بررسی تطبیقی آرمانشهر مهدوی در شعر معاصر عربی و فارسی

تاریخ زندگی بشر، گواه آن است که سودای نیل به سعادت در او هرگز خاموش نبوده است و بشر همیشه در تکاپوی جامعهای عاری از کاستی به سر برده است و همواره در طول تاریخ سعادت فردی و اجتماعی دغدغهی اندیشمندان و فلاسفه بوده است و با تولد در انسان آغاز شده است

بررسی تطبیقی آرمانشهر مهدوی در شعر معاصر عربی و فارسی

1.مقدمه

1-1.بیان مسئله

تاریخ زندگی بشر، گواه آن است که سودای نیل به سعادت در او هرگز خاموش نبوده است و بشر همیشه در تکاپوی جامعهای عاری از کاستی به سر برده است و همواره در طول تاریخ سعادت فردی و اجتماعی دغدغهی اندیشمندان و فلاسفه بوده است و با تولد در انسان آغاز شده است. بشر همواره در آرزوی تحقّق جامعهای عاری از جنگ و غارت، فقر و گناه همراه با آسایش در تکاپو بوده است؛ از این رو ساختن جامعهای بسامان و تجسّم یک آرمانشهر و مدینه فاضله، پاسخی برای وصف ناگوار موجود در عصرشان بوده است. از باورهای مسلّم مسلمانان به ویژه شیعیان، ظهور منجی آخر الزمان میباشد که با ظهور ایشان آرمانشهر آنها طبق وعدههای صریح قرآن، محقّق گردد، به طوری که در قرآن صراحتاً: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین (قصص/ 5) از آن با عنوان مدینه مستضعفان یاد شده است زیرا شیعیان از ابتدای تاریخ اسلام با تحمل تمام ظلم و ستمها از جانب حکمرانان وقت به امید تحقق آن روزی چشم دوختهاند تا منجی عالم بشریّت از راه فرا رسد و به تمام مشکلات حاکم بر دنیا پایان دهد، روزی که بشر در حسرت داشتهها و نداشتهها نباشد، روزی که بهای انسانیت با پول مبادله نگردد، روزی که مهربانی و صمیمت به درون تمام دلها راه یابد، آن روز همان روز ظهور امام مهدی (عج) و تشکیل حکومت عادلانه ایشان است. شاعران بسیاری در طول تاریخ و در تمام ادبیات ملل مختلف به دنبال تحقق آرزوهای گمشده خویش در جستجوی شهر آرمانی خود بودهاند تا در پناه آن از ظلم و ستم دیگر خبری نباشد و این نوع شعر بیشتر در شعر شاعران متعهد به اهل بیت (ع) در طول تاریخ اسلام دیده میشود زیرا شیعیان در طول تاریخ توسط حاکمان ظالم و مستبد مورد ظلم و ستم واقع شدهاند از این رو شاعران شیعه به شکل نمادین و گاهی صراحتاً از وجود آرمانشهر مهدوی در میان اشعارشان یاد کردهاند. در عصر معاصر اکثریت شاعران هر دو زبان از آرمانشهر خویش با ویژگیهای آرمانشهر عدالت، آرمانشهر مستضعفان و آرمانشهر رفاه یاد کردهاند که در حقیقت تنها در زیر لوای حکومت جهانی منجی موعو (عج) محقّق خواهد شد. از جمله محدودیت های این مقاله می توان به موارد زیر اشاره کرد:- در این پژوهش به دلیل کثرت شاعران معاصر تنها به بررسی برخی از شاعران پرداختهایم.-دیوان برخی از شاعران معاصر عرب هنوز به صورت دیوان مستقل چاپ نشده، لذا برای یافتن اشعار آنها به مجلات مختلف و پایگاه اینترنتی و کتابهای دیگر مراجعه شده است.- با وجود جستجوی فراوان زندگی نامه برخی از شاعران یافت نشده؛ زیرا فقط در برخی از سایتها به نام و شعر آنها اشاره شده است.

1-2. پرسش تحقیق

آرمانشهر مهدوی چگونه در شعر شاعران معاصر مسلمان زبان عربی و فارسی تجلّی یافته است؟

1-3. فرضیه تحقیق

شاعران معاصر عربی و فارسی (شیعه) با اقتباس هنری و ادبی از تفاسیر آیات و روایات متواتر به وصف آرمانشهر مهدوی در اشعار خویش پرداختهاند. آرمانشهر مهدوی در شعر شاعران معاصر، در موضوعات مختلفی همچون؛ آرمانشهر عدل، آرمانشهر مستضعفان، آرمانشهر رفاه تبلور یافته است و شاعران؛ برکت، امنیت، کامل شدن عقل و خرد و آشکاری گنجهای زمین را لازمه برقراری رفاه در جامعه تصور کردهاند.

1-4ضرورت تحقیق

یکی از اصلی ترین دلایل ضرورت این پژوهش، بررسی تطبیقی عقاید مشترک شاعران شیعه عرب و فارس در موردآرمانشهر مهدوی و معرفی آن از دریچه شعر و ادب به مخاطبان است؛ زیرا شعر یکی از بهترین وسیله های مؤثر بر افکار مخاطبان است و شاعران معاصر، در عصری که عصر انکار عقاید دینی مسلمانان است؛ کوشیده اند تا با این ابزار (شعر) به دفاع از عقاید تشیع به ویژه به بیان سیمای امام مهدی (عج) بپردازند. از دیگر ضرورتهای این پژوهش بیان اندیشه شاعران معاصران مسلمان (شیعه) و معرفی آنها به عنوان شاعران متعهد به اهل بیت (عج) به مخاطبان است.

1-5پیشینه تحقیق

در خصوص بررسی آرمانشهر، آثار مختلفی به صورت کتاب و مقاله در زبانهای عربی و فارسی انجام شده است ولی در زمینه شعر تنها آثار محدودی صورت گرفته که میتوان به آثاری همچون «چشم اندازهای آرمانشهر در شعر معاصر فارسی» (فاطمه حیدری: 1393)، «سمبلهای آرمانشهر در شعر معاصر عربی و فارسی» (یحیی معروف و فاروق نعمتی: 1392) و پایان نامه «شهر از نگاه شعر عربی معاصر» (عباس گنجعلی، 1388) در دانشگاه تهران اشاره داشت. در اثر نخست، به بیان اشعار شاعرانی همچون؛ نظامی و عطار پرداخته که در این پژوهش به شعر آنها هیچ اشارهای نشده و با این پژوهش یک اثر کاملاً متفاوت است. در اثر دوم تنها در بخشی از این اثر به مسأله آرمانشهر مهدویت در شعر شاعرانی همچون؛ قیصر امینپور، علی موسوی گرمارودی، سید محسن امین و محمد جواد بلاغی پرداخته شده است و کارهای مورد نظر بیشتر جنبه جمع آوری داشته و کمتر به تحلیل و توصیف توجه شده است و مقاله صرفاً به سمبلهای آرمانشهر در شعر معاصر عربی و فارسی اختصاص دارد و تنها به بررسی و ذکر شعر برخی از شاعران مدّ نظر در این پژوهش اشاره شده و هیچ تحلیل و توصیفی صورت نگرفته است. بر اساس اطّلاعات نگارندگان تحقیق مستقلی در زمینه «بررسی تطبیقی آرمانشهر مهدوی در شعر معاصر عربی و فارسی» به خصوص شاعران مورد نظر در این مقاله صورت نگرفته است. در این نوشته، به بیان عقاید مشترک شاعران مورد نظر با نمونهها و نگاهی متفاوت تر از کار دیگر نویسندگان، به بررسی تطبیقی آرمانشهر مهدوی در شعر معاصر عربی و فارسی میپردازیم.

2- بررسی آرمانشهر مهدوی در شعر شاعران معاصر

آرمانشهر، همان بهشت موعود زمینی است که رویای همیشگی انسان بوده است. هیچ گاه بشر از اندیشه رویای بهتر زیستن فارغ نبوده و همیشه ظلم و رنج نصیب او گشته است اما علی رغم این مصیبتها، شیعیان در طول تاریخ اسلام منتظر وعدههای الهی برای تحقق آرمانشهر مهدوی طبق آیه 5 سوره قصص بودهاند.

«هنر، ادبیات و تمام فرهنگ بشری تجلی گاه روح ایده آل موجودی است که هرگز در برابر وضع جهان خشنود نیست. انسان عصر جدید گذشته یک سر تیره و تار همانند قرون وسطایش مینگرد و ایندهای روشن و عصر طلایی را در پیش خویش میطلبند و از این رو، آرمان تشکیل جامعهای آرمانی و اصلاحگر مشرق و مغرب زمین را درنوردیده و پیرو قابلیتهای آنان، تعینات گوناگونی یافته و در آثار مختلف نمایان شده است، چنان که شاعر در شعرش، پیکر تراش در پیکرهاش و نقاش در نقاشیاش آرمان خود را نشان دادهاند.» (محمدی منفرد، 1387: 37)

آرمانشهر مهدوی در نظر تمام شاعران معاصر هر دو زبان در مقاله موضوعات مختلفی تجلّی یافته است: 1. آرمانشهر عدل 2. آرمانشهر مستضعفان 3. آرمانشهر رفاه که شامل برکت و امنیت میگردد.

2-1 آرمانشهر عدل

بشر در طول حیات خویش در جستجوی تحقّق آرمانشهری بوده است که تنها در سایه حکومت امام مهدی (عج) محقّق می-گردد و مشخصه بارز آن عدالت همگانی است. در زیارت صاحب الامر می خوانیم: «السَلامُ عَلَی القائِمِ المُنتَظَرِ وَ العَدلِ المُشتَهَرِ» (قمی، 1345: 1041) در خصوصیات قیام و حکومت امام زمان (عج) هیچ ویژگی به اندازه عدالت و قسط روشنی ندارد. آن قدر که در روایات بر ویژگی عدالت گستری آن حضرت (عج) تأکید شده، بر سایر مسائل این چنین تأکید نشده است و این نشان از برجستگی این امر مهم در دوران ظهور دارد؛ زیرا آرزوی عدالت و برابری از دغدغههای دیرینه بشریّت است و این دغدغه مهم دلیل گرایش به موعود در خاطر و جان بشریت است. سید رضا موسوی هندی فرجام نابودی حکومت ظلم و ستم را تنها در سایه عدالت امام مهدی (عج) محقّق میداند: «وَ یطْوَی بِساطُ الْجَوْرِ فِی عَدْلِ سَیدِ/لِألْوِیةِ الدِّینِ الْحَنِیفِ بِهِ النَّشرُ.فَأنْتَجَ هذا الْقَوْلُ إنْ کنْتَ مُصْغِیاً/وُجُوبَ إمامٍ عادِلٍ أَمْرُهُ الأمرُ» (موسوی هندی، 1388: 55-53) (و بساط ظلم با عدالت آقایی در هم پیچیده خواهد شد که پرچمهای دین حنیف به وسیله او بر افراشته می شود. اگر خوب گوش کنی نتیجه گفتار این است که باید امام عادلی وجود داشته باشد که فرمان او فرمان است.)همانگونه که از کلام شاعر برداشت میشود، وجود امام عادلی که خداوند به خاطر گسترش عدل به فرمان او جهان را اداره نماید و عدالت ایشان در واقع دلیل بقاء حیات انسانها باشد در هر عصری واجب است. کلام موسوی هندی، در حقیقت برگرفته از این سخن پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «زمین هرگز خالی از حجت نخواهد بود که یا ظاهر و آشکار، و یا خائف و نهان خواهد بود. تا حجّتها و بینّات حضرت پرودگار باطل نشود.» (سلیمان، 1381: 72)

سلمان هراتی، عدالت موعود را را با زبانی دلنشین و تعابیری زیبا برای خواننده تجسّم میکند، عدالتی که بشریّت سالیان متمادی در انتظار تحقّق آن است. عدالتی که دلیل جنبش و تکاپوی زمین افسرده، دادگاه محاکمه و به دار آویختن ظالمان زمانه است. شاعر، زمین را به انسانی تشبیه کرده است که منتظر گامی بلند برای متحوّل ساختن جهان است:«ای دلیل جنبش زمین قسم به فجر/ تا تولد بهار عدل در جهان/ ظالمان دهر را به دار میکشیم/ گوش را به نبض تند خاک میدهیم/ گام عادلی بزرگ را منتظر، شماره میکند./ در بهار، اعتراف سبز باغ را شنیده ام که میشکفت/ اذن رویش بهار را تو دادهای» (هراتی، 1388: 93-92)هراتی، سوگند یاد میکند که امام مهدی (عج) را تنها دلیل جنبش زمین یاد میکند. شاعر با جان بخشی به خاک، آن را مانند انسانی میداند که دارای نبض است و در اضطراب و تکاپوی تشکیل حکومت امام مهدی (عج) نبض خاک، شروع به تند زدن میکند.قیصر امین پور حکومت جهانی امام مهدی (عج) را اینگونه ترسیم کرده است:

«روزی که روی درها/ با خط سادهای بنویسند: / «تنها ورود گردن گج، ممنوع!» / و زانوان خستهی مغرور/ جز پیش پای عشق/ با خاک آشنا نشوند» (امین پور، 1390: 61)شاعر از نگاه خود آرمانشهر مطلوب را به تصویر کشیده که نوعی جهت دهندهی افکار و اندیشههاست و میتوان گفت این عبارتها تنها تصویری از یک آرمانشهر نیست؛ زیرا شاعر در ضمن توصیف و برشمردن ویژگیهای آرمانشهر مهدوی، معیارهایی از زندگی انسانی را به ما نشان میدهد. امینپور «التماس کردن» و «گردن کج کردن» را امری ناپسند معرفی کرده و به این شکل، تصویری از یک انسان منتظر را ترسیم کرده میکند، انسانی که اهل تملق و چاپلوسی و خفت نیست و همواره در تکاپو و تلاش است. شاعر، با این عبارات بیان می دارد که به امید آمدن روزی چشم دوخته است که در آن روز بر کسی هیچ ظلمی نمی رود، روزی که در آن مالکیت جهان از آن حکومت الهی است و برای زندگی نمودن به اجازه و فرمان دیگری (حاکمان ظلم) نیازی نیست.سید حسن الشیرازی امام مهدی (عج) را پایان دهنده تمام ظلم و ستمها معرفی میکند. شاعر، تحقّق آرمانشهر خویش را تنها در سایه حکومت عادلانه امام مهدی (عج) تجسم کرده است:«وَ یَنشُرُ فِی الأرضِ العِدالَةَ وَ التُّقی/وَ یطوِی عَن الأرضِ الحِتاد وَ التَمرّدا» (الشیرازی، 2005: 435)(و در زمین عدالت و پرهیزکاری را منتشر میکند و از زمین سرکشی را در هم میپیچد.)

عدالت، در آرمانشهر سید رضا مؤید خراسانی، این چنین تجلّی یافته است:

«بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد              گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد

آن که رسم ستم از روی زمین بردارد                        که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد»

(مؤید خراسانی، 1391: 204)

سید رضا مؤید خراسانی در بشارت به مسلمانان گوشزد میکند که موسی زمانه خواهد آمد و دستگاه فرعونیان را در هم خواهد کوبید و در پناه حکومت عادلانه ایشان دیگر خبری از ظلم و ستم نخواهد نبود. در نظر شاعر «فرعون» نماد حکومتهای ظالمانه و غاصبانه و «موسی» نماد وجود حکومت عادلانه امام مهدی (عج) میباشد که در عصر ظلم و ستم حاکمان ستمکار ظهور خواهند نمود و تمام اقتدار فرعونیان زمانه را در هم خواهد شکست. با بررسی ابیات ذکر شده که امام مهدی (عج) را به حضرت موسی (ع) تشبیه نموده اند، در حقیقت میتوان وجه شبه، این تشبیه را اولاً، نقش هدایتگری مردم توسط این دو بزرگوار به سوی پرودگار، در دو عصر مختلف اما با شرایط یکسان معرفی کنیم؛ زیرا همانگونه که حضرت موسی (ع) در عصری مملو از گمراهی و ضلالت و مقام و منزلت جادو به پیامبری مبعوث شدند، امام مهدی (عج) نیز در عصری ظهور مینمایند که پر از فرقهها و مذاهب گمراه کننده است و مردم در این گمراهی غوطهور هستند.

ثانیاً، حضرت موسی (ع) برای ابطال سحر جادوگران صاحب معجزه عصا بودند، امام مهدی (عج) نیز دارای معجزه هدایت بشریّت و ابطال تمام فرقههای ضالّه در عصر ظهور میباشند.

ثالثاً، همانگونه که حضرت موسی (ع) دارای معجزه شکافته شدن دریا و نابود شدن سپاهیان فرعون بودند، امام مهدی (عج) نیز دارای معجزه خسف بیداء هستند، معجزهای که در نزدیکی سرزمین مکه رخ میدهد و سرزمین بیداء شکاف برمیدارد و سپاهیان دجال را میبلعد.

رابعاً، آن حضرت (عج)، همچون حضرت موسی (ع)، پنهانی پا به عرصه هستی گذارد و مأموران حکومتی، با این که مراقبتهای زیادی انجام میدادند از تولد امام مهدی (عج) آگاه نشدند؛ زیرا تولد ایشان مانند حضرت موسی (ع)، بنابر مصالحی پنهان نگاه داشته میشد تا از خطری که از سوی دستگاه حاکم متوجه آن حضرت بود در امان بماند.

خامساً، تشبیه امام مهدی (عج) با عنوان حضرت موسی (ع) در حقیقت این بیان میتواند حاکی از شخصیت بزرگوار و با عزت و زنده کنندهی فضائل و رهبری مقتدر ایشان باشد. در نتیجه از این رو شاعر، امام مهدی (عج) را موسی ثانی زمانه معرفی کرده است.

عدالت امام مهدی (عج) در شعر حسین آل جامع این چنین تجلّی یافته است:

«یَقُومُ بَینَ یدیهِ العدلُ ملحمةً                     وَ جُندُ مَهجهِ الایمانُ وَ الرَشدُ

(آل الجامع به نقل از مجلة الانتظار، 1427 ق: ج3، 35)(عدل میان دو دست او مانند حماسهای بر پا میگردد و راه سپاهیان او ایمان و هدایت است.)شاعر با بیان این ابیات اعلام میدارد که امام مهدی (عج) عدالت بی پایان خویش را بر همگان همچون چکامه زیبا نبرد می-بخشد، او عدالت را در میان دستان امام (عج) به حماسه ای تشبیه کرده است که سپاهیان آن در میدان نبرد ایمان و هدایت است.

برخی از شاعران معاصر در ترسیم ویژگی عدالت در آرمانشهر خویش از شخصیت قرآنی حضرت داوود (ع) استفاده کرده اند. حسن میرجهانی زمین را به فرا رسیدن روزی بزرگ نوید میدهد که در آن بر کسی ظلم و ستم نخواهد رفت، روزی که پهنهی زمین پر از عدالت خواهد گشت:

«وَ هوَ کَداوُدِ النَّبِیِ اِذ حَکَمَ              بِالعَدلِ کانَ حاکِماً وَ ما ظَلَمَ»

(میرجهانی، 1388ق: 215- 214)

(او مانند حضرت داوود (ع) است هنگامی که حکم به عدالت کرد، او حاکمی عادل بود و ستم نکرد.)

محمد رضا حکیمی یکی از ویژگی های بارز امام مهدی (عج) را عدالت گسترده و حکیمانه ایشان معرفی میکند، شاعر با استفاده از تصویر عدالت حضرت داوود (ع) یعنی با استفاده از تعبیر «منشور داوودی»، امام مهدی (عج) را وارث علم قضاوت ایشان معرفی میکند:

«راه ستم را از جهان، آسان که میدانی بزن!              منشور داووی بخوان، تخت سلیمانی بزن!»

(حکیمی، 1390: 229)

سید محسن ابوالحب نیز با اشاره به شخصیت حضرت داوود و موسی (ع) و ستمگرانی همچون جالوت و فرعون، سیمای امام مهدی (عج) را اینگونه مجسم میکند:

«أنت داودُ آلِ احمدَ فَانهَض              طالَ جالوتُ فِی الملَا وَ اِستِطالا

أنتَ مُوسی الکَلیمِ حَقّاً ألا اِدحِض                کَیدَ فرعونَ وَاترُک الإمهالَا»

(ابوالحب، 1385: 124)(تو داوود خاندان پیامبر (ص) هستی. پس قیام کن که جالوت در زمین حکومت میکند. همانا تو به درستی موسی کلیم الله هستی، پس به پا خیز و نیرنگ فرعون را نابود کن و مهلت دادن را رها کن.)با توجه به اشعار شاعرانی همچون محمد رضا حکیمی، سید حسن میر جهانی و محسن ابوالحب که امام مهدی (عج) را به طور واضح به حضرت داوود (ع) تشبیه نمودهاند میتوانیم بگوییم که این بیان در حقیقت گواه تصویر عصر ظهور میباشد؛ زیرا همانگونه که حضرت داوود (ع) در عصر حکومت ظالمانه و مملو از فساد جالوت قیام نمودند و مردمی را از چنگال حکومت ظالمانه او رهانیدند، امام مهدی (عج) نیز در عصری ظهور خواهند نمود که جهان عرصه نبرد حق علیه باطل گردیده است و در آن عصر بر مظلومان عالم، ظلمهای بیشماری خواهد رفت شاعران عصر ظهور را به عصر پادشاهی جالوت ستمکار و امام مهدی (عج) را به حضرت داوود (ع) تشبیه کردهاند که روزی ایشان قیام خواهند نمود و مانند داوود نبی (ع) عدالت واقعی را در میان بشریت اجرا خواهند نمود و در آن روز در لوای حکومت عادلانه ایشان بر هیچ کسی ستمی نخواهد رفت. این بیان از سوی شاعران معاصر در هر دو زبان بینامتنیت قرآنی طبق آیه (نمل/ 15) باشد؛ زیرا همه شاعران با آگاهی از روایات و تفاسیر متعدد قرآنی امام مهدی (عج) را به داوود نبی (ع) تشبیه نمودهاند. ذکر نام حضرت داوود (ع) در اشعار مهدوی نماد عدالت بیپایان حضرت مهدی (عج) و ذکر نام حضرت یوسف (ع) نماد زیبایی چهره امام مهدی (عج) است.در قرآن کریم در مورد عدالت حضرت داوود چنین آمده است که: «وَ لَقَدْ آتَینا داوُدَ وَ سُلَیمانَ عِلْماً... (نمل/ 15): و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و... » «قرآن سخن را از مسأله «موهبت علم» که زیر بنای یک حکومت صالح و نیرومند است شروع کرده می گوید: «ما به داوود و سلیمان علم قابل ملاحظه ای بخشیدیم (وَ لَقَدْ آتَینا داوُدَ وَ سُلَیمانَ عِلْماً). گرچه بسیاری از مفسران در اینجا خود را به زحمت انداخته اند که ببینند این کدام علم بوده که در اینجا به صورت سربسته بیان شده، و خداوند به داوود و سلیمان عطا فرموده، بعضی آن را به قرینه آیات دیگر علم قضاوت و داوری دانسته اند: وَ آتَیناهُ الْحِکمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ (ص- 20): ما به داود، حکمت و راه پایان دادن به نزاعها آموختیم. وَ کلًّا آتَینا حُکماً وَ عِلْماً (انبیاء/ 79): ما به هر یک از داوود و سلیمان مقام داوری و علم عطا کردیم.» (مکارم شیرازی و همکاران، 1374: ج 15، 415)احادیث متواتری نیز در مورد شباهت امام مهدی (عج) به داوود نبی (ع) وجود دارد که از جمله میتوان به روایتی از ابان، که در این زمینه از امام صادق (ع) روایت میکند بسنده کنیم: «دنیا به پایان نرسد تا از نژاد من مردی برآید که به روش حکمت آل داوود قضاوت کند و گواه نخواهد، به هر کس حق واقعی او را بدهد.» (کلینی، بی تا: ج 3، 117) مشفق کاشانی نیز از امام مهدی (عج) با عنوان امام عدالت گستر یاد میکند. شاعر اعلام میدارد، عدالت یکی از خصوصیات اصلی آرمانشهر مهدوی است:

«امام عدالت گستر به تدبیر جهان داری                    ولی آسمان شوکت، به آیین جهان بانی»

 (کاشانی، 1388- الف: 206)

این در حالی است که شهریار، امام مهدی (عج) را با عنوان ذخیره الهی برای گسترش عدالت در آخر زمان معرفی میکند:

«ذخیره است از خدای خود در آخر زمان                     به قسط و عدل پُر سازد جهانی پُر از عصیان

در این طوفان که با تعبیر قرآن «اوّل حشر است»                     همانا کاخ استبار ظالم میشود ویران»

(شهریار، 1387: ج 2، 1181)

محمد حسین الصغیر در ابیاتی، در مورد ظلم و ستمهای انجام شده در سرزمین مکّه صحبت میکند، منتظر تحقّق عدالت است:

«فَیملؤها عَدلاً وَ قِسطاً وَ رَحمَةً                   کَما مُلِئت بِالجَورِ وَ الظُلمِ وَ الحِقدِ»

(الصغیر به نقل از مجلة الانتظار، 1426ق: ج2: 16)

(و سرزمین مکه را از عدل و داد و رحمت پر می کند، همانطور که پر از ظلم و ستم و کینه شده باشد.)

شیخ محمد حسین الإصفهانی عدل جهانی و گسترده امام مهدی (عج) را در هنگامه تشکیل حکومت عادلانه خویش، اینگونه مرّسم کرده است:

«وَ هَل سِواهُ قائمٌ بِالقِسطِ              وَ باسِطُ العَدلِ بِاَوفی بَسطٍ

وَ لا سواهُ جامِعٌ لِلشّملِ                 وَ الحاکِمُ العدلُ بِقَولٍ فَصلٍ»

(الإصفهانی، 1373: 128- 127)(آیا جز او کسی قائم به قسط و بسط دهنده عدالت به کاملترین وجه هست؟ و جز او کسی جامع برای همگان نیست و او حاکمی با اراده قاطع است.)

این مشخصه آرمانشهر در شعر عبد الهادی الحکیم این چنین مصوّر شده است:

«أینَ مِنها مَن یَملؤ الأرضَ قِسطاً                  بَعدَ ما جانبَت طَریقَ الرُّشدِ»

(الحکیم به نقل از العزاوی، 1428 ق)(کجاست کسی که زمین را از عدل بعد از اینکه راه هدایت کنار نهاده شده است را پر میکند؟)رضا اسماعیلی با اقتباس از مفهوم آیه یک سوره جمعه، عظمت عدالت امام مهدی (عج) را در آرمانشهر مهدوی به تصویر کشیده است:«ای عدالت موعود! / سر آغاز هر چه بود و نبود/ «یُسبّحُ لِلّهِ ما فِی السَّموات وَ ما فِی الارضِ. ..» / به خاطر خلقت نورت/ و کرامات ظهورت/ و یا حجّة بن الحسن! / کی می شود چشم عدالت/ به جمالت روشن؟! » (اسماعیلی، 1390: 290)شاعر در عباراتی دیگر عدالت امام مهدی (عج) را از جنس عدالت جدش امام علی (ع)، ترسیم کرده است:

«تو میآیی از فصل عدل علی/ به تقسیم لبخند، تقسیم نان/ تو از سمت توفان شب میرسی/ به دست تو، تیغی عدالت نشان/ تو میآیی و با سر انگشت تو/ ورق میخورد سرنوشت جهان/ تو در باغ آدینه گل میکنی/ بهار عدالت، امام زمان» (اسماعیلی، 1386: 154- 153) نزار الحرّ مدینه عدالت را در حالی برای مخاطب مجسّم می کند که قبل از زمان ظهور حق تبدیل به باطل گردیده و هر عرفی از بین رفته است:

«أصبحَ الحقُ باطِلاً وَ غَدا البا                       طلُ حَقاً وَ کُلُّ عُرفٍ یُعابُ

فَانصرِ الحقَ وَ املأ الارضَ قِسطاً                   وَ لیُنزِّل بالظالمینَ العقاب»

(نورالدین، 1429 ق)(حق تبدیل به باطل و باطل تبدیل به حق شد و هر عرفی را نقض میکند. حق را یاری کن و زمین را پر از عدل و داد کن و ظالمین را مورد کیفر و مجازات قرار بده.)

محمد جواد قائمی آرمانشهر عدالت را اینگونه ترسیم میکند:

«با ظهورش میرسد آوای جاءالحق به گوش   تا بنای ظلم را روی زمین فانی کند

روح امید و رجا بر پیکر عالم دمد       خانه عدوان و کین آهنگ ویرانی کند

میشود کاخ عدالت روی گیتی مستقر           رنج و سختی روی به صحرای پریشانی کند»

(قائمی، 1390: 52)شاعر با استفاده از مضمون آیه شریفه: «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» (اسراء/ 81) آمدن امام مهدی (عج) و تشکیل حکومت عادلانه ایشان را ترسیم کرده است.

سلمان هادی آل طعمه پناهگاه بشریت را تنها در سایه عدالت امام مهدی (عج) معرفی میکند:

«أنتَ وَ الله مَلجأ الخیرِ وَ لِل             تقوی إمام وَ لِلأنام اهتداء

فَمَتی ترسخُ العدالةَ فِی الأرضِ                    وَ یُمحِی عَن الوُجودِ البَلاء؟

وَ مَتَی تَنشرُ المَحبةَ فینا                وَ یَعِمُ الاسلامُ فِیه الرخاءِ؟»

(آل طعمه، بی تا: 186)(به خدا قسم تو پناهگاه خیر و در تقوا پیشوا و برای مردم مایه ی هدایتی. پس، کی عدالت را در زمین ریشه دار میکنی و آن را از بلایا و مصیبتها پاک میکنی؟ چه زمانی محبت و دوستی را در میان ما منتشر می سازی و اسلام را در میان برادران (همه) عمومیت می بخشی؟)آل طعمه با بیان ابیات فوق امام مهدی (عج) را ملجأ و پناه مردم معرفی کرده و از ایشان سوال میپرسد که چه زمانی وعده حق محقق خواهد شد و عدالت موعود در زمین گسترده خواهد شد؟ و جهان به امنیت و آرامش نهایی خویش خواهد رسید. شاعر، با بیان این ابیات که کنایه از درد و رنج مردم کشورش دارد که اسیر حاکمان و تجاوزگران متعدد قرار گرفته و آسایش و امنیت از آنها سلب گشتهاست. شاعر به طور واضح عدالت را مایه خوشبختی و سعادت بشر معرفی کرده است. شاعر در بیت آخر به الفت میان مسلمانان اشاره دارد و امیدوار است که با حضرت (عج) اخوت و دوستی میان شیعه و سنی برقرار گردد و جنگها و اختلافات از میان برود. عدالت در آرمانشهر نادر بختیاری اینگونه تجلّی یافته است:«دگر، سایه گستر شود عدل و داد/ زِ بارانِ رحمت، زمین، تر شود/ پر از امن و آسایش آید جهان؟ بشر، در شطِ گُل، شناور شود» (بختیاری، 1387: 324)در بررسی شعر شاعران معاصران درباره آرمانشهر عدالت در واقع این مضمون برگرفته از این سخن پیامبر اکرم (ص) در مورد عدالت جهانی امام مهدی (عج) فرمودند: «لا تَذهبُ الدُنیا حَتّی یقومَ مِن أمَتی رجلُ مِن ولدِ الحسینِ یمَلأ الأرضَ عدلاً کما مُلِئَت ظُلماً: دنیا به پایان نمیرسد تا اینکه مردی از امّت من، از فرزندان حسین بیاید در حالی که زمین را همان طور که از ظلم پر شده است از عدل پر میکند.» (حر عاملی، 1425 ق: ج 5، 275)طبق اشعار این شاعران هنگامی امام مهدی (عج) ظهور نمایند، سراسر زمین را از عدل و داد پر کند همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است. هیچ جای در زمین باقی نمیماند، مگر اینکه از برکت عدل و احسان او فیض برد و زنده شود، حتّی جانوران و گیاهان نیز از این برکت و عدالت و داد و نکویی بهره مند گردند. و همه مردم در زمان ظهور امام مهدی (عج)، توانگر و بی نیاز شوند، جهان این چنین معنای عدالت واقعی را خواهید چشید.

2-2 آرمانشهر مستضعفان   

یکی از ویژگی های این آرمانشهر مهدوی، مدینه مستضعفان است که در آنجا دیگر بر هیچ مظلومی ستم نمیشود. محمد علی شمس الدین آرمانشهر خویش را این چنین ترسیم میکند:«وَ مَشیَ، وَ مَشَینا خَلفَ خَطاهُ/ کَما یَتبعُ نَهرُ مَجراه/ کُنّا فَقراءَ وَ تَوابینَ/ وَ أخلاطاً مِن زَنجٍ وَ شَعوبٍ مَغلوبةً» (شمس الدین به نقل از نورالدین، 1429 ق)(رفت، و ما پشت گام او قدم برداشتیم/ همانطور که رودخانه از سرچشمه خودش تبعیت می کند/ ما فقیران و توبه کنندگان/ و گروهی از مردم سیاه پوست و ملتهای شکست خورده.)شاعر حضور امام مهدی (عج) را درحالی به تصویر کشیده است که در پشت سر ایشان گروههای از مردم شکست خورده و مظلوم وجود دارد، ستمدیدگان و مستضعفانی که جز وجود امام مهدی (عج)، هیچ ملجأ و پناهی ندارند. شاعر، خود را از جنس مردمان مظلوم، از تبار مردم سیاه پوست، مردمانی رنج کشده و انقلابی که در طی تاریخ سرکوب شدهاند معرفی کرده که این عبارات تصویر ملموس و عینی را تجسم میکند که شاعر با مردم سرزمینش یکی شده است.سلمان هراتی آرمانشهر خویش را مستقیماً مدینه مستضعفان معرفی میکند:«وقتی بیایی/ قرص ماه را به دو نیم می کنی/ و به گرسنگان می بخشی/ و مستضعفین را/ وارثین زمین/ ای امید آخرین» (هراتی، 1388: 291)شاعر ظهور امام مهدی (عج) را در حالی به تصویر کشیده است که مستضعفین زمین را وارث نهایی آن، خواهد گردانید. در نظر شاعر، قرص ماه میتواند نماد امنیت و اوج خوشبختی و سعادت باشد که امام مهدی (عج) را آن را به طور مساوی میان فقراء و مستضعفان تقسیم خواهند نمود. حسین الاکراف، «قلب الزمان» را استعاره مصرحه از وجود امام مهدی (عج) را معرفی میکند و از ایشان درخواست مینماید که ظهور فرمایند تا مرحمی بر دل مستضعفان و رنج دیدگان عالم باشند: «أمررُ عَلَیها/ کَفَّاً مِن حَنانِ/ فَوقَ الیَتامی/ یا قَلبَ الزَّمانِ/ قُم لِلثُّکالی/ فِی الدُنیا/ وَ الجُرحُ مِنها/ فِی کُلِّ مَکانِ» (الاکراف به نقل ازwww. alerfan.com )

(ای قلب روزگار! با دستان مهربانت، سر یتیمان را نوازش کن و برای مادران فرزند از دست دادهای که در دنیا رنج میبرند و زخم و دردشان در همه جا وجود دارد، قیام کن.)شاعر یتیمان و مادرران فرزند از دست داده را نماد مردم مظلوم و مستضعف ترسیم کرده که درد و رنج آنها بر همگان آشکار است، او با استفاده از این نمادها آرمانشهر خویش را تنها در سایه حکومت امام مهدی (عج) تصور کرده است. حمید سبزواری نیز امام مهدی (عج) را امید مستضعفان جهان معرفی می کند:

«ای امید جمله مستضعفان                       ای پناه بی پناهان جهان

وارهان ما را از این رویین قفس                    دادخواهان را توئی فریاد رس»

(سبزواری، 1368: ج2، 197)

سید رضا موسوی هندی، درباره آرمانشهر خویش این چنین آورده است:

«هُوَ القائِمُ المَهدِیُ ذُو الوطأةِ الَّتِی               بِها یَذَرُ الأطوادَ یَرجَحُها الذَّرُ»

(موسوی هندی، 1388: 53)

(او مهدی قائم (عج)، صاحب قدرتی است که با آن انسان های قدرتمند مانند کوه را مغلوب انسان های ضعیف می کند. (همچون ذرات ریز)

آرمانشهر شاعر تنها را در سایۀ حکومت عادلانۀ امام مهدی (عج) محقّق میشود؛ زیرا شاعر در قالب استعاره مصرحه (ذرات ریز) به مستضعفان را در نبرد بین حق و باطل پیروز و وارث حکومت اسلامی طبق آیات قرآن میداند.

محمد منتظر در بشارت به منتظران ضمن اینکه محل ظهور امام مهدی (عج) را کعبه ترسیم میکند از ایشان با عنوان رهبر

مستضعفان یاد کرده است:

«خیز آوای عدالت را به محرومان بگو رهبر مستضعفین آید ز کعبه غم مخور

خیز و از جا دت یکرنگی به یکدیگر دهیم        نل وحدت آفرین آید ز کعبه غم مخور»

 (منتظر، 1379: 378)

سید جمشید میرسلیمی آرمانشهر خویش را مدینه مستضعفان ترسیم کرده است:

«ای به راه و رسم دین آموزگار                    ای عدالت را به معنا آشکار

ای به صلح و رستگاری نامدار                     بر ایجاد عدالت پایدار

ای عدالت گستر روی زمین             ای گل اندیشه مادام بهار

ای طرفدار همه مستضعفین                       صاحب اسرار و سر کردگار

مهدیا ای اشتهار خاص و عام                      صلح و آشتی آر سرای روزگار»

 (میرسلیمی، 1381: 53)

شاعر ضمن اینکه از وجود امام عصر (عج) با عنوان «عدالت گستر روی زمین» و «مصلح» یاد کرده است در قالب استعاره از ایشان با عنوان «گل اندیشه مادام بهار» یاد میکند که بیان حاکی از عمر طولانی حضرت (عج) در دوران غیبت کبری دارد. با بررسی اشعار ذکر شده در وصف آرمانشهر مستضعفان میتوانیم بیان کنیم که این شاعران بر حسب موقعیت مکانیشان شاهد تجربیات تاسف بار زیادی بودهاند. شاعران شاهد ظلم وستمهای فراوانی بر مردم کشور خویش و دیگر کشورهای مسلمان بودهاند؛ بنابراین همیشه در حسرت آرمانشهری که در زیر لوای آن طبق آیات قرآن خبری از ظلم و ستم نباشد بودهاند. این شاعران با تناص بر آیات و روایات متواتر، آرمانشهر خویش را همان مدینه مستضعفان ترسیم کرده اند. این ابیات، اقتباس از آیه شریفۀ است که می فرماید: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین (قصص/ 5): و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم.»«در تفسیر این آیه هرگز سخن از یک برنامه موضعی و خصوصی مربوط به بنی اسرائیل نمی گوید، بلکه بیانگر یک قانون کلی است برای همۀ اعصار و قرون و همه اقوام و جمعیتها، می گوید: ما اراده داریم که بر مستضعفان منّت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان حکومت روی زمین قرار دهیم. امام علی (ع) در تفسیر آیه فوق فرمودند: «هم آل محمد (ص) یبعث اللَّه مهدیهم بعد جهدهم، فیعزهم و یذل عدوهم»: این گروه آل محمد (ص) هستند، خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می شود برمی انگیزد و به آنها عزت می دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند.» ( مکارم شیرازی و همکاران، 1374: ج 16، 19)

2-3 آرمانشهر رفاه

شاعران در شعر خویش آرمانشهری را آفریدند که حتّی در خواب هم رؤیای آن را ندیده بودند، یکی دیگر از مشخصه های آرمانشهر مهدوی رفاه و آسایش موجود در سایه حکومت امام مهدی (عج) است که شاعران این رویا را با بیانی هنری ترسیم کردهاند.

2-3-1 آرمانشهر برکت

از خصوصیات برتر مدینه رفاه، گسترش خیر و برکت به سبب بارانهای رحمت میباشد؛ زیرا هرگاه مردم جامعه در اوج برکت و کسب روزی زندگی کنند آن هنگام آرزوی آنان محقق شده و به امنیت واقعی میرسند؛ زیرا یکی از معضلات محقق نشدن یک جامعه و حکومت سالم وجود فقر و ریشههای آن است، فقر از مهمترین عاملهای رواج بی ایمانی و کفر و فساد و فحشا در تمامی حکومتها و کشورهای مختلف در عصر معاصر بوده است پس شاعران معاصر هر دو زبان، در پی خلق امنیت جامعه به وصف خیر و برکت اشاره داشتهاند.

آرمانشهر رضا اسماعیلی، آرمانشهری است که در آن عشق و معنا مفهوم گرفته است، گندم زارها از فرط مثمر ثمر بودن به رقص درآمدهاند و باران زمین را سیراب نموده و دیگر از ظلمت و سیاهی روزگار خبری نیست:

«ای مهر عالمتاب خوبی! جلوهگر شو                      تا عشق، در روی زمین سامان بگیرد.

پلکی بزن، تا دشت ها گندم برقصند.                        بوی طراوت بشکفد، باران بگیرد

ایمان به فصل سرد؟

هرگز! تا تو هستی.                      هرگز مبادا فصل یخبدان بگیرد.

از دیو و دَد، مولا ملولم! جلوهگر شو.                        تا زندگی، بوی خوش انسان بگیرد.

مولا! بهار خندهات را منتشر کن                  تا فصل سرما در زمین پایان بگیرد.»

 (اسماعیلی، 1390: 281- 280)

سید رضا موسوی هندی، همین مضمون را این چنین به تصویر کشیده است:

«وَ إنِّی لَأرجُو أن یَحِینَ ظُهُورُهُ                      لِیَنتَشِرَ المَعرُوفُ فِی النّاسِ وَ البِرُّ

وَ یُحیِی بِهِ قَطرُ الحَیا مَیّتَ الثَّرَی                  وَ یَمطُرُها فَیضُ النَّجِیعِ فَتَحمرُّ

وَ یَطهَرُ وَجهُ الأرضِ مِن کُلِّ مَأثَمٍ                   وَ رِجسٍ فَلا یَبقَی عَلَیها دَمٌ هَدَرٌ»

 (موسوی هندی، 1388: 58-57)

(همانا امیدوارم که هنگام ظهور او فرا رسد تا خیر و نیکی در میان مردم منتشر سازد. و به واسطه او قطرات باران، زمین مرده را زنده کند و خونهای سرخ تیره رنگ برآن فرو ریزد تا سرخ گردد. و چهره زمین از هر گناه و پلیدی پاک شود و روی آن خون هدر رفتهای باقی نماند.)

به عقیده قیصر امین پور، فصل بخشش و برکت و امنیّت تنها در سایه ظهور محقق می یابد و شاعر پناهگاه امنی جز ولایت امام مهدی (عج) نمییابد:

«فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید                    فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها

سایه امن کسای تو مرا بر سر بس              تا پناهم دهد از وحشت عریانیها

چشم تو لایحه روشن آغاز بهار                   طرح لبخند تو پایان پریشانیها»

 (امین پور، 1390: 132)

سید حسن میر جهانی، نزول برکت را تنها در سایۀ آرمانشهر مهدوی مجسم کرده است:

«مِنها نُزُولُ کثرَةِ الاَمطارِ                  وَ کَثرَةُ الاَشجارِ وَ الاَثمارِ»

 (میرجهانی، 1388ق: 213)

(و از آن نشانهها نزول بسیار باران و درختان و میوههای بسیار است.)بیان این ابیات از سوی شاعران، اقتباس از احادیث متواتر در این زمینه است. از جمله این روایات به سخنی از امام صادق (ع) بسنده مینمایم که فرمودند: «چون هنگام ظهور مهدی (عج) نزدیک شود، در تمام ماه جمادی الآخر و ده روز نخست ماه رجب، بارانی بر مردم ببارد که تا آن هنگام، مانند آن را ندیده باشند. پس خداوند، به وسیله آن، گوشت بر بدن مومنان، که در قبرهایشان خفته اند برویاند.» (جمعی از نویسندگان مجله حوزه، 1378: 308)

2-3-2آرمانشهر امنیت

اندیشه بشر از آغاز حیات تاکنون در پی دستیابی به آرمانشهر بوده است که در آن امنیت و آرامش حاکم باشد و آن روز در جهان خبری از جنگ و ستم نیست و نخواهد بود. شاعران معاصر در اثر تجربیات زندگی خویش و جریان جنگهای مکرر سردمداران قدرت در گوشه گوشه جهان و اثرات مرگبار آنها را بر مردم بیگناه دیده و حس کردهاند و در پی خلق جهان بدون جنگ به آرمانشهر مهدوی پناه برده و به وصف آن پرداخته اند. شیخ مهدی المصلی روزی را ترسیم کرده است که جهان در آن به امنیت و آرامش واقعی خواهد رسید: «یا مُنقذَ الشَرعَةِ السَمحاء مِن خَطرِ            هَیهاتَ یدرکُها فِی ظَلِکَ الخَطرُ

وَ یا مُنفّذَ شَرعِ اللهِ یا عَبقاً  تَضوعُ مِنه القرونُ الزُهرُ وَ الزَهرُ»

 (المصلی به نقل از آل درویش، 2011: 573)

(ای منجی دین اسلام از خطر، دور باد که دین در سایه تو احساس خطر کند. و ای اجرا کننده شریعت خداوند، ای خوشبوی که گیاه و گل از او بوی خوش پراکنده میشود.)

سلمان هراتی در این مورد اینگونه میگوید:«مگر قرار نیست او رنج را/ از آرنجمان پاک کند/ و در سایه استراحت/ آرامش را بین ما تقسیم کند» (هراتی، 1388: 80)هراتی، آرمانشهر خویش را به گونهای ترسیم کرده است که امام مهدی (عج) ظهور مینماید و رنج و درد بشریت از بین خواهد رفت و بشر در سایه استراحت که نماد امنیت جهان است زندگی خواهد نمود.یحیی الشامی نجات مردم و سعادت آنان را در آرمانشهر مهدوی تجسّم میکند:

«ثُمَّ لمّا أنجیتَهُم مِن هلاکٍ/ وَ تردوا بِعِصمةٍ وَ أمانٍ» (الشامی به نقل از نورالدین، 1429 ق)

(پس هنگامی که آنها را از هلاک نجات میدهی و به آنها عصمت و امنیت را باز میگردانی.)

شاعر سیمای امام مهدی (عج) را در حالی ترسیم کرده که مردم را از هلاکت و بدبختی حاکم بر دنیا نجات خواهد بخشید و امنیت و عصمت از دست رفته را به آنان باز خواهد گردانید، شاعر با بیان این عبارات، مشخصه اصلی آرمانشهر مهدوی را امنیت و جهان بدون جنگ ترسیم کرده است.

قیصر امین پور در اشعارش از آمدن روز ناگزیر سخن به میان آورده است. او، امنیت جهان را در مدینه فاضله باعث ارزش یافتن تمام معیارها، جهانی بدون جنگ و درگیری میداند:«آن روز ناگزیر که میآید/ روزی که عابران خمیده/ یک لحظه وقت داشته باشند/ تا سر بلند باشند/ و آفتاب را/ در آسمان ببینند/ روزی که این قطار قدیمی/ در بستر موازی تکرار/ یک لحظه بی بهانه توقف کند/ تا چشم های خسته ی خواب آلود/ از پشت پنجره/ تصویر ابرها را در قاب/ و طرح واژگونهی جنگل را در آّب بنگرند/ روی که دست خواهش، کوتاه/ روزی که التماس گناه است/ و فطرت خدا در زیر پای رهگذران پیاده رو/ بر روی روزنامه نخوابد/ خواب نان تاره نبیند» (امین پور، 1390: 61- 60- 59)امینپور از روزی سخن میگوید که بدون شک خواهد آمد و آرمانشهر او محقق خواهد شد، روزی که مستضعفان زمین قامت راست نموده و به آسایش و رفاه خواهند رسید؛ زیرا منظور شاعر از «عابران خمیده»؛ مردم مظلوم و ستمدیده جهان است که در اثر ظلم و ستمهای فراوان قامتشان خمیده است و «آفتاب» میتواند نماد سعادت و خوشبختی باشد که شاعر در پی دست یابی به آن عابران را مجسم نموده است. در حقیقت منظور امین پور از «قطار قدیمی» زندگی بشریت و مدت انتظار موعود می-باشد که چشمان خسته منتظران روزی به جمال قائم آل محمد (عج) روشن خواهد شد. از دیگر نمادهای مورد بحث در شعر قیصر امین پور «جنگل» است که آن نماد زندگی میباشد که شاعر آن را در آیینه آب مشاهده میکند. شاعر به امید روزی نشسته است که انسانیت از بین نمیرود و کسی به خاطر فقر و تنگدستی در کنار گوشهای از خیابان در انتظار به دست آوردن یک قرص نان نخواهد نبود. قیصر امین پور با بیان این عبارات، در واقع فقر و تنگدستی مردم جامعه خویش را درک نموده و در رفع مشکلات مردم جهان، در شعر خویش به خلق آرمانشهری بدون غم و فقر و تنگدستی میپردازد. روزی که در آن مردم مظلوم و ستم دیده مورد محبت قرار می گیرند، روزی که نیاز و خواهش دیگر معنایی ندارد و روزی که دیگر خبری از حسرت زندگی بر دل هیچ کسی نقش نمیبندد، آن روز، همان روز ظهور امام مهدی (عج) و تشکیل حکومت جهانی ایشان است و شاعر آمدن آن روز را امری حتمی می داند. شاعر، در ادامه همین شعر میگوید:«روزی که روی قیمت احساس/ مثل لباس/ صحبت نمیکنند/ پروانه های خشک شده، آن روز/ از لای برگهای کتاب شعر/ پرواز میکنند/ و خواب در دهان مسلسلها/ خمیازه میکشد/ و کفشهای کهنه سربازی/ در کنج موزه های قدیمی/ با تار عنکبوت گره میخورند/ روزی که آسمان/ در حسرت ستاره نباشد/ روزی که آرزوی چنین روزی/ محتاج ستاره نباشد» (همان: 64-62)

قیصر امینپور در این عبارات یکی از خصوصیات مدینه فاضله مهدوی را با استفاده از تعابیر (تار عنکبوت بر کفشهای سرباز) و (خواب در دهان مسلسلها) که پایان یافتن جنگ ها را در عصر ظهور به تصویر میکشد. و در عبارات (پروانه های خشک شده، آن روز/ از لای برگهای کتاب شعر/ پرواز میکنند) شاعر، دنیا را به روزی نوید میدهد که با ظهور امام مهدی (عج) به آرامش واقعی و امنیت خواهد رسید، روزی که جهان جان تازه میگیرد و وعده های الهی تحقق خواهند یافت. شاعر؛ از حوادث اتفاق افتاده در جهان از جمله جنگ تحمیلی، جنگ های عراق و کویت و افغانستان و... به ستوه آمده و در پی خلق آرمانشهری بوده است که در آن جنگ و گلوله ممنوع گردد، آرمانشهری که به قول شاعر مسلسل ها به خواب فرو میروند و کفشهای سربازان از فرط صلح و آرامش به موزههای قدیمی هدیه داده شدهاند، روزی که توپهای جنگی که تاکنون سینه کودکان شهر را هدف میگرفته بود اکنون به ابزار بازی کودکان مبدّل گشته است.همین مضامین را سید حسن الشیرازی این چنین به تصویر کشیده است:

«وَ یُلغِی الحُروب... وَ یُلقَی السلّاح/ وَ یُنهِیُ الکَفاح/ وَ ینمی العُقول/ وَ یُمحِی التَفاوت فِی الطَبَقات/ فَتحیا... وَ تَسعی... بِلا أزمات/ وَ تطوی المَشاکِلُ لِلذَکَریات/ وَ تنحَسِرُ السّئیات/ وَ تُنقَلِبُ الصَفَحات/ فَیُنسی التُرابُ حُروفَ ادِماء/ وَ تُنسی التَواریخُ مَعنی العَبیدِ وَ مَعنی الإماء/ وَ کَرش المَحامِی.. وَ قَوس القَضاء/ وَ ذلَ السؤال.. وَ مَجدَ العَطاء» (الشیرازی، 2005: 97)(و روزی که تو میآیی، جنگها لغو میشوند... و اسلحهها از کار میافتند/ و مبارزه و نبرد ممنوع میگردد/ و عقلها رشد می-کند/ و تفاوت در طبقات اجتماع از بین میرود/ و زنده میگردد.. و سعی میکند.. بدون بحران/ و مشکلات برا ی خاطرات در هم پیچیده میگردد/ و بدیها منحصر میگردد و صفحات ورق میخورند/ و خاک حرفهای خون را فراموش میکند/ و تاریخ معنی بردگی و خون را فراموش میکند/ وکیلها کم میگردند و قانونها نرم میشوند/ و درخواستها کم و بخشش بزرگ میگردند.)

شاعر نوید به آمدن روزی میدهد که امام مهدی (عج) خواهد آمد و جنگ و درگیریها لغو میشوند و سلاحهای مخرب جنگی از کار خواهند افتاد. روزی که عقل و خرد بشریت به حد نهایی خویش میرسد. شیرازی، آرمانشهری را به تصویر کشیده است که اختلاف طبقاتی در جامعه از بین میرود و بحران و مشکلات مردم حل خواهد شد. شاعر، برای مخاطبان روزی را به تصویر کشیده است که شرارت و بدیها محو خواهد شد. به گفته شاعر، جهان روزی را در پی خواهد داشت که در آن زمین، جنگ و درگیری را فراموش خواهد نمود؛ زیرا «حرف خون» در شعر شیرازی، نماد قتل و غارت است. آرمانشهر شاعر با بیان این عبارت-ها دارای یک مشخصه اصلی به نام امنیت و رفاه است؛ زیرا امنیت در ذهن شاعر تنها با ممنوعیت جنگ و درگیری محقق خواهد شد. آرمانشهری که در آن خبری از ظلم و فساد و تباهی نیست تا وکلا به دفاع از مردم بپردازند.

رضا اسماعیلی نیز امنیت را تنها در آرمانشهر مهدوی ترسیم میکند:

«قفس با ظهور تو خط میخورد/ زمین میشود سهم آزادگان/ به سر میرسد فصل سرد سکوت/ ترک میخورد بغض فریادمان» (اسماعیلی، 1390: 153)اسماعیلی با بیان عبارات فوق درد و رنج بشریت را تنها در سایه حکومت امام مهدی (عج) تصور کرده است؛ زیرا به عقیده او دیگر زندان و قفسی برای آزاد مردان وجود نخواهد داشت و هرکس با آزادی بیان اندیشه خود را ارائه میدهد.سید جمشید میرسلیمی آرمانشهر خود را بدون جنگ و وحشت ترسیم کرده است:

«گر تو بیایی دگر وحشت و ارعاب نیست                   بهره کشی از ضعیف از این جهان میرود

گر تو بیایی دگر زور و زر از بین رود                خدعه و نیرنگ خلق از دل و جان میرود»

 (میرسلیمی، 1381: 18)

احمد عزیزی همین مضمون را اینگونه تجسم کرده است:

«قرن دیگر، قرص نان خشکه نیست/ قرن تعویض دلار و بشکه نیست/ بین ملّتها پل بینایی است/ جنگهای هستهای خرمایی است/ جز صفیر صلح و بال باله نیست/ بر صلیب سرخ عیسی ناله نیست (عزیزی، 1386: 138- 137)شاعر با چنین دیدی، عصر حکومت امام مهدی (عج) را عصر بینایی و خرد که همان عصر تبادل فرهنگی استت ترسیم کرده که در زیر لوای آن دیگر خبری از جنگ هستهای نیست و مردم در آرامش زندگی میکنند.نصر اله مردانی در آرمانشهر خویش زندگی گرگ و میش را در کنار هم به تصویر کشیده که حاکی از امنیت زمان ظهور امام مهدی (عج) است:

«گرگ را با میش بینی در چراگاه زمین                      یوسف ما چون برآرد سر ز چاه لامکان

آن چه خواهد آرزومندی به دوران ظهور                      مینماید در بهشت دیدگانش عین آن»

 (مردانی، 1386: 279)

این مفهوم در شعر سید حسن الشیرازی این چنین تجلّی یافته است:

«وَ یَغدو الحَمام صِدیق الرخم/ وَ ترضی الذَئابُ بِحُکمِ الغِنَم» (الشیرازی، 2005: 95)

(روزی که کبوتر دوست کرکس میشود/ و گرگها با حکم گوسفندان راضی میگردند.)

محمود شاهرخی (متخلص به جذبه) نیز امنیت عصر حکومت امام مهدی (عج) را این چنین ترسیم کرده است:

«شیر با آهو آید به یک آبشخور       شعوه با باز به یک لانه مقر گیرد

آب با آتش با مهر درآمیزد    برّه با گرگ ره سیر و سفر گیرد»

 (شاهرخی، 1386: 170)

نصراله مردانی و سید حسن الشیرازی و محمود شاهرخی (متخلص به جذبه) با زبان غیر مستقیم به وصف امنیت و رفاه در جامعه با بهره گیری از دو نماد «گرگ و میش» پرداختهاند. به عقیده همه شاعران، امنیت و آرامش در عصر ولایت امام مهدی (عج) به حدی بالا میرود که گرگ و میش در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی خواهند داشت، در نظر شاعران، «گرگ» نماد انسانهای گرگ صفت و درنده و «میش» نماد انسانهای مظلوم و مستضعف در جامعه است.

بیان عبارت زندگی مسالمت آمیز گرگ و میش در آخرزمان از سوی هر سه شاعر، برگرفته از روایات مشهور در زمینه عصر حکومت جهانی امام مهدی (عج) میباشد. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: «اگر که قائم ظهور کند آسمان بارانش را ببارد و زمین گیاهش را برویاند و کینه و دشمنی از دل بندگان برود و گرگ و میش با هم آشتی کنند...» (ابن شعبه حرانی، بیتا: 110)

علی موسوی گرمارودی در وصف رویای دست نیافتنی خویش میگوید:

«تو بازآ، تا شبی دیگر نیاید                        زمان روز ابری هم سرآید

بکش تیغ و سَر غم را جدا کن                     بیا، وین کار را، بهر خدا کن

بیا از دین حق رنگ و ریا بر             فرو افتاده دین را، تا خدا بر

بیا تزویر را بی آبرو کن                    چراغی گیر و دین را جست و جو کن»

 (موسوی گرمارودی، 1386: 275)

موسوی گرمارودی چشم به فرا رسیدن روزی دوخته است که امام مهدی (عج) علی رغم تمام مشکلات جامعه ظهور خواهند نمود و به تمام ظلم و ستمهای موجود در جهان خاتمه خواهند داد و رنگ ریا و تزویر را از دین خواهند زدود، روزی که دین اسلام دوباره زنده خواهد شد و تمام ارزشهای اسلامی رونق میگیرند.

محمد علی مجاهدی (متخلص به پروانه) آرمانشهر خویش را در حال عبور امام مهدی (عج) به تصویر کشیده است که با هالهی این عبور جهان در نظر شاعر معنا و مفهوم خواهد گرفت:

«تو چون نسیم از اینجا عبور میکردی                       و باغ خاطرهها از جوانه پر میشد

ملال کنج قفس را ز یاد می بردیم                ز عطر سنبل و گل، آشیانه پر میشد

شکوه کوچ پرستو به شهر بر میگشت                      وجود چلچهها از ترانه پر میشد

سرود سبز قناری ز دشت میآمد                  فضای زمزمه با این بهانه پر میشد»

(مجاهدی، 1387: 185)سلمان هادی آل طعمه مدینه فاضله خویش را همان حکومت اسلامی معرفی میکند که در زیر لوای آن جهان به امنیت خواهد رسید:

«وَ تُبنی دولةُ الإسلامِ فِینا              وَ فی علیائِها یَحلوُ العقودُ»

 (آل طعمه به نقل از الموسوی، 2012)(دولت اسلام برای ما ساخته می شود و در بلندای آن (دولت اسلام) پیمانها شیرین می شود.)

حسن محمد نورالدین آرمانشهر خویش را این چنین ترسیم کرده است:

«فأرق یُعدُ لِلنیّرات السَّعدُ               تَمی فِی عُروقِ الأرضِ أعراس النَخیلِ»

 (نورالدین به نقل از نورالدین، 1429 ق)(پس در حالی که برای نور خوشبختی را بر میگردانی طلوع کن، در ریشه زمین در عروسی نخلها راه میروی.)

طاهره صفّار زاده در پی خلق آرمانشهر خویش با استفاده از شخصیت امام سجاد (ع) و سجدههای طولانی ایشان که نماد

زهد و تقوا میباشند، یکی از خصوصیات امنیت و رفاه در جامعه را محبت و عاطفه معرفی می نماید:

«و عمر/ عشق دیر میگذرد/ عشق/ مثل سجدهی سجّاد (ع) / شکوهمند و جاذب و طولانی است/ نان از قساوت دیرین بر می-گردد/ مهر و توانگری/ دل همگان را در بر میگیرد» (صفار زاده، 1384: 141)

به عقیده صفار زاده با ظهور امام مهدی (عج) و برقراری امنیت و رفاه در جامعه مهربانی، رنگ پر رنگتری به خود خواهد گرفت و جهان در طولانی مدت دیگر شاهد ظلم و ستم نخواهد بود و عمر عشق و عاطفه در میان بشریت طولانی خواهد شد.

با بررسی اشعار مطرح شده میتوانیم بیان کنیم که این شاعران با زبان مستقیم و غیر مستقیم و با بهرهگیری از نمادهای ادبی، روزی را ترسیم کردهاند که عدالت و امنیّت در جهان تحقّق مییابد و در آن روز دیگر از ظلم و ستمهای مخرب جنگ دیگر خبری نیست و همگان در صلح و صفا به سر خواهد برد؛ زیرا به عقیده آنان تا امنیت و رفاه بر جامعه حاکم نباشد جامعه بشری به سعادت واقعی نخواهد رسید و اندیشه انسان هرگز از رسیدن به آرمانشهری بدون خشونت و جنگ فارغ نخواهد شد.

2-3-3 آشکار شدن گنجینه های زمین

یکی دیگر از خصوصیات آرمانشهر مهدوی، آشکاری گنجینههای زمین در آخر زمان بعد از تشکیل حکومت جهانی امام مهدی (عج) میباشد که برخی از شاعران معاصر در وصف آرمانشهر خویش به آن اشاره کردهاند.

سید حسن الشیرازی در مورد کشف شدن زیباییهای زمین را هنگام ظهور توسط امام مهدی (عج) میگوید:

«هُنا.. یَتفَسّخُ مَغزی الحَیاة                        وَ تُبقی رِکاماً عَلی هِیکلِ

عَن الأرضِ تُرفِعُ ألفَ حِجابِ             لِتَکشفَ عَن عالَمِ.. أجمَلِ»

 (الشیرازی، 2005: 95)

(اینجا... ژرفای زندگی از هم گسسته و باز می گردد و تو همچون توده ای انبوه بر قامتی راست باقی میمانی. از زمین هزار حجاب را بر میگیری تا از جهان زیباترینهایش را کشف کنی.)

شاعر در قالب تشبیه زندگی را همچون لباسی تصور میکند که در عصر ظهور مفهوم واقعی آن آشکار خواهد شد. شاعر در ادامه زمین را به زنی تشبیه کرده که دارای حجاب است و هنگامی که این حجاب کنار رود، زیباییهای آن آشکار خواهد شد، زمین هم در هنگام ظهور امام مهدی (عج)، حجاب آن کنار خواهد رفت و زیباییها که نماد گنجینههای زمین برای ایشان آشکار خواهند شد.

طاهره صفّار زاده آَشکار شدن گنج های زمین را برای حضرت (عج) ینگونه ترسیم میکند:

«او/ خواب را از سلطه گری میراند/ انسان را به جانب بیداری میآید/ زمین کلید گنج خانهی خود را/ به پیشگاه روان میکند» (صفار زاده، 1384: 141)

صفار زاده، «کلید گنج خانه» را استعاره از نمایان شدن گنجینههای پنهان در زمین میداند که هنوز کسی آنها را کشف نکرده است و زمین خود داوطلبانه آشکاری گنجینههای خود را به پیشگاه امام مهدی (عج) عرضه میدارد.

سید حسن میر جهانی، در مورد این مفهوم را اینگونه آورده است:

«مِنها کُنُوزُ الاَرضِ کُلَّها لَهُ               یُظهِرُها اللهُ تَعالی وَحدَهُ»

 (میرجهانی، 1388ق: 213)

(و از آن نشانهها گنجهای زمین است که همگی آنها را خداوند به تنهایی برای او آشکار میکند.)

بیان این ابیات برگرفته از روایات متواتر است آمده که تمامی گنجهای جهان در اختیار حضرت مهدی (عج) است و گنجهای نهفته در دل زمین و کوهها و دریاها، اختصاص به ایشان دارد و این یکی از امتیازات زمان حکومت حقّه آن بازمانده حجت الهی است که کسی با او در این امتیاز شریک نیست. از جمله این رویات سخنی از پیامبر گرامی اسلام (ص) را ذکر میکنیم که فرمودند: «زمین به برکت وجود او، پارههای جگرش را آشکار میسازد.» راوی پرسید پارههای جگر زمین چیست؟ حضرت فرمود: «گنجها را بیرون میآورد و شهرهای شرک را فتح میکند.» (تونهای، 1390: 602)

از روایات دیگر در این زمینه، سخنی از امام صادق (ع) را بیان میکنیم که فرمودند: «زمین تمام گنجینههای خود را آشکار میسازد و برکاتش را بیرون میفرستد.» (همان)

2-3-4 کامل شدن خردها

یکی از خصوصیات بارز آرمانشهر مهدوی کامل شدن عقل و خرد بشریت است که به خاطر امنیت و رفاه حاکم بر جامعه محقق خواهد شد که برخی از شاعران هر دو زبان به این امر توجه داشتهامند و در وصف آن دارای ابیاتی با مضامین مشابه هستند.

طاهره صفار زاده، کامل شدن عقل را با استفاده از عبارت (خرد/ که هدیهی موعود است/ از سوی خالق یکتا) در اشعار دیگر خویش اینگونه باز کرده است:

«و هیچ زمان/ از این زمان/ به علامات عاقبت/ نزدیکتر نزیسته است/ زمین/ ذخایر خود را برون فرستاده/ دانش/ همچون تباهی/ همچون ظلم/ به اوج خویش رسیده/ و بیشتر از هر عصری/ جای حضور هر/ خرد ربّانی خالی است» (صفار زاده، 1384: 193)

شاعر با بیان این عبارات، کامل شدن خرد را یک از نشانههای حکومت امام (عج) معرفی کرده که با آشکار شدن گنجینههای زمین همراه است. شاعر عصری را بازگو کرده است که تباهی همچون ظلم و ستم به اوج خودش رسیده است و بشریت در این عصر پیش از پیش به وجود عقل ربانی نیازمند میشود. او در ادمه همین مضمون را دوباره بازگو میکند:

«در آخر الزّمان/ خدای قادر و دارا/ گنجینهی عظیم خرد را/ به روی بندگان نیاز آلودش/ یکسان و رایگان/ گشوده میدارد/ در روزگار دین مبین/ صندوق عقل/ از دستبرد وسوسه ها/ پنهان خواهد زیست/ دستور دین مبین/ متحّد شدن/ یکی شدن/ و همنوا شدن امّتها ست/ در سراسر دنیا/ جمع خلوص هیأت موفق صلح/ در دفع تفرقهها» (همان: 195– 194)

صفار زاده آخر الزمان را در حالی ترسیم کرده که خداوند قادر و مطلق گنجینه خرد و اندیشه را بر بشریت عرضه میدارد و در آن هنگام دین از دست برد تحریف در امان خواهد بود.

سید حسن الشیرازی در این باره میگوید:

«وَ یُنمِی العُقول/ وَ یَهدی المیون/ وَ یَأتی بِکُلِّ حُروف العُلومِ/ وَ یَرفِعُ رایاته فوقَ کُلِّ التَخومِ/ وَ کُلُّ النُجومِ» (الشیرازی، 2005: 96)

(و عقلها رشد میکنند/ و دروغ هدایت میشود/ با تمام حروف علمها میآید/ و پرچمش را بر بلندای همه و همه ستارگان بر افراشته میکند.)

سید حسن میر جهانی، این مضمون را این چنین به تصویر کشیده است:

«وَ کُلُّ عِلمٍ فِی زَمانِه ظَهرَ  وَ الجَهلُ منهُ فِیهِ لا یَبقی أثرٌ

عُلُومُ کُلِّ الأنبیاءِ وَ الرُّسلِ   وَ الأوصیاءِ وَ الهداةِ السُّبُلِ

فِی الأرضِ بَینَ اَهلها قَد انتَشَرَ        وَ الجَهلَ فِیها لا یُدانیِهِ بَشَرٌ»

 (میرجهانی، 1388 ق: 216- 215)

(و هر علم در زمان ظهورش آشکار میشود و از جهل در آن اثری باقی نمیماند، تمام انبیاء و فرستادگان و أوصیاء و هادیان هدایت در زمین میان اهل آن علم انتشار مییابد و نادانی به بشر نزدیک نمیشود.)

با بررسی تمام اشعار شاعران معاصر مدّ نظر، تنها صفار زاده، سید حسن میرجهانی و سید حسن الشیرازی در وصف کامل شدن عقل و خرد در زمان ظهور امام مهدی (عج) دارای ابیات و عباراتی هستند. از بررسی این ابیات میتوانیم این را بیان کنیم که؛ در عصر حکومت امام مهدی (عج) در اثر امنیت و آرامش موجود در دنیا، انسانها با کمک عقل و خرد سعادت و خوشبختی خود را تضمین خواهند کرد. عقل قوهای است در نفس انسان که به وسیلۀ آن، حُسن و قُبح و کمال و نقصان و خیر و شر را تمیز میدهد. در روایات است که به برکت ظهور امام مهدی (عج) عقلها کامل میشود. امام باقر (ع) فرمود: «وقتی قائم ظهور کند بر سر بندگان دست میکشد و به سبب آن، عقلها کامل میگردد.» (تونهای، 1390: 498)

نتیجه

در بررسی اشعار شاعران معاصر در وصف آرمانشهر مهدوی میتوان بیان کنیم که:

1.مشخصه اصلی آرمانشهر شاعران؛ عدالت و امنیت میباشد. شاعران استفاده از تفسیر آیه 5 سوره قصص و روایات متواتر به امید تحقق آرمانشهر مستضعفان به انتظار ظهور امام مهدی (عج) چشم دوختهاند و در بسیاری از ابیات خویش مستقیماً از آرمانشهر خویش با نام مدینه مستضعفان یاد کردهاند.

2.یکی از علتهای خلق آرمانشهر در شعر شاعران معاصر، تجربیات زندگی این شاعران و مشاهدات آنان از اوضاع مردم مختلف در سراسر جهان است که جنگ و درگیریها اتفاق افتاده در بسیاری از کشورها چیزی جز مصیبت و رنج برای مردم در پی نداشته است.

3.آرمانشهر مهدوی در شعر شاعران شامل موضوعاتی همچون؛ آرمانشهر عدل، آرمانشهر مستضعفان، آرمانشهر رفاه میباشد. شاعران مختلف برکت، امنیت، کامل شدن عقل و خرد و آشکاری گنجهای زمین را لازمه برقراری رفاه در جامعه تصور کردهاند.

4.اشعار مطرح شده آرمانشهر شاعران دارای چند خصوصیت برجسته میباشد: اولاً میتوان به انتشار خیر و برکت پی برد، که از ویژگیهای دوران حکومت حضرت مهدی (عج) رواج برکت است. ثانیاً میتوان نتیجه گرفت که با ظهور حضرت مهدی (عج) چهره زمین از وجود هر گناهی و پلیدی پاک میگردد و انتقام هر خون مظلومی که بر روی زمین به ناحق ریخته شده است گرفته خواهد شد

5.برخی از شاعران معاصر در اشعار خویش به شکل مستقیم به وصف آرمانشهر مهدوی پرداختهاند و برخی دیگر همچون؛ سید حسن الشیرازی، یحیی الشامی، طاهره صفار زاده، سلمان هراتی، قیصر امین پور و... در قالب استعاره و کنایه و تشبیه و... به وصف آرمانشهر مهدوی پرداختهاند که برتری اشعار این شاعران نسبت به اشعاری که خالی از آرایه و تصاویر بدیع هستند را ثابت میکند.

6.وجود اشعاری در وصف مدینه فاضله در شعر شاعران حاکی از تأثیرپذیری شاعران از ستمهای

حکومتهای ظالم حاکم بر کشورهای ایران (پهلوی) و عراق (رژیم بعث) و دیگر کشورها، بر مردم کشورشان بوده است؛ زیرا شعر شاعران هر دو زبان، آینۀ زندگی آنان است. شاعران در پی خلق آرمانشهری بوده اند که سایبان امن آنان باشد و این محلّ بنابر احادیث متواتر، جایی جز حکومت جهانی و عادلانه امام مهدی (عج) نیست.

7.وجوه عقاید مشترک در اشعار سرایندگان معاصر، اتّفاقی نبوده است. این امر اوّلاً حاکی از تأثیرپذیری شاعران معاصر عرب و فارس از قرآن کریم و روایات متواتر و فرهنگ غنی شیعه است؛ زیرا تفاسیر آیات قرآنی و روایات متواتر در مورد امام مهدی (عج) به عنوان ارزشمندترین متون دینی، در طول تاریخ بلأخص در عصر معاصر منبع الهام بخش ادیبان در آفرینشهای ادبی بوده است. ثانیاً بیشترین شاعران هر دو زبان، ساکنین کشورهای ایران، عراق، لبنان، بحرین میباشند که دارای مذهب تشیع هستند.

کتابنامه

الف: کتابها

قرآن کریم، ترجمه سید علی گرمارودی، تهران: قدیانی.

1.آل درویش، عبدالله حسن، مهدی الأمم (عج)، بیجا: العقائد، 2011.

2.آل طعمه، سلمان هادی، دیوان المدیح و الرثاء فی محمد و آل بیته النُجباء، بیروت: مؤسسة الفکر الإسلامی، بیتا

3.----------، دیوان شیخ محسن أبوالحب، تحقیق جلیل کریم ابوالحب، نجف: مکتبه الحیدریه،1385.

4.ابن شعبه حرانی، حسین بن علی، تحف العقول، ترجمه محمد باقر کمرهای، مصحح: علی اکبر غفاری، تهران: کتابچی، بیتا.

5.اسماعیلی، رضا، ملکوت کلمات، مجوعه شعر آیینی، تهران: انجمن قلم ایران،1390.

6.----------، این مریم، همیشه (گزیده اشعار رضا اسماعیلی)، تهران: تکا، 1386.

7.الإصفهانی، محمد حسین، الانوار القدسیة، قم: المعارف الاسلامیة، 1423.

8.امین پور، قیصر، گزینه اشعار، تهران: مروارید، 1390.

9.بختیاری، نادر، هفتاد و سومین سر، تهران: تکا، 1387.

10.تونهای، مجتبی، موعود نامه (الفبای مهدویت)، قم: مشهور، 1391.

11.جمعی از نویسندگان حوزه، چشم به راه مهدی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1378.

12.حرّ عاملی، محمّد بن حسن، إثبات الهداة بالنّصوص والمعجزات، بیروت: أعلمی، 1425ق.

13.حکیمی، محمد رضا، ساحل خورشید، تهران: الحیاة، 1390.

14.سبزواری، حمید، سرود سپیده، تهران: کیهان، 1368.

15.سلیمان، کامل، روزگار رهایی، مترجم: علی اکبر مهدی پور، تهران: آفاق، 1381.

16.شاهرخی متخلص به جذبه، محمود، اعجاز درد (مجموعه شعر شاهرخی)، تهران: تکا، 1386.

17.شهریار، محمد حسین، دیوان شهریار، تهران: نگاه، 1387.

18.الشیرازی، حسن، دیوان آیة الله الشهید السعید الإمام السید حسن الشیرازی، بیروت: مؤسسة البلاغ، 2005.

19.صفار زاه، طاهره، دیدار صبح، تهران: پارس کتاب، 1384.

20.عبداللهی، محمود، سیمای امام مهدی در شعر عربی، قم: مسجد مقدّس جمکران، 1384.

21.عزیزی، احمد، خواب میخک، تهران: تکا، 1386.

22.قائمی، محمد، گزیدهای از سرودههای محمد جواد قائمی، تهران: فرهنگ صبا، 1389.

23.قمی، عباس، کلیات مفاتیح الجنان، مترجم: حسن هرسینی تبریزی، تهران: علمی، 1345.

24.کاشانی، مشفق، پنجرهای به آفتاب، تهران: سوره مهر، 1388- الف.

25.-------------، خلوت انس (شرح احوال و آثار و مکاتبات ادبی تنی چند از شاعران معاصر)، تهران: اطلاعات، 1388- ب.

26.کاظمی، محمّد کاظم، ده شاعر انقلاب، تهران: سوره مهر، 1390.

27.کلینی، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، 

مترجم: سیّد جواد مصطفوی، تهران: فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، بی تا.

28.مجاهدی، محمد علی، یک صحرا جنون، تهران: دار الصادقین، 1387.

29.مردانی، نصراله، مست برخاستگان، تهران: تکا، 1386.

30.مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1374.

31.مؤید خراسانی، رضا، چکامهی عشق، تهران: کتاب نشر، 1391.

32.موسوی هندی، سید رضا، دیوان سیّد رضا هندی وأبنائه، گردآورنده: هادی حسین موسوی، قم: مکتبة الحیدریة، 1388

33.موسوی گرمارودی، علی، باغ سنگ، تهران: تکا، 1386.

34.میرسلیمی، جمشید، بوی خوش انتظار، تهران: پژوهنده، 1381.

35.منتظر، محمد، سرودههای محمد منتظر، تهران: جوان امروز، 1379.

36.میرجهانی طباطبایی، سید حسن، الدرر المکنونة فی الإمام و الإمامة و صفاته الجامعة، تهران: مکتبة الصدر، 1388ق.

37.هراتی، سلمان، از آسمان سبز، تهران: سوره مهر، 1388.

ب: مجلّهها

38.العزاوی، عباس اسماعیل، «الامام المهدی فی الشعر العربی» www.m-mahdi.net، 1428 ق.

39.نورالدین، حسن جعفر؛ «الشخصیة الإمام المهدی (عجل الله فرجه) فی الشعر العربی المعاصر»www.m-mahdi.net ، 1429 ق.

40.محمدی منفرد، بهروز، مشرق موعود، سال دوم، شماره پنجم، صص 46- 36، 1387.

41.مجلة الانتظار (الانتظار مجلة فصلیة تعنی بالشأن المهدوی)، سال اول، شماره 2، صص 56- 16، 1426 ق.

42.---------------، شماره 3، ص 35، 1426 ق.

43.الموسوی، غفران،، «الانتظار الامام المهدی فی الشعر العربی»www.m-mahdi.info، 2012.

ج:منابع مجازی

44.الحکیم، رزاق، «علی قراة فی کتاب علی بوابة النزع الأخیر للدکتور عبدالهادی الحکیم»، مؤسسة اعلامیة وطنیون www.fa.horaforex.com، 2013.

45.زرشکن، لیلا، www.farsnews.com، 1390

46.شبکة العرفان الثقافی www.alerfan.com

47.قاب قوسینwww.qabaqaosay.com

48.مکتبة دوروق الاهوازwww.ahwazbook.mihanblog.com

49.مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی www.laqart.ir

50.ویکی پدیا www.fa.m.wikipedia.org -

  1. www.rooykard.ir
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان