شناسه : ۵۵۷۷۸۸ - شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۴۱

وَ جَعَلُواْ الْمَلَئکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَانِ إِنَثًا أَ شَهِدُواْ خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَدَتهُُمْ وَ یُسَْلُون:(1) آنها فرشتگان را که بندگان خداوند رحمانند مؤنّث پنداشتند آیا شاهد آفرینش آنها بوده اند؟! گواهى آنان نوشته مىشود و (از آن) بازخواست خواهند شد!
پرسشگر محترم ابتداء جواب سوال دوم شما را می دهیم که شما اگر خوب به این جواب نگاه کنید خواهید فهمید که فرشتگان از چه جنسی هستند:
تعبیر به" عباد" در واقع جواب پندار آنها است، ولى باید توجه داشت که" عباد" که جمع است، به موجودهایى که خارج از مذکر و مؤنث باشند مانند فرشتگان نیز اطلاق مىشود، همانگونه که در مورد خداوند نیز ضمیرهاى مفرد مذکر به کار مىرود در حالى که ما فوق همه اینها است.
قابل توجه این که در این جمله" عباد" به" الرحمن" اضافه شده، این تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که غالب فرشتگان مجریان رحمت خداوند و تدبیر کنندگان نظامات عالم هستى که سراسر رحمت است مىباشند.
اما چرا این خرافه در میان عرب جاهلى پیدا شد؟ و چرا هم اکنون رسوبات آن در مغزهاى گروهى باقیمانده، تا آنجا که فرشتگان را به صورت زن و دختر ترسیم مىکنند، حتى به اصطلاح" فرشته آزادى" را وقتى مجسم مىسازند در چهره زنى با قیافه و موهاى فراوان ترسیم مىکنند! این پندار ممکن است از اینجا سرچشمه گرفته باشد که فرشتگان از نظر مستورند و زنان نیز غالبا مستور بودهاند، حتى در مورد بعضى از مؤنثهاى مجازى در لغت عرب نیز این معنى دیده مىشود که خورشید را مؤنث مجازى مىدانند، و ماه را مذکر. چرا که قرص خورشید معمولا در میان امواج نور خود پوشیده است و نگاه کردن به آن به آسانى ممکن نیست، ولى قرص ماه چنین نمىباشد.
یا این که لطافت وجود فرشتگان سبب شده که آنها را همجنس زنان که نسبت به مردان موجودات لطیفترى هستند بدانند، و عجب این که بعد از این همه مبارزه اسلام با این تفکر خرافى باز هم هنگامى که مىخواهند زنى را به خوبى توصیف کنند مىگویند او یک فرشته است، ولى در مورد مردان کمتر این تعبیر به کار مىرود، کلمه" فرشته" نیز نامى است که براى زنان انتخاب مىکنند! سپس به صورت استفهام انکارى در پاسخ آنها مىفرماید:" آیا به هنگام آفرینش فرشتگان حاضر بودند و از طریق حضور خود به این امر پىبردهاند.( 2)
این جمله (أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ یُسْئَلُونَ ) رد ادعاى مشرکین بر مونث بودن ملائکه است، مىفرماید: راه عالم شدن به مذکر و مونث بوند حس است، و مشرکین ملائکه را ندیدهاند تا بدانند آیا نرند یا ماده، و در هنگام خلقت ملائکه حاضر نبودند، تا به این قسمت آگاه گردند.
پس این که مىپرسد" آیا ناظر بر خلقت ملائکه بودهاند" استفهامى است انکارى یعنى ناظر نبودهاند. و جمله" سَتُکْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ یُسْئَلُونَ" تهدیدى به ایشان است که بدون علم چنین حرفهایى مىزنند. و به زودى این شهادت بدون علمشان در نامه اعمالشان نوشته مىشود و در قیامت از آن بازخواست خواهند شد(3)
و راجع به سوال اول شما هم عرض می کنیم که پیامبر اسلام و ائمه به عنوان مفسر و مبین قرآن به توضیح آنها می پردازند و لزومی ندارد برای فهم آنها همه انسانها در زمان خلقت فرشتگان حاضر باشند و لزومی ندارد و عملا هم غیر ممکن است که برای دانستن همه چیز همه حضور داشته باشند.
خلاصه آن که می خواهد بفرماید شما که ملائکه را ندیده اید و درزمان خلقت آن هم حاضر نبوده اید چطور می گویید آنها مونث هستند.
پی نوشت:
1. زخرف (43) آیه 19.
2. تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ناشر دار الکتب الإسلامیة چاپ تهران، 1374 ش، نوبت اول، ج21، ص 29.
3. علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوى همدانى، ناشر دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، نوبت پنجم، ج18، ص 135.