بسته به علاقه و گرایش خود میتوانید با انتخاب یکی از این روشها مثل: یوگا، مدیتیشن، رسیدن به آگاهی، نفس عمیق، عبادت و تکرار ذکر، رها کردن جسم، از استرس خود بکاهید. پرداختن به شیوههای کاهش استرس، باعث نمیشود که دیگر به ناباروری خود فکر نکنید، بلکه نوعی حواسپرتی خوشایند به شما میدهد که با کمک آن میتوانید انتظار یک تجربه جدید را راحتتر تاب بیاورید. مزیت دیگر آن نیز بازگشت مجدد شما به اجتماع است.
بدیهی است شما نمیتوانید تا روزی که یک خبر امیدوار کننده راجع به مشکلتان بشنوید، ارتباط خود را با اجتماع و محیط پیرامونتان قطع کنید و به دوستانتان (چه آنهایی که صاحب فرزند شدهاند و چه آنهایی که فرزندی ندارند) بگویید تا زمانی که نتیجه مثبتی در این زمینه دریافت نکردهاید، قصد ندارید کسی را ببینید!
حتی اگر بیقراری و انتظار در این راه هرگز شما را رها نکند، میتوانید راههای جدیدی را برای ایجاد تعادل روحی- روانی در زندگیتان امتحان کنید. نفس عمیقی بکشید و حرکت خود را آغاز کنید.
آیا چندین ماه و یا چندین سال است که اقدام به بارداری کرده، ولی هنوز در این زمینه موفقیتی به دست نیاوردهاید؟ وقتی که باخبر میشوید صمیمیترین دوستتان حامله است، افکار زیادی به ذهنتان هجوم میآورد؛ مثلا دلتان میخواهد بدانید که آیا او برای این کار برنامهریزی داشته یا اینکه مدتی درگیر ناباروری بوده است؟
شاید با خودتان میاندیشید که با این سؤالات او را حساس میکنید؛ چرا که حتما متوجه نگرانیهای شما خواهد شد و ممکن است فکر کند از شنیدن این خبر خوشحال نشدهاید و تمام این مسائل روی رابطه دوستی شما از این به بعد تأثیر بگذارد. اگر دوستتان بدون برنامه قبلی باردار شده باشد، حتما به شما میگوید که تصمیمات زیادی برای آینده داشته و حالا همه چیز تغییر کرده است.
در این گونه مواقع شما اصلا نمیتوانید او را دلداری دهید؛ چرا که خودتان آرزوی تجربه این موقعیت را دارید. فکر دیگری از ذهنتان میگذرد: «شاید تصمیم بگیرد سقط جنین کند!» حتی شاید بخواهید این فکر را به زبان بیاورید؛ ولی چنانچه او تصمیم گرفته باشد این مرحله را پشت سر بگذارد و تا چند ماه کودکش را در آغوش بگیرد، مسلما دوستی شما وارد مرحله تازهای میشود.
او نیاز به کسی دارد که در این مرحله و تجربه تازه، دلگرمش کند؛ اما شما به موقعیت او حسادت میکنید. اجازه دهید کمی به عقب برگردیم. شما خبر بارداری دوستتان را از یکی از دوستان مشترک شنیدید و همین مسأله ناراحتتان کرد؛ چرا که توقع داشتید در جایگاه دوست صمیمی این خبر را از دهان خود او بشنوید.
اما لزومی ندارد از دوستتان گلهمند شوید که چرا این خبر را خودش به شما نگفته؛ زیرا او حتما در پاسخ خواهد گفت: «نمیتوانستم با گفتن این حرف، آن درد عمیق را در چشمانت ببینم» اگر این خبر را مستقیما از دوستتان شنیده بودید، واکنش شما چگونه بود؟
ظرفیت دوستتان در اینگونه موارد برای درک شما بستگی به این دارد که چقدر در گذشته مسائل عاطفی و نیز پزشکی خود را در زمینه ناباروری با او در میان گذاشتهاید. اگر احساس همدردی او با شما به اندازهای که توقعش را داشتید، نباشد شما نیز متعاقبا او را از نظر عاطفی حمایت نخواهد کرد و هر دوی شما به نحوی این عدم تعادل را در رابطه خود حس میکنید: او لذت تازهای را در زندگی تجربه میکند و شما حسادت به او را.
برای خواندن بخش اول- قصه ناباروری؛ غصه ندارد- اینجا کلیک کنید.