گردشگری هنری زیرمجموعه «گردشگری فرهنگی» و «گردشگری میراث» است و رابطه تنگاتنگی نیز با «گردشگری علائق ویژه» دارد. این مفهوم نسبتا جدید، حرکت متفاوتی را در حوزه اقتصاد هنر و اقتصاد گردشگری و اقتصاد فرهنگی بهوجود آورده است؛ آمیزهای که بیش از یک صنعت را شامل میشود و تحولی در حوزه اقتصاد بهوجود آورده است. همچنین هنرهای مختلف، مدتهاست که محرکی برای سفر هستند. گردشگران اشتیاق فراوانی برای بازدید از تئاترها، سالنهای اُپرا، سالنهای کنسرت و جشنوارهها و آثار هنری نشان میدهند. بناهایی که محل برگزاری اجراهای هنری بودند، به اندازه خود اجراها جذابیت دارند و بسیاری از این مکانها هنوز اساس «گردشگری هنری» هستند. بازدید از یک مکان هنری، فعالیت تعطیلاتی محبوبی است. گردشگری هنری عموما شامل بازدید از مکانهایی همچون نگارخانههای هنری، سالنهای اپرا، سالنهای تئاتر، سالنهای اجرای موسیقی کلاسیک و سنتی، تئاترهای قوی و نمایشهای آیینی و سنتی، جشنوارههای هنری و دیدن شاهکارهای هنری و موزههای غیرتاریخی میشود. در بعضی موارد چند عامل را کنار یکدیگر تلفیق میکنند و مثلا یک کنسرت موسیقی در یک فضای تاریخی یا محلی با معماری خاص اجرا میشود یا کافهگالریها پدید میآیند.
شواهد خارجی اهمیت گردشگری هنری
طی روند تکامل بازار گردشگری، تقاضا برای گردشگری هنری نیز رشد کرده است و نتیجه این تکامل، افزایش تمایل مردم به گردشگری با علائق ویژه و جست و جوی معنا، هویت و تجاربی ژرفتر در فعالیتهای گردشگری بوده که خود به معنای افزایش علاقه مردم به تماسهای هنری است. همچنین میتوان گفت که در سالهای اخیر عرضه سایتها و تجارب گردشگری هنری نیز افزایش یافته است. برای مثال «تِیتمدرن» در لندن و «موزه گوگنهایم» در بیلبائو نشان دادهاند جشنوارههای هنری نوین و مکانهای هنری هم میتوانند جاذبههای بسیار محبوبی برای گردشگران باشند. تیتمدرن چهارمین جاذبه محبوب رایگان در انگلستان است که در سال 2007 میلادی بیش از 5 میلیون نفر از آن بازدید کردند. جشنوارههای فصلی، آئینی، هفتههای فرهنگی و موضوعی، کارگاههای زنده هنری، نمایش نحوه تولید آثار هنری و صنایعدستی و البته فستیوالهای گروهی، همه و همه شواهدی بر تکامل صنعت گردشگری با نگاهی بر گردشگری هنری هستند.
شاید از این نکته نتوان غافل شد که سلایق افراد در عصر جدید در حال شخصیتر و خاصتر شدن است. با گسترش شبکههای اجتماعی و میل به نمایش این تفاوتها و خاص بودنهای افراد، میل و تقاضا برای گردشگری هنری در سلایق خاص افزایش یافته است که در بسیاری از موارد منجر به نمایش عمومی این جاذبه از سوی افراد در شبکههای اجتماعی شده و این خود، یک عامل جدی و بزرگ برای توسعه این گروه از گردشگری و بالارفتن تقاضا برای آن بوده است و آمارها نشان میدهند رشد فزایندهای را دنبال میکند. تورهای تخصصی آموزشی، خلاقیتپردازی، تاریخ هنر، نمایشگاه فرهنگ و معماری، شناخت ارکان هنری، سبکشناسی هنری، موسیقیشناسی، تولید صنایع دستی، کارگاهها و نمایشگاههای عکاسی موضوعی، تئاترها و پرفورمنسها نیز از نمونههای موفق تورهای هنری هستند. نکته بسیار مهم اختصاصی بودن هنر و ریشه داشتن آن در فرهنگ کشورها و اقلیم بومی آن هنر است که آنها را متفاوت و متمایز از سایر نقاط دنیا میکند.
استقبال از تورهای تلفیقی
در حال حاضر گردشگری هنری به عنوان یکی از محرکها و انگیزههای اصلی گردشگران شناخته میشود و تورگردانان بستههای تلفیقی شامل جاذبههای هنری، جاذبههای فرهنگی باستانی یا جاذبههای تفریحی (بنا به نوع رخداد و مخاطبان) را بهعنوان یک تور جذاب به گردشگران ارائه میکنند. بسیاری از مقاصد گردشگری دنیا امروزه به واسطه همینجاذبههای هنری، درآمدهای اصلی بخش گردشگری را به خود اختصاص دادهاند. البته هنرها معمولا دارای سطوح عمومی و خصوصی هستند؛ هرچقدر هنرها اختصاصیتر و پیچیدهتر باشند نوع مخاطبانشان متفاوت خواهد بود. هنرهای متعالی، غالبا مخاطبانی را جذب میکنند که انگیزه آنها از حضور در چنین اجراهایی تا حدی ارزشهای منزلتی یا جایگاه اجتماعی این گونه اجراها یا برگزاریها است. در این قبیل رخدادها علاوهبر عایدات حوزه گردشگری معمولا هزینههای خوبی نیز برای خرید، نمایش یا تقویت آثار هنری میشود که بهطور کلی، هم به رونق این بازار و هزینههای زیرساختی آن کمک میکند و هم ابزار توسعه و رونق اقتصادهنری محسوب میشوند؛ حراجهای آثار هنری، نمایشگاههای صنایعدستی فاخر مانند فرش، میناکاری، منبتکاری و… و نمایش گنجینههای خاص و زیورآلات گرانبها از این مقوله هستند.
اما وقتی صحبت به مقوله گردشگری هنری در ایران میرسد، کشوری که یکی از قدیمیترین تمدنها و مهد شکلگیری بسیاری از هنرهای جهان است و جمله معروف «هنر نزد ایرانیان است و بس» را هم برایش در نظر گرفتهایم، پاسخ مناسبی دریافت نمیکنیم. نکته اصلی در این حوزه، عدم سرمایهگذاری لازم و نپرداختن جدی به این بازار جذاب و شیرین و خوشدرآمد در حوزه گردشگری است؛ بازاری که معمولا قشر فرهیخته، تاثیرگذار و ثروتمند دنیا به آن تمایل دارند و این میتواند ارمغان بسیار بزرگی برای ایران داشته باشد. در هفته آتی به این موضوع میپردازیم که چرا این نوع از گردشگری در کشور مورد غفلت واقع شده و آنطور که باید و شاید به آن توجه و در آن سرمایهگذاری نمیشود.
منبع : دنیای اقتصاد
دکتر محمدحسین جبلعاملی
مشاور و مدرس حوزه توسعه کسبوکار و برندینگ