم گزینه خوبی است اما نویسنده شکسپیر عاشق است که همین مشکلساز است. اتوود هم میتواند برنده امسال باشد اما باز هم مونرو مطرح است که احتمالاً جایزهاش تا چند سال دست کاناداییها را از جایزه نوبل ادبیات کوتاه میکند. میلان کوندرا از هر جهت میتواند برنده جایزه نوبل باشد اما خیلی وقت است اثر خوبی چاپ نکرده و بهترین نویسنده اهل چک نسل حاضر نیست (در حال حاضر بهترین نویسنده این کشور ایوان کلیما است). دان پترسون احتمالاً خودش را یک مدعی جدی میداند و گزینه اول انگلیسیهاست. در نهایت هم موارکامی که همیشه در لیست شرطبندی مطرح است اما به نظر میرسد طلسم شده است. یک نویسنده محبوب، پرفروش و گاهی درخشان در سطح بینالمللی که به نظر نمیرسد بتواند جایزه نوبل – حداقل در رشته ادبیات – را به کشورش ببرد.
این امریکاییها برنده جایزه نوبل نخواهند شد:
- فیلیپ راث (رماننویس امریکایی – شانس 7 به یک)
- باب دیلن (ترانهسرا و مجری رادیوی امریکایی – شانس 50 به یک)
- ریچارد فورد (رماننویس و نویسنده داستان کوتاه امریکایی – شانس 66 به یک)
- کورمک مک کارتی (رماننویس و فیلمنامهنویس امریکایی – شانس 66 به یک)
- جوآن دیدیون (رماننویس و مقالهنویس امریکایی – شانس 66 به یک)
- اورسولا لو گوین (رماننویس امریکایی – شانس 66 به یک)
بالاخره نوبت نویسندههای امریکایی است که جایزه نوبل ادبیات را به خانه ببرند. از سال 1993 که تونی موریسون برنده جایزه نوبل شد، هیچ امریکایی موفق به کسب این عنوان نشده است. اما امسال سال امریکاییها نیست. هر امریکایی که این جایزه را ببرد، احتمالاً در سخنرانیش به دونالد ترامپ اشاره خواهد کرد. اشتباه نکنید؛ کمیته ادبیات قطعاً دوست دارد چنین پیامی را به جامعه امریکا بدهد اما هیچکدام از این افراد برای اینکار مناسب نیستند.
این نویسندههای امریکایی علاقه زیادی به سوالهای خودبینانه و مردانه فرهنگ امریکا دارند اما کمیته نوبل بعد از همینگوی دیگر به این معیار توجه نکرده است. فیلیپ راث ویژگیهای لازم برای جلب نظر اعضای کمیته را دارد اما بازنشستگی آن را از لیست خارج میکند. کورمک مک کارتی هم برنده نخواهد شد چون آثارش معمولاً فضای سیاه و خشن دارند. لوگوین نویسنده بسیار محبوبی است و ژانر مخصوص خودش را هم دارد اما این ویژگی برای کمیته نوبل خیلی مهم نیست. برنده جایزه نوبل ادبیات سال گذشته یک نویسنده آثار غیرداستانی بود و به همین خاطر دیدیون شانس زیادی ندارد. احتمال برنده شدن هیچیک از این این نویسندهها را نمیتوان با قطعیت رد کرد اما ماجرای باب دیلن فرق میکند. باب دیلن برنده جایزه نوبل ادبیات نخواهد شد!
این امریکاییها شانس بردن جایزه نوبل را دارند:
- مارلین رابینسون (رماننویس و مقالهنویس امریکایی – شانس 50 به یک)
- توماس پینچون (رماننویس امریکایی – شانس 50 به یک)
- لیدیا دیویس (نویسنده داستان کوتاه امریکایی – شانس 50 به یک)
- دان دلیلو (رماننویس امریکایی – شانس 66 به یک)
- جان اشبری(شاعر امریکایی – شانس 100 به یک)
- چارلز پورتیس (رماننویس امریکایی – شانسی در لدبروکز ندارد)
بیست و سه سال است که جامعه ادبی امریکا سهمی از جایزه نوبل ادبیات نداشته است. دلایل زیادی وجود دارد که احتمال برنده شدن این نویسندهها را زیر سوال میبرد. نوشتههای رابینسون بیش از حد فضایل به الهیات امریکایی میپردازد. لیدیا دیویس تا به حال داستانی بلندتر از دو جمله ننوشته و دان دلیلو هم بازنشسته شده است. پینچون هم برای دریافت چنین جایزهای بیش از حد شوخ است و ممکن است ترس از خراب کردن سخنرانی بعد از جایزه، کمیته نوبل را پیشمان کند (البته شایستگیهای پینچون بر همه ثابت شده است). بین تمام این نویسندههای امریکایی، تنها اشبری میتواند نقش پدرخوانده امریکا را بازی کند اما چیزی در آثارش به خواننده میگوید این شاعری نیست که برنده جایزه نوبل بشود. اگر به کسی بگویید فکر میکنید پورتیس شانس بردن جایزه نوبل را دارد، احتمالاً به شما میخندد. با این حال پورتیس مارک تواین نسل فعلی ادبیات امریکاست.
Credit: Jeremy Sutton-Hibbert/Getty
جویس کارول اوتس که در لدبروکز شانس 14 به یک دارد، با توئیتهای عجیب و غریبش در هیچیک از دو گروه نویسندگان امریکایی قرار نمیگیرد. اگر اوتس برنده جایزه نوبل ادبیات بشود، همه چیز خیلی هیجان انگیز میشود؛ بخصوص حساب توئیتر این نویسنده! اگر توئیتهای این نویسنده را ندیده باشید، این اظهار نظر برایتان اغراقآمیز خواهد بود اما واقعاً اینطور نیست. اگر قرار است جویس کارول اوتس برنده جایزه نوبل بشود، باید در تقدیرنامه بیان بشود که جایزه به توئیتهایش تعلق نمیگیرد.
این نامزدها هم شانس برنده شدن جایزه نوبل را دارند:
- اسماعیل کاداره (رماننویس و شاعر آلبانیایی – شانس 16 به یک)
- خاویر ماریاس (رماننویس، مترجم و مقالهنویس اسپانیایی– شانس 16 به یک)
- لاسلو کراسناهورکایی (رماننویس و فیلمنامهنویس مجارستانی – شانس 20 به یک)
- سزار آیرا (رماننویس و مقالهنویس آرژانتینی – شانس 20 به یک)
- پیتر هانتکه (رماننویس و نمایشنامهنویس استرالیایی – شانس 25 به یک)
- آموس اوز (رماننویس اسرائیلی – شانس 25 به یک)
- آدام زاگایوسکی (شاعر و مقالهنویس لهستانی – شانس 33 به یک)
- انریکه ویلاماتاس (رماننویس اسپانیایی – شانس 66 به یک)
یک لیست کاملاً مردانه و البته جدی که فقط خوانندگان جدی ادبیات سراغشان میروند. دنیای آثار زاگایوسکی برای بار اول آنقدر برای خواننده غریب است که احساس میکند با تمام اجزای شعر بیگانه است. البته همه این نامزدها شایستگی جایزه نوبل را دارند اما بعید است امسال این جایزه را ببرند (شاید هم هیچوقت این شانس را پیدا نکنند). مشکل دیگر سن این نویسندههاست که همگی در دهه شصت و هفتاد عمرشان هستند. معروف بودن هم بیشتر اوقات به نفع نامزدهای جایزه نوبل ادبیات نبوده و این مسئله هم میتواند این نویسندهها را از نوبل دور کند.
تاریخچه جوایز نوبل ادبیات هم میتواند به ضرر نویسندههای این لیست باشد. پاتریک مودیانو، رماننویس اروپایی برنده جایزه سال 2014 بود که شانس اروپاییها را کم میکند. شایستهترین فرد این لیست اسماعیل کاداره است که علاوه بر تمام این موارد، یک مانع بزرگ دیگر هم برای رسیدن به جایزه نوبل دارد. کارداره اغلب درباره زیانهای توتالیتاریسم و کمونیسم در قرن بیستم مینویسد که دقیقاً همان کاری است که هرتا مولر، آلیس مونرو و الکسیویچ (سه برنده جایزه نوبل در سالهای گذشته) انجام میدهند. شاید کسی از این لیست امسال برنده جایزه نوبل نباشد، اما زاگایوسکی و ویلاماتاس قطعاً در سالهای پیش رو شانس بیشتری خواهند داشت.
کارل نوسگارد یکی دیگر از شانسهای مطرح در سایت لدبروکز است که طرفداران ادبیات اصلاً دوست ندارند جایزه نوبل را در دستان او ببینند. شانس این نویسنده نروژی 66 به یک است.
نویسندههای استرالیایی که شانس بردن جایزه نوبل را دارند:
- لس موری (شاعر و منتقد استرالیایی – شانس 50 به یک)
- جرالد مورنان (رماننویس استرالیایی – شانس 50 به یک)
- دیوید مالوف (رماننویس استرالیایی – شانس 66 به یک)
- پیتر کری (رماننویس استرالیایی – شانس 66 به یک)
از سال 1973 که پاتریک وایتر برنده جایزه نوبل شد، هیچ استرالیایی این جایزه را نبرده است.
اگر النا فرانته را بشناسید، حتماً شانسی برای او در جایزه نوبل ادبیات قائل خواهید بود. این رماننویس ایتالیایی در سایت لدبروکز شانسی ندارد اما این دلیل کافی برای نادیده گرفتن او نیست.
Credit: Olivier Morin / Getty
نویسندههای ناشناسی که از شانسهای جایزه نوبل هستند:
- آنتونیو لوبو آنتونش (رماننویس پرتقالی – شانس 20 به یک)
- ای. بی یهو شوا (رماننویس اسرائیلی – شانس 25 به یک)
- دوریس کاروا (شاعر استونیایی – شانس 33 به یک)
- میرچا کارتارسکو (رماننویس، شاعر و مقالهنویس رومانیایی– شانس 33 به یک)
- خوان مارسه (رماننویس، روزنامهنگار و فیلمنامهنویس کاتالان – شانس 33 به یک)
- کیجل آسکیلدسن (نویسنده داستان کوتاه نروژی – شانس 33 به یک)
- کلادیو ماگریس (رماننویس ایتالیایی – شانس 33 به یک)
- نوال السعداوی (رماننویس و نویسنده غیرداستانی مصری – شانس 50 به یک)
- سیس نوتبوم (رماننویس و شاعر آلمانی– شانس 50 به یک)
- لئونارد نولنز (شاعر و خاطرهنویس بلژیکی – شانس 50 به یک)
- ژان کاپلینسکی (شاعر و فیلسوف استونیایی – شانس 50 به یک)
- جوسی آدلر اولسن (رماننویس دانمارکی – شانس 50 به یک)
- اولگا توکارچک (رماننویس هلندی – شانس 50 به یک)
- یوگنی یفتوشنکو (شاعر روسی – شانس 50 به یک)
- کارل شومان (رماننویس و مترجم اهل افریقای جنوبی – شانس 66 به یک)
- یان لیانک (رماننویس چینی – شانس 66 به یک)
- بی دائو (شاعر پرتقالی – شانس 66 به یک)
- نورالدین فرح (رماننویس سومالیایی – شانس 66 به یک)
- داچیا مارائینی (رماننویس، نماشنامهنویس و مقالهنویس ایتالیایی– شانس 66 به یک)
- خوان گویتیسولو (رماننویس، شاعر و مقالهنویس اسپانیایی– شانس 66 به یک)
- میا کوتو (رماننویس و نویسنده داستان کوتاه موزامبیکی – شانس 66 به یک)
- ادواردو مندوزا (رماننویس اسپانیایی – شانس 66 به یک)
- اف. سیونیل خوزه (رماننویس فیلیپینی– شانس 100 به یک)
- آنتونیو مونوز مولینا (رماننویس اسپانیایی – بدون شانس در لدبروکز)
- محمود دولت آبادی (رماننویس ایرانی – بدون شانس در لدبروکز)
- سرجیو پیتول (رماننویس و مقالهنویس مکزیکی – بدون شانس در لدبروکز)
- دوبراوکا اوگرسیک (رماننویس و مقالهنویس کروات – بدون شانس در لدبروکز)
- داگ سولستاد (رماننویس و نمایشنامهنویس نروژی – بدون شانس در لدبروکز)
- کسی که تا به حال اسمش را نشنیدهاید از یک کشور دورافتاده (شانس دو به یک در لدبروکز)
جایزه نوبل ادبیات در سه سال گذشته به درونمایههای متفاوتی اعطا شده است. زن کانادایی که از زندگی زنان شهری و روستایی مینویسد (آلیس مونرو)، مرد فرانسوی که درباره چیزهایی مینویسد که گمان میکند فراموش کرده اما در واقع فراموش نکرده (پاتریک مودیانو) و یک زن بلاروس که داستانهایی میسازد و آنها را با نام تاریخ شفاهی منتشر میکند. همین تاریخچه سه ساله کافی به خوبی نشان میدهد که هر حدسی درباره برنده جایزه نوبل ادبیات میتواند درست باشد. در بین تمام مدعیان شناخته شده نباید شانسهای بیادعا و خاموش لیست بالا را فراموش کرد. جایزه نوبل گاهی به نویسندگانی اعطا میشود که کتابی در سطح جهانی منتشر نکردهاند – یا آثار بینالمللی بسیار محدودی دارند. نویسندگانی هم بودهاند که آثارشان به زبانهای زیادی ترجمه شده اما خیلی مورد استقبال عامه واقع نشده است.
در بین نویسندههای این لیست، نامهای درخشانی وجود دارد. یهو شوا و آنتونس خیلی در عرصه بینالمللی موفق نبودهاند اما هر دو از بزرگترین نویسندگان کشور خودشان هستند سولستاد هم آنقدر شایسته هست که جایزه نوبل را از جان فاس – نامزد اسکاندیناویایی دیگر جایزه – بگیرد. اگر هم بخواهید این نویسندهها را با برندگان جایزه نوبل سالهای گذشته مقایسه کنید، شباهتهای زیادی پیدا خواهید کرد.
در آخر هم یادآور میشویم که شانسهای مطرح شده در لدبروکز یا نویسندههایی که ما به لیست اضافه کردهایم، تنها کسانی نیستند که شانس بردن این جایزه را دارند. شاید کسی که پنجشنبه نامش را در صدر اخبار هنری خواهیم شنید، کسی باشد که اسمی از او در لیست نیامده است.