طرح مسئله
فارغ از اینکه تشکیل حکومت مهدوی امر الهی است و بر مشیت و اراده الهی استوار است و قطعا عنصر اعجاز در آن دخیل است نمیتوان از پیشبرد چنین جامعهای بدون دخالت اسباب و ابزار بشری سر باز زد و عنصر و عوامل غیر فرا طبیعی را در آن نادیده گرفت.تشکیل حکومت جهانی، مرهون برنامههای جهانی است، تا بتواند مسیر فراگیر شدن حکومت منتظر را محقق سازد؛ باری تلاش بسیاری در ایجاد چنین جهانیسازی به بهانه اخلاق که زبان فطری، عقلی و مشترک آدمیان و جوامع است هنوز به سر انجام نرسیده، چیزی که روایات مرتبط با ظهور آن را تایید میکند. آنان که در این عرصه تلاش کردهاند بر «اخلاق جهانی» بسیار پای فشردهاند. منظور از اخلاق جهانی، اجماع اساسی بر ارزشهای الزامی، معیارهای قطعی و نگرشهای اصولی است که به دست همه ادیان، باوجود تمایزات متصلبشان تایید شده و حتی غیر مومنان نیز میتوانند در آن سهیم باشند. بهعبارتی دیگر، سخن از نگرشی اخلاقی است که به صورت فردی یا جمعی فهم شده باشد.(کونگ، 1389: 131) این بحث را در قالب نظریه اولین بار هانس کونگ در سال 1997 در کتاب «اخلاق جهانی برای سیاست جهانی و اقتصاد جهانی» مطرح کرد.(همان: 57) افول و انحطاط ارزشهای اخلاقی، ضرورت چنین اجماعی را برای تشکیل یک جامعه همگرا نیازمند میدید. اما عملا آنچه ما امروزه شاهد آن هستیم بیانگر ناکامی و عدم کارآیی چنین نظریاتی است. چه آنکه اخلاق را ابزاری برای سامان دادن جامعه صرفا اقتصادی و مدیریت جامعه طلب میکند نه امری والاتر و جاودانهتر. پس با این وجود میتوان گفت اصولا اجماع اخلاقی در جهان دشوار و ناشدنی است! اما خدای متعال در قرآن کریم به نص شریف آیات و همچنین روایات نوید از حکومتی جهانی میدهد که در قِبَل این حکومت تمام ظرفیتها به مرتبه کمال خود میرسد ازجمله این ظرفیتها کنشهای اخلاقی است. که افراد را برای یک زیست اخلاقی توانمند میسازد. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنی لا یشْرِکونَ بی شَیئاً وَ مَنْ کفَرَ بَعْدَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ الْفاسِقُون»؛ خداوند در این آیه با اشاره به مواردی چون «استخلاف در زمین»، «تمکین دین(نفوذ معنوی) دین» و «تبدیل خوف به امنیت»، تحقق چنین حکومتی را وعده می دهد.(مکارم شیرازی، 1380: 116-115) یا در روایت شریف از رسول اکرم؛ نقل شده است که:« بر سراسر زمین خانهای از خشت و گل و خیمهای(در بیابان باقی نمیماند) مگر اینکه آئین اسلام در آن ورود خواهد کرد» (مجلسی، 1404: 5/ 137)
بنابراین حضرت مهدی# پرچمدار این حکومت به مثابه جدش رسول اکرم؛ کانونیترین بخش رسالتش تکمیل فضایل اخلاقی است. پس شایسته است از این ظرفیت و کشش برای فراهم کردن چنین حکومتی جهانی بهترین استفاده را برد.
ارائه تصویر حکومت جهانی امام عصر با توجه به عنصر اخلاق و نقش چنین عنصری در گسترش حکومت جهانی مهدوی مسئلهی مقاله پیش روست.
بازخوانی اخلاق جهانی در مقایسه با ظرفیت اخلاقی حکومت مهدوی
زمانی فکر کردن به اجماع اخلاقی بهعنوان مبنایی برای جامعه جهانی در حال شکلگیری، امری بعید بهنظر میرسید؛ چگونه ممکن بود با توجه به گرایشها و بینشهای متفاوت بشری چنین امری اتفاق افتد؟ تصور چنین اجماعی، به اینکه اخلاق چنین پتانسیلی داشته باشد اساسا امری دور از ذهن و غیر قابل تحقق بود. افراد در برخورد با چالشهای موجود، نسبت به این امر بازخوردهای متفاوتی داشتند؛ عدهای معتقد بودند، تحقق یک اجماع پایه بر پرسشهای اخلاقی غیر ممکن است در مقابل برخی دیگر، نوعی کثرتگرایی در یک الگوی «پست مدرن» متضمن (صدق، عدالت و انسانیت) را پذیرفتند. آخرین دیدگاه، مدعی این امر شد که شاید بتوان گفت حقایق مشترکی همچون استانداردهای اخلاقی جهانشمولی وجود دارد که با وجود اختلافات موجود میتوان از آن دفاع کرد. باتوجه به آراء این دیدگاه، اخلاق همواره انضمامی است، یعنی اخلاق در یک کلیت انتزاعی و جود ندارد بلکه در موقعیت خاص شکل میگیرد. (کونگ، هانس، 1389: 65) منتها پذیرش نظریه سوم نیز با تنگناها و مشکلاتی روبه شد؛ هانس کونگ دینشناس مشهور کاتولیکی که درواقع آغازگر نظریه اخلاق جهانی است چنین میگوید: اخلاق جهانی به معنای