ماهان شبکه ایرانیان

رواج تک فرزندی در خانواده های امروزی

خانواده‌هایی که دارای یک فرزند هستند هم پدر مادر و هم فرزند احساس می‌کنند نیازهای شدیدی به یکدیگر دارند و والدین همیشه در ترس و اضطراب این هستند که روزی تنها فرزندشان را از دست بدهند.

رواج تک فرزندی در خانواده های امروزی

مه جبین محمدی

 

تک فرزندی در جامعه مدرن و امروزی به چالشی جدید درآمده است، چرا که با تک فرزندی توازن و تعادل نسل‌ها از هم می‌پاشد و از بین می‌رود.

خانواده‌هایی که دارای یک فرزند هستند هم پدر؛ مادر و هم فرزند احساس می‌کنند نیازهای شدیدی به یکدیگر دارند و والدین همیشه در ترس و اضطراب این هستند که روزی تنها فرزندشان را از دست بدهند.

در زمان‌های کمی دورتر زمانی که ازدواجی صورت می‌گرفت همسران برای داشتن فرزند برنامه ریزی می‌کردند و داشتن فرزند یک حُسن و فایده محسوب می‌شد.

اما به مرور زمان و با تغییر در سبک زندگی خصوصاً بالا رفتن هزینه‌ها و مخارج زندگی و تأمین آنها پدر و مادرها تصمیم گرفتند یک فرزند داشته باشند و یا فرزندی نداشته باشند، داشتن خانواده‌های بزرگ با چندین فرزند به مرور زمان کمرنگ شد و از بین رفت.

زوج‌های جوان ترجیح دادند یک فرزند داشته باشند که البته این امر معایب و مزایایی متعددی در بر دارد.

تشویق‌ها و ترغیب‌ها خانواده‌ها برای داشتن تک فرزند باعث شده تا آسیب‌هایی در خانواده‌ها بروز پیدا کند.

زمانی شعار سر می‌دادند دو فرزند در زندگی کافی است اما والدین با داشتن یک فرزند دیگری رغبتی به داشتن فرزند دوم از خود نشان ندادند.

رواج پدیده تک فرزندی باعث شده فرزند سالاری آن هم به شیوه نوین در خانواده‌ها حکمفرما شود. به طوری که هم اکنون بیش از هر زمان دیگر شاهد این پدیده هستیم.

خانواده‌هایی که تجربه تک فرزندی دارند بیشترین آسیب‌های اجتماعی را به فرزند خود هدیه می‌دهند.

زیرا برخی از والدین با ترس از ورود فرزند به جامعه به تمام خواسته‌های معقول و غیر معقول جواب بله داده‌اند غافل از اینکه در بزرگسالی فرزند باید سکوت اختیار کنند!

آسیب‌های فرزند سالاری

در خانواده‌هایی که تک فرزند هستند، بیش از حد به خواسته‌ها و مطالبات فرزند توجه می‌شود و اغلب افراط و زیاده روی والدین دربرآوردن خواسته‌های تنها فرزندشان (هر چند این خواسته‌ها غیر منطقی، و فراتر از توان و بنیه مالی باشد) مشاهده می‌شود.

توجه بیش از حد والدین و قرار دادن فرزند در کانون توجهات اثرات نامناسبی بر شخصیت کودک وارد می‌سازد. اینگونه کودکان غالباً حساس، زودرنج، پرتوقع و کم صبر هستند، نمی‌توانند عواقب اشتباهات خود را بسنجند و مسئولیت عمل خود را قبول کنند.

تک فرزندها از جامعه اطراف خود این انتظار را دارند که همانند والدین با آن‌ها رفتار کنند و همواره آنها را مورد حمایت خود قرار دهند.

 فرزندانی که تنها هستند و مورد حمایت خانواده قرار می‌گیرند با مشکلات کمتری مواجه می‌شوند و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامی، رانده شدن و ... قرار نمی‌گیرند، این کودکان شرایطی را که زمینه بالندگی روحی و روانی است تجربه نمی‌کنند.

در بسیاری از اوقات از آنجا که دنیای واقعی کاملاً مطابق میل و خواسته این کودکان و پاسخگوی توقعاتشان نیست، دچار سرخوردگی و ناسازگاری می‌شوند.

ضمن اینکه فرزند سالاری مانع شکل‌گیری شخصیت فعال فرزند می‌شود. شخصیت فعال شخصیتی است که بر اساس آن، فرد نسبت به نگرش و رفتار خود هوشیار است، به راحتی تصمیم گرفته، کار خود را با اعتماد به نفس به پیش می‌برد و آن را به اتمام می‌رساند و کمتر دچار تردید می‌شود.

کودکان فرزند سالار وقتی وارد اجتماع می‌شوند دچار نوعی سرخوردگی و افسردگی می‌شوند، زیرا جامعه همانند خانواده تمام خواسته‌های آنها را برآورده نمی‌کند و آنها همان توقعی که از خانوده خود دارند از افراد اجتماع نیز دارند، با گذشت زمان و ورود به اجتماع بزرگتر وقتی فرزند پاسخی از جامعه دریافت نمی‌کند با همان حالت سرخوردگی روابط خود را با اجتماع قطع می‌کند و منزوی می‌شود.

یکی از دلایلی که خانواده‌ها ترجیح می‌دهند یک فرزند داشته باشند این است که می‌خواهند با محبت بیش از حد فرزند را از جامعه دور نگه دارند، زیرا جامعه را محیطی خطرناک برای فرزند تصور می‌کنند، اما این کار برخی از پدر و مادرها کاملاً اشتباه است چرا که محبت زیاد باعث نمی‌شود فرزند راه خلاف میل آنها را تجربه نکند!

بلکه ممکن است فرزند هیچگونه توجهی به خواسته‌های پدر و مادرش نداشته باشد و صرفاً به دنبال علایق و خواسته‌های شخصی خود برود.

در زمان قدیم نوع تربیت با امروز تفاوت‌هایی پیدا کرده است. در آن زمان پدر و مادر فرزندان خود را محدود می‌کردند اما پدر و مادر امروزی فرزند خود را در هر زمینه‌ای آزاد گداشته اند که این یکی از عوامل بروز آسیب‌های اجتماعی به حساب می‌آید.

والدین وظیفه مهم و پرمخاطره‌ای را در تربیت فرزند خود دارند و باید با آگاهی و هوشیاری کامل از عهده این مسئولیت بزرگ برآیند.

پدر و مادرها باید روش‌ها و الگوهای تربیتی خود را تغییر دهند. از افراط و تفریط، محبت بیش از حد، خواسته‌های غیرعقلانی خودداری کنند تا بتوانند یک روش سالم و مناسب را در پرورش فرزند خود داشته باشند و دچار لغزش و مشکل نشوند.

در این خصوص گفتگویی با دکتر سید محسن اصغری نکاح روانشناس و استادیار دانشگاه فردوسی مشهد در ارتباط با فرزند سالاری و آسیب‌های اجتماعی را می‌خوانید؛

فرزند آوری یک موهبت است

دکتر اصغری نکاح در خصوص رواج تک فرزندی بین زوج‌های ایرانی گفت: شیوع تک فرزندی و بی فرزندی یک امر بدیهی است که در مشاهدات و گزارش آماری دیده می‌شود و متاسفانه این قضیه به دلایل مختلفی بین خانواده‌های ما به یک امر بدیهی تبدیل شده است.

استادیار دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه افزود: فرزند آوری یک موهبت و موقعیت جدی در رشد فردی و اجتماعی افراد محسوب می‌شود. کسانی که نعمت مادر و پدر شدن نصیبشان می‌شود به یک مرحله جدیدی از رشد و تعالی می‌رسند. کسانی که این مرحله را در زندگی ندارند و یا نداشته‌اند از این تجربه محروم هستند.

دکتر اصغری نکاح با توجه به نظریه‌های روانشناسی در این خصوص بیان داشت: در بحث روانشناسی نیز به این مباحث پرداخته شده است.

به عنوان مثال "اریکسون" دوره‌ای به نام دوره باروری در مقابل بی حاصلی را یادآور می‌شود که در یک دوره از عمر که دوره بزرگسالی است افراد به گذشته خود بازمی گردند و نگاه می‌کنند که آیا حاصل و باروری داشته‌اند؟

باری در زندگی داشته‌اند یا خیر؟ البته این حاصل عمر ممکن است شامل فعالیت‌های زندگی حرفه‌ای، تربیتی، فرهنگی و اجتماعی باشد.

قسمت دیگر حاصل عمر و زندگی شامل داشتن فرزند است. یعنی افرادی که عمری را سپری می‌کنند و زمانی زندگی گذشته خود را مرور می‌کنند فرزندان خود را حاصل آن زندگی می‌دانند.

فرزندانی که توسط آنها رشد و پرورش یافته‌اند و حاصل عمر و زندگی‌شان به حساب می‌آیند. در این موقعیت یک حالت روانشناسی در پدر و مادرها ایجاد می‌شود که ثمره زندگی‌شان را می‌بینند و از لحاظ بهداشت روانی به آنها کمک می‌شود و می‌توانند با فرزندان خود و سپس نوه‌هایشان تعاملاتی داشته باشند.

داشتن فرزند در بهداشت روانی افراد تأثیر بسزایی دارد. داشتن فرزند طبیعتاً یک مسیر رشد را برای پدر و مادر باز می‌کند و منافع بسیار خوبی برای افراد دارد.

البته ناگفته نماند که نداشتن فرزند هم اثرات خود را دارد. به عنوان مثال ممکن است نداشتن فرزند باعث پیشرفت‌های اقتصادی، اجتماعی پدر و مادر شود اما شامل آسیب‌هایی نیز می‌شود.

آوردن فرزند شور و شوق جدیدی به خانواده وارد می‌کند

وی خاطر نشان ساخت: اینگونه نیست کسانی که فرزند دارند از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر موارد دچار رکود شوند.

به عنوان مثال از برخی از خانم‌ها و آقایان شنیده شده که اگر دارای فرزند شوند ممکن است هزینه‌های اقتصادی خانواده در سطح بالاتری قرار گیرد و یا از لحاظ مسئولیت پذیری در خصوص رسیدگی به فرزند برای خودشان دچار کمبود وقت شوند.

در حالیکه اینگونه نیست، آوردن فرزند شور و شوق جدید، انگیزه‌های تازه برای کار کردن، امید به زندگی، افزایش انژری و هدف‌های جدید را در خانواده ایجاد می‌کند که از این جهت بهره وری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی افزایش پیدا می‌کند.

فرزند آوری نشانه تکامل خانواده است

دکتر اصغری نکاح در ادامه گفت: درست است که با ازدواج کردن خانواده تشکیل می‌شود و رشد پیدا می‌کند اما با فرزند آوری خانواده کامل می‌شود.

لذا داشتن فرزند آثار فردی اجتماعی مثبتی برای افراد دارد. البته این نکته را هم باید در نظر داست که فرزند آوری اثرات معنوی نیز دارد.

در نگرش دینی ما ذکر شده که اولیای الهی از خداوند درخواست فرزند داشتند، اما فرزند برای آنها تعلق داشتن به دنیا نبوده بلکه می‌خواستند موهبتی از جانب خداوند نصیب آنها شود.

در قرآن هر کجا از فرزند یاد شده با کلمه " و وهبنا.... ما بخشیدیم" و "هدیه کرده‌ایم" آمده است.

در آیات قرآنی فرزند فرصتی برای آزمایش و رشد بیان شده است. از هر جهت که بنگریم داشتن فرزند زمینه رشد و تعالی را به ارمغان می‌آورد.

استادیار دانشگاه فردوسی مشهد افزود: البته به برخی از خانواده‌ها که هنوز مشکلات فردی و بین فردی آنها حل نشده است و نمی‌توانند امورات مربوط به خود را مدیریت کنند گفته می‌شود در آوردن فرزند ملاحظه داشته باشند و بکوشند ابتدا ثبات و تعهد را در زندگی‌شان ایجاد کنند و بعد به فرزندآوری فکرکنند.

اما در برخی دیگر از افراد که به ثبات رسیده‌اند و با یکدیگر تعامل خوبی پیدا کرده‌اند توصیه می‌شود فرزند آوری را تجربه کنند.

دکتر اصغری نکاح در خصوص خانواده‌های تک فرزند اظهار داشت: معمولاً عوامل اصلی این قضیه پرهیز از مسئولیت پذیری است.

به عنوان مثال برخی از زوج‌ها اعتقاد دارند و می‌خواهند از زندگی‌شان لذت بیشتری ببرند. این زوج‌ها لذت‌ها را لذتی نامناسب در ذهنشان تصور کرده‌اند.

اگر بدانند داشتن فرزند و گذراندن وقت با یک موجود زنده از جنس خودشان لذت‌های خاص خود را دارند اقدام به فرزند آوری می‌کنند. برخی از زوج‌ها از فرزند آوری گریزان هستند چون نمی‌خواهند مسئولیت تربیت فرزند را عهده دار شوند.

چون فکر می‌کنند در جامعه‌‌ای که مملو از آسیب و خطاست چرا ما فرزندی به وجود بیاوریم؟ ممکن است فرزندمان در معرض آسیب و خطر باشد.

این هم نوعی فرار از مسئولیت است، طبیعی است که خطراتی وجود دارد اما می‌توانیم با مسئولیت پذیری و تلاش و توکل به خداوند این تهدیدها را مدیریت کنیم یا به فرصت تبدیل کنیم.

اگر هر فردی بتواند فرزندی پرورش دهد در آینده نیز فرزند وی می‌تواند در جامعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری می‌تواند مؤثر باشد.

در جامعه امروزی فرزندان تحصیل کرده، فرهیخته، باتقوا وارسته، مؤمن و متعهد زیادی رشد و پرورش یافته‌اند اینگونه افراد در همین جامعه مملو از آسیب و خطر رشد و تکامل پیدا کرده‌اند.

لذا اگر نگرانی تربیت وجود دارد باید گفته شود من چگونه می‌توانم بهتر تربیت کنم به جای فرار کردن از تربیت! اگر افرادی که در فرزند آوری ممانعت می‌کنند دیگر خانواده‌ها دارای فرزند می‌شوند.

ممکن است برخی افراد نسبت به دیگران شایستگی کمتری برای پدر و مادر شدن داشته باشند اما اقدام به فرزند آوری می‌کنند. و یا افرادی که موقعیت‌های مناسبی ندارند اما داشتن فرزند را می‌پسندند.

وی خاطر نشان ساخت: ما باید مسئولانه به آینده نگاه کنیم که آیا فرزند آوری به نفع خودمان هست یا خیر؟

باید مسئولیت تربیت فرزند به صورت جدی در نظر گرفته شود.

خداوند هم در این زمینه به بندگانش کمک می‌کند. در مسیر فرزندآوری با مطالعات می‌توان توانمند شد و خداوند هم به ما گفته هر کسی برای رضای خدا تلاش کند و امورات خود و زندگی‌اش را مدیریت کند خداوند هم به آن اجر توانایی‌های بیشتری می‌دهد.

دکتر اصغری نکاح با توجه به عدم فرزند آوری برخی زوج‌ها بیان داشت: یکی از موانع و دلایل فرزند نداشتن برخی از زوج‌ها عوامل اقتصادی است.

چرا که تصور می‌کنند هزینه‌های فرزند بالاست و باعث بروز مشکلات اقتصادی در خانواده‌شان می‌شود.

البته بخشی از قضیه به مدیریت کردن زندگی و بخش دیگری از آن به باورهای دینی افراد بستگی دارد. باورهای دینی و معنوی بسیار کارگشاست.

و قطعاً خداوند روزی فرزندی که به خانواده اضافه می‌شود را وارد خانواده می‌کند.

استادیار دانشگاه افزود: مدیریت مسائل مالی در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.

برخی از زوج‌ها در تجمل گرایی غرق شده‌اند. افراد باید هدفمند زندگی کنند و اهداف مشخصی در زندگی داشته باشند.

اگر هدف افراد در زندگی رشد و تعالی و بهداشت روانی خود و اطرافیانشان باشد با مدیریت مالی و باور مناسب افراد می‌توانند اقدام به فرزندآوری کنند.

وی خاطر نشان ساخت: در بحران‌های جهانی هم برخی مواردی دیده می‌شود که عده‌ای به دلیل نداشتن فرزند به زندگی کردن با حیوانات روی آورده‌اند که آن‌ها خلأ عاطفی و روحی خود را اینگونه جبران می‌کنند.

یک بخشی از زندگی این افراد به جز خلأ روحی و عاطفی به مسائل فرهنگی بستگی دارد. افرادی که در منزل خود حیوان خانگی دارند هزینه‌ و زحمات زیادی را متحمل می‌شوند.

دکتر اصغری نکاح افزود: زوج‌های جوان چه قبل از انتخاب همسر و چه در اوایل زندگی مشترک باید درباره داشتن فرزند و فرزندآوری با یکدیگر تصمیم گیری کنند و این تصمیم‌گیری نیازمند تفاهم اولیه زوج‌ها به ویژه تعهد و ومسئولیت پذیری است. اگر این روش باشد وجود فرزند زندگی را شیرین‌تر می‌کند.

وی در خصوص تک فرزندی گفت: تک فرزندی بحثی چالش برانگیز است. فرزندان وقتی تنها هستند از فرصت تعامل با همسالان خود در خانواده محروم هستند.

بزرگ می‌شوند از داشتن حامی و همراه محروم هستند و از تعلق داشتن خواهر و یا برادر محروم هستند. از طرف دیگر امکانات خانواده بر روی تک فرزندها متمرکز می‌شود و تشکیل یک امپراتوری کوچک را می‌دهد.

این فرد از ابتدای زندگی پرتوقع خواهد شد، آستانه صبر پایینی خواهد داشت. و چون وضعیت خانواده تمام و کمال با همین تک فرزند تنطیم می‌شود این فرزند دچار خودمحوری‌هایی نیز می‌شود.

و نمی‌تواند خودش را در تعامل و اشتراک گذاری دیگران مقایسه کند. خانواده‌هایی که بیش از یک فرزند دارند زمینه‌های رشد و تکامل را برای دیگر فرزندان فراهم می‌آورند.

دعواهای بین خواهر و برادر تجربیاتی را برای بزرگسالی در اختیارشان می‌گذارد که تک فرزند از این تجربیات محروم است. خود والدین هم در تک فرزندی زحمات بیشتری متحمل می‌شوند که نتایج کمتری برایشان دارد.

لذا داشتن خواهر و برادر فرصت و منفعتی هم برای والدین هم برای دیگر فرزندان است.

فرزندان در خصوص بهداشت و غذا دادن به خواهر و برادر خود احساس خوب و تجربه جدیدی کسب می‌کنند که در زندگی آینده‌شان تاثیرگذار خواهد بود.

دکتر اصغری نکاح خاطر نشان ساخت: گاهی هراس داشتن فرزند در برخی از زوج‌های جوان و امروزی این است که خودشان تک فرزند بوده‌اند و هیچ تجربه‌ در این زمینه ندارند.

به عنوان مثال حمام کردن نوزاد، دوران دندان در آوردن کودک که دوران سختی است را ندیده و تجربه نکرده‌اند اما در خانواده‌هایی که چند فرزند و به فاصله سنی مختلف بودند تمام این مسائل را دیده‌اند و اندک تجربه‌ای دارند.

زوج‌های جوان نحوه مدیریت و تربیت فرزند را ندارند و تبادل عاطفی و روانی برایشان دشوار است.

وی در پایان بیان داشت: البته لازم است به نقش برنامه‌های حمایتی و مشوق‌ها و قوانین و قواعد نیز توجه ویژه‌ای داشت، مسئولین باید برای مادر شدن اهمیت بیشتری قائل شوند خصوصاً زنانی که بخشی از مسئولیت اقتصادی خانواده بر عهده آنها است باید از نظر شغلی در امنیت کامل باشند و نگرانی از بابت از دست دادن شغل خود نباشند.

به موقع فرزندآوری و چند فرزند داشتن منافع زیادی برای جامعه به ارمغان خواهد آورد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان