در طی سالهای گذشته آثار تلویزیونی مختلفی درباره عاشورا ساخته شدند که هرچند تعدادشان انگشتشمار است اما برخی از آنها سالیان سال است که از تلویزیون پخش میشوند و همچنان مخاطبان پای گیرندههای خود به دیدن این سریالها مینشینند.
به گزارش سینماسینما، برخلاف سینما که تعداد آثار عاشورایی آن به تعداد انگشتان دست است، تلویزیون خیلی زود سنگ بنای ساخت آثار عاشورایی را نهاد و تقریباً همهساله آثار مختلفی با مضمون عاشورا در تلویزیون ساخته و به نمایش درآمده است. هرچند دریکی دو سال اخیر تلویزیون هم به دلیل مشکلاتی که در بخش تأمین منابع مالی داشت آثار فاخری در این زمینه تولید نکرد و آنچه تولید شدند نیز چندان درخور توجه نبودند اما نمیتوان چشم را به روی برخی از آثاری که باگذشت سالها همچنان پای ثابت پخش این روزها هستند را فراموش کرد.
“روایت عشق”
تقریبا اولین سریال بزرگ درباره کربلا است که درست به خود فاجعه میپردازد. این سریال با هزینه 3 میلیون تومان ساخته شد. این سریال در بیدخت گناباد جلوی دوربین رفت و برای همین هم اکثر بازیگرانش از اهالی مشهد بودند مثل خود انوشیروان ارجمند که نقش ابن سعد را بازی کرد و همین طور مرحوم رضا سعیدی که ابن زیاد بود و نقش کوتاه اما موثرش، او را به خیلیها شناساند.
روایت تصویری در این سریال به شدت تحت تاثیر فیلم “محمد رسولالله” مصطفی عقاد بود. نقش امام حسین(ع) را دوربین برعهده گرفته بود و خبری از خویشان و یاران امام نبود. سریال، صحنههای جنگی چندانی نداشت و اشقیا روی تپهای که مثلا به میدان جنگ مشرف بود برای هم تعریف میکردند که چه کسی به میدان آمده و چه میکند. اما در میان صحنههای ماندگار این سریال، صحنههایی مانند برهنه شدن غلام سیاه(علی اوسیوند)، شهادت حر و شهادت خود امام هم در نوع خودش تازگی داشت.
در صحنه پایانی سریال، دوربین که زاویه دید نگاه امام است در گودال نشسته است و اشقیا با ترس و نیزه و شمشیر به او نزدیک میشوند. شمر، عربده کشان و خنجر به دست نزدیک میآید و قاب دوربین شکسته و خونین میشود. روایت عشق از سریالهای مهجور و کمتر دیده شدهای است که به نسبت زمان ساخته شدنش که در سالهای میانی جنگ ایران و عراق بود، سریالی قابل تامل است.
“طفلان مسلم”
نام سریال که محصول شبکه الکوثر شبکه عرب زبانان صدا وسیماست، یادآور تعزیهای به همین نام بود. با اینکه کل ماجرای حضور دو پسر مسلم در کوفه و شهادتشان شاید چندان معتبر نباشد (چون گفته شده مسلم بن عقیل به تنهایی و با دو راه بلد از کوره راهی، راهی کوفه شد و در میان راه، آن دو راه بلد از تشنگی مردند و او به سختی خود را به شهر رساند) اما یاسینی سعی کرد از این فضا سریالی تاریخی بسازد که به تبعیت از سریالهای میرباقری چاشنی عشق سلافه و غلام ابن حارث هم داشت.
طفلان مسلم با وجود 9 بار بازنویسی و بازی موثر جهانگیر الماسی در نقش قاضی شریح، قاضی کوفه که نقش منفیاش خیلیها را یاد نقش منفیاش در پس از باران میانداخت، اما در مابقی نقشها دچار افت شد. شاید اوج این افت در شخصیتپردازی و قصهسازی برای ابراهیم و محمد، دو پسر مسلم بود که نه، چندان همراهی مخاطب را در پی داشت و نه فضای بهشدت مثبتشان، مخاطب را تحتتاثیر قرار میداد.
“آخرین دعوت”
تنها سریالی که در ماشین زمان، زمان حال را به محرم 61 پیوند داده بود! البته حسین سهیلیزاده که با ساخت سریالهایی مثل “فاصلهها”، “ترانه مادری” و “دلنوازان” و همین روزها هم با “دختران حوا” نشان داده که فضای ملودرام محبوب مخاطب تلویزیونی را میشناسد، سعی کرد تا از این تلفیق، فضایی متفاوت بسازد. یوسف (فرامرز قریبیان) نماینده سابق مجلس در جادهای بهطور اتفاقی سر از کوفه سال 61 هجری در میآورد. کوفهای که در آستانه مهمانکشی است.
این فضا تقریبا شبیه همان فضایی بود که قریبیان در فیلم “سفیر” (1361/ فریبرز صالح) تجربه کرده بود. او آنجا نقش قیس بن مسهر سفیر امام حسین(ع) را بازی میکرد که در کوفه غریبه بود و اینجا در آخرین دعوت هم نقش مردی غریبه در کوفه را بازی میکرد. سریال 13 قسمتی سهیلیزاده برشهایی مداوم بین زمان گذشته، قصه یوسف در کوفه و زمان حال و تلاش نزدیکان یوسف برای پیدا کردن او بود. البته این برشها و فضای نامتعارف برای بیننده سنتی تلویزیون جالب بهنظر نمیرسید.
“ثارالله”
پروژه بلندپروازانهای که بعد از 100 دقیقه فیلمبرداری و هزینه یک میلیارد و دویست میلیون تومانی متوقف شد. این سریال که قرار بود در 32 قسمت تولید شود بهدلیل اعتراض بعضی مراجع و علما به نحوه نمایش امام حسین(ع) و واقعه عاشورا، متوقف ماند. علی لاریجانی، رئیس وقت سازمان صداوسیما بعد از 8 ماه، پیش تولید این سریال را در اسفند 81 در بیابانهای یزد کلید زد.
سریالی که در آن 50 بازیگر مانند محمدعلی کشاورز (معاویه)، جمشید مشایخی (هانی بنعروه)، اکبر عبدی (ولید)، عنایت بخشی (عمر بن سعد)، رویا تیموریان (ام البنین)، شهرام حقیقت دوست (یزید) و جعفر دهقان (حر) بازی میکردند. با وجود اینها، این سریال راه بهجایی نبرد تا با تغییر رئیس سازمان و رفتن بودجه به سمت سریال مختارنامه و همینطور ساخت فیلم “ملک سلیمان” توسط شهریار بحرانی این سریال، پروندهای نیمه مختومه پیدا کند.
“شب دهم ”
شب دهم مجموعهای تلویزیونی به کارگردانی حسن فتحی است که به مناسبت ماه محرم در سال 1380 از شبکه یک سیما پخش شد.
داستان در زمان اوایل حکومت رضاخان است فردی به نام حیدر خوشمرام (حسین یاری) که از اشرار و لاتهای تهران قدیم است خواهان ازدواج با دختری از تبار قاجار میشود و آن دختر شرط ازدواج با حیدر را اجرای تعزیه در ده شب ماه محرم قید میکند. در سریال “شب دهم ” آنچه بیش از هر چیز دیگری جذابیت دارد پرداختن به داستان عاشقانه در فضای پهلوی و نمایش گوشههایی از تعزیه است که درنهایت در روز دهم و عاشورا به پایان میرسد و عاشق به معشوقش نمیرسد. کتایون ریاحی، رؤیا تیموریان، ثریا قاسمی و حسین یاری ازجمله بازیگران اصلی سریال “شب دهم” بودند. درواقع بیننده شاهد درامی است عاشقانه درباره عشق جوانی لوطی مسلک به نام حیدر به دختری اشرافزاده از خاندان قاجار. دختر؛ شرط ازدواج را اجرای ١٠شب تعزیه در زمان ممنوعیتی که از سوی رضاخان برای اجرای مراسم مذهبی معمول داشتند، قرار میدهد. حیدر هم بهاتفاق دوستانش این ١٠شب را برگزار میکند. او در جریان این ١٠ شب از عشقی زمینی به عشقی بالاتر میرسد و در آخر هم کشته میشود. اکثر منتقدان معتقدند این سریال بهترین سریال محرمی است که تابهحال بهتر از آن ساخته نشده اما دو شخصیت اصلی این سریال یعنی حیدر خوشمرام با بازی حسین یاری و فخرالزمان با بازی کتایون ریاحی دو بازی ماندگار این سریال بود.
“باران عشق ”
“باران عشق” را احمد امینی برای پخش از شبکه تهران آماده کرد. داستان این سریال ازاینقرار است که یک بانک، اقدام به برگزاری مراسم قرعهکشی میکند. یکی از جوایز این قرعهکشی، سفر به کربلاست. تعدادی از دارندگان حساب پسانداز، برنده این جایزه میشوند که هرکدام از آنان برای خودشان داستانی دارند. این مجموعه موقعیت دراماتیک افرادی را روایت میکند که میهمان امام حسین (علیهالسلام) هستند.
این سریال که بهصورت اپیزودیک ساخته شد، در هر شب روایتی یکی از برندگان این جایزه را در خود داشت. ثریا قاسمی، امین تارخ، سیما تیرانداز، آتیلا پسیانی، پرویز پور حسینی، لعیا زنگنه، محسن قاضی مرادی، فردوس کاویانی، بهناز جعفری بازیگران برخی از قسمتهای این سریال هستند که از تلویزیون پخش شد.
“سفر سبز”
مجموعه تلویزیونی “سفر سبز” در سال 81 با پخش از شبکه سه، داستان یک زوج مسیحی را روایت میکند که در سفر به ایران پسربچهای را بهعنوان فرزندخوانده با خود میبرند و حالا این پسربچه زمانی که 25 سال سن دارد با اعتراف پدرخواندهاش پیش از مرگ به حقیقت پی میبرد و تصمیم میگیرد به ایران بیاید. سفر سبز را محمدحسین لطیفی به ثمر رسانده و بازیگرانی مانند پارسا پیروزفر، علی نصیریان، محمدرضا شریفینیا، مجید مظفری، حمیده خیرآبادی، لادن مستوفی، امین تارخ، سارا خوئینیها در آن به ایفای نقش پرداختند.
محمدحسین لطیفی ازجمله کارگردانهایی است که در حوزه سریال سالی چندبار در حوزه کارهای مذهبی بختآزمایی کرده و البته کارگردان به نسبت موفقی هم در این حوزه بهحساب میآید. او بعد از “سفر سبز” که ارتباط غیرمستقیمی با عاشورا داشت به سراغ سریال دیگری رفت که “وفا” نام داشت و هانیه توسلی و پوریا پورسرخ بازیگران اصلیاش بودند. البته سریال وفا ویژه محرم ساخته نشد اما ازآنجاییکه نوروز و اربعین حسینی مقارن شده بودند، باید سریالهایی برای نوروز ساخته میشد که همشأن اربعین را حفظ کنند و هم بهحالوهوای نوروز بیایند. همه شبکهها سریالهایی ساختند که از میان آنها تنها سریال “وفا” به کارگردانی “محمدحسین لطیفی” از وجاهت قابلقبولی برخوردار بود. داستان سریال وفا درباره فرار جاسوسی از ایران توسط صهیونیستها بود. داستان اصلی در کشور لبنان شکل میگیرد و درباره عشق ژوبین (همان جاسوس فراری) به دختری لبنانی به نام وفاست. عشقی که باعث مسلمان شدن ژوبین یهودی میشود و با عشق دختر موردعلاقهاش کشته میشود. ژوبین با بازی “پوریا پورسرخ” نقش تأثیرگذاری بود. وفا را هم که هانیه توسلی بازی میکرد، کاراکتر باورپذیری از آب درآمده بود. تا مدتها بازی این دو نفر سر زبانها افتاد. یکی از بهترین بازیهای پورسرخ در همین سریال شکلگرفته بود. این سریال توانست تا مدتها در ذهن مخاطب باقی بماند و نقطه عطفی در کارنامه لطیفی در تلویزیون محسوب میشود.
“پریدخت ”
سامان مقدم هم یکی از کارگردانهایی است که در “پریدخت” اشارهای به واقعه عاشورا و البته عزاداری مردم در دوران رضاخانی داشت. لیلا حاتمی و علی مصفا بازیگران اصلی سریال مقدم بودند. به نظر بسیاری از منتقدان تلویزیونی، “پریدخت” سامان مقدم را میتوان یکی از نمونههای قابلقبول در سریال سازی محرمی دانست که توانست گریزی به تاریخ معاصر ایران در سده اخیر بزند و در حقیقت روایتی عاشقانه – عامیانه در دل محرم و اعتراضهای مردم در زمان پهلوی بود. “پریدخت” داستان زندگی دختر حاجمیرزا یکی از سرشناسان مؤمن شهر است. داستان در سال ١٣١4 رقم میخورد، جایی که پریدخت در دوراهی انتخاب خواستگار قرار دارد. داستان با فرازوفرود زندگی پریدخت جلو میرود تا فاجعه مسجد گوهرشاد و کشف حجاب رقم میخورد. مرحله دوم زندگی پریدخت با تبعید رضاشاه و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی آغاز میشود، قصهای که تا بعد از کودتای ٢٨مرداد ادامه دارد. مثلث عشقی مبهم میان پریدخت، نادر و نصرت، جوهره داستان بود؛ نصرت که با همنشینی در خانه میرزا دلباخته دختر او میشود و نادر خانزادهای که از دختر موردعلاقهاش دور میشود. بازی لیلا حاتمی در کنار همسرش “علی مصفا” قابلتقدیر بود. حاتمی توانست نقش پریدخت را بهخوبی ایفا کند، البته نمیتوان بازی خوب “کامبیز دیرباز” در نقش نصرت را هم در نظر نگرفت.
“معصومیت ازدسترفته”
“معصومیت ازدسترفته” به کارگردانی داوود میرباقری سال 82 از شبکه سه سیما، با حضور بازیگرانی چون امین تارخ، فریبا کوثری، سارا خوئینیها، داریوش فرهنگ، داود رشیدی، اکبر عبدی پخش شد.
امین تارخ و فریبا کوثری بازیگران اصلی این سریال میرباقری بودند که ارتباط محسوسی با واقعه عاشورا داشت. داستان این سریال، به سده نخست هجری برمیگردد و با محوریت شخصیتی به نام شوذب شکل میگیرد. شوذب از یاران علی است، منتهی اکنون خزانهدار کوفه و امویان شده است. میرباقری شوذب را در میانه عشق بین دو زن ترسیم میکند. نخستین زن ماریاست که زمانی مسیحی بوده و خاطرات شیرینی از دوران خلافت علی دارد که به منزل آنها سر میزده و دستگیر فقر و تنگدستیشان بوده است. دیدن شوذب، ماریا را به یاد علی (ع) میاندازد و همین بهتدریج علاقه او را به شوذب شکل میدهد. ماریا که پس از مرگ مادر به دیر سپردهشده و به قالب راهبه مسیحی درآمده است، همچنان دل درگرو عشق شوذب دارد و برایش پیامهایی عاطفی میفرستد و در مواجهه بین این دو، شوذب نیز گرفتار عشق ماریا میشود؛ اما زن دوم یک یهودی است به نام حمیرا که با شمایل کولیوار خویش، دل شوذب را میفریبد و او را بهتدریج با وسوسه به راهیابی بیشتر به دستگاه خلافت امویان از ایمان دور میسازد. بهاینترتیب سریال میرباقری در یک عرصه دوسویه شکل میگیرد: سویهای که نهایتش به سعادت ختم میشود و سویهای که فرجامش جز شقاوت نیست و اکنون شوذب باید بین این تنگنا راهی را برگزیند. شوذب نهایتاً با ماریا ازدواج میکند اما به دلیل رفتوآمدهای مکرر حمیرا نسبت به او بیمحبت شده و ماریا او را ترک میکند. ماریا در هنگام زاییدن پسرش از دنیا میرود و شوذب نیز با حمیرا ازدواج میکند؛ اما چند سال بعد پسر شوذب، زید، اتفاقی عاشق ربابه دختر حمیرا میشود و در این راه کشته میشود. شوذب هم دیوانه شده و ربابه را در مجلس عروسیاش میکشد؛ اما نهایتاً بهوسیله سواری از زندان نجات مییابد.
“مختارنامه”
مجموعه تلویزیونی “مختارنامه” به کارگردانی داوود میرباقری از سال 89 به روی آنتن شبکه یک سیما رفت. نبودن جمشید هاشمپور دریکی از ماندگارترین سریالهای ساختهشده همهسالهای فعالیت تلویزیون شاید بزرگترین حسرت این بازیگر شناختهشده باشد. قرار بود “مختار” سریال میرباقری، جمشید هاشمپور باشد اما عواملی دستبهدست هم دادند تا او قید حضور در “مختارنامه” را بزند و در عوض فریبرز عربنیا ایفاگر آن نقش شود. ظاهراً جمشید هاشمپور نخستین گزینهای بود که میرباقری برای نقش اول سریال پرزحمتش در نظر گرفته بود. هاشمپور پیش از ساختهشدن “مختارنامه” در “مسافر ری” هم نقشآفرینی کرد و با بازی در نقش ابوعون توجه داود میرباقری را برانگیخت. زمان طولانی سریال، دیالوگهای طولانی و موارد دیگر، انتخابی را رقم زدند که نتیجهاش جایگزینی عربنیا بهجای هاشمپور بود. این بازیگر نامآشنا برای حضور دریکی از زیباترین و البته طولانیترین سریالهای ساختهشده درباره امام حسین (ع) سختیهای زیادی را به جان خرید. یک دهه از حضور در سینما صرفنظر کرد و تماموقتش را به حضور در “مختارنامه” اختصاص داد. میرباقری خودش درباره ساختن این سریال گفته بود: پس از ساخت امام علی (ع) شیفته جستوجوی سلمان، صحابی بزرگ و ایرانیتبار حضرت محمد (ص) شدم. قریب ١٠سال با او سفر کردیم و به جستوجوی حقیقت پرداختیم. از ایران و حضرت زرتشت تا بیتالمقدس و حضرت مسیح (ع) و ازآنجا تا سرزمین حجاز و مکه… رفتیم و رفتیم و رفتیم و با عشق سلمان به علی (ع) آرام شدیم… در واپسین لحظاتی که فکر میکردم با سلمان فارسی به انتهای راه نزدیک شدهام، ناگهان دوندهای ظاهر شد و چون باد خود را به خط پایان رساند، خوب که نگاه کردم دیدم مختار است…
مجموعه “مختارنامه” روایتگر زندگی یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ شیعه، مختار بن ابوعبیده ثقفی است که پس از واقعه جانسوز عاشورا به خونخواهی حضرت سیدالشهدا (ع) برخاست و در سال 66هجری قیام خود را آشکار کرد و موفق شد بر دشمنان اهلبیت غلبه یافته و اکثر قریب بهاتفاق کسانی را که در واقعه عاشورا دست داشتند به سزای اعمال زشتشان برساند.
این سریال فروردین سال ١٣٨٣ در “احمدآباد مستوفی” کلید خورد و ساخت این مجموعه علاوه بر دکورهای این لوکیشن، در ورامین، آبادان، شاهرود و شهرک سینمایی دفاع مقدس با تصویر قریب به ٢٠٠ داخلی و خارجی انجام شد. غیر از عربنیا بازیگران شناختهشدهای همچون انوشیروان ارجمند، ژاله علو، ابراهیمآبادی، گوهر خیراندیش، فریبا کوثری، شهرام حقیقت دوست، الهام حمیدی، حدیث فولادوند، رضا رویگری، نسرین مقانلو، آهو خردمند، مهدی فخیمزاده، رضا کیانیان، ویشکا آسایش، داود رشیدی، امین زندگانی، فرهاد اصلانی، فرخ نعمتی، پرویز پورحسینی، بهنوش طباطبایی و محمد صادقی هم در این سریال به ایفای نقش پرداختند.
و دیگر…
ادای دین به قیام عاشورا و نشان دادن فرهنگ عاشورایی به سبک ایرانی اسلامی، محرکی است که دیگر کارگردانهای سیما و سینما همدست به کار شدند و مجموعههایی همانند “افسون” به کارگردانی سید جواد هاشمی، “غریبان” (قاسم جعفری)، “روزهای اعتراض” (حسین سهیلی زاده)، “جابر بن حیان” (جواد افشار)، “یه تیکه زمین” (مهدی کرم پور)، “یلدا” (حسن میرباقری) و … را به پخش رساندهاند.
امسال نیز سریالهایی چون “نفس شیرین “، “عقیق ” و “هاتف ” برای پخش از شبکههای مختلف سیما تولیدشدهاند که به دلیل همزمانی این ایام با هفته دفاع مقدس پخش این سریالها به دهه دوم محرم موکول شده است.
منبع: هنرآنلاین