ماهان شبکه ایرانیان

انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح با توجه به مستندات اسلامی

چکیده یکی از مهم ترین و کاربردی ترین تأثیرات انتظار در عصر حاضر ایجاد امنیت در هر سه لایه فردی، ملی و بین المللی می باشد

انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح با توجه به مستندات اسلامی

چکیده

یکی از مهم ترین و کاربردی ترین تأثیرات انتظار در عصر حاضر ایجاد امنیت در هر سه لایه فردی، ملی و بین المللی می باشد. در این مقاله ابتدا به تعاریف مشخصی از واژه و مفهوم انتظار، امنیت و صلح با توجه به دیدگاه صاحب نظران و هم چنین مستندات اسلامی پرداخته شده است تا بتوان براساس این تعاریف مبانی خویش را در بحث تأثیرات انتظار بر ایجاد امنیت و صلح مشخص و تبیین نمود، سپس به چگونگی ارتباط میان انحای امنیت (1) با بحث انتظار می پردازیم.
آنچه در این نوشتار بیشتر بدان توجه شده است امنیت اجتماعی است. نگارنده مبنای خویش را در امنیت اجتماعی به امنیت فرد که منتج به امنیت اجتماع می شود قرار داده است و اعتقاد دارد سرمایه های اجتماعی که منبعث از ارزش ها و سنت های اجتماعی می باشد و در رأس آن « مهدی باوری » ‌وجود دارد می توانند باعث ایجاد امنیت اجتماعی بشوند که خود انحای دیگر امنیت مانند امنیت اقتصادی، امنیت قضائی، امنیت نظامی در هر سه سطح آن را ممکن پذیر خواهد نمود.

مقدمه

قبل از آغاز بحث، لازم است به دو نکته اشاره شود:
نکته اول: یکی از تأثیرات انتظار فعال و سازنده که متأسفانه کمتر بدان پرداخته شده بحث امنیت در هر سه لایه آن یعنی فردی، ملی و بین المللی است.
اهمیت بحث بدان حد می باشد که می توان مدعی شد بالاترین و کاربردی ترین مبحث مربوط به انتظار در عصر حاضر بحث از امنیت در انحای گوناگون یعنی امنیت روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی می باشد.
جهان امروز که با بسیاری از مشکلات در خصوص تأمین امنیت داخلی - مخصوصاً امنیت اجتماعی - و امنیت بین المللی دست و پنجه نرم می کند و می توان درماندگی ابرقدرت ها را در ایجاد امنیت به وضوح مشاهده نمود، تدوین و تنظیم راهکاری که بتواند این مشکل را تا حدود بسیار زیادی برطرف کند، به عنوان یک مسئله موردنیاز و بسیار جدی مطرح شده است. از طرفی دیگر، اسلام مدعی است که می تواند برای تمامی نیازهای زندگی انسان صرف نظر از زمان و موقعیت خاصی برنامه منسجمی داشته باشد که با رعایت حدود و شرایط آن می توان زندگی دنیوی و حتی اخروی خود را برنامه ریزی نمود تا موجب سعادت انسان گردد.
جهت برطرف کردن این مشکل، فرهنگ شیعه بحث انتظار و موعود باوری را با تفاوتی نسبت به ادیان و فرق دیگر مطرح می کند که با توجه به مستندات اسلامی می تواند به عنوان بهترین راه برون رفت از این مشکل طرح ریزی و به اجرا دربیاید. در این مقاله تا حدودی که مقتضی باشد طرح اولیه رسیدن به امنیت از راه ترویج و تقویت « مهدی باوری » ترسیم می گردد.
نکته دوم: روایاتی را که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند می توان به شش دسته تقسیم نمود: (2)
1. معناشناسی انتظار: روایاتی که بر معنا و مفهوم انتظار تکیه دارند، این روایات هرچند صراحت در تعریف و مفهوم شناسی انتظار ندارند، اما می توان از لا به لای آنها تعریفی برای انتظار مشخص نمود.
2. تبیین ضرورت و اهمیت انتظار: روایاتی که در باب اهمیت انتظار به عنوان بارزترین عمل و بلکه با فضیلت ترین آنها سخن می گوید.
مانند روایاتی با مضمون « انتظار فرج بافضیلت ترین اعمال است ».
3. آثار وجودی انتظار: روایاتی که می توان از درون آنها تأثیراتی که روحیه و فرهنگ انتظار بر جامعه و فرد می گذارد برداشت نمود، مانند روایتی که منتظرین ظهور را برترین انسان ها در تمام دوران معرفی می کند (3)؛ مثلاً می توان از این روایت، فضیلت « برترین انسان ها در تمام دوران » را به عنوان تأثیرات فرهنگ انتظار برداشت نمود.
4. آثار عدمی انتظار: در این گونه از روایات آنچه مهم می باشد آثاری است که در صورت نبود فرهنگ و روحیه انتظار بر فرد یا جامعه به وجود می آید. مانند روایتی که امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند « کسی که انتظار فرج ما را می کشد مانند کسی است که در راه خدا در خون خود غلتیده است، کسی که شاهد جنگ ما باشد یا فریاد کمک خواهی ما را بشنود و یاری مان نکند، خداوند او را با صورت در آتش می افکند ».
از این روایت برداشت می شود که اگر کسی در انتظار فرج نباشد و فریاد کمک خواهی ائمه را بشنود و عکس العملی از خود نشان ندهد، خداوند وی را با صورت در آتش می افکند، لذا در صورت نبود این فرهنگ، این عذاب که همانا در آتش افکندن باشد، در انتظار ماست.
5. علل وجودی انتظار: روایاتی که به بیان علل و عواملی می پردازد که انسان می تواند روحیه انتظار را در خود به وجود آورد؛ مانند روایتی که امام حسین ( علیه السلام ) می فرمایند: « مردانی هستند که شب نمی خوابند، در نماز خویش صدایی چون صدای زنبوران عسل دارند و... » (4). در این روایت، امام ( علیه السلام ) خصوصیاتی را برای فرد منتظر بیان می کنند که هر فردی بتواند آن خصوصیات را داشته باشد می تواند جزء‌ منتظران واقعی آن حضرت قلمداد گردد.
6. علل عدمی انتظار: در کنار شناخت علل و عواملی که می تواند انسان را در مسیر انتظار قرار دهد، می بایست علل و عواملی را که ممکن است در این مسیر مانع حرکت شود نیز مورد شناسایی و بررسی قرار گیرند، ما این عوامل را علل عدمی انتظار یعنی موانع پیش روی این فرهنگ می نامیم. نکته حائز اهمیت برای افرادی که قصد پرورش این روحیه و گسترش آن را در جامعه دارند تأمل و دقت در مسائلی می باشد که مانع مسئله فوق می باشد. بهترین راهنما برای شناسایی این موانع روایات می باشند، مانند روایتی از امام علی ( علیه السلام ) که ایشان می فرمایند: « آنها ( یاران و منتظران ) مشعل های هدایت و نشانه های روشن روی زمین اند که از سخن چینی، تفرقه افکنی، اشاعه فساد و بیهوده گویی به دور هستند. خدا درهای رحمتش را به روی آنها می گشاید و غم های نقمتش را از آنها برطرف می کند. » (5) در این روایت عواملی مانند سخن چینی، تفرقه افکنی، اشاعه فساد، بیهوده گویی را به عنوان موانع ایجاد روحیه انتظار معرفی می کند.
نکته سوم: در این مقاله به علت تعدد روایات و کمبود فضای نوشتاری ناگزیر از درج برداشت ها و جمع بندی ها از روایات شده ایم.

بررسی معناشناسی انتظار، امنیت، صلح

مفهوم انتظار

تعاریف گوناگونی از انتظار شده است، ولی متأسفانه تعریفی که دارای شرایط « تعریف » باشد وجود ندارد و از آن جهت که تعریفِ یک بحث یا واژه یا علم می تواند بر مباحث و جامعیت و مانعیت مسائل آن تأثیر مستقیم داشته باشد لذا لازم است در ابتدا تعریفی از انتظار مطرح کنیم.
تعاریف موجود از انتظار به علت مشکلات ذیل استانداردهای مشخص تعریف را ندارند:
1. اغلب تعاریف برخاسته از احساسات و عواطف و عشق نویسنده به حضرت صاحب الزمان ( ‌عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می باشد. این مسئله هرچند در مقام تعریف، شعر گونه اند، اما در مقام تعریفی علمی از یک فرهنگ در قالب کلمات می بایست با رعایت حدود و استانداردهای تعریف به غنای علمی بحث بیفزاییم. در این تعاریف جملات بسیار، عدم تناسب بین معرِّف و معرَّف و دیگر مشکلات یک تعریف غیراستاندارد به چشم می خورد.
2. بعضی از تعاریف اهداف، تأثیرات، ارکان و دیگر عوامل خارج از تعریف را در تعریف انتظار قرار داده اند. مانند این که در مقام تعریف، انتظار را به انتظار فعال و غیرفعال تقسیم بندی می کنند.
با توجه به مسائل فوق می بایست تعریفی را ارائه داد که هم استانداردهای موردنیاز را داشته باشد و هم با توجه به ارائه آن به عموم مردم، قابل فهم برای مخاطبین باشد.
به عقیده نگارنده، انتظار فرج با انتظاری که در عرف به عنوان یک حالت روانی پنداشته می شود تفاوت دارد بلکه انتظار نوعی عمل و رفتار می باشد که برخاسته از اعتقاد درونی فرد به وجود و فرج منتظر می باشد. مؤید این مطلب روایاتی با مضمون « انتظار الفرج عباده » ‌یا « افضل اعمال امتی انتظار الفرج » یا مانند آن می باشد که به صراحت یا به مضمون نشانِ این می باشد که انتظار یک عمل، مانند دیگر اعمال و رفتارهای انسان می باشد که البته بر پایه یک سری از اعتقادات و انگیزه های درونی می باشد که عمل می تواند آیینه ای از آن درونیات فرد باشد.
با توجه به مبحث فوق می توان نتیجه گرفت که انتظار بر دو پایه اعتقاد درونی به وجود و ظهور منتظر و تنظیم رفتار بر طبق اعتقادات فرد می باشد، لذا آن را می توان مرجع تمام ارزش های اسلامی دانست. این برداشت هم جامع افراد است و هم مانع اغیار به این صورت که تمام افرادی که به همراه اعتقاد درونی، اعمال خود را هم در راستای معتقدات خود تنظیم می کنند شامل می شود و از آن طرف افرادی را که تنها اعتقاد به وجود منجی در آخرالزمان دارند مانند برخی از مسلمانان که اعتقاد به ظهور نواده پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در آخرالزمان دارند (6)، اما به علت برخی باورها و سنت های قدیمی و برداشت های غلط از روایات (7) یا غفلت و بی خبری، هیچ گونه تحرک و انفعال در جهت زمینه سازی ظهور انجام نمی دهند و تنها به دعا برای فرج یا رصد کردن علائم ظهور می نشینند را خارج می کند.
برخی انتظار را به انتظار منفعل و فعال تقسیم بندی می کنند که به نظر می رسد با روایات ناسازگار باشد چون اطلاق کلمه منتظر به فردی که هیچ گونه تحرک و انفعالی در جهت باورها و اعتقادات خود نداشته باشد صحیح نمی باشد و اگر هم گفته شود می بایست از باب تسامح مطرح کرد.
نتیجه آنچه که مطرح گردید این است که انتظار عبارت است از: « عملی، برخاسته از اعتقادات درونی فرد به وجود و ظهور منتظَر ».

