جامعه در حال پوستاندازی است و میل فردگرایی در آن بسیار افزایش یافته است. این گوشهای از حکایت امروز جامعه ایران است که شرایط تازهاش به هیچ وجه با چند دهه قبل، قابل مقایسه نیست. فردگرایی در کشور ما با نشانههای متفاوتی در حال خودنمایی است.
به گزارش ، جام جم نوشت: افزایش آمار پسران و دختران مجرد که هیچ میلی به ازدواج ندارند، نمونه بارز این فردگرایی است؛ به طوری که براساس آمارهای رسمی سازمان بهزیستی، سن یک میلیون و 300 هزار جوان مجرد در کشور از حد متعارف ازدواج گذشته است.
به طور کلی، ایرانیها به کمتوانی در انجام کارهای گروهی، متهم میشوند و حال با ورود فضای مجازی، این فردگرایی و بیمیلی به انجام کارهای گروهی تشدید شده است.
جوانی که بسختی در جمعهای خانوادگی حرف میزند یا ترجیح میدهد به جای گفتوگو با والدینش، وقتش را در فضای مجازی بگذراند، فقط یک مشت از خروارها رفتار فردگرایانهای است که در جامعه ایرانی ریشه دوانیده است. همچنین دیدن صحنههای پرتکراری که جوانی با هدفون در گوشش، از خیابانها میگذرد و هیچ تمایلی به ارتباط کلامی و حتی ارتباط چشمی با دیگران ندارد، نشانه واضحی از افزایش میل فردگرایی در جامعه است.
کارکرد نهادهای اجتماعی باید اصلاح شود
تغییر رفتار در یک جامعه، معمولا در یک بازه زمانی طولانیمدت اتفاق میافتد. این که فردگرایی در جامعه ما افزایش پیدا کرده، محصول اتفاقی یکشبه نیست، بلکه قطعا خیلی از متغیرها در طول زمان تغییر یافته که حال به این شرایط رسیدهایم.
مهدی حاجاسماعیلی، مشاور خانواده و استاد بازنشسته دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با جامجم، یکی از عمده دلایل افزایش فردگرایی در ایران را در کارکرد فعلی نهادهای اجتماعی میداند.
به اعتقاد او، نهادهای اجتماعی مثل خانواده، مهد کودک و مدرسه میتوانند نقش موثری در همگرایی و همدلی در جامعه داشته باشند، اما به نظر میرسد این نهادها در دهههای اخیر نتوانستهاند توفیق جدی در این زمینه به دست بیاورند.
حاجاسماعیلی مثال میزند: در گذشته خانوادهها بندرت تکفرزند بودند و ارتباطات فامیلی نیز بسیار گسترده بود، اما حالا به دلیل ضعف کارکرد خانواده و ضعف آموزش و فرهنگسازی در مدارس، فردگرایی در جامعه گسترش یافته است.
نیازهایشان را در فضای مجازی حل میکنند
دلیل مهم دیگری که حاج اسماعیلی، مشاور خانواده درخصوص دلایل افزایش فردگرایی مطرح میکند، نفوذ گسترده فضای مجازی در خانواده هاست. به گفته او، در گذشته، خانواده به عنوان مرجع رفع نیازهای مهم نوجوانان و جوانان به حساب میآمد و جوان برای حل مشکلاتش ابتدا به کانون خانواده مراجعه میکرد، اما حالا فضای مجازی، همین کارکرد را برای جوانان پیدا کرده است و خیلی از جوانان در فضای مجازی به دنبال رفع نیازهایشان میگردند که این مساله به افزایش فردگرایی دامن زده است.
فعالیت گسترده رسانهها هم راهکار دیگری است که به باور حاج اسماعیلی میتواند در تقابل با فردگرایی حرکت کند. ترویج روحیه نوعدوستی و مشارکتپذیری در رسانهها به اعتقاد او میتواند از آسیبهای اجتماعی فردگرایی در جامعه بکاهد.
مصداق بارز این فردگرایی به گفته حاجاسماعیلی، افزایش خانههای مجردی است؛ یعنی جوان حاضر است تنها زندگی کند و هرگز خانوادهای تشکیل ندهد، اما به زعم خودش، آزادی او خدشهدار نشود.
در سطحی دیگر، میتوان نتیجه گرفت میل بسیاری از زوجها به بچهدار نشدن هم ریشه در نوع دیگری از فردگرایی دارد، به گونهای که برخی زوجها، داشتن فرزند را موجب کاهش لذت خود از زندگی میدانند.
مصداق دیگر فردگرایی که شاید خیلی به چشم نیاید، نحوه رفتار افراد در اتوبوس یا قطار متروست. معمولا بیشتر ما علاقه داریم جایی بنشینیم که در کنار ما فرد دیگری ننشسته باشد.
از نگاه این مشاور خانواده، همه این پیش فرضها به دلیل ناکارآمد شدن نهادهای اجتماعی اتفاق افتاده است، زیرا در گذشته، ازدواج کردن و داشتن فرزند به عنوان یکی از ارکان موفقیت و خوشبختی به حساب میآمد، ولی حالا به دلیل رواج فردگرایی، خانوادهها هیچ عنصری را که بخواهد این فردگرایی را به هم بزند، تحمل نمیکنند.
ترویج آموزش مشارکتی در مدارس، راهحل جدی مقابله با فردگرایی است که حاج اسماعیلی مطرح میکند. به نظر او، باید سیستم آموزش و پرورش از نظام نمرهدهی و آموزش رقابت محور فاصله بگیرد، زیرا آموزش رقابت محور، خود به خود به فردگرایی دامن میزند، در حالی که باید در مدرسه، راههای ارتقای هوش هیجانی و نحوه تعامل با جامعه، آموزش داده شود.
نقش معیشت خانوادهها در افزایش فردگرایی
سرنخ هر مشکل اجتماعی را که بگیرید، یک رشته محکمش به پول و اقتصاد برمیگردد. مجید صفارینیا، روان شناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با جامجم تاکید دارد یکی از عمده دلایل بروز فردگرایی در جامعه، وضع اقتصادی و معیشتی مردم است. به گفته او، وقتی فردی مجبور باشد برای امرار معاش خانوادهاش، چند شیفت کار کند، در نتیجه طبیعی است ارتباطش با اعضای خانواده و اقوام کمرنگ میشود و خود به خود به سمت فردگرایی کشیده میشود.
به گفته او، خانوادهها در گذشته، عزت نفسشان را در جمعگرایی تعریف میکردند، اما حالا خانوادهها از نظر همبستگی، لحظه به لحظه افول میکنند. در شرایطی که مثلا در کشورهایی مثل کره جنوبی و ژاپن توانستهاند توسعه یافتگی را با کمک به دیگران ترکیب کرده و روحیه جمعگرایی را حفظ کنند، اما ما نتوانستهایم این ویژگیها را با همدیگر ترکیب کنیم؛ طوری که هر چقدر جامعه توسعه یافتهتر میشود، بیشتر به سمت فردگرایی کشیده میشود.