استنلی کوبریک (26 جولای 1928 – 7 مارچ 1999) کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، فیلمبردار و تدوینگر آمریکایی است. او عضو فیلمسازی نوین هالیوود بوده و فیلمهای وی به گفته مورخ فیلم میشل سمیت جزو مهمترین وتاثیرگذارترین فیلمهای قرن 20 است. او پیاپی به عنوان یکی از شاخصترین کارگردانان تاریخ سینما عنوانشده است. فیلمهای او که معمولا اقتباسی از رمانها و داستانهای کوتاه هستند، ژانرهای گوناگونی را در برمیگیرند. فیلمهایش به واقعگرایی، طنز تلخ، سینماتوگرافی منحصربهفرد، طراحی صحنه خارقالعاده، و استفاده فوقالعاده از موزیک معروفند. کوبریک که در برانکس (نیویورک) بزرگشده، با اینکه دانشآموز متوسطی در مدرسه بود، از جوانی علاقه و استعداد خوبی در دروس ادبیات، عکاسی و فیلم نشان داد. پس از دبیرستان خود بهتنهایی راجع به تهیهکنندگی فیلم و کارگردانی آموخت. برای مجله Look عکاسی میکرد و در اواخر دهه 40 و اوایل 50 شروع به ساخت فیلمهایی با بودجه بسیار کم کرد. اولین فیلم هالیوودی خود Killing را در سال 1956 برای استودیو United Artists ساخت. در ادامه دو همکاری با کرک داگلاس داشت در Paths of Glory1957 و در 1960 فیلم تاریخی حماسی «اسپارتاکوس». بعد از همکاری ناموفق با مارلون براندو در فیلم One Eyed Jack، و اختلاف نظر با داگلاس، و رشد دلواپسی در مورد جنایت در فیلمها در آمریکا، در سال 1961 تصمیم به رفتن به انگلستان گرفت و باقی عمر خود را در آنجا گذراند. اولین فیلمهای او در انگلستان Lolita 1962 و Dr Stranglove 1964 بودند. کوبریک به علت توجه فوقالعاده به انتخاب موزیک و جزییات فیلم هایش بسیار معروف است. او یک ایده آلگراست که خود را در تمامی صحنههای ساخت فیلم درگیر میکند. کارگردانی، نویسندگی، تحقیق موشکافانه برای سوژه فیلم و صحنهها، و کار شانهبهشانه با بازیگران و دیگر همکاران. او معمولا صدها بار یک صحنه را فیلمبرداری میکرده که معمولا موجب بروز مشکلاتی با هنرپیشهها میشده است. برخلاف انگشتنما و منفور بودن بین هنرپیشهها، فیلمهای او نتیجههای فوقالعادهای داشتهاند. برای مثال فیلم A space Odessy 1968 اولین اسکار انفرادی (جلوههای ویژه) را برای او به ارمغان آورد. فیلمی که استیون سپیلبرگ آن را بیگ بنگ نسل خود میداند. فیلمهای او معمولا نامزد دریافت اسکار گلدن گلاب و بَفتا میشدند آخرین فیلم وی Eyes Wide Shut در سال 1999 کمی پیش از مرگش ساخته شد.
در ادامه این مطلب، فیلمهای استنلی کوبریک از بهترین تا بدترین به ترتیب بررسی میکنیم، البته بی شک این یک تقسیمبندی سلیقهای و تماما شخصی است، که حتما در بسیاری موارد جای بحث و گفتگو دارد. منتظر کامنت های شما هستیم در مورد این تقسیمبندی.
2001- A Space Odyssey 1968 ادیسه فضایی 2001
انسانها یک شیء دفن شده پر رمز و راز، و به وضوح مصنوعی را در سطح ماه پیدا میکند و با کمک کامپیوتر هوشمند H.A.L 9000 راهیِ یک داستان ماجراجویانه میشود (149 دقیقه)
اگر «دکتر استرنج لاو » بهترین بوده است، چطور ممکن است که این فیلم در ردهبالاتری قرار بگیرد؟ به راحتی! چون استرنج لاو فیلم بینظیری است، و 2001 یکچیز بینظیر! کوبریک در طول عمر کاری خود بارها و بارها با تابوهای اجتماعی که ما را محدود و توصیف میکنند درگیر شده است، در 2001 او پا را از این نیز فراتر گذاشت، و در فیلمی متفاوت سعی در توضیح جایگاه انسان و هدف او در جهان گیتی گذاشت.
هر فریم این فیلم معنی خاصی دارد. بااینکه موضوع اصلی فیلم موضوعی مهم است، اما توانایی تشریح خالص این فیلم جدای هر فیلم دیگر است. تعداد اندکی فیلم توانایی تاثیر گذاری این چنین، و برانگیختن تفسیرها و گفتگوهای مختلف را داشته اند. تقریبا یکی از بهترین کارهای هنری است که تاکنون خلقشده است.
Dr. Stranglove یا دکتر استرنجلاو چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم
این فیلم بینظیر است. حتی یک برداشتش حرام نشده است، و هیچ ایدهای بدون پردازش باقی نمانده است.
نقش چند بعدی فروشنده فقط یک نقش کمدی نیست، بلکه نشانگر سرکوب و کنترل و مقابله کردن سیستم با افراد است. تنها قهرمان جنگجو علیه سیستم؛ جک متجاوز است که جهان را محکوم به انهدام اتمی میکند. این فیلم همان قدر که تفسیرگر جنگ سرد است، همان قدر هم تفسیرگر سیاست کلی انسانی در کلیت است.دکتر استرنج لاو فراموششدن را نمیپذیرد، و هیچگاه نیز فراموش نخواهد شد.
Barry Lyndon 1975 باری لیندون
یک بیسروپای ایرلندی، در قرن 18 میلادی در انگلستان قلب یک بیوه پولدار را به دست میآورد و جایگزین همسر از دست رفته اشرافی وی میشود. (184 دقیقه) “مهیج”، جزو اولین کلماتیست که درباره این فیلم به ذهنم میآید؛ مانند بیشتر فیلمهایش، کوبریک در «بری لیندون» هم ادبیات نوینی در فیلمسازی خلق میکند. توجه به جلوههای ویژه فیلم به قدری زیاد است که بعضا فیلمنامه پرکشش فیلم را تحت تاثیر قرار میدهد. کوبریک هرگز فیلمی درباره ناپلئون نساخت، ولی این فیلم به همان اندازه خوب است.
A Clockwork Orange 1971 پرتغال کوکی
داستان فیلم در بریتانیای زمان آینده میگذرد، الکس دلاگار، متخلف کاریزماتیک زندانی، داوطلب به شرکت در آزمایشی دولتی برای حل مشکل خلافکاری میشود، ولی اتفاقات بر حسب برنامه پیش نمیرود. (136 دقیقه)
برداشتها از این فیلم کاملا اشتباه بوده است. نوجوانان انسان گریز، خشونت الکس دلاگار را بدون دلیل هیجانانگیز و جالب برداشت کردند و این عموما به دلیل قتلها و تجاوزات انجامشده در فیلم است. برخلاف این برداشتها، به نظر من این فیلم بهاندازه کافی خشونت ندارد. