در مراسم‌هایی همانند پذیرایی‌ها، عروسی، مراسم‌های دسته‌جمعی، مصاحبه‌های شغلی مکان‌هایی هستند که دو یا چند نفر باهم جمع می‌شوند و با یکدیگر صحبت می کنند. ویژگی مشترک همه این جمع‌ها این است که در همه‌ی آن‌ها مردم‌به‌دور هم جمع می‌شوند تا به یک هدف مشترک برسند اما در این میان با یکدیگر به بحث می‌پردازند. اغلب این گفتگوها بی‌هدف و کوتاه هستند و درنهایت هیچ نتیجه‌ای نمی‌توانیم از آن‌ها بگیریم. همراه بنیتا باشید تا با راهکارهایی برای هدفمند کردن این گفتگوها آشنا شوید.
Credti: Ted
ازجمله صحبت‌های کوتاه و بی‌هدف که درنهایت به‌جایی هم نمی‌رسند، بحث بر سر مسائلی است که گوینده دوست دارد با مطرح کردن موضوع بتواند کاری انجام دهد. همانند مشکلات کاری و خانوادگی، استفاده از لغاتی تخصصی در مورد حرفه، استفاده از واژه‌هایی که جز خودش کسی از آن‌ها آگاه نیست و برای کسی غیر از خودش اصلاً مهم نیست. در این حالت شنونده هیچ تلاشی برای درک آنچه گوینده در مورد آن حرف می‌زند نخواهد داشت. ترجیح می‌دهیم به خانه برگردیم و کیک تولد را در محیطی آرام‌تر و بی‌صداتر نوش جان‌کنیم. در ادامه شما با راهکارهایی که هر شخص درون‌گرا لازم است بداند تا بتواند بحث‌ها و گفتگوهای روزانه‌ی کوچک را تبدیل به یک سخنرانی هدفمند کند، آشنا خواهید شد.
از داستان و ماجرا سؤال کنید، جواب نپرسید.
یکی از راهکارهای ادامه دادن سخنرانی‌های کوتاه، استفاده از سؤالاتی است که شخص شنونده را وادار کند در جواب شما شروع به تعریف کند. سؤالاتی که انتهای آن‌ها باز هستند معمولاً افراد را ترغیب به سخن گفتن و بیان قضیه می‌کند. برای مثال به نمونه‌های زیر دقت کنید: به‌جای استفاده از:
- چطوری؟
- روزت چطور بوده است؟
- از کجا آمده‌ای؟
- چه‌کار می‌کنی؟
- چند وقت است اینجا کار می‌کنی؟
- اسمت چیست؟
- چه شده است؟
- نوشیدنی می‌خواهی؟
- چند وقت است اینجا زندگی می‌کنی؟
از این سؤالات استفاده کنید:
- داستان زندگی تو باید جالب باشد؟
- امروز چه‌کاری کرده‌ای؟
- آنجایی که زندگی می‌کنی، چه چیز عجیبی دارید؟
- چه چیز جالبی امروز در محل کار اتفاق افتاده است؟
- می‌خواهی در دوران بازنشستگی چه‌کار بکنی؟
- معنای اسمت چیست؟ می‌توانی در موردش بگویی؟ دوست داشتی اسم دیگری داشتی؟
- بهترین قسمت تعطیلات آخر هفته‌ات چه بوده است؟
- فکر می‌کنی چه کسی خوش‌شانس‌ترین آدم در میان ما باشد؟
- این خانه چه چیزی به یاد شما می‌آورد؟
- اگر با بستن چشم‌هایت می‌توانستی تل پورت (تغییر مکان آنی) انجام دهی دوست‌داشتنی کجا باشی؟
آینه را بشکن
در مورد صحبت‌های کوتاه که اغلب دو نفر هم هستند، پدیده‌ای به نام انعکاس وجود دارد. در تلاشی مؤدبانه ما دوست داریم جواب طرف مقابل را حتماً بدهیم ولی این کار را دقیقاً با منعکس کردن گفته‌ی خود آن شخص انجام می‌دهیم و دقیقاً هرانچه که او گفته است را دوباره به لحن دیگری تکرار می‌کنیم. مفهوم این کار این است که شما با طرف مقابل تا حدی موافق هستید. برای مثال:
- یک: امروز روز خوبی است؟
- دو: بله، روز خوبی است.
مشاهده کردید که دو نفر، که در میان آن‌ها شخص یک با سؤال کردن بحث را شروع می‌کند، شخص اول یک سؤال عادی و همیشگی را می‌پرسد که معمولاً در میان مردم رایج است، اما شخص دو جوابی از روی از سرباز کردن، رد کردن شخص یک به او می‌دهد که باعث می‌شود یک گفتگو که می‌توانست هدفمند باشد از بین برود. شخص دو نیاز دارد که چیزهایی در مورد شکستن قانون انعکاس بداند. یک مثال:
- یک: هوای خوبی است.
- دو: هواشناسان می‌گویند وقتی هوا این‌طور باشد در یک جای دیگر دنیا حتماً هوای بدی وجود دارد؟
مشاهده می‌کنید که مسلماً شخص شماره یک شروع به پاسخ دادن دوباره خواهد کرد.
خودتان را برای جواب‌های غیرعادی آماده کنید
یکی دیگر از راه‌هایی که می‌توانیم به‌وسیله‌ی آن، گفتگوهای انعکاسی را از بین ببریم، بردن بحث به سمتی است که شخص سؤال‌کننده انتظار جواب در آن مورد را نداشته. مثال:
- یک: مسافرت چگونه بود؟
- دو: خوب بود.
- یک: امروز گرم است.
- دو: بله، خیلی.
- یک: چه خبر؟
- دو: هیچ، تو چه خبر؟
بجای استفاده از سوال و جواب های تکراری می‌توانید از عبارت‌های ناگهانی و غیرقابل‌پیش‌بینی استفاده کنید:
- یک: سفر چطور بود؟
- دو: خوب بود مخصوصاً وقتی فهمیدم قیمت بار و بلیت هواپیما به ضریب هوشی من هم‌بستگی دارد.
- یک: امروز هوا گرم است.
- دو: با اوضاع کنونی و فصلی که هستیم، بله واقعاً گرم است.
- یک: چه خبر؟
- دو: من مرغ‌ها رو شستم، ولی همه جای آشپزخانه پر از باکتری شد!
با این روند جلو بروید و یک بحث کوتاه بر سر میز شام را تبدیل به یک گفت‌وگو مفید کنید. می‌توانید در مورد مراسم و اتفاقاتی که در آینده قرار است اتفاق بیفتند هم با دوستان خودتان صحبت کنید. آن‌ها می‌توانند به شما ایده‌های مناسبی برای کارهایی که قرار است انجام دهید بدهند.
