فیلم «کاپیتان زیرشلواری: اولین فیلم حماسی» Captain Underpants: The First Epic Movie فیلمی انیمیشن-کامپیوتری کمدی و ابرقهرمانیست. فیلمی آمریکایی بر اساس سری رمانهایی باهمین نام و نوشتهی دو پیلکی (Dav Pilkey). کمپانیهای دریم ورک انیمیشن (DreamWorks Animation) و شولاستیک اینترتینمنت (Scholastic Entertainment) فیلم را تولید کردهاند و انیمیشن فیلم را کمپانی میکروس ایمیج مونترال (Mikros Image Montreal) بر عهده داشته است.
دیوید سورن (David Soren) کارگردانی این فیلم را بر اساس فیلمنامهی نیکولاس استولر (Nicholas Stoller) عهدهدار بوده است. صداپیشگان فیلم شامل؛ کوین هارت (Kevin Hart)، اد هلمز (Ed Helms)، توماس میدلدیچ (Thomas Middleditch)، نیک کرول ( Nick Kroll)، جوردن پیله (Jordan Peele) و کریستن شال (Kristen Schaal) میشوند.
فیلم در 21 می سال 2017 در لوسآنجلس به اکران رسیده است و در 2 جون بهصورت دو و سهبعدی به نمایش درآمده است. فیلم ازلحاظ فروش موفقیتی بسیار خوب داشته و نقدهای خوبی گرفته است. با بودجهای 38 میلیونی ساختهشده و حدود 104 میلیون دلار فروش داشته است. بودجهی فیلم کمترین بودجه ساخت برای انیمیشنهای دریمورکز در تاریخ این کمپانی محسوب میشود.
در شهر پیکای اوهایو، جورج (به صداپیشگی کوین هارت) و هرولد (به صداپیشگی توماس میدلدیچ) دو تا کلاس چهارمی شیطون هستند که همسایه هستند و غالباً در حال سروصدا و شیطنت هستند. با بامزگیهایشان در مدرسه همه را سرگرم میکنند و هممدرسهایهای خود را میخندانند. این زوج شیطون یکبند دارند معلمها را اذیت میکنند مخصوصاً مدیر مدرسه کراپ (به صداپیشگی اد هلمز) را که خیلی هم بدجنس است و برایشان دردسر درست میکند. این دو بچه یک سری داستان هم برای خود درست میکنند که در آن ابرقهرمانی به نام کاپیتان زیرشلواری وجود دارد که فقط با لباسزیر و کلاه است. کتابهایشان را به همکلاسیهایشان میفروشند و کمپانی و ناشر کتابهایشان هم در خانه درختیشان است. خرابکاریهای این دو زمانی ظاهراً به پایان میرسد که با اختراع توالتی دهنلق مدرسه (ملوین به صداپیشگی جوردن پیله) ور میروند و براثر این کار، مسابقهی مخترعینِ حوصله سر بر مدرسه تبدیل به یک مجلس رقص و شادی میشود. جوردن آنها را به مدیر لو میدهد و مدرک خرابکاری آنها و دستکاری توالت را رو میکند. برای دست انداختن آنها هم یک اختراع جدید که لاکپشتی است که در کلهاش دوربین دارد و از خرابکاری آنها فیلم گرفته است را طراحی میکند. با این مدارک مدیر تصمیم میگیرد که دو پسر شیطون داستان را از هم جدا کند و در ردههای مختلف قرار دهد تا باهم نباشند.جورج برای اینکه از این موضوع جلوگیری کند کراپ را توسط انگشتری که توی تخممرغ شانسی درآورده هیپنوتیزم میکند، اول او را مجبور میکنند که ادای مرغ و میمون درآورد، بعد تشابهاتی بین او و کاپیتان زیرشلواری میبینند و او را کاپیتان میکنند. اما کمی بعد متوجه میشوند که اثر کارشان بد بوده و به مشکل برخوردهاند. او را به خانه درختی میبرند و میفهمند با بشکن زدن و ریختن آب او دوباره کراپ میشود ولی از ترس اینکه بخواهد آنها را از هم جدا کند تصمیم میگیرند که کاپیتان زیرشلواری با لباس کراپ به زندگی ادامه دهد و نقش او را بازی کند و کاپیتان هم موافقت میکند. اما تغییر شخصیت ناگهانی مدیر مهرش را به دل آشپز مدرسه، ادیت (به صداپیشگی کریستن شال) میاندازد.
زمانی که فکر میکنند همهچیز آرام شده پروفسوری به مدرسه میآید که کاپیتان در نقش کراپ او را استخدام و معلم مدرسه میکند اما پسرهای قصه به او مشکوکاند. معلم جدید به دلیل مسخره شدن به خاطر اسمش در بچگی درصدد بالکل از بین بردن خنده است و با کمک گرفتن از ملوین تلاش به رسیدن به هدفش میکند و در این میان کشف میکند که ملوین توانایی لذت بردن و خوشگذرانی را ندارد.پرفسور سعی به دست گرفتن شهر دارد با همان اختراع توالتی، سوختی که از تهماندههای غذای مدرسه بهدستآمده و مغز ملوین مردم را تبدیل به زامبیهایی بیحس و حال میکند. کاپیتان زیرشلواری سعی به متوقف کردن او میکند ولی ازآنجاییکه هیچ ابرقدرتی ندارد ناکار میماند. جورج و هرولد هم زامبی میشوند ولی با خنده به اسمهایی که پرفسور روی سیاراتش گذاشته میتوانند از برنامهریزی زامبی شدنشان بیرون بیایند و با کمک کاپیتان زیرشلواری که به کمک تهمانده غذاها قدرتمند شده پرفسور را کوچک کنند و شکست دهند و البته پرفسور بعد بر روی زنبوری فرار میکند.
بچهها کاپیتان را به کراپ تبدیل میکنند و راه دوستی پیش میگیرند برای ملاقات مدیر و خانم آشپز برنامه شام میریزند غافل از اینکه همه توالتها مسموم شده و به رستورانها حمله کردهاند براثر بشکنی اتفاقی کاپیتان برمیگردد و پسران را برای کمک و خلاص شدن از دست توالتهای حملهور به یاری میگیرد. هنوز تمام نشده باقی را خود ببینید!منتقدان در کل نظری مثبت به فیلم داشتهاند البته امتیاز نهایی فیلم در سایتهای معتبر امتیازی متوسط رو به بالاست.
منتقد اول این مقاله منتقد
راجر ایبرت (rogerebert) بالاترین امتیاز را به فیلم داده است. او میگوید که از زمان انیمیشن اول
«ابری با احتمال بارش کوفتهقلقلی» Cloudy With a Chance of Meatballs تابهحال چنین حس خوبی نسبت به یک انیمیشن کم بودجه و مختص به بچهها نداشته است. فیلمی که خیلی جدی از اول تا آخرش خندهدار است از توالت کوچولوهای وحشی آخر قصه گرفته تا تکههای خندهدار میانه مثلاً جایی که بچهها در جستجو در کشوی کمد مدیر یک وسیلهی آبپاش دو برابر قد کمد را از آن بیرون میکشند. به نظر منتقد پیام فیلم بهجز مزیت داشتن دوستان وفادار و بد بودن تنهایی چندان کار زیادی برای بچهها نکرده و شاید همین یکی از دلیلهایی باشد که بچهها عاشق فیلم شوند، چون لازم نیست چیزی از آن یاد بگیرند. مشخص است که کارگردان و فیلمنامهنویس بهوضوح عاشق داستانهای کتابی که فیلم از روی آن اقتباسشده بودهاند و این حس کاملاً در فیلم منعکسشده است.
نظر منتقد
ورایتی (variety) هم نسبت به فیلم خوب بوده است. البته به نظر این منتقد جهان انیمیشن و ساخت چنین فیلمهایی با توجه به انیمیشنهایی چون
«استورک» Storks و یا
«بچه رئیس» The Boss Baby در سال گذشته تبدیل به برنامه کودک برای خردسالان شده است. اما آنچه
فروید و یا
آدام سندلر (Adam Sandler) آن را کودک درون نامیدهاند در این فیلم بیشترین فعالیت خود را نشان میدهد. فیلمی که شما را با هر سن و سالی خوشحال میکند. انیمیشنی بارنگهای آبنباتی و ملایم که چشمنواز است اما در مقابل
«به دنبال دوری» Finding Dory و امثال آن خیلی شاید به چشم نیاید. البته صداپیشگی
کوین هارت بسیار قابلتقدیر بوده، او تمام حس و حال را بهخوبی به بیننده انتقال میدهد. این را هم باید در نظر گرفت که فیلم برای خلق اثری هنری ساخته نشده و رسالت خود آنطور که باید بهدرستی و کفایت به انجام رسانده است.
منتقد تلگراف (telegraph) در میان منتقدان این مقاله کمترین امتیاز را به فیلم داده که بازهم امتیازی متوسط و رو به بالا محسوب میشود. او میگوید که مدتها بود که انیمیشنی چنین لذتبخش با بودجهای محدود و کم ندیده بوده، فیلمی جالب و البته باکمی چاشنیِ پیامهای اخلاقی برای کودکان. شاید اگر بودجه فیلم آنقدر کم نبود منتقدین نظر دیگری راجع به کار داشتند و شاید برگ برنده کمپانی دریمورکس همین بوده است. خیلی منتظر پیامهای عجیبوغریب و جلوهها و کاراکترهای عجیب نیستیم و میفهمیم که دنیا کوتاه است و خنده دوای هر دردی، همین برایمان کافیست.
Post Views:
15