مفهوم امنیت و صلح

امنیت و صلح دو واژه ای می باشند که دست آویز بسیاری از گروه ها و قطب های سیاسی جهان امروز و دیروز قرار گرفته اند. عده ای به بهانه ایجاد « امنیت از دست رفته » به کشوری حمله نظامی می کنند و در حالی که ناامنی مورد ادعای خویش را از بین نبرده اند، بلکه باعث ایجاد ناامنی هم شده اند و جالب است که ادعای ایجاد صلح و برقراری امنیت را هم دارند. لذا این دو واژه از اصطلاحاتی می باشند که به راحتی مورد سوء استفاده قرار می گیرند و تنها افراد و ملت هایی که دارای فرهنگی غنی معرفتی و دینی می باشند می توانند آن را تجزیه و تحلیل و در راستای ابهام زدایی از امنیت و صلح قرار دهند.
امنیت در قرآن کریم به صورت واژه و جملات مختلفی ذکر شده است؛ مثلاً با واژگانی مانند اطمینان و سکینه در مقابل مفاهیمی چون عدم ترس و دفع خطر (8)، لذا راغب در تعریف لغوی امنیت آورده است: اصل امنیت، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است. امن و امانت و امان در اصل مصدرند و به حالت و وضعی اطلاق می گردد که انسان در آرامش باشد. و صلح را مسالمت، سازش، از بین بردن نفرت میان مردم، معنا کرده است « وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ... » (9).
در اقرب گوید: آن اسم است از مصالحه، مذکّر و مؤنّث هر دو به کار می رود. گویند: « وقع الصّلح و وقعت الصّلح » ( صلاح ): شایسته شدن. خوب شدن، و آن ضد فساد است « صلح الشیء صلاحا: ضد فسد » در قرآن گاهی با فساد مقابل آمده و گاهی با سیّئه مثل « وَ لاَ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا... » (10) « وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً... » (11).
درباره ی تعریف اصطلاحی امنیت می توان گفت اقوال و دیدگاه های زیادی وجود دارد. بعضی از عالمان علم سیاست اصلاً تعریفی از آن ارائه نداده اند و عده ای دیگر براساس مبانی خود در جهت دایره امنیت و مصادیق آن برای امنیت تعریفی قائل شده اند. که خود نیاز به نوشتاری جداگانه درباره تعریف امنیت و تعیین مصادیق و انحای آن از منظر عالمان علم سیاست و فقه سیاسی اسلام می باشد، اما به ناچار مجبوریم در این مقاله تنها به ذکر چند تعریف که به اعتقاد نگارنده از بقیه تعاریف جامع تر و مناسب تر می باشد استفاده کنیم.
اغلب اندیشوران علم سیاست، امنیت را وابسته به موقعیت های مختلف قابل انعطاف می دانند، لذا می گویند مفهوم امنیت در نزد هرکس، هر مکتب، هر ملت، و هر قوم و گروهی برآیند فهم آنها از عناصری مانند: ارزش های حیاتی و فلسفه آفرینش، آگاهی از داشته ها و محرومیت ها و آگاهی از تهدیدات و نقاط ضعف و نقاط قوت می باشد. (12) عده ای دیگر این عناصر را به صورت ذیل ذکر کرده اند:
- عنصر ناظر بر نیت ( اغراض، نیات، آمال، اهداف و... )
- عنصر ناظر بر سنن ( اخلاقیات، قوانین، ضوابط اجتماعی )
- عنصر ناظر بر فیزیک عمل ( سیاست اتخاذ شده و به اجراء گذارده شده )
با توجه به عناصر فوق، سیاست های امنیتی هر فرد و یا واحد سیاسی مبتنی بر اهداف و اغراض از پیش تعیین شده ای می باشد که درک جوهره امنیت بدون توجه به آن غیرممکن می باشد. (13)
در فرهنگ علوم سیاسی برای امنیت دو خصوصیت ذکر شده است: 1- تضمین ایمنی، برقراری تنظیمی سیاسی برای کاهش احتمال بروز جنگ، برقراری مذاکره محاربه و قصد حفاظت از صلح به صورت شرط طبیعی بین دولت ها. 2- مصونیت از تعرض و تصرف اجباری و بدون رضایت و دور ماندن از مخاطرات و تعدیات به حقوق و آزادی های مشروع که در نتیجه جامعه امن به مجموعه کشورها و ملت هایی که با هم روابط متقابل دارند و بین آنها اقدامات و آمادگی جنگی وجود ندارد. (14)
آنچه که از تعاریف صلح در ادبیات سیاسی برداشت می شود می توان سه خصوصیت برای صلح در نظر گرفت: 1. حالت آرامش و امنیت عمومی در کشور و روابط عادی با کشورهای دیگر؛ 2. فقدان جنگ و نیز فقدان نظام تهدید؛ 3. فقدان جنگ، توسعه مناسبات و هم یاری ملت ها (15).
با توجه به سه خصوصیت فوق، صلح دارای دو جنبه صلح مثبت و صلح منفی می باشد که صلح منفی به معنای فقدان جنگ می باشد و صلح مثبت به معنای همکاری و دوستی میان کشورها می باشد.
دکتر حسین بشیریه در این باره می نویسد: طرح ها و کوشش هایی که در جهان صورت می گیرد بیشتر برای ایجاد صلح مثبت است، هرچند حفظ صلح در جهان امروز بیشتر مرهون ایجاد مکانیسم هایی برای جلوگیری از جنگ می باشد مانند مکانیسم های شیوه ی توزیع قدرت، تعارضات متقابل بین المللی، افزایش شباهت میان دولت ها، حل منازعات طبقاتی در سطح بین المللی و تقسیم کار بین المللی و همبستگی تقابل می باشد.
در فقه سیاسی، مسئله صلح در سه واژه بسیار به کار برده می شود: مهادنه، موادعه و معاهده که طبق نظر فقهای شیعه این سه واژه مترادف می باشند و به معنای آتش بس تا مدت معین به کار برده می شوند. (16) لذا در فقه شیعه صلح در معنای مثبت آن کاربرد ندارد بلکه بیشتر به معنای منفی آن یعنی عدم جنگ و آتش بس به کار برده می شود. اما این نظر خالی از اشکال نیست، به این علت که اگر حتی صلح را در معنای منفی آن به کار ببریم، آتش بس، متارکه و ترک مخاصمه به عنوان سه مرحله از جنگ تا صلح قلمداد می شود و پیمان صلح همان ترک مخاصمه خواهد بود نه این که صلح را به آتش بس معنا کنیم.
هم چنین در عرصه ی مناسبات « فقه بین الملل » به چهار واژه دارالاسلام، دارالحرب، دارالموادعه و دارالعهد (17) برمی خوریم که نشانِ پویایی فقه شیعه در مسئله برقراری صلح و امنیت داخلی و بین المللی می باشد.

نتیجه بررسی مفهوم شناسی

با توجه به مباحث فوق، روشن گردید که انتظار به مثابه یک عمل در جهت خودسازی و آمادگی فرد در جهت زمینه سازی ظهور منتظَر می باشد.
هم چنین امنیت و صلح دو واژه هستند که فقدان هر کدام باعث نابودی دیگری خواهد شد؛ یعنی حالت عدم صلح یعنی نبود امنیت و از آن طرف عدم امنیت یعنی مخاصمه و جنگ می باشد. لذا در این نوشتار در بیان رابطه بین این سه مفهوم به تبیین ارتباط انتظار و امنیت به عنوان نتیجه صلح پرداخته خواهد شد.
از انحای امنیت تنها به رابطه میان امنیت روانی به عنوان یکی از پرکاربردترین انحای امنیت در عصر حاضر و امنیت اجتماعی می پردازیم.

رابطه ی امنیتِ روانی و انتظار

« مردم! در واپسین حرکت تاریخ و آخرالزمان، بزرگ مردی از فرزندانم ظهور می کند. هنگامی که پرچمش به اهتزاز درآید، شرق و غرب جهان را روشن سازد. با ظهور موجی از شادی و نور، عالم گستر می گردد. » (18)
اسلام نگاه ویژه ای به روح و روان انسان ها دارد. خداوند متعال به هنگام خلقت انسان ابعاد وجودی و متعددی را مورد توجه قرار داده و ضمن تأکید بر بعد جسمانی انسان، ابعاد عقلانی، روانی و روحانی وی را نیز مورد توجه قرار داده است.
عدم تعادل در ابعاد روحی - روانی می تواند در دیگر ابعاد انسان مانند بعد عقلانی و حتی جسمی وی نیز تأثیرگذار باشد در این موقعیت در خطر افتادن امنیت روانی یعنی در خطر افتادن امنیت اجتماعی و اقتصادی می باشد.
با توجه به موقعیت حساس امنیت روانی می توان گفت، در این زمان که انسان معاصر غرق در اندیشه و تفکرات مادی گرایانه خویش شده است و به تدریج فاصله خود را با دین حقیقی دور می کند احساس پوچی و افسردگی سراسر وجودش را فراگرفته و برای رهایی از این وضعیت به دامان عرفان ها و مذاهب کاذب و ساختگی خواهد افتاد که به جز امید واهی و موقتی فایده ای دیگر برای وی نخواهد داشت. در این زمان بهترین درمان برای این انسان انگیزه ای است که بتواند زندگی و شخصیت خود را به دست گیرد و آن را در مسیر اصلاح و تکامل روحی و معنوی خود قرار دهد.
حال سؤال این است که این انگیزه چه چیزی می تواند باشد؟ امید به آینده ای روشن، امید به صلح فراگیر، حکومت عدل جهانی، مدینه فاضله، بهشت روی زمین و... چندین عبارت دیگر که بیانگر همان انگیزه می باشد، انگیزه ای که فرد را به تحرک وادارد، تحرکی در جهت بهتر زیستن، در مسیر انتظار قرار گرفتن و... .
روایات در این زمینه بسیار وارد شده است که می توان آنها را با توجه به مخاطب به دو دسته ایجاد و تقویت امید دسته بندی نمود.

دسته اول:

روایاتی که جهت برون رفت از زندگی سراسر غم و اندوه انسان امروز، فارغ از دین و مذهب خاصی، به وجود آمدن حکومت عدل جهانی با خصوصیات منحصر به فرد را مژده می دهد.
این دسته از روایات حکومت عدل جهانی به عنوان بهترین موقعیت زندگی در این دنیا به تصویر کشیده اند، چرا که از خصوصیات انسان ناامید این است که به دنبال وضعیت بهتر می گردد و با شنیدن این روایات که حکومت مهدوی را به عنوان بهترین حکومت روی زمین معرفی می کند و به ذکر خصوصیات آن حکومت می پردازد به نوعی امیدواری را به این دسته از مردم می دهد که تحقق وعده الهی که همان حکومت عدالت جوی مهدوی باشد در راه است.
امام حسن ( علیه السلام ) در روایتی می فرمایند: « در دولت مهدی درندگان سازش می کنند، زمین نباتات خود را خارج می کند، آسمان برکاتش را فرو می فرستد، گنج های نهفته در دل زمین برای او آشکار می شود و بین مشرق و مغرب را مالک می شود و خوشا به حال کسی که آن روز را درک کند و دستوراتش را با گوش جان بشنود. »
در این روایت مواهب دنیوی حکومت مهدوی تشریح شده است و در روایتی دیگر امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند:‌ « فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست زمامداری حاکمیت پیدا می کند که غیر از خاندان حکومت های امروزین است و عمال و کارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد... او روش عادلانه در حکومت حق را به شما می نمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) را که تا آن روز متروک مانده اند زنده می کند. » (19)
در این روایت، ترسیم نوعی از حکومت که تمام عوامل اجرایی آن انسان های عادل و مطیع تشکیل می دهند به عنوان بارزترین خصوصیت حکومت عدل مهدوی بیان شده است تا امیدی باشد به انسان هایی که از جور ظالمان و پادشاهان عصر خود به تنگ آمده اند. از آن طرف آن چنان این زمان نزدیک بیان شده است تا امید مردم به یأس تبدیل نگردد در خطبه ای حضرت علی ( علیه السلام ) می فرمایند: « ای مردم ما در آستانه تحقق وعده های داده شده و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده شده است قرار داریم. » (20) و در خطبه ای دیگر می فرمایند: « گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید می رسید. » (21)

دسته دوم:

در این دسته از روایات می توان مخاطبین را آن گروه از شیعیانی دانست که با توجه به طولانی شدن زمان غیبت و هم چنین فراگیری فساد امید خود را در جهت استقرار حکومت مهدوی از دست می دهند. در این روایات آنچه که مورد تأکید ائمه اطهار ( علیه السلام ) قرار گرفته است ذکر فضایل منتظران می باشد تا انگیزه ای در جهت تداوم و امیدواری در جهت ظهور آن حضرت باشد. از این روایات می توان به نمونه ای از روایت امام سجاد ( علیه السلام ) اشاره کرد که ایشان می فرمایند « ای اباخالد غیبت ولی دوازدهم طولانی می شود. همانا مردم زمان غیبت او و عقیده مندان به امامت و منتظران ظهور وی از مردم تمام دوران ها برترند... ». یا بعضی از روایات بالاترین عبادتی که یک مسلمان می تواند انجام دهد را انتظار فرج دانسته اند و حتی انتظار فرج به معنای فرج الله (22) قلمداد شده یعنی تحقق همان وعده های الهی که در قرآن بسیار ذکر شده است. (23)
نتیجه ای که می توان از مجموع مباحث ارتباط امنیت روانی و انتظار بیان داشت این است که امید به ظهور حضرت می تواند فرد را در تعیین هدف زندگی، برنامه ریزی و تفکر در رسیدن به آن کمک کند. انسان منتظر هدف خود را برپایی حکومت عدل جهانی تعیین می کند و با بینش و تفکر در جهت رسیدن به آن تمام سعی و تلاش خود را می کند و اگر هم عمرش بدان حد نرسید طبق فرموده اهل بیت ( علیه السلام ) ثواب یاران حضرت (24) به وی عطا خواهد شد. تاریخ ثابت می کند آن چنان مسئله انتظار و امید به فرج در دل و جان شیعیان رخنه کرده بود که هر نوع غیبتی را غیبت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می پنداشتند و با توجه به مشکلات عدیده ای که در دوران حکومت بنی امیه و بنی عباس خصوصاً بعد از شهادت امام حسین ( علیه السلام ) کشیدند می توان مدعی شد شیعیان بیشتر از دیگران نسبت به ظهور منجی از خود واکنش نشان می دادند. به عنوان نمونه در تاریخ آمده است بعد از شهادت امام حسین ( علیه السلام ) و اظهار پشیمانی مردم از عدم همراهی با امام و پس از تأیید قیام مختار توسط محمد بن حنفیه ( به عنوان بزرگ بنی هاشم ) ‌ بعضی از شیعیان به این تصور بودند که مختار، همان مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می باشد. یا بعد از دست گیری امام موسی کاظم ( علیه السلام ) و زندانی شدن آن حضرت عده ای از شیعیان گمان کردند ایشان همان مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می باشد. (25)
با این دعا بحث از امنیت روانی و انتظار را به پایان می بریم: « أنا سائلکم و آملکم فیما إلیکم التفویض و علیکم التعویض » (26) من از شما می خواهم و به شما امید بسته ام در آنچه به شما تفویض شده بر شما عوض دادن.

رابطه انتظار و امنیت اجتماعی

قبل از پرداختن به بحث لازم است در ابتدا دو مسئله مشخص شود:
1. معنا و مفهوم امنیت اجتماعی و رابطه آن با سرمایه اجتماعی؛
2. معنا و مفهوم امنیت ملی و رابطه آن با امنیت اجتماعی از دیدگاه اسلام.

معناشناسی امنیت اجتماعی و رابطه آن با سرمایه اجتماعی

اغلب جامعه شناسان برای امنیت اجتماعی همانند امنیت مفهومی منفعل و تحول پذیر قائلند که به نسبت فرهنگ ها، ملت ها، گذر زمان و دیگر عوامل تغییرپذیری یک جامعه دست خوشِ تغییر می شود. لذا مدعی شده اند نمی توان تعریف مشخصی از امنیت اجتماعی ارائه کرد. عده دیگری امنیت اجتماعی را تأمین آسایش زندگی و رفاه افراد یک جامعه تلقی کرده و آن را محدود به امنیت مادی یک جامعه می دانند.
در اندیشه اسلام، امنیت اجتماعی نه دارای مفهومی منفعل و تغییرپذیر می باشد و نه دارای مفهومی محدود که تنها امنیت مادی جامعه را دربرگیرد، بلکه بنابر نگرش اسلام به انسان، عناصر اصلی امنیت زا که با عنوان ارزش ها و سنت های اجتماعی که بر پایه مستندات اسلامی می باشد به هیچ عنوان تغییر نمی کنند، بلکه آنچه تغییر می کند روش انجام و عمل بر طبق ارزش هاست که بر اساس زمان و مکان و بعضاً به دستور ولی فقیه یا فقیه جامع الشرایط تغییر می کنند. از طرفی اسلام به تمام ابعاد امنیتی انسان و جامعه می نگرد و در کنار امنیت مادی مانند تأمین غذا و پوشاک و مسکن و بیمه و... به امنیت معنوی هم توجه خاصی دارد تا بدان جا که امنیت اجتماعی را همان امنیتی برمی شمرد که بر پایه ی بزرگ داشت ارزش ها و سنت های یک جامعه می تواند شکل بگیرد و امنیت مادی را نتیجه ایجاد امنیت معنوی می داند.
در این مقاله، بعد مادی امنیت اجتماعی مورد بحث نیست، بلکه آنچه برای ما در جهت امنیت اجتماعی مهم است بعد معنوی امنیت اجتماعی می باشد که مستلزم تأمین امنیت فردی در مقابل ناهنجاری ها، آسیب ها و انحرافات اجتماعی، جرم، جنایت، خودکشی و مسائلی از این قبیل است.
علت توجه اسلام به این بعد از امنیت این است که ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی صرفاً فقدان امنیت مادی نیست بلکه دچار شدن افراد به بحران معنا، بحران هویت، بی اعتمادی و بی قاعدگی است که خود ریشه در افول و آسیب پذیری سرمایه های اجتماعی (27) دارد.
نکته دیگر این که منظور از امنیت اجتماعی آیا امنیت فرد یا امنیت جماعتی است. اغلب نویسندگان و حتی برنامه ریزان تأمین امنیت اجتماعی از این نکته غافل مانده اند که امنیت اجتماعی امنیت جماعتی یا گروهی در جهت حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، مذهب، هویت و عرف ملی یک جامعه نیست بلکه آنچه مهم می باشد امنیت فرد است که به سبب آن امنیت جامعه تضمین خواهد شد و این را می توان با نگاهی کوتاه به مستندات اسلامی مخصوصاً در زمینه امر به معروف و نهی از منکر به وضوح دریافت. (28)
لذا امنیت اجتماعی از دیدگاه اسلام امنیت فرد از طریق حفظ سرمایه های اجتماعی ( ارزش ها و سنت های قومی، مذهبی ) که نتیجه آن امنیت جامعه است تعریف خواهد شد. توضیح مطلب به این صورت است که سرمایه اجتماعی با فراهم ساختن زمینه نظارت و کنترل اجتماعی غیراقتدار آمیز بر فرد و جامعه پذیر ساختن وی که از مجرای احترام به عرف، سنت ها، هنجارها و ارزش های اجتماعی حاصل می شود از یک سو به معنادار ساختن زندگی اجتماعی برای فرد و زمینه سازی مشارکت مثبت و فعال وی در زندگی اجتماعی می پردازد و از سوی دیگر از جهت پی آمدهای جمعی و عمومی موجب سلامت کلی جامعه، پایداری و ثبات اجتماعی می شود. امنیت اجتماعی به مثابه مثبت و مطلوب حاصل اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر زندگی در قدم اول و زندگی جمعی به تبع آن است. لذا می توان از دیدگاه جامعه شناسی اسلام یک قاعده کلی را طرح ریزی کرد و آن این که ضریب امنیت اجتماعی متغیر از استقرار و قوام سرمایه اجتماعی خواهد بود. « هرچه ارزش های آن جامعه ( سرمایه های اجتماعی ) حفظ شود امنیت اجتماعی در آن جامعه تضمین شده خواهد بود. »

معنا و مفهوم امنیت ملی و رابطه آن با امنیت اجتماعی

جهت روشن شدن بحث لازم است سؤالی را مطرح کرده سپس در پاسخ آن معنا و مفهوم امنیت ملی و نوع رابطه آن با امنیت اجتماعی مشخص می شود. سؤال این است که مرجع امنیت (29) چه چیزی می باشد؛ یعنی امنیت برای چه کسی یا چیزی ایجاد شود؟ (30)
در این که مرجع امنیت چه چیزی است اختلاف زیادی میان صاحب نظران وجود دارد که مجموع این عوامل را می توان در پنج مورد دولت، رژیم، فرد، جامعه و جامعه جهانی خلاصه نمود.

دولت:

« باری بوزان » ‌به عنوان مبرزترین طرفدار این نظریه، گونه های تهدید را در سه دسته تهدیدهایی که متوجه ایده دولت، وجود فیزیکی دولت و سازمان دولت وجود دارد قرار می دهد. لذا امنیت در این نظریه تنها متوجه دولت می باشد.

رژیم:

یکی از دیدگاه هایی که طرفداران اندکی دارد دیدگاهی است که مرجع امنیت را رژیم سیاسی می داند لذا عناصر ماهیتی تهدید را در نسبت با موجودیت رژیم می سنجد. این تفکر در قرون گذشته مخصوصاً زمان جاهلی و حکومت های طاغوتی بعد از اسلام به وضوح مشاهده می شود. و در زمان حاضر نیز حکومت هایی که به روش های غیردموکراتیک و صرفاً به وسیله زور بر روی کارآمده اند از این تفکر پیروی می کنند.

فرد:

قائلین به این دیدگاه رهایی از سلطه یعنی آزاد گذاشتن مردم ( افراد و گروه ها ) از فشارها و محدودیت های فیزیکی و رسانه ای که انسان ها را از دست یابی به اهدافشان باز می دارد راه تأمین امنیت می دانند.

جامعه جهانی:

امنیت پژوهان قائل به این نظریه، مرجع امنیت را ورای دولت و رژیم می پندارند و قائل به این مسئله اند که تهدیداتی که بقا و امنیت جهان را به مخاطره انداخته است خارج از حکومت و دولت هاست لذا نیاز به تأسیس سیستم امنیتی بین المللی در جهت مقابله با این تهدیدات احساس می شود.

جامعه:

در این دیدگاه که به اندیشه اسلام بسیار نزدیک می باشد، جامعه به عنوان مرجع امنیت در نظر گرفته می شود. در این دیدگاه تحصیل امنیت در گرو تثبیت و تقویت عقائد، هنجارها و ارزش های اجتماعی و حفاظت از صورت بندی الگوهای سنتی، زبان، گویش، فرهنگ، مذهب، آداب و رسوم، تشکیلات و ساختارهای اجتماعی و به طور خلاصه حفظ ممیزه های هویت ملی جامعه و تداوم آن می باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان مدعی شد مقوله امنیت ملی حکومت اسلامی با الهام از مبادی معرفت شناسی، جهت شناسی و انسان شناسی دینی پیوندی ناگسستنی با امنیت ملت اسلامی دارد. در دیدگاه اسلام امنیت پایدار در انحای گوناگون آن، از جمله امنیت اجتماعی مستلزم حفظ ارزش ها، هنجارها و سنت ها و در یک کلمه هویت جامعه می باشد.
در این جا لازم است آرای امام خمینی ( رحمه الله ) به عنوان یک فقیه و رهبر سیاسی درباره مرجع امنیت را به طور خلاصه مطرح گردد.
در آرای امام سه مرجع: جامعه، دولت و رژیم را برای امنیت می توان یافت.
منظور از رژیم در اندیشه امام با توجه به فرهنگ علوم سیاسی و مطالبی که درباره خصوصیات رژیم در نظریات اندیشمندان علم سیاست مطرح شد تفاوت ماهوی می کند، البته عنوان رژیم بر آن اطلاق می شود اما از لحاظ کارکرد تفاوت های بسیاری با مفهوم اصطلاحی می کند.
حفظ نظام (31) جمهوری اسلامی ایران در دیدگاه امام از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان به خاطر آن احکام اولیه ی شرعی را نیز تعطیل نمود. البته روشن است اهمیت حفظ نظام به این دلیل است که به عنوان ابزاری جهت برقراری احکام اسلامی و آموزه های شریعت در جامعه می باشد و تلاش برای امنیت آن به مثابه تقویت بنیان های دین و ارکان شریعت اسلامی می باشد، لذا با حکومت های غیردموکراتیک که برخاسته از امیال و هواهای نفسانی و حتی برخلاف قانون اساسی، زمامداران آن می باشد تفاوت بسیاری دارد و از طرفی به علت پشتوانه ی مردمی می توان گفت امنیت نظام وابسته به امنیت جامعه می باشد، لذا در صورت فقدان امنیت اجتماعی، امنیت نظام هم به مخاطره خواهد افتاد. و از طرفی دولتی که برخاسته از این نظام و ملت اسلامی باشد به عنوان دارالاسلام قلمداد خواهد شد که در نتیجه با توجه به آموزه های فقه سیاسی دفاع از آن در برابر تهدیدات اغیار و حفظ امنیت ملی آن بر تمامی مسلمین واجب خواهد بود.
با توجه به مباحث فوق نتیجه گرفته می شود، مرجع امنیت اجتماعی در آرای امام ( رحمه الله ) از لحاظ رتبی بر دو مرجع دیگر مقدم است و دو مرجع دیگر می توانند نتایج برقراری امنیت اجتماعی قلمداد بشوند.
بعد از تبیین مرجع امنیت، تعریف امنیت ملی تا حدودی روشن شد. امنیت ملی عبارت است از: « توانایی جامعه در جهت تأمین و صیانت از موجودیت فیزیکی، زیستی و معیشتی، فرهنگی و ارزشی مردم، سرزمین و نظام سیاسی، و ارتقا و بهینه سازی آن و تعقیب و نیل به اهداف و منافع ملی در دوران جنگ و صلح در قبال تهدیدات داخلی و خارجی »‌ این تعریف را می توان جامع تمام تعاریف امنیت ملی دانست که هم به جنبه ی اثباتی امنیت و هم جنبه منفی امنیت توجه دارد.
مبنای ما در این نوشتار بر محوریت امنیت اجتماعی در میان دیگر انحای امنیت ها مانند امنیت ملی، امنیت داخلی، امنیت قضائی و... می باشد. به این علت که اگر امنیت اجتماعی برقرار شود و تمام افراد جامعه با مسئولیت شناسی که نسبت به یکدیگر احساس می کنند و هم چنین با روحیه عدالت طلبی و مبارزه با انحراف ها و ناهنجاری های موجود در جامعه، می توان به برقراری امنیت داخلی در مرحله اول و امنیت ملی در مرحله دوم امیدوار بود. اما در صورتی که ارزش های اجتماعی، سنت ها و به طور کلی سرمایه های اجتماعی یک جامعه از بین بروند باید منتظر انحلال تدریجی یک جامعه و به تبع آن نظام از درون باشیم.

انتظار و امنیت اجتماعی

بعد از بیان مقدمه ای نسبتاً طولانی که جهت فهم نوع رابطه میان انتظار و امنیت اجتماعی بسیار لازم می نمود، حال لازم است نوع رابطه میان انتظار با سرمایه های اجتماعی که پایه و اساس امنیت اجتماعی می باشد با توجه به روایات و آموزه های دینی بررسی شود.
با توجه به تعریفی که از انتظار داشتیم، و آن را به عنوان مرجع تمام اعمال و ارزش های اسلامی قلمداد کردیم، انسانی که به عنوان منتظر مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می باشد همواره خود را در حضور امام می بیند و با توجه به تأثیرات انتظار بروی از قبیل امید به آینده ای روشن یا امید به این که جزء منتظران حضرت قلمداد شود سعی در تکامل روحی و اصلاح خویش و جامعه خود می کند.
لذا تلقی ما از انسان منتظر انسانی می باشد که در تمام ابعاد زندگی خویش سعی در رسیدن به آن سعادت ابدی و منتظر واقعی بودن حضرت را دارد. با توجه به این مطلب اگر بخواهیم تأثیرات انتظار را بر امنیت به خصوص امنیت اجتماعی واکاوی کنیم می بایست عواملی که باعث ایجاد امنیت می شود و هم چنین عواملی که باعث امنیت زدایی می شود با توجه به آموزه های دین مبین اسلام مطرح کرده و مورد بررسی قرار دهیم.
چهار مؤلفه امنیت زا در منطق اسلام وجود دارد:

1. توحید:

مهم ترین عنصر امنیت زا در اسلام اعتقاد به وجود خداوندی می باشد که به هیچ عنوان شریکی در او راه ندارد. این اعتقاد به علت همگرایی تمام مسلمانان و حتی بعضی از ادیان دیگر الهی می تواند عامل مهمی جهت وحدت و انسجام بیشتر که نتیجه آن امنیت و صلح چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی باشد.

2. ایمان:

ایمان رتبه ای بالاتر از اسلام است. ایمان یعنی به علاوه اعتقاد قلبی به اسلام و دستورات آن، همراهی عمل و رفتار انسان را نیز باید به همراه داشته باشد. ایمان می تواند برای فرد آرامش، برای جامعه وفاق و همدلی و برای جهان اسلام وحدت را به ارمغان بیاورد.
دو عنصر فوق را می توان به عنوان یکی از عالی ترین قواعد سیاسی اسلام دانست. به نوعی می توان با بهره گیری از این دو مؤلفه بدون توجه به مرزهای سیاسی بین کشورهای مسلمان و تنها در سایه توحید و ایمان به خداوند، تمام ممالک اسلامی را متحد نموده و تجاوز و تهدید در قبال هرکدام از کشورهای اسلامی را تجاوز به امنیت دارالاسلام دانست. (32) اما متأسفانه برخی از کشورهای مسلمان بدون توجه به آموزه های بسیار کارساز و بدون خطاپذیری، وارد معاهدات سیاسی، امنیتی با کشورهایی می شوند که بویی از انسانیت حتی از منظر معتقدات خود ندارند.

3. ولایت:

یکی از مؤلفه های امنیت که اگر درست تبیین نشود می تواند عاملی جهت امنیت زدایی باشد ولایت است. (33) ولایت را می توان انتخاب رهبران صالح و تنظیم رابطه آنها با مردم که منجر به صیانت از جامعه و ارزش های اجتماعی می شود تفسیر کرد.

4. سعادت:

امنیت انسانی از طریق اولویت بخشی ارزش انسان بر قدرت، در مکتب اسلام تأمین و تأیید می شود. (34)
بعد از شناخت عوامل امنیت زا، می توان با شناخت عوامل امنیت زدا در تمام ابعاد امنیت مانند امنیت اجتماعی، اقتصادی، نظامی و در سه سطح فردی، داخلی و ملی در مستندات اسلامی و اندیشه عالمان دین به خصوص امام راحل ( رحمه الله ) و برنامه ریزی صحیح در جهت مقابله با آن به رفع این عوامل همت گماشت. عوامل امنیت زدا را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:

1- عوامل فرهنگی و فکری

- ضعف انسجام اسلامی و هویت دینی و ملی
- اخلاق گریزی و اخلاق زدائی از جامعه
- کاهش قابلیت، باز تولید فرهنگی و ناتوانی اندیشه ورزی
- بی اعتمادی و ناامیدی جامعه

2- عوامل اقتصادی

- وابستگی اقتصادی
- مصرف زدگی
- رواج رذایل اخلاقی در کسب و کار مانند ربا، طمع ورزی، احتکار و...
- بی توجهی به اقتصاد و معیشت مردم

3- عوامل نظامی

- ناهمراهی ملت با نیروهای مسلح
- فاصله گرفتن نیروهای مسلح از دیانت و معنویت
- مداخله و حمله نظامی خارجی
بعد از بیان مؤلفه های امنیت زا و امنیت زدا می بایست به ارتباط میان این عوامل و وظایف و خصوصیات منتظران با توجه به مستندات اسلامی اشاره نمود.

مؤلفه های امنیت زا و خصوصیات منتظران

تمام مؤلفه های امنیت در جامعه اسلامی را می توان از خصوصیات منتظران و یاران حضرت برشمرد.
درباره ولایت پذیری و مطیع بودن یاران و منتظران حضرت، امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند: « برای آن حضرت گنج هایی است در طالقان، نه از جنس طلا و نه از نقره بلکه مردانی... که اطاعت و فرمان پذیری آنها از امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بیشتر از اطاعت کردن کنیزی از مالک خود می باشد. »
ایمان به خدا و اعتقاد به امامت یاران مورد اشاره ی بسیاری از روایات می باشد در این باره امام حسن عسکری ( علیه السلام ) به احمد بن اسحاق بن سعد اشعری فرمود: « ای احمد بن اسحاق به خدا قسم ( فرزندم ) ‌ غیبتی خواهد داشت که جزء‌ آنها که خداوند در اعتقاد به امامت او استوارشان کرده برای دعا در تعجیل فرجش موفقشان کرده، کسی دیگر از نابودی رهایی نخواهد یافت. به آن حضرت عرض کردم یابن رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) آیا غیبتش به طول می انجامد؟ فرمود آری: به خدا قسم، آن قدر طولانی می شود که بیشتر معتقدان به او، از اعتقادشان برمی گردند و فقط کسانی بر اعتقاد به او باقی می مانند که خداوند درباره ولایت ما از آنها پیمان گرفته و ایمان را در قلبشان راسخ کرده و مورد تأییدشان قرار داده است. » (35)
از احادیث فوق می توان این نتیجه را برداشت نمود که روحیه انتظار باعث افزایش ایمان، اطاعت پذیری از امام و اعتقاد به امامت می شود.

مؤلفه های امنیت زا و وظایف منتظران

وظایف منتظران در جهت امنیت با توجه به روایات بر دو دسته می باشد:
دسته اول: وظایفی که به عملکرد شخص منتظر در رفتارهای فردی خویش مرتبط می باشد.
روایات این دسته با تبیین خصوصیات یاران حضرت، وظایف منتظران را مشخص نموده اند. خصوصیاتی مانند پایداری و استقامت (36)، معرفت و شناخت (37)، صبر و شکیبایی (38)، تهذیب نفس (39)، عبادت (40)، اطاعت (41)، آمادگی (42) را که جزء خصوصیات یاران می باشد را می توان جزء وظایف منتظران آن حضرت نیز قلمداد کرد.
دسته دوم: وظایفی که به عملکرد اشخاص به عنوان فردی از اعضای یک جامعه مسلمان تعلق دارد.
در این گونه وظایف مسائلی مانند اصلاح جامعه از فساد در قالب دستور « امر به معروف و نهی از منکر » جلوه بیشتری دارد. فرمایشات امام سجاد ( علیه السلام ) به شخصی به نام اباخالد می تواند گواه بر این مطلب باشد. ایشان می فرمایند:‌ « ای اباخالد به درستی که مردم زمان غیبت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) آنان که معتقد به امامت او هستند و در انتظار ظهور او به سر می برند با فضیلت ترین مردم همه زمان ها می باشند، زیرا خداوند متعال عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزله ظهور و مشاهده گشته است، خداوند مردم آن زمان را به منزله کسانی قرار داده است که در راه خدا و در پیشگاه پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) با شمشیر جهاد و مبارزه می کنند. آنان حقیقتاً افراد با اخلاص و شیعیان صادق ما هستند و آنان دعوت کنندگان به سوی دین خدا به صورت سرّی و علنی هستند و بعد حضرت فرمود: انتظار فرج از بزرگ ترین اعمال است. »‌ (43)

نتیجه گیری

چند نتیجه از مباحث مطرح شده در زمینه ی ارتباط میان انتظار و ایجاد امنیت و صلح می توان برداشت نمود:
- فردی که دارای روحیه انتظار باشد به ارزش های اسلامی و سنت های مذهبی خویش که پایه های آن توحید، ایمان، ولایت و سعادت انسان است، اهمیت قائل است.
- اهمیت دادن به ارزش های دینی، مذهبی باعث تقویت سرمایه های اجتماعی که نتیجه آن برقراری امنیت اجتماعی می باشد.
این نکته نباید مورد غفلت قرار گیرد که آنچه باعث برقراری امنیت اجتماعی می شود، امنیت فرد و پرورش احساسات مذهبی، دینی وی می باشد، لذا باز هم تکرار می کنیم امنیت اجتماعی در سایه امنیت فرد به وجود می آید.
- برقراری امنیت اجتماعی باعث ایجاد امنیت در ابعاد دیگر جامعه مانند ابعاد اقتصادی، فرهنگی و... در سه لایه، داخلی، ملی و بین المللی می شود، که نتیجه آن آمادگی جامعه برای ظهور و نزدیک شدن آن به روز موعود می باشد.

پی نوشت ها :

1. در این مقاله تنها امنیت روانی و امنیت اجتماعی مورد بحث می باشد.
2. این دسته بندی روایات که در روایات یک موضع خاص قابل اجرا می باشد با توجه به مطالعه بسیاری که در روایات ائمه اطهار داشته ام تنظیم شده است و خود را به هیچ عنوان پیراسته از اشتباه نمی دانم لذا از شما خواننده عزیز تقاضامندم با راهنمایی های خویش بر غنای این روش تنظیم روایات بیفزایید.
3. روایت از امام سجاد ( علیه السلام ) که به شخصی به نام خالد می فرمایند: « المنتظرون لظهوره أفضل من اهل کل زمان »‌ ( بحارالانوار، ‌ج36، ص 386 ).
4. بحارالانوار، ج52، ص 308.
5. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص 149، ح103.
6. مانند بیشتر اهل سنت.
7. مانند افرادی که قیام و مقابله با ظلم را قبل از ظهور محکم نموده و مستند خود را روایاتی در این باب می دانند.
8. « وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ‌ »؛ ( نور، آیه 55 ) خدا به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند، هم چنان که مردمی را که پیش از آنها بودند جانشین دیگران کرد. و دینشان را - که خود برایشان پسندیده است - استوار سازد. و وحشتشان را به ایمنی بدل کند. مرا می پرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند. و آنها که از این پس ناسپاسی کنند، نافرمانند.
9. نساء، آیه ی 128.
10. توبه، آیه ی 102.
11. همان، آیه ی 102.
12. نجف لک زائی، « اصول رهیافت امنیتی پیامبر در قرآن کریم »، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 35.
13. اصغر افتخاری، « ساختار و تأویل امنیت »، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل 15.
14. مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، فرهنگ علوم سیاسی، ص 246.
15. محمدرضا باقرزاده، ضمانت اجراهای صلح و امنیت بین المللی، ص 25.
16. علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ص 973.
17. دارالاسلام: حوزه حکومت اسلام می باشد که احکام اسلام جاری می شود هرچند اغلب افراد آن کافر باشد؛ دارالحرب یا دارالکفر: حوزه حکومت کفاری که در حال مخاصمه با مسلمانان می باشند؛ دارالعهد: مناطقی که با مسلمانان در حال خصومت نمی باشند و طی قراردادی مانند خراج با مسلمانان همکاری می کنند؛ دارالموادعه: سرزمین هایی که با مسلمانان قرارداد عدم خصومت و دشمنی دارند.
18. سخنی است از امام علی ( علیه السلام ). شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 653، باب 57، ح17.
19. نهج البلاغه ( ترجمه دشتی )، خطبه 138.
20. همان، خطبه 100.
21. همان.
22. تعدادی از روایات می باشند که ظهور حضرت را بعد از یأس و ناامیدی از ظهور می دانند. در روایتی از امام رضا ( علیه السلام ) نقل شده است که فرج بعد از ناامیدی خواهد بود. ظاهر این گونه از روایات با آنچه ما تاکنون مطرح کردیم در تناقض است، اما می توان جهت رفع تناقض این روایات را درباره کسانی دانست که منتظر واقعی حضرت نمی باشند لذا دچار ناامیدی از ظهور آن حضرت می شوند.
23. همان.
24. بحارالانوار، ج52، ص 140.
25. روح الله حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، ص 111.
26. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 821.
27. سرمایه اجتماعی را اولین بار جیمز جاکوب در کتابی با عنوان مرگ و زندگی شعارهای بزرگ آمریکائی به کار برد. به نقل از: فرامرز تقی لو، « رابطه سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی »، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل 32.
28. مانند روایتی از امام صادق ( علیه السلام ) که می فرمایند: « نهی از منکر برای پند و اندرز مؤمن و تعلیم جاهل می باشد ». شیخ طوسی، تهذیب، ج6، ص 178.
29. برخی از مباحث این بخش از مقاله: علی کریمی، « شناسایی مرجع امنیت در رویکرد امنیت ملی امام خمینی (رحمه الله ) »، فصلنامه مطالعات راهبردی شماره مسلسل 30 برداشت شده است.
30. همان.
31. در فرهنگ انقلابی رژیم مساوی با نظام می باشد.
32. یکی از مباحثی که نیاز به تحقیق دارد این مسئله می باشد که اگر کشوری به یکی از ممالک اسلامی حمله کرد جهاد و دفاع واجب می باشد یا براساس مرزبندی های سیاسی بین کشورهای اسلامی تنها در صورتی که به کشور و منافع ملی حمله صورت گرفت فرد مجاز به دفاع می باشد؟.
33. این مسئله از بعد کلامی، فقهی قابل بررسی می باشد.
34. برداشتی از مقاله: اصغر افتخاری، « مرزهای گفتمانی نظریه اسلامی امنیت؛ گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی »، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل 25.
35. شیخ طوسی، اثبات الهداة، ج3، ص 479.
36. استقامت و پایداری هم در دینداری خود مانند روایتی که از پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) که می فرمایند: « آنان در دین داری خداوند استقامت و پایداری می ورزند » ‌ و هم در برابر دشمن مانند روایتی از پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) که می فرمایند: « آنان در شرایط دشواری خواهند بود که اگر شما در آن شرایط باشید تحمل و استقامت آنان را نخواهید داشت » هر دو حدیث به نقل از : بحارالانوار، ج52، ص 124 و 130 می باشد.
37. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب 31، ح1.
38. محمدحسن صفار، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد ( علیه السلام )، ص 126.
39. بحارالانوار، ج52، ص 495.
40. همان، ص 308.
41. همان، ص 149.
42. همان، ص 307.
43. لطف الله صافی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )، ص 244.

منابع :
1. قرآن کریم.
2. افتخاری، اصغر، « ساختار و تأویل امنیت »، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل 15.
3. افتخاری، اصغر، « مرزهای گفتمانی نظریه اسلامی امنیت؛ گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی »، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل 25.
4. باقرزاده، محمدرضا، ضمانت اجراهای صلح و امنیت بین المللی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( رحمه الله)، 1382.
5. تقی لو، فرامرز، « رابطه سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی »، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل 32.
6. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، قم، بی نا.
7. حسینیان، روح الله، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.
8. شیخ صدوق، کمال الدین و اتمام النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395.
9. صافی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )، قم، مؤسسة السیدة المعصومه، 1419.
10. صفار، محمدبن حسن، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد ( علیه السلام )، قم، مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی، 1404.
11. طوسی، محمدبن حسن، التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
12. طوسی، محمدبن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه الاعلی للمطبوعات، 1418.
13. علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مطبعة الحاج أحمدآغا و محمود آغا، 1333ق.
14. کریمی نمله، علی، « شناسایی مرجع امنیت در رویکرد امنیت ملی امام خمینی ( رحمه الله )، فصلنامه مطالعات راهبردی شماره مسلسل 30 برداشت شده است.
15. لک زائی، نجف، « اصول رهیافت امنیتی پیامبر در قرآن کریم »، فصلنامه علوم سیاسی، شماره.
16. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404.
17. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1416.
18. مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، 1376.
19. میانجی، نسرین و گودرزی، مجتبی، کتاب انتظار، قم، شباب الجنه، 1385.
20. نهج البلاغه ( ترجمه محمد دشتی )، قم، مؤسسه تحقیقاتی فرهنگی امیر المؤمنین ( علیه السلام )، 1381.
21. نهج البلاغه ( صبحی صالح )، قم، مؤسسه دارالهجره.

منبع مقاله :
مکارم شیرازی، حائری شیرازی و عمید زنجانی؛ مقاله ها خداداد سلیمیان... [ و دیگران]، ( 1387 )، گفتمان مهدویت: سخنرانی و مقاله های گفتمان نهم، قم: مؤسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیّه قم )، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان