این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره تب نوشتن و نویسنده شدن اظهار کرد: نوشتن «تب» نیست؛ مگر بیماری است که نامش را تب بگذاریم؟! من آن را به عنوان تب قبول ندارم. معتقدم نوشتن نیاز جامعه است.
او با تأکید بر اینکه نوشتن و ادبیات نیاز جامعه است، گفت: افرادی سعی میکنند به این نیاز پاسخ دهند؛ افرادی که استعداد بیشتری دارند، پاسخ بهتری میدهند و عدهای که استعداد کمتری دارند پاسخشان ممکن است پاسخ درخوری نباشد. اگر کسی به هر علتی غیر از پاسخ دادن به این نیاز، به نوشتن رو آورد، زود متوجه میشود که در واقع مرد عمل نیست و کار را رها میکند.
امرایی درباره اینکه چگونه میتوان نویسندگانی را که در کتاب اول متوقف شدهاند در مسیر درست قرار داد، بیان کرد: ادبیات و هنر مزرعه بلال نیست که بخواهیم کود دهیم تا محصول بهتری برداشت کنیم. استعداد فرد مهم است. ممکن است کاری را ارائه دهد و بازخوردی را که مدنظرش بود، نگیرد و کار را رها کند. یا ممکن است کسی بین کار اول و دومش پنج شش سال فاصله بیفتد و کار دومش بهتر باشد. اینها همه غریزی است و مکانیکی نیست. البته با تمرین و مطالعه امکان رشد و ترقی هست. خیلی از نویسندهها یک کار و دو کار شاهکار دارند و باقی کارهایشان شاید چنگی به دل نزند. این وضعیت فقط در مورد نویسندگان وطنی نیست؛ در سایر کشورها هم همین وضع است.
او همچنین درباه تأثیر کارگاههای نویسندگی در افزایش رغبت به نوشتن اظهار کرد: کارگاه نویسندگی تسریعکننده کار است و باعث میشود افراد مستعد، استعدادشان شکوفاتر شود. کسانی که در کارگاه شرکت میکنند و افرادی که کارگاه برگزار میکنند نیتشان در وهله اول خیر است و میخواهند کمکی کنند، هرچند ممکن است اشتباهاتی هم داشته باشند.
این مترجم در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان نارضایتی از میزان کتابخوانی در جامعه و رغبت زیاد به چاپ کتاب را کنار هم قرار داد، گفت: صورت مسأله شما غلط است. چاپ بیرویه کتاب وجود ندارد. تعداد عناوینی که چاپ میشود در مقایسه با کشورهای دیگر کمتر است و چاپ بیرویه نداریم. منتها کتابهایی که در کشور ما چاپ میشوند بیشتر رویکرد فرهنگی دارند. باید تلاش کنیم کتابخانهها با کتابهایی که مراجعین درخواست میکنند تجهیز شوند. ساعات کار کتابخانه طوری تنظیم شود که در ایام تعطیل دسترسی مراجعین راحتتر شود. اعتماد به کتابخانههای عمومی را باید از نو برقرار کنیم.
او افزود: بازار عرضه و تقاضا را نیز باید مدنظر قرار بدهیم، اگر مردم کتاب نمیخواندند این همه کتاب چاپ نمیشد. کتابهایی که چاپ میشود برای پاسخ به نیاز جامعه است. معتقدم هر کتابی لازم است چاپ شود و کتابهایی که با اقبال عمومی چاپ میشود نشان میدهد نویسنده موفق بوده است. ممکن است مردم کم کتاب بخوانند اما وقتی کتابی نظرشان را جلب کند میخوانند.
اسدالله امرایی با بیان اینکه ناشر بنگاه خیریه نیست که کتاب چاپ کند و نفروشد، خاطرنشان کرد: اگر مردم کتاب نمیخواندند کتاب شعر پابلو نرودا که ترجمه است، 30 بار چاپ نمیشد، یا «کافه پیانو» که کتاب ایرانی است به چاپ چهلم نمیرسید. این به این معناست که مردم کتاب میخوانند.