مقدمه
در عصری که جهالت مدرن، عالم و آدم را به سراشیب سقوط نزدیک نموده و بی عدالتی، ستم سالاری، معنویت ستیزی، اخلاق گریزی و هزاران فاجعه هولناک دیگر در جهان بیداد می کنند و آینده بشر هر روز تاریک تر شده، وحشت و ناامیدی رو به افزایش است، بحث از مهدویت از هر زاویه که انجام شود در حقیقت بحث از نویدها، سعادت ها، شادکامی ها، پیروزی معنویت، اخلاق، عدالت، تقوا، ترسیم آینده درخشان برای بشر و از جمله خواست های الهی و انسانی است.بنابراین، بحث و تحقیق درباره حضرت مهدی(عج) از ضروری ترین و مهم ترین رسالت های دین پژوهان در عصر کنونی محسوب می شود. و چون نام نهج البلاغه برای همگان، بخصوص نسل پویا و نواندیش و جوان، زیبا و دل انگیز است، طرح بحثی تحت عنوان «مهدی (عج) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه» ضروری می نماید و برای عاشقان حضرت مهدی (عج) مفید و پرجاذبه خواهد بود.نوشته حاضر سعی نموده است تا جلوه ای از سیمای پر فروغ حضرت مهدی(عج) را در آینه نهج البلاغه نشان دهد.
مهدویت و استمرار خلافت الهی
از جمله مسائل مهم و اساسی در بحث مهدویت، جریان خلافت الهی است؛ زیرامسئله خلافت الهی در زمین، که خدای سبحان در قرآن کریم فرمود:(إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً) (بقره: 30)همچون داستان سفینه نوح و یا کشتی حضرت موسی و خضر(ع) و مانند آن ها نیست که یک موضوع شخصی و معینی بوده و سپری شده باشد، بلکه جریان خلافت یک فیض متصل و فوز مستمر است که از اول با اندیشه دوام و انگیزه استمرار طرح شده است، به گونه ای که اصل خلافت از قلمرو نبوّت و رسالت فراتر رفته و به امامت رسیده است. به این دلیل، در بحث مهدویت، جریان استمرار خلافت الهی در زمین از مباحث ظریفی است که نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت.
از این رو، در نهج البلاغه در بحث ضرورت حجت در عالم، بر عنصر خلافت الهی در زمین تکیه شده است و حضرت امیرمؤمنان(ع) در کلام مبسوطی در این باره می فرماید: اللّهمَّ بلی، لاتخلوا الارضُ مِن قائم لِلّهِ بحجة، اِمّا ظاهراً مشهوداً و امّا خائفاً مغموراً، لئلا تبطل حججُ اللّهِ و بیّناتُه. و کم ذا؟ و أین اولئکَ؟ اولئک و اللّهِ الاقلّونَ عدداً و الاعظمونَ عِندَاللّهِ قدراً. یحفظُ اللّهُ بِهم حُجَتُه و بیّناته... اولئکَ خلفاءُ اللّهِ فی ارضِه و الدّعاةُ الی دینه. آه! آه! شوقاً الی رؤیتهم.»(نهج البلاغه، حکمت 147) حضرت دراین فراز نورانی، که بخشی از کلام مبسوط ایشان است، می فرماید: آری خداوندا، زمین هیچ گاه از حجت الهی که برای خدا با برهان روشن قیام کند، خالی نیست، یا آشکار و شناخته شده است، یا بیمناک و پنهان، تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هایش از میان نروند، تعدادشان چقدر است؟ و درکجا هستند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک است، ولی نزد خدا بزرگ مقدارند که خداوند به وسیله آنان، حجت ها و نشانه های خود را نگاه می دارد... آن ها جانشینان خدا در زمین و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند. آه، آه! چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم. در کلام پربرکت امیرمؤمنان(ع) بر این نکته تأکید شده که بر اساس سنّت قطعی الهی، زمین از وجود خلیفه خدا و حجت حق خالی نیست، گرچه حجت الهی گاهی آشکار است و همگان حضور او را درک می کنند، گاهی شرایط ایجاب می کند که از نظرها پنهان بوده و مردم به طور مستقیم از درک محضر او محروم باشند. این نکته همان حقیقتی است که در مکتب اهل بیت(ع) مورد عنایت ویژه قرار گرفته است. امام صادق(ع) می فرماید: لو بقیتِ الارضُ بغیرِ امام لساخت»؛ (اصول کافیج21، ص251) اگر جهان لحظه ای بدون امام و انسان کامل باشد از هستی ساقط می گردد.
امام محمّدباقر(ع) نیز می فرماید: لو اَنَّ الامامَ رُفِعَ مِن الارضِ لَماجَت بِاَهلِها کَما یَموجُ البحرُ بِاَهله»؛ (همان)اگر حجت الهی لحظه ای از زمین برداشته شود زمین همانند دریا دچار موج طوفان می گردد.این گونه کلمات ائمّه اطهار(ع)، بعدها زمینه مباحث ظریفی را در آثار بزرگان اهل حکمت فراهم نمود. شیخ اشراق با الهام مستقیم و صریح از کلام امیرمؤمنان(ع) درباره ضرورت انسان کامل در عالم، با اصرار فراوان گفته است: و لا یخلوالارضُ عن متوغّل فی التألّهِ ابداً، بل قد یکونُ الامامُ المتألّهُ مستولیاً ظاهراً مکشوفاً، و قد یکون خفیّاً، و هو الّذی سمّاهُ الکافّةُ بالقطب، فله الرئاسةُ و اِن کانَ فی غایةِ الخُمول.»(حکمة الاشراق، ج2،ص12)حکیم نام برده در این بیان بر همان نکته ای اصرار ورزیده که در کلام ائمّه هدی(ع) بدان عنایت شده است؛ گفته: هیچ گاه زمین بدون انسان الهی و ربّانی نیست، اگرچه آن پیشوای متألّه گاهی حاضر و آشکار و زمانی از نظرها پنهان است، و او همان کسی است که نوعاً در عرف، از او به قطب یاد می شود و او پیشوای همگان است، گرچه در نهایت خاموشی باشد.
از مجموع آنچه گفته شد، بخصوص سخنان امیرمؤمنان(ع)، به خوبی روشن می گردد که وجود حضرت مهدی موعود(عج) در عالم به عنوان حجت الهی و استمرار خلافت او در زمین ضرورتی انکارناپذیر دارد و جزو حقایق حتمی و قطعی نظام آفرینش است، به ویژه آنکه در روایات یاد شده، جریان ضرورت حجت الهی فراتر از مسائل شرعی و مدیریت اجتماعی مطرح شده و به عنوان نیاز قطعی نظام تکوینی به شمار آمده است؛ زیرا انسان کامل واسطه فیض الهی درعالم است وعالم و آدم درپرتواو، فیض الهی دریافت می کنند.
حضرت مهدی (عج) و عدالت جهانی
بی تردید موضوع تأمین عدالت» عمومی ترین و شورانگیزترین مسئله در بحث مهدویت است و چون واژه عدالت» در فرهنگ و اصطلاح نهج البلاغه، بلکه در تمام کلمات علوی بیت الغزل سخنان امیرمؤمنان(ع) است، از این رو، در بحث مهدویت نیز بر عنصر عدالت تکیه نموده و از پدید آمدن عدالت در ابعاد گوناگون در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)خبر داده است؛ می فرماید: و سیأتی غدٌ بما لا تعرفونَ یأخذ الوالی من غیرِها عمّالها علی مساوی اعمالها... فیُریکم کیفَ عدلَ السیّرة»؛(نهج البلاغه، خطبه 138) فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست خواهد آمد، زمام داری که غیر از خاندان حکومت های امروزی است، (مهدی) عمّال و کارگزاران حکومت ها را به اعمال بدشان کیفر خواهد داد... بدین روی، روشی عادلانه در حکومت حق به شما می نمایاند.
و در جای دیگر می فرماید: الا و مَن ادرکَها منّا یسری فیها بسراج منیر، و یخذوفیها علی مثالِ الصالحین لیحلَّ فیها رِبقاً و یعتقَ رقاً و یصدعُ شُعباً و یشعب صدعاً»؛(نهج البلاغه، خطبه 150، بند3)بدانید آنکه از ما (مهدی) فتنه های آینده را دریابد، باچراغی روشنگر درآن گام می نهد وبرهمان سیره و روش صالحان (پیامبر وامامان(ع) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت های اسیر را آزاد سازد، جمعیت های گم راه و ستمگر را پراکنده و حق جویان را جمع آوری می کند.ابن ابی الحدید، شارح نهج البلاغه، که از علمای بزرگ اهل سنّت است، در ذیل این کلام حضرت می گوید: امیرمؤمنان علی(ع) یادآوری نموده است که مهدی آل محمّد(ع) در تاریکی فتنه ها با چراغ روشن ظهور می کند و مردم را از بردگی و اسارت رهایی داده و مظلومان ستم دیده را از دست ستمگران نجات می دهد.(شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 416)
در سخنان حضرت سه نکته اساسی به خوبی مورد توجه قرار گرفته اند:
اول. حضرت مهدی(عج) وقتی در برابر فتنه ها و بی عدالتی های اجتماعی قرار می گیرد با چراغ پرفروغ حکمت و درایت الهی وارد عمل شده، در پرتو دستورات وحی آسمانی و قرآن کریم، به ایجاد عدالت و خاموش نمودن شعله های بی عدالتی می پردازد.
دوم. تمام ستم دیدگان عالم توسط حضرت مهدی(عج) از قید اسارت های گوناگون و بی عدالتی رهایی یافته، زندگی همراه با سعادت و شادکامی برای آنان فراهم می گردد.
سوم: سیره عملی حضرت مهدی(عج) همان سیره صالحانی است که حضرت امیرمؤمنان درنهج البلاغه درباره آنها فرموده: اللّهمَّ انّک تَعلمُ انَّه لم یکن الّذی کانَ منّا منافسةً فی سلطان ولاالتماس شیء مِن فضول الحطام و لیکن لنَرُدَّ المعالمَ من دینکَ ونُظهرالاصلاحَ فی بلادِکَ فیأمَن المظلومونَ مِن عبادِکَ و تُقام المعطَّلةُ مِن حدودِک.»(نهج البلاغه، خطبه 131)
در این کلام، بر خطوط کلی روش و عملکرد ائمّه اطهار(ع)که حضرت مهدی آخرین پرچمدار آن هاست، توجه داده شده، حضرت می فرماید: خدایا تو می دانی آنچه از ناحیه ما (اهل بیت(ع)) صورت می گیرد برای به دست آوردن قدرت و حکومت و ثروت دنیا نیست، بلکه می خواهیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خودش بازگردانیم و در سرزمین تو اصلاح پدید آوریم تا بندگان ستم دیده ات از محرومیت نجات یافته، با امنیت زندگی کنند و قوانین فراموش شده ات بار دیگر اجرا گردند. بدین سان، معلوم است که از نظر نهج البلاغه، تأمین عدالت در همه ابعاد زندگی بشر، یکی از اهداف بزرگ دولت کریمه حضرت مهدی(عج) است و جهانیان در سایه حکومت الهی عدل گستر جهانی قائم آل محمّد(عج)، از هرگونه ستم و اسارت و بردگی نجات یافته، طعم شیرین عدالت را به خوبی خواهند چشید؛ چنان که در جای دیگر آمده است: روزی حضرت امیرمؤمنان(ع) در اندیشه بود، شخصی از ایشان سبب تفکرش را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمود: تفکّرتُ فی مولود یکونُ من ظهری، الحادی عشر من وُلدی، و هو المهدی یَملأُها عدلا کما مُلئت جوراً و ظلماً»؛(کمال الدین و تمام النعمه،ج1،ص 286)درباره فرزند یازدهم خود مهدی می اندیشم که روزی ظهور خواهد کرد وزمین را ازجور و ستم پاک نموده، لبریز عدالت خواهد کرد.
حضرت مهدی (عج) و آسایش اقتصادی بشر
یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود(عج)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکت های زمینی و آسمانی تأمین می شود.امیرمؤمنان(ع) درباره نعمت های زمین در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) می فرماید: تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»؛(نهج البلاغه، خطبه 138) در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوه های دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون می ریزد و کلیدهایش را به او می سپارد.
مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی(عج)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، پیامبر اکرم(ص) می فرماید:... و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ»؛(منتخب الاثر، باب 3، ص 589)درزمان برقراری دولت مهدی، آب ها فراوان می گردند و نهرها کشیده می شوند، برکات زمین افزایش می یابند و گنج ها استخراج می گردند.در همین زمینه، عارف بزرگ سعدالدین حموی نیز بر مسئله آسایش و رفاه اقتصادی مردم در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) تأکید نموده و گفته است: صاحب زمان که علم به کمال دارد، تمامت روی زمین را به عدل آراسته گرداند و تمامت گنج های روی زمین بر وی ظاهر گردند، هرچند صفت وی کنم از هزار یکی نگفته ام.»(انسان کامل،، فصل 6، ص 320)
یکی دیگر از بزرگان اهل معرفت نیز گفته است: در ایّام حکومت حضرت مهدی(عج) مردم روزگار سرسبز و پر طراوتی دارند، رزق و روزی در آن ایّام فراوان می شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمان می پردازند.»(الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، باب 61، ص 84)
حضرت مهدی (عج) و اصلاح فکری ـ فرهنگی بشر
گرچه برداشت عمومی از تأمین عدالت در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) معمولا عدالت اجتماعی و اصلاح امور اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت های جهانی است، اما حقیقت آن است که با ظهور مصلح کل، حضرت مهدی(عج)، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستی پدید می آید و پیشه و اندیشه بشری اصلاح می گردد و عقل انسان ها در هر دو بعد علمی و عملی تعدیل می شود؛ بدین بیان که اکنون به سبب فاصله گرفتن بشر از معارف وحی، تمام قوای ادراکی و تحریکی او در مرداب افراط و تفریط گرفتار آمده و هر روز که بر جامعه بشری می گذرد، مکتب های جدیدی در شرق و غرب جهان پدید می آیند و طرح ها و الگوهای فکری، فرهنگی و سیاسی گوناگونی را عرضه می کنند و نسل های بشر را یکی پس از دیگری از مسیر انسانی منحرف کرده، در معرض سقوط فکری، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی قرار می دهند. اما با ظهور ذخیره هستی، مهدی موعود(عج)، همه مکتب های غربی و شرقی و مذاهب گوناگون افراطی و تفریطی در هم پیچیده می شوند و بشر در سایه احکام و دستورات آسمانی، از گرداب هوا و هوس نجات می یابد و فکر و فرهنگ او اصلاح می شود. در این باره، امیرمؤمنان(ع) در نهج البلاغه می فرماید: یعطفُ الهوی علی الهدی اِذا عَطفُوا الهُدی علی الهَوی، و یعطف الرأی علی القرآنِ اِذا عطفوا القرآنَ علی الرأی... و یُحیی میّت الکتابِ و السّنّةِ»؛(نهج البلاغه، خطبه 138)(حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت وحی می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس های خویش قرار داده اند، و در حالی که نظریه های گوناگون، خود را بر قرآن تحمیل می کنند، او (مهدی) نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآن می سازد و کتاب خدا و سنّت پیامبر را زنده می گرداند.
ابن ابی الحدید در ذیل این کلام حضرت می نویسد: این سخن امیرمؤمنان اشاره است به امامی که در آخرالزمان خواهد آمد و در روایات فراوان، از آمدن او خبر داده شده و با ظهور او، هدایت قاهره پدید آمده وعمل به رأی وقیاس ازمیان رفته، برابرقرآن کریم رفتار می شود.»(ابن ابی الحدید، پیشین،ج2،ص386.)
همچنین در جای دیگری از نهج البلاغه از حضرت مهدی(عج) به عنوان یعسوب الدّین» و کسی که مردم اطراف او را همانند ابر متراکم فرا می گیرند یاد شده و آمده است: فاِذا کانَ ذلکَ ضرَبَ یَعسوبُ الدّین بِذنبِه فیجتَمعونَ اِلیه کما یجتمعُ فزعُ الخریف»؛(نهج البلاغه، حکمت1) چون آن گونه شد، پیشوای دین قیام کند، پس مسلمانان پیرامون او همچون ابر پاییزی گرد آیند.
مهدویت یا وراثت حکومت مستضعفان
از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره جریان مهدویت بدان اشاره شده، این است که ظهور مهدی موعود(عج) به عنوان وارث حکومت مستضعفان جزء اراده و خواست حتمی الهی است که به طور یقین، روزی تحقق خواهد یافت؛ زیرا به گفته بعضی ازبزرگان اهل حکمت،(شیعه دراسلام،ص221) بشراززمانی که درزمین سکنا گزیده، پیوسته درآرزوی یک زندگی اجتماعی مقرون به سعادت بوده است وبه امید رسیدن چنین روزی قدم برمی دارد و اگر این خواسته تحقق خارجی نمی داشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد انسان ها نقش نمی بست؛ چنان که اگر غذایی نبود گرسنگی نبود، و اگر آبی نبود تشنگی تحقق نمی یافت.
از این رو، به حکم ضرورت، آینده جهان روزی را در بر خواهد داشت که در آن روز، جامعه بشری پر از عدل و داد شود و مردم با صلح و صفا همزیستی نمایند و افراد انسانی غرق فضیلت و کمال شوند، و این آرزو و خواست عمومی به دست مهدی موعود(عج) تحقق خواهد یافت. از این رو، امیرمؤمنان(ع)می فرماید: لَتعطفنَّ الدنیا علینا بعد شماسها، عطفَ الفرَّوس علی ولدها و تلا عقیبَ ذلکَ: (وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)»؛(نهج البلاغه،حکمت209)دنیا پس ازسرکشی به ما روی می کند؛ چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد. پس حضرت این آیه را تلاوت نمود که خداوند می فرماید: اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منّت گذارده، آنان را امامان و وارثان حکومت ها گردانیم.ابن ابی الحدید ذیل این کلام حضرت می نویسد: به اتفاق شیعه و سنّی، این کلام حضرت علی(ع) اشاره به ظهور امامی است که درآخرالزمان پدید می آید و سراسر زمین را تحت حکومت خویش درمی آورد.»19(ابن ابی الحدید،ج 4، ص 336)
پرتوی از سیمای یاران حضرت مهدی (عج)
یکی از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی(عج) آمده مسئله یاران و کارگزاران دولت کریمه آن حضرت است. امیرمؤمنان(ع) از کارگزاران دولت حضرت مهدی(عج) چنین یاد می کند: ثُمَّ لیشخذنَّ فیها قومٌ شخَذَ القینَ النّصلَ، تجلّی بالتنزیل ابصارهم، و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأسَ الحکمةِ بعدالصبوحِ»؛ (نهج البلاغه، خطبه 150) سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند، و چون شمشیرها صیقل می خورند، دیده هایشان با قرآن روشنایی می گیرند ودرگوش هایشان تفسیر قرآن طنین افکنده و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
ابن ابی الحدید در ذیل این فراز نورانی کلام حضرت آورده است: وصف این گروه آن است که پرده از جان آنان برداشته شده، معارف الهی در دل هایشان ایجاد می شود و درک اسرار باطنی قرآن به آنان الهام می گردد و جام حکمت را در هر صبح و شام سر می کشند و بدین سان، معارف ربّانی و اسرار الهی همواره بر قلب آنان افاضه می گردند و آنان کسانی اند که بین پارسایی و شجاعت و حکمت جمع نموده و سزاوارند که یاور ولی الهی باشند که قرار است بیایند.(ابن ابی الحدید،ج9 و10، ص 129)اما در تحلیل این کلام امیرمؤمنان(ع) به طور خلاصه باید گفت: حضرت به دو ویژگی مهم یاران مهدی موعود(عج) اشاره نموده است:
الف. ویژگی های فرهنگی
چون حضرت مهدی(عج) برای اجرای عدالت و اصلاح بشر در تمام شئون وجودی آن قیام می کند، لازم است کارگزاران دولت کریمه او بدین وصف، که نقش اساسی در پیشبرد اهداف الهی حضرت دارد، مجهّز باشند؛ زیرا اگر درک معرفت و حکمت نداشته باشند چگونه می توانند مسئولیتی بر عهده بگیرند که علم و معرفت در آن اساس کار است؛ چرا که اصلاح و هدایت بر آگاهی و شناخت استوار است و چون در دوران ظهور حضرت مهدی(عج)اصلاح امور در تمام ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در سایه احیا و ظهور حقیقت اسلام و معارف زلال قرآن کریم تأمین می شود، پس مجریان این برنامه بزرگ جهانی نیز باید از از بالاترین معرفت و آگاهی نسبت به رهاورد وحی و حقایق قرآنی برخوردار بوده، جام معرفت و زمزم توحید را عاشقانه سرکشیده، مهذّب و خودساخته باشند تا بتوانند به اصلاح دیگران اقدام کنند؛ چنان که حضرت امیرمؤمنان(ع) در روایت دیگری در تبیین سیمای توحیدی و معنوی یاران حضرت مهدی(عج) می فرماید: ویحاً للطالقانِ، فاِنَّ للّه ـ عزّوجل ـ بها کنوزاً لیست من ذهب ولکن بها رجالٌ مؤمنونَ عَرفوا اللّهَ حقَّ معرفتِه وهم انصار المهدی فی آخرِالزمان»؛(البیان فی اخبارصاحب الزمان، باب 5، ص 15) خداوند در سرزمین طالقان گنجینه هایی دارد که از طلا و نقره نیستند، بلکه مردان مؤمن اند که خدا را خوب می شناسند و آن ها یاران مهدی در آخرالزمان هستند.
در این حدیث نیز بر معنویت یاران مهدی موعود(عج) و معرفت و توحید آنان تأکید شده و بزرگ ترین صفت شاخص آنان را ایمان و معرفت حق دانسته است. پس معلوم می شود کسانی که می خواهند جزو یاران او محسوب شوند (چه توفیق درک حضور پیدا کنند و چه در عصر غیبت آن حضرت در جهت اهداف او حرکت نمایند) اولین قدم و اساسی ترین کارشان باید تحصیل معرفت وحکمت و تهذیب و خودسازی باشد، وگرنه بسیارند کسانی که ادعای پی روی و شاگردی حضرت مهدی(علیه السلام) دارند، اما لکه ننگی هستند بر دامان او! چه بسا گفتار و کردارشان باعث دل سردی مردم از معنویت و اهداف آن حضرت شود.
ب. ویژگی نظامی
نکته دیگر، که در کلام امیرمؤمنان(ع) در نهج البلاغه در وصف یاران حضرت مهدی(ع) مورد اشاره قرار گرفته، آن است که یاران آن حضرت برای در هم کوبیدن فتنه ها و اصلاح در تمام ابعاد زندگی بشر همچون شمشیر صیقل زده با صلابت، قدرت و پر حرارت و کوبنده وارد صحنه کارزار می شوند؛ چون سنّت الهی بر آن است که کارها از راه عادی و مجرای معمولی و طبیعی انجام گیرند، گرچه معجزه و کرامت و دعا لازم و مؤثرند و در جای خود اعمال می شوند، اما قرار نیست همه کارها از طریق غیرطبیعی انجام شوند. بدین روی در روایات، بر قدرت شمشیر حضرت مهدی(عج) اصرار شده و در رهاورد بزرگان اهل معرفت نیز از شمشیر حضرت مهدی(عج) زیاد سخن به میان آمده است.(فتوحات مکیّه،ج3، باب366، ص336) این مسئله حکایت از آن دارد که اجرای عدالت و اصلاح جامعه بشری در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)، نیازمند قدرت و توان برتر و بالاتری است و حضرت با یاران پر صلابت و پر تلاش وارد صحنه اصلاح و هدایت بشر می شود.
بدین روی، در روایتی از حضرت امیرمؤمنان(ع) رسیده که یاران حضرت مهدی(عج) همه جوان و پرطراوت هستند: اصحابُ المهدی شبابٌ ولا کهلَ فیهم»؛(صافی گلپایگانی،فصل8، باب1،ص612) یاران مهدی همه جوان هستند و پیرمردی در میان آنان نیست.در روایتی دیگر آمده است: یک رزمنده از یاران حضرت مهدی(عج) برابر چهل نفر قدرت دارد و قلب هر کدام از آن ها از کوه آهن سخت تر است و هرگاه در برابر کوه آهن قرار گیرند آن را متلاشی می کنند.»(همان، باب 2، ص 613)از این گونه روایات، که تعدادشان نیز فراوان است، به خوبی معلوم می شود که یاران حضرت مهدی(عج) به سلاح علمی و عملی فوق العاده مجهّزند و با حکمت و معرفت و علم و درایت کامل، به اصلاح امور و تعدیل شئون زندگی بشر می پردازند. بدین روی، در یک جمله می توان گفت: یاران حضرت مهدی(عج) کسانی اند که خود صالح هستند و به اصلاح دیگران قیام می کنند و از این راه، جامعه صالح جهانی پدید آمده و وعده الهی،(انبیاء: 105) که حکومت و وراثت زمین را از آن صالحان دانسته است، به تحقق خواهد پیوست.
نتیجه گیری
در بررسی کلام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه درباره امام زمان، به نکات بدیع و شگفت انگیزی دست یافتیم که بطور خلاصه چنین است.
1-از جمله مسائل مهم و اساسی در بحث مهدویت، جریان خلافت الهی است؛ زیرامسئله خلافت الهی در زمین، که خدای سبحان در قرآن کریم فرمود:(إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً) (بقره: 30)
2-بی تردید موضوع تأمین عدالت» عمومی ترین و شورانگیزترین مسئله در بحث مهدویت است و چون واژه عدالت» در فرهنگ و اصطلاح نهج البلاغه، بلکه در تمام کلمات علوی بیت الغزل سخنان امیرمؤمنان(ع) است، از این رو، در بحث مهدویت نیز بر عنصر عدالت تکیه نموده و از پدید آمدن عدالت در ابعاد گوناگون در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)خبر داده است.
3-یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود(عج)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکت های زمینی و آسمانی تأمین می شود.
4-از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره جریان مهدویت بدان اشاره شده، این است که ظهور مهدی موعود(عج) به عنوان وارث حکومت مستضعفان جزء اراده و خواست حتمی الهی است که به طور یقین، روزی تحقق خواهد یافت.
5-یکی از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی(عج) آمده مسئله یاران و کارگزاران دولت کریمه آن حضرت است.
6-دوران ظهور حضرت مهدی(عج)اصلاح امور در تمام ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در سایه احیا و ظهور حقیقت اسلام و معارف زلال قرآن کریم تأمین می شود، پس مجریان این برنامه بزرگ جهانی نیز باید از از بالاترین معرفت و آگاهی نسبت به رهاورد وحی و حقایق قرآنی برخوردار بوده، جام معرفت و زمزم توحید را عاشقانه سرکشیده، مهذّب و خودساخته باشند تا بتوانند به اصلاح دیگران اقدام کنند؛ بنابرین امیرالمؤمنین نیز به خوبی به بیان ویژگی های فرهنگی یاران امام زمان (عج) پرداخته است.
7-نکته دیگر، که در کلام امیرمؤمنان(ع) در نهج البلاغه در وصف یاران حضرت مهدی(عج) مورد اشاره قرار گرفته، آن است که یاران آن حضرت برای در هم کوبیدن فتنه ها و اصلاح در تمام ابعاد زندگی بشر همچون شمشیر صیقل زده با صلابت، قدرت و پر حرارت و کوبنده وارد صحنه کارزار می شوند.
کتابنامه
1ـ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، داراحیاءالتراث العربی.
2- شیخ صدوق/ابی جعفر/(1380)/کمال الدین وتمام النعمة/ترجمه وتصحیح:منصور پهلوان/قم/انتشارات دارالحدیث.
3ـ شهاب الدین سهروردی،(1373)، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، حکمة الاشراق، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
4ـ عزیزالدین نسفی، انسان کامل، (1367)،چ چهارم، تهران، کتابخانه طهوری.
5ـ عبدالکریم جبلی، (1390ق)، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، مصر، مکتبة مصطفی البابی الحلبی.
6- فولادوند/مهدی/(1376)/قرآن کریم/ دفترمطالعات و تاریخ و معارف اسلامی/ چاپ دوم / بی تا.
7- صافی گلپایگانی/ لطف الله/(1383)/تهران/ منتخب الاثرفی الامام الثانی العشر/ ترجمه: نثاراحمد زرین/ قم / موسسه منتظر.
8- رضی/شریف/(1381)/ نهج البلاغه / ترجمه: محمد دشتی/ مشهد/ انتشارات آستان قدس رضوی/چاپ دوم.
9- طباطبائی/محمدحسن/المیزان فی تفسیرالقرآن/(1402قمری)انتشارات مؤسسه نشرالاسلامی تابعه الجامعه المدرسین/قم
10ـ طباطبائی، محمد حسین،(1373)،شیعه در اسلام، چاپ هشتم، قم، انتشارات اسلامی.
11- کلینی/ثقه الاسلام/(1372)/اصول کافی/ترجمه: شیخ محمدباقر کمره ای/تهران/انتشارات سوره.
10ـ محمدبن علی بابویه قمی،(1380)،کمال الدین و تمام النعمه، دارالحدیث،
12ـ محمدبن یوسف شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، تألیف شیخ علی یزدی حائری.
13ـ محی الدین بن عربی،محمدبن علی، فتوحات مکیّه، بیروت، دارصادر.