رکسانا خوشابی کارشناس ارشد مشاوره بالینی
متاسفانه وقتی روابط ناامیدکننده یا آزاردهنده میشوند، زنان میخواهند همه تقصیرها را به گردن مردان بیاندازند و مردان هم زنان را مقصر میدانند. اما به نظر من تقصیر کار واقعی ناآگاهی هر دو جنس از ویژگیها و خواستههای طرفین است. به این دو اشتباه توجه کنید:
معمولا وقتی به دخترها می گویم دنبال مردها راه نیفتند و با پیشنهادات خود آنها را سر در گم نکنند، با این نوع اعتراضات از جانب دخترها روبرو میشوم:
دوره زمانه عوض شده و دخترها هم حق انتخاب دارند.
چرا فقط پسرها باید دختر مورد علاقه خود را انتخاب کنند؟ دخترها هم میتوانند این کار را انجام دهند!
اگر دنبال پسر مورد نظرمان نباشیم، او به ما توجه نخواهد کرد.
اگر به پسر مورد علاقهمان پیشنهاد ازدواج ندهی ، دخترهای دیگر این کار را انجام میدهند!
باید بگویم منکر حق انتخاب دخترها نیستم اما بستر این حق انتخاب باید مناسب و از قبل فراهم شده باشد وگرنه حق انتخاب دختر تبدیل میشود به حق انزجار پسر!
در این جا برخی جملات پسرها را در همین زمینه گردآوری کردهام. سوالی که از تعدادی پسرهای بین 25 تا 35 ساله شد این بود که آیا حاضرید با دختری که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد ازدواج کنید؟ به جوابهای آنها توجه کنید:
نه ، ترجیح میدهم خودم همسرم را انتخاب کنم و معمولا چنین پیشنهاداتی را از این گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون میکنم.
از دخترهایی که پیشنهاد ازدواج میدهند خوشم نمیآید. احساس میکنم این دخترها خواستگار دیگری ندارند و میخواهند خود را به من بچسبانند و تحمیل کنند.
نه، من به این دخترها میگویم دخترهای «آویزون». اینها آن قدر به این پسر و آن پسر گیر میدهند تا بالاخره شوهر کنند. هدف اینها فقط و فقط شوهر کردن است. آنها کسی را دوست ندارند. فقط ازدواج را دوست دارند.
بله، اشکالی ندارد اما من هم حق انتخاب دارم. اگر از او خوشم نیاید صرفا به خاطر پیشنهاد او تن به ازدواج نخواهم داد.
مادرم میگوید از دخترهایی که دنبالت راه میافتند پرهیز کن. حتما برایت نقشهای در سر دارند.
دختر اگر نجیب باشد به پسر پیشنهاد نمیدهد!
هر وقت دختری به من پیشنهاد ازدواج داده، بلافاصله رابطهام را با او قطع کردهام و گفتهام که به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارم.
بله، معمولا چنین دخترهایی قابل اتکا هستند و در زندگی هم میتوانند همه چیز را به تنهایی اداره کنند و من میتوانم کار خودم را بکنم!
تعداد این پاسخها بسیار زیاد است. من در صدد نیستم که به شما بگویم پیشنهاد دادن یک دختر به یک پسر، در ذات خود کار بدی است. تنها میخواهم بستر این پیشنهاد را در فرهنگ و در کشور ما بشناسید و با چشم باز تصمیم بگیرید. در برخی جوامع ، پدر یا فامیل دختر میتوانند پیشنهاد کنند که مردی با دخترشان ازدواج کند.
محبت زیاده از حد، قبل از ازدواج ممنوع!
وقتی دختری، پسری را دوست دارد اغلب میخواهد از انواع روشها به او محبت کند و عشق و علاقه خود را ابراز نماید. ابراز عشق و محبت هم در ذات خود کار بدی نیست اما ببینیم نظر پسرها در باره این نوع ابرازها چیست؟
وقتی دختری به من ابراز محبت میکند میدانم که مرا دوست دارد. دخترها احساسیتر هستند و زود دوست داشتن خود را نشان میدهند. اما اگر با کسی مواجه شوند که پولدارتر از من باشد و خانه و ماشین گرانتری داشته باشد، بلافاصله این ابراز محبت به او انتقال پیدا میکند!
روی محبت خانمها نباید حساب کرد! آنها احساسیاند و هر ساعت ممکن است به کسی ابراز علاقه کنند.
دختر خوب دختری است که با محبت باشد. اما با محبت بودن دختر، دلیل بر این نیست که با او ازدواج کنم. مشخصات دیگر او برایم مهم است.
دخترهایی که زیاد محبت میکنند قصد دارند هر طور شده با ما ازدواج کنند. وگرنه چرا باید به این شکل به ما محبت کنند.
همه دخترها به من محبت میکنند. آنها میگویند من دوست داشتنیام! محبت دخترها برایم طبیعی است.
ترجیح میدهم با دختر با محبت ازدواج کنم نه با دختر سرد و بی محبت.
به محبت الکی نمیتوان اتکا کرد. محبت واقعی در طول زمان و در سختیها خودش را نشان میدهد. اگر محبت دخترها واقعی بود تا به آنها میگفتیم قصد ازدواج نداریم، ما را رها نمیکردند!
محبت باید دوطرفه باشد. چه فایده دارد که دختری که دوستش نداریم هی به ما محبت کند؟
دختری هست که مرا دوست دارد و مدام به من محبت میکند. دختر خوبی است اما خانوادهام موافق ازدواج ما نیستند. من هم نمیتوانم بدون توافق خانوادهام با او ازدواج کنم و این محبتهای او در من احساس گناه ایجاد میکند. چون میدانم سرانجام باید او را رها کنم.
وقتی دختری زیاد محبت میکند علامت این است که ما را دوست دارد. پس ما هم میتوانیم از او سوء استفادهمان را بکنیم. این استفاده کار بدی نیست. خود او با محبتش دارد به ما علامت میدهد!