یک فرهنگ جهانی واحد نیست. به بیان ایجابی میتوان گفت اخلاق جهانی، نوعی اجماع اولیه در مورد ارزشهای الزامآور، نقضناپذیر و رویکردهای اصلیای است که تمامی ادیان بهرغم اختلافات موجود پذیرفتهاند. (همان: 85) آنچه از این تعریف به عنوان برخی نکات ضعف قابل استنباط است این است که 1. اخلاق جهانی، نوعی ایدئولوژی جدید نخواهد بود2. دامنه اخلاق جهانی محدود به حداقل ارزشها و معیارهای مشترک بین انسانها است که بیان کننده نگاه حداقلی به این امر است3. اخلاق جهانی نوعی پذیرش مسئولیت و آگاهی جدید اخلاقی است.4. ماهیت آن بیانگر عدم تسلط بر سایر ادیان است. (همان: 65)
نظر به گرایشهای معطوف به این دیدگاه میتوان نوعی وفاق و توافق بین ارزشهای موجود مشاهده کرد، بهعبارتی اگر مردم به عقلانیت و تکیه بر ارزشهای مشترک و لو حداقلی رویآورند، پذیرفتن اصول اخلاقی جهانی با تمام گوناگونی نحلههای موجود امکانپذیر است. اخلاق امری عقلانی است که در قالب اوامر و نواهی و لزوم امتثال آنها تحقق مییابد. (همامی، 1393: 2) احکام و قوانین شرعی دائر مدار مصالح و مفاسد حقیقی هستند، درنتیجه عقل ذاتا میتواند بدان حکم برسد. (معرفت، 1415: 6/ 259؛ عراقی، بیتا:1/ 73) البته عدهای عمومیت و موجه بودن بودن اخلاق را در گرو عقلی و یا ذاتی بودن حسن و قبح نمیدانند، بلکه آنچه بر سر آن توافق دارند یک اجماع همگانی است که آن را در کارآیی و اثربخشی اخلاق جهانی مناسب میبینند. (سارلی، سرمدی و مولایی پارده، 1395: 84) به همین جهت اخلاق جهانی را مجموعهای از هنجارهای ایجابی و سلبی مشترک میان همه جوامع بشری میدانند که ریشه در اقتضائات فطری، ساختار وجودی، ظرفیتها و نیازهای مشترک دارد. (همان، 1395: 83) رفته رفته بهنظر میرسد در همه جوامع آرمانی، اخلاق شأن و جایگاه خود را بازیافته است تا جایی که امتیاز و مرتبه بیشتری از حقوق و قانون پیدا کرده (محمدی، 1389: 114) ولی با تمام تلاشهایی که برای بستر سازی و توسعه اخلاق جهانی در بحبوحه شکلگیری مکاتب و نظریات متفاوت اخلاقی صورت گرفته گویا هنوز نتوانسته جای خود را پیدا کند و رشد یابد لذا بازخورد نه تنها مثبت، بلکه منفی و رقتباری را از آن شاهد هستیم. اقتضای چنین امری نیازمند ارائه یک الگوی جهانی است که تمام مکاتب و جریانهای فکری را بهنحو احسن سامان دهد.
این چنین رهیافت و نظریهای در اخلاق عنوانگر دو مطلب اساسی است، نخست پذیرش یک نسخه اجمالی از امکان اخلاق جهانی است، که وابسته به چند مطلب است؛ ارائه این الگوی جامع و همهپذیر از جانب یک منبع فزاینده و کارا، همگانی بودن آن و وفاق جمعی بر چنین نیازی و در نهایت تلاش جامعه انسانی بحسب عقل و فطرت و وجدان جمعی، اما مطلب اساسیتر عدم پیادهسازی آن است که همگان با همه تلاشهای نظری و عملی نتوانستهاند به چنین جامعه مطلوبی دست یابند؛ با اینکه به ضرورت و لوازم فطری و بشری آن پی بردهاند. در این صورت باید از ظرفیت متفاوتتری بهره مند شد. مسئلهای که در ادیان بر آن تأکید شده و نسخه اسلامی ـ شیعی آن میتواند مسیر عملیاتیسازی آن را هموارتر سازد. اخلاق جهانی که در حکومت مهدوی تصویر میشود، نشانه بلوغ و کمال انسانها از سویی و تاثیرگذاری امام معصوم در بالا بردن چنین خردمندی و عقلانیت و شور و هیجان عاطفی از سوی دیگر و نیز اعجاز و اراده الهی در تحقق چنین جامعهای پیش از قیامت عظمی است. تحلیل مؤلفهها و عناصر و بررسی فرایند چنین مطلبی را در ادامه پی خواهیم گرفت.
تبیین ادله جهانی سازی در پرتو زبان اخلاق در عصر ظهور
آیا با وجود سرخوردگی و پاسخگو نبودن اینگونه نظریات و همچنین افزایش رو به رشد بحرانهای اخلاقی که نتایج معکوسی را در جامعه امروز پدید آورده است میتوان بین این مسئله (اخلاق جهانی) و مسئله شکلگیری و توسعه جامعه مهدوی مبتنی بر عنصر اخلاق مقایسه و به ایده حکومت جهانی مهدوی با محوریت اخلاق توحیدی بار یافت و از آن بهعنوان یک الگوی جهانی نام برد و درپی آن مشکلات موجود را مرتفع کرد و از طرفی مسیر را برای کشف مبانی ارزشهای اخلاقی گشود؟ لازمه پاسخگویی به این سوالات، تبیین هویت حکومت مهدوی و توجه به مهمترین عناصر سازنده چنین حکومتی با محوریت اخلاق است.
1.جهانگرایی اخلاق محور، سنت الهی و غایت مصلحان الهی
ایده جهانیسازی مهدوی را می توان به جهت نظری و بر اساس مبانی الهیاتی در اسلام و مکتب تشیع به عنوان یکی از سنتهای قطعیه الهی است که وعده ی تحقق آن در ادیان الهی و به ویژه اسلام داده شده است از این جهت تشکیل حکومت مهدوی آن هم با شاخصههای اخلاقی، به جهت نظری پشتوانهی وحیانی داشته و اطمینان بخش به مردمان روزگار است. تلاش دیگر مصلحان در طول تاریخ همواره برای حاصل شدن چنین وعدهای صورت گرفته است چرا که جهانگرایی همواره یکی از اهداف مصلحان بشر بوده است و یکی از اساسیترین آرمانهای همه انبیا ادیان بزرگ الهی خصوصا دین اسلام به شمار میرفته است. (قطب، 1381: 68).دین اسلام به عنوان دین خاتم، جامع ترین الگو برای چنین امری است. لازمه خاتم بودن دین اسلام، جهانی بودن آن است. (تابلی، سالاری راد، صالحی و غلامعلی پور، 1390: 88) از همین جهت خداوند متعال آشکارا در این آیه «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ کفی بِاللَّهِ شَهیدا وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکون»؛ (توبه/33) بر مسئله جهانیسازی تأکید میکند و این امر را از وظایف خطیر جامعه اسلامی برمیشمرد و از آنها میخواهد که با تمام توان، در جهت به بار نشستن این فرایند تلاش کنند.
امام محمد باقر نیز در این رابطه میفرماید: هان ای مردم! کجا میروید؟ کجا برده میشوید؟ خداوند اولِ شما را به دست ما هدایت نمود و آخرِ شما را به دست ما به انجام میرساند، اگر شما دولت زودگذر دارید، دولت پایدار ازآنِ ماست. پس از دولت ما دیگر دولتی نیست، زیرا ما اهل عاقبت هستیم و خدای تبارک و تعالی میفرماید: «عاقبت از آنِ پرهیزگاران است. (کلینی، 1407: 1/ 471)
در این روایت چند عنصر اساسی به چشم می خورد که مؤید آیه و مفسر آن است؛ نکته ی اول هشدار امام× به مردم که راههای مختلف را طی میکنند و توجه دادن آنها به حضور امامی که میخواهد مسئله هدایت معنوی، اعتقادی و اخلاقی مردمان را رقم زند و پرهیزکاران و پرهیزکاری را سرامد روزگار سازد.ناظر به اینگونه آیات و روایات که در منابع اسلامی ما هم کم نیست وجود چنین حکومتی الزامی و قطعا رهیافتی واقع و عینی است. تحقق چنین جامعهای پایههای ارکان مدعیان جامعه اخلاقی را به بوته نقد میکشاند؛ اینان ذیل تعریفی که از جامعه اخلاقی بیان کردند، به یک وفاق حداقلی اولیه اخلاقی - آن هم در برخی از ارزشها و معیارهای مشترک- اعتراف داشتند در حالیکه حکومت جهانی معرفی شده در منابع اسلامی بحث از حداقلها نیست بلکه گستره و سیعی را در بر میگیرد. بنابراین الگوی جامعه ایده آل جهانی باید ظرفیت پاسخگویی به تمام مطالبات جوامع انسانی را داشته باشد نه اینکه متعلق به یک گروه یا یک جامعه خاص باشد. از طرفی حکومت مهدوی موقت نخواهد بود بلکه پایدار و فراگیر است چنانکه در سخن امام نیز به آن اشاره شد. نکته دیگر که باید به آن توجه کرد این است که آنها معتقدند اخلاق جهانی نوعی ایدئولوژی جدید یا فراساختاری تازه نخواهد بود تا چه رسد به یک دین جهانشمول واحد، فراسوی ادیان، (کونگ، 1389: 65) در حالیکه امام زمان# داعیهدار حکومت مهدوی، با ظهور و حضورشان به بازتعریف مفاهیم و ارزشهای موجود میپردازند، گویی که دین جدید به ارمغان آورده باشند (حرعاملی، 1425: 5/ 165) و از طرفی سیطره حکوتشان تمام گیتی را در برخواهد گرفت. (طبرسی،1390: 391)
2.الگوی جامعه نبوی در جهانی سازی مبتنی بر اخلاق
آیا حکومت نبوی چنین نقشی به جهت ثبوتی و اثباتی در صحت و شکلگیری حکومت مهدوی دارد یا نه؟ بدون شک، یکی از ذخایر غنی منابع اخلاق، آموزههای اخلاقی بعثت است، که میتوان با تنظیم و تنسیق آن، قواعد کلی اخلاق را به دست آورد. پیامبر اکرم عهدهدار این رسالت عظیم بود؛ مهمترین تلاش در برپایی حکومت جهانی بر پایه ی اخلاق در عصر نبوی و تلاش پیامبر خاتم رقم خورده است که ضمن تایید امکان تحقق جامعهی جهانی با محوریت اخلاق وحیانی نوید آن را در عصر ظهور داده است. آنچه در سیره نبوی در این امر می توان یافت آن است که یکی از راهکارهای تربیتی پیامبر؛ در راستای اخلاقگستری، توسعه و نشر مکارم اخلاق است. کلام معروف آن حضرت که فرمود: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» (طبرسی، 1412: 9) گویای چنین رسالتی است. اخلاق و مکارم اخلاقی چنان مهم قلمداد میشود که کانون ثقل بعثت پیامبر معرفی میگردد. چنین برنامهای درحقیقت طرح جامع، و نظاممندی است که از پیامبر خاتم؛ شروع و ادامه این حرکت و اجرای کامل آن به دست حضرت مهدی اتفاق خواهد افتاد. از رسول اکرم نقل شده است که: «این امت امتی است که رحمت خدا شامل حالش شده است، پیامبرش از خود او، و مهدی اش نیز از خود اوست. این امر به وسیله ما آغاز و به وسیله ما نیز پایان میپذیرد».( ابن طاووس 1416: 240) یا امام علی ضمن پرسشی از حضرت رسول؛ جویای این مطلباند که آیا مهدی از ما اهل بیت است؟ پیامبر؛ در جواب فرمودند: «... بَلْ مِنَّا یخْتِمُ اللَّهُ بِهِ الدِّینَ کمَا فَتَحَ بِنَا» (مجلسی،1403: 51/ 84) شیوه و روش مهدوی همان شیوه و مسلک نبوی است (مجلسی 1403: 34 / 114) چنانچه پیامبر اکرم؛ به همین مطلب نیز اذعان داشتند. (ابن طاووس 1416: 276) خدای متعال در قرآن کریم پیامبر اکرم؛ را شایسته «خلق عظیم» (قلم/ 4) میداند. این ویژگی هرچند فینفسه منوط به حسن خلق رسول خدا*است، باتوجه به سیاق آیه تأکید بر اخلاق معاشرتی ایشان است (طباطبایی،1417: 19/ 369) برخی از مفسرین ذیل این آیه بیان میکنند که کسی را که خداوند به خلق عظیم بستاید، بالاتر از آن مدح و ستایشی نمیتوان سراغ گرفت(طبرسی، 1372: 10/ 500؛ طوسی، بیتا: 75) و این برخاسته از نوعی درایت و عقل ایشان است(مکارم شیرازی، 1374: 24/ 372) همچنین خطاب به ایشان میفرماید: «به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم ] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند.» (آل عمران/ 159) خداوند در این آیه نرمخویی و خوش اخلاقی پیامبر را بهعنوان یکی از مهمترین راهکارهای عامل جذب معرفی میکند. وجود چنین الگویی در جامعه نبوی، نوید بخش ارائه تمام و کمال آن در جامعه مهدوی است. (ابن بابویه، 1395: 2/ 411) چنانچه امام صادق× میفرماید: «قائم ما گذشته را نابود میسازد همانطور که پیامبر؛ چنین نمود و اسلام را از نو آغاز کرد». (اربلی، 1381: 2/ 473؛ ابن حیون، 1409: 3/ 563) اخلاق از چنان ظرفیت بالایی در جذب افراد برخوردار است که از اخلاق نبوی به عنوان معجزه دوم خاتمیت نام میبرند. (بهشتی، 1387: 157) معجزهای که منزلتی فروتر از قرآن و فراتر از سایر معجزات را به خود اختصاص داده است. (فرامرزقراملکی، مظهر قراملکی، 1386: 9) برخی بر این عقیدهاند که:
انسانها در عصرجهانی شده، محتاج اخلاق جهانیاند و اخلاق جهانی محتاج الگویی جهانی است که بتواند در سطح جهانی به این تشنگی پاسخ گوید. این الگو از طرفی باید در رفتار یک بشر تجلی یابد تا قابل پیروی باشد و از طرفی باید فراتر از آنچه بشر خود با تجربه به آن راه یافته است، باشد. (همان: 18)
اخلاق نبوی قطعا پاسخگوی این نیاز است که در ادامه حضرت مهدی به عنوان آخرین حلقه ارتباطی ترسیم یک الگوی کامل خواهد بود.
3.تحلیل عنصر عقلانیت در جهانی سازی مبتنی بر اخلاق
یکی از عناصر مهم در مسئلهی جهانیسازی مسئله عقلانیت است، چنین عقلانیتی زمینه ساز وفاق جمعی برای باریافتن به اخلاق جمعی و جهانی در پرتو کلمه ی توحید است، اما اینکه چنین عقلانیتی چگونه حاصل میگردد مطلبی است که باید در پژوهشی مستقل بدان پرداخت، آیا این عقلانیت به اعجاز الهی است یا کرامت و حضور امام یا روشنبینی مردمان روزگار. نکته مهم آن است که عقلانیت از آن جهت که انسانها بر اساس آن به تکاپو و رتق و فتق امور مادی و معنوی خود میپردازند امری است همگانی از این جهت می تواند همگان را در یک امر به وفاق مشترک و همزیستی دعوت کند، عقل آدمیان زندگی توأم با آرامش و رسیدن به کمالات مادی و معنوی را صحه میگذارد از این جهت جهانی شدن حکومت مهدوی بر اساس زبان و عنصر اخلاق ناقض عقلانیت جمعی نخواهد بود بلکه از طرف آن حمایت خواهد شد مگر کسانی که عقل خویش را در خدمت منفعت طلبی و هواپرستی گرفته واز این جهت از حکومت مهدوی سرباز خواهند زد.
بر این اساس عقل و اخلاق توأمان رشد خواهند کرد با شناختی که از ماهیت کلی حکومت مهدوی به دست آمد آیا میتوان از ظرفیت اخلاق در این جامعه برای پیوند دادن و تشکیل حکومتی جهانی بهره گرفت؟ میتوان گفت اخلاق حلقه ارتباط با دیگر ادیان است؟ وقتی در چنین حکومتی تمام امور به اتمام میرسد و نهایت کمال خود را به منصه اجرا میگذارد اخلاق و اخلاقمندی نیز برخوردار از این ویژگی خواهد بود. امام باقر در این رابطه میفرماید: «وقتی قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان میگذارد پس عقول آن ها را متمرکز میسازد و اخلاقشان را به کمال میرساند» (کلینی، 1407: 1/ 25)
تفاسیر گوناگونی ذیل این روایت شده است اما آنچه در اینجا محل بحث است نفس این عمل است که با ظهور ایشان عقلانیت و اخلاق بندگان به مرحله کمال میرسد. آنچه قابل ذکر است این است که امام رهآورد ظهور ایشان را برای تمام بندگان میداند نه عدهای خاص.
اخلاق و اخلاقمداری محل تجلی عمومیترین جذابیتها و ارزشهای انسانی است به همینسان یک جامعه اخلاقی بیشترین کشش و جاذبه را برای طیفهای مختلف جامعه درپی دارد. مقوله اخلاق، بیشترین ظرفیت بهرهبرداری برای ایجاد یک جامعه جهانی را داراست؛ چرا که اجرای فرهنگ عبودیت و انسانیت در گرو ابتنای جامعه در رشد اخلاقی افراد است. بنابراین جامعه مهدوی بستر مناسبی برای تحقق چنین اهدافی است. دراینباره سخن پروفسور لگنهاوسن (دانشمند مسلمان شده غربی) قابل تامل است ایشان معتقدند:
ما هروقت بخواهیم مهدویت را برای غرب مطرح کنیم، خیلی باید روی بعد اخلاقی مهدویت اصرار و ابرام داشته باشیم و به آنها نشان بدهیم که ما برای برداشتن موانع ظهور، باید اخلاق خودمان را اصلاح کنیم و در جایگاه پیروان امامان^ با تقوا شویم.
ایشان در ادامه بیان میکند که اگر ما بتوانیم این موضوع را به خوبی تبیین کنیم، اثر زیادی خواهد داشت. وقتی چنین نگاه برون دینی به مسئله اخلاق است پس میتوان از این استعداد برای پیوند افراد در زیستی اخلاقی یاری جست.
دلایل زیادی میتواند مهر تاییدی بر این مدعا باشد که در ادمه به این موارد خواهیم پرداخت.
4.فطری بودن جهانیسازی مبتنی بر اخلاق
آنچه میتواند نوید برپایی حکومت جهانی مهدوی را به مدد عنصر اخلاق دهد فطری بودن اخلاق و گرایش همگانی به گسترش عدل و داد و محبت است که همه را در تشنگی برپایی چنین جامعهای به تلاطم واداشته است، تاجایی که برپایی چنین جامعهای در پرتو درخواست همگانی و التجا به پروردگار منوط گردیده است، از این جهت تشکیل حکومت جهانی مهدوی امری است که فطرت همگان اقتضای آن را داشته و طالب آنند، چنین گرایش عام آن هم با توجه به فطری بودن اخلاقیات در وجود همگان، از دلیلهایی است که بر جهانیسازی اخلاقی امام عصر صحه میگذارد. برخی بر این باورند که الهامات درونی از برد و اصالت بیشتری نسبت به داوریهای خرد دارد. (مکارم شیرازی، 1380: 47)انسان به حکم ندای خرد و الهام فطرت، به آیندهای روشن مینگرد، آیندهای که در آن از این همه تبعیض و اختلاف خبری نباشد. به باور برخی نویسندگان:
همه انسانها که فطرت تکاملجو و کمال طلبشان، آنان را از وضع مطلوب کنونی حاکم بر جوامع بشری، گریزان ساخته، به نیکشهری میاندیشند که بستر مناسبی را برای شکوفایی گرایشهای عمیق فطری آدمی و رشد فضایل ناب انسانی فراهم سازند... (کاظمی، 1387: 53)
پس از تحقق وعده الهی و ظهور حکومت عدل مهدوی، آرمانشهر حقیقی شکل میگیرد و تمام افراد تمام و کمال به حقوق خود میرسند. پس اگر هر کس به فطرت خود رجوع کند چنین گرایشی را در خود خواهد یافت. و به سمت آن تمایل دارد.
ظرفیت های اخلاقی عصر ظهور در جهانی سازی
اما پرسش اساسی کیفیت جهانی سازی مهدوی با محوریت اخلاق است. رکن چنین جهانیسازی ظهور و بروز اخلاقیات و به منصه ظهور رسیدن فضایل اخلاقی و رخت بر بستن رذیله هاست. ازجمله کارکردهای اخلاقی عصر ظهور، فراهم شدن زمینههای گسترش فضایل و ارزشها و رفع رذایل اخلاقی است. طیف وسیعی از روایات، وجود چنین حکومتی را با چنین ویژگی پوشش میدهند. بررسی تعداد روایات بیشمار در این زمینه مرهون مجال بیشتری است با این وصف به همین جهت، با محوریت بسط فضایل و رفع رذایل اخلاقی، به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
الف) بسط فضایل اخلاقی: یکی از مواهب ظهور ایشان بسط و نشر فضایل اخلاقی است. فضایلی که یا به دست فراموشی سپرده شده است یا بهای چندانی به آنها داده نمیشد. حکومت ایشان محملی است برای تبلور همه فضایل اخلاقی چه فردی و چه اجتماعی. اخلاق بهتر از سایر خصوصیات، زمینه الگوپذیری دیگران را مهیا میکند؛ کشش و جاذبهای که زیباییهای اخلاقی، به دنبال دارد فضا را برای پذیرش و همسانسازی فرد مهیا میکند. از این جهت امام معصوم که خود مظهر خوبیها هستند بیشترتأثیر را در این امر دارند. (سعیدی، 1387: 71/ 177) امام حسین در این رابطه میفرماید: «الْخَیرُ کلُّهُ فِی ذَلِک عِنْدَ ذَلِک یقُومُ قَائِمُنَا.» (ابن أبی زینب، 1379: 206) از جمله این فضایل که میتوان به آن اشاره کرد عبارت است از؛
1.فراگیر شدن محبت و صمیمیت: رسول اکرم؛ ضمن روایتی بیان میکنند که «به واسطه مهدی ماست که مردمان پس از نابودی زشتیهای فتنهانگیز، برادران دینی یکدیگر خواهند شد.» (مجلسی، 1403: 51/ 93)همچنین امام باقر× میفرماید: «وقتی قائم ظهور کند، دوستی و صمیمیت فراگیر میشود و فرد از جیب برادر دینی خود به قدر نیازشان بر میدارد و او مانع نمیشود.» (مفید، 1413: 24) در این روایت، الفت و دوستی بهوضوح قابل شهود است؛ چرا که در دنیای کنونی ما که هرکس دم از احقاق حقوق خود میزند پذیرش چنین رفتارهایی به سختی قابل هضم و باور است. در روایت دیگری اینگونه آمده است که «حضرت مهدی# شرق و غرب جهان را تحت سیطره خود در میآورد، گرگ و گوسفند در یک مکان زندگی میکنند، کودکان خردسال با مارها و عقربها بازی میکنند و آسیبی به آنها نرسد. شر از جهان رخت بربندد و تنها خیر باقی بماند.» (حایری یزدی، 1422: 2/ 172) در اینجا با به تصویر کشیدن صحنههای پاردوکس نما چون همزیستی گرگ و گوسفند و بازی کودکان با مار و عقرب بیآنکه صدمهای به کودک وارد شود، ذهن و باور افراد را برای پذیرش چنین جامعه ایدئال آماده میکند. در این روایت معصوم× یک گام فراتر از روابط قبلی، این الفت و دوستی را در بین حیوانات و همچنین انسان و حیوان عمق و تسری میبخشد و بیان میدارد این دوستی نه تنها در جامعه انسانی اتفاق خواهد افتاد در بین حیوانات نیز جریان دارد. در برخی از مضامین دعایی نیز به این مطلب اشاره شده است «السَّلَامُ عَلَی الْمَهْدِی الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ یجْمَعَ بِهِ الْکلِمَ وَ یلُمَّ بِهِ الشَّعَث» (شهید اول، 1410: 209)؛ «سلام بر مهدی که خداوند وعده داده است که به وسیله او همبستگی به وجود آورده و پراکندگی را برطرف کند».
2.اجرای عدالت: شاید به جرأت بتوان گفت عدالت مفهوم گمشده جامعه کنونی است. عدالت معیار مهمی برای سوق دادن افراد، جهت زمینهسازی جامعهای است که در آن عدالت رتبه اول را به خود اختصاص دهد. شاخصه اصلی حکومت مهدوی به اجرا درآوردن عدالت است. امام زندگی عادلانه را در تمام ابعاد برای مردم جلوهگر خواهد کرد و مردم شاهد آن خواهند بود. (نهج البلاغه، 196)و در سایه سار عدالت، زمینه برای راهبرد عملیاتی اصلاح فراهم خواهد شد.(لیثی واسطی، 1376: 185) قرآن کریم هدف اصلی تمامی داعیان الهی را برپایی قسط و عدل معرفی میکند (حدید/ 25) اهمیت و قطعیت عدالت در دولت مهدوی بهگونهای است که ائمه معصومین بارها بارها به این مطلب اذعان داشتهاند. امام صادق میفرماید: «به خدا قسم! عدالت را در خانههای مردم خواهد برد، آنچنان که سرما و گرما به درون خانهها نفوذ میکند.» (ابن أبی زینب،1379: 297) تشبیه عدالت به نفوذ سرما و گرما در داخل خانهها، دال بر حتمیت و شمولیت این امر دارد بهگونهای که هرکس در شریان زندگی نظارهگرآن خواهد بود. عدالت رکن اساسی حکومت مهدوی خواهد بود.
3.اکمال فضایل اخلاقی: چنانچه گفته شد حکومت مهدوی عرصه تبلور تمام فضایل اخلاقی به نحو اتم است. چنانچه امام باقر در این زمینه فرمودند: «وقتی قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان میگذارد پس عقول آن ها را متمرکز میسازد و اخلاقشان را به کمال میرساند.» (کلینی، 1407: 1/ 25) اینکه اکمال اخلاق، دنباله اکمال عقل صورت میگیرد یا همزمان با اکمال عقل این اتفاق خواهد افتاد، و چگونگی این امر به دست امام و... مسائلی است که راجع به آن مطالب زیادی نوشته شده است.
ب) رفع رذایل اخلاقی: به طور قطع با پیادهسازی و فراگیر شدن فضایل اخلاقی، جایی برای بروز و نمود رذایل اخلاقی باقی نخواهد ماند. وقتی عدالت همچون نفوذ سرما و گرما تمام سطوح زندگی را فرامیگیرد، آنچه رخ مینماید جز خیر چیزی نخواهد بود. از همینرو با تشکیل حکومت مهدوی بسیاری از رذایل از درون فرد و جامعه رخت بر میبندد. از جمله؛
1.رفع کینه و دشمنی: وقتی در جامعه مهدوی دوستی و برادری به نهایت خود میرسد صحبت از کینه و دشمنی موضوعیتی نخواهد داشت. رسول اکرم؛ دراینباره میفرماید: «...لتذهبن الشحناء و التباغض و التحاسد...» (مجلسی، 1403: 52/ 383)؛ «با ظهور مهدی کشمکش و کینهورزیها و حسادتها از بین خواهد رفت».
2.از بین بردن روابط نامشروع، شرب خمر، ربا؛ «...یذهب الوباء و الزنا و شرب الخمر و الربا...» (حایری یزدی، 1422: 2/ 247)
3.از بین بردن درغگویی و خشم:«...الْمَهْدِی وَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ هَذَا وَ أَشَارَ بِیدِهِ إِلَی عَلِی بْنِ« أَبِی طَالِبٍ ع بِهِ یمْحَقُ اللَّهُ الْکذِبَ وَ یذْهِبُ الزَّمَانَ الْکلِب»( ابن أبی زینب، 1379: 185)
4.رفع گرفتاری؛ «المهدی إذا خرج یفرح به جمیع المسلمین خاصتهم و عامتهم....» (ابن أبی زینب، 1379: 16) وقتی مهدی خروج کند، از همه مسلمانان گرفتاری رفع شود و برای همه آنها اعم از خواص و عامه فرج حاصل گردد.
درپی استنادات ارائه شده جهت تحقق عینی چنین جامعهای، میطلبد که ما از این ظرفیت به نحواحسن استفاده کرده و در جهت همزیستی اخلاقی به کار گیریم. چنین حکومتی قطعا از این ظرفیت برخوردار خواهد بود، در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که به این مسئله اشاره میکند «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَی اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمینَ * وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کأَنَّهُ وَلِی حَمیم»؛ (فصلت/ 34-33) این آیات، انسان را به همزیستی اخلاقی با دشمنان دعوت میکند و آن ها را به بهترین برخورد فرا میخواند.
سخن امام علی در این رابطه نکات نغز و دقیقی را پیش روی افراد میگذارد. ایشان میفرماید: «اگر فرض را بر این قرار دهیم که نه بهشتی موجود است و نه از جهنم خبری، و به هیچ عقاب و ثوابی پایبند نباشیم، باز سزاوار و شایسته است که از پی سجایا و کمالات اخلاقی برویم، زیرا اخلاق پسندیده و ملکات فاضله است که ما را در زندگی به راه سعادت و رستگاری هدایت میکند».(نهج البلاغه،ح235) یا رسول اکرم می فرماید: «حسن الخلق یثبت الموده»؛ (ابن شعبه حرانی، 1404: 45) «حسن خلق رشتهی دوستی را استوار میسازد.» در همزیستی اخلاقی، برقراری روابط هریک از افراد و گروههای اجتماعی بر مبنای ارزشهای اخلاقی، به هم افزایی فضایل اخلاقی میانجامد و از ترویج رذایل اخلاقی می کاهد.
نتیجه
از مهمترین عناصری که می تواند امر جهانی شدن حکومت مهدوی را در بوته امکان محقق سازد مسئله اخلاق است. فارق از اینکه بر اساس مباحث نظری اسلام تشکیل حکومت جهانی مهدوی در پرتو مشیت الهی و اراده خاص خدا تحقق مییابد اما پس از اعلان حضور حضرت و تشکیل حکومت گسترش چنین مکتبی با توجه به عنصر اخلاق قابل توجیه است، البته نباید از کرامت و حضور امام و شیوه اعجازی حضرت غفلت نمود باری آیات و روایات نشان میدهد مسئله اخلاق امری بدیهی در گسترش چنین جامعهای است که برخی از دلایل را می توان برای آن ایراد نمود:1. نوید بخشی ادیان بر اینکه تشکیل چنین حکومتی سنت الهی و قریب الوقع است؛2. سیره عملی رسول خدا؛ 3. عقلانیت؛4. فطری بودن. از آنجا که زبان اخلاق، یک زبان همه فهم و امری فطری است میتوان از آن به عنوان بهترین استراتژی در جهت پیوند و همسوسازی افراد بهره برد. منتها نسبت به این گزاره اندیشههای متفاوتی ارائه شد؛ برخی از فیلسوفان، تحقق یک اجماع پایه بر پرسشهای اخلاقی را غیر ممکن میدانستند در مقابل، عده دیگر نوعی کثرتگرایی در یک الگوی «پست مدرن» متضمن (صدق، عدالت و انسانیت) را پذیرفتند. دیدگاه نهایی مدعی این امر شد که احتمالا حقیقت مشترکی همچون استانداردهای اخلاقی جهانشمولی وجود دارد که بارغم اختلافات موجود میتوان از آن دفاع کرد. منتها پذیرش نظریه سوم نیز با تنگناها و مشکلاتی روبه بود که در متن به برخی از آنها اشاره شد. لذا با تمام تلاشی که افراد در جهت بهرهوری از این قابلیت بردند موفق به ایصال مطلوب نشدند درنتیجه باعث شد امروزه شاهد افول و انحطاط ارزشهای اخلاقی باشیم. بشر همواره در آرزوی حکومتی جهانی است و خداوند متعال نوید چنین حکومتی را به بشر داده است. نصوص روایی نیز در رابطه با تحقق الگوی جهانی بسیار سخن داشتهاند. در چنین حکومتی که به دست قائم آل محمد؛ برپا خواهد شد تمام ظرفیتها، و استعدادها به درجه کمال خود خواهد رسید ازجمله این قابلیتها کنش و رفتارهای اخلاقی است. زبان اخلاق در این حکومت، فارغ از مشکلات موجود در نظریه سوم، یکی از مهمترین راهکارهای عامل جذب افراد به حساب می آید، همچنین نقش مهمی در همافزایی اخلاقی افراد دارد. بنابراین با اقتباس از این الگوی جهانی میتوان برای تلطیف و انسجام فضای اجتماعی بهره برد و جوامع بشری، این واگرایی و گسست اجتماعی که دامنگیرش شده است را نظارهگر نباشد.
منابع و مآخذ
1.قرآن کریم.
2.نهج البلاغه.
3.ابن أبی زینب، محمدبن ابراهیم، 1379 ق، الغیبة للنعمانی، محقق/ مصحح: علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق.
4.ابن بابویه، محمدبن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، محقق و مصحح: علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه.
5.ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، 1409، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار^، ج3، محقق و مصحح: محمد حسین حسینی جلالی، قم، جامعه مدرسین.
6.ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، 1404 ق، تحف العقول، محقق: علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین قم.
7.ابن طاووس، علی بن موسی، 1416 ق، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، محقق/ مصحح: مؤسسه صاحب الامر، قم، موسسه صاحب الامر.
8.اخوان کاظمی، بهرام، 1387، «نظریههای همگرایی و آموزه مهدویت»، مشرق موعود، ش6، 77-45.
9.اربلی، علی بن عیسی، 1381، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج 2، محقق/ مصحح: سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنی هاشمی.
10.بهشتی، احمد، 1387، اخلاق معجزه دوم نبوی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
11.تابلی، حمید، معصومه سالاری راد، جواد صالحی، علی غلامعلی پور، 1390، «حکومت مهدوی در پرتو شاخصهای جهانیسازی آن»، مشرق موعود، ش 19، ص 102 ـ 82.
12.حایری یزدی، علی، 1422 ق، الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج 2، محقق/ مصحح: علی عاشور، بیروت، مؤسسه الاعلمی.
13.حرعاملی، محمدبن حسن، 1425، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج5، بیروت، اعلمی.
14.سارلی، زبیده، محمدرضا سرمدی، برزو مولایی پارده، 1395، «اخلاق جهانی و جامعه ایرانی»، مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی، ش 1 و 2، ص 77 ـ 89.
15.سعیدی، محمد مسعود، 1387، «سیره نبوی الگوی جامعه اخلاقی»، علوم اجتماعی، ش71، 182-171.
16.شهید اول، محمد بن مکی، 1410 ق، المزار، محقق/ مصحح: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، قم، مدرسه امام مهدی.
17.طباطبایی، محمدحسین، 1417، المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
18.طبرسی، فضل بن حسن، 1412 ق، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی.
19.ـــــــــــــــ، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، تحقیق: محمدجواد بلاغی، تهران، ناصرخسرو.
20.ـــــــــــــــ، 1390، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، اسلامیه.
21طوسی، محمدبن حسن، بیتا، التبیان فی تفسیر القرآن، ج10، تحقیق: احمد قیصر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
22.عراقی، ضیاءالدین، بیتا، نهایة الافکار، ج 1، قم، مؤسسه النشر الاسلامی.
23.فرامرزقراملکی، احد، علی مظهر قراملکی، 1386، «مبانی نظریه معجزهانگاری اخلاق نبوی»، اندیشه نوین دینی، ش 11، ص 22 ـ 9.
24.قطب، محمد، 1381، مسلمانان و مسئله جهانی شدن، ترجمه زاهد اویسی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل.
25.کلینی، محمد بن یعقوب، 1407 ق، الکافی، ج 1، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
26.کونگ، هانس، 1389، «اخلاق جهانی برای سیاست و اقتصاد جهانی»، ترجمه محسن نریمانی، کتاب ماه و دین، ش 160، ص 69 ـ 57.
27.ـــــــــــــــ، 1389، «اخلاق جهانی بهمثابه بنیانی، برای جامعه جهانی»، ترجمه سید حسین شرف الدین، معرفت اخلاقی، ش5، 115-146.
28.لیثی واسطی، علی بن محمد، 1376، عیون الحکم و المواعظ، محقق و مصحح: حسین حسنی بیرجندی، قم، دار الحدیث.
29.مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، بحار الانوار، 1403 ق، ج 34، بیروت، مدار احیاء التراث العربی.
30.ـــــــــــــــ، 1404، مرآة العقول، ج5، محقق و مصحح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
31.محمدی، مسلم، 1389، «گونهشناسی اخلاقپژوهی مهدوی در کلام رضوی»، انتظار موعود، ش 33، ص 128 ـ 113.
32.معرفت، محمدهادی، 1415 ق، التمهید فی علوم القرآن، ج 6، قم، النشر الاسلامی.
33.مفید، محمد بن محمد، 1413 ق، الاختصاص، محقق/ مصحح: علی اکبر غفاری و محمود محرمی زرندی، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.
34.مکارم شیرازی، ناصر، 1374، تفسیر نمونه، ج24، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
35.ـــــــــــــــ، 1380، حکومت جهانی مهدوی#، قم، نسل جوان.
36.همامی، عباس و عبدالله غلامی، 1393، «جایگاه اخلاق و محبت در ادیان توحیدی»، علوم و قرآن و حدیث، ش 28، ص 20 ـ 1.
37.www.havzah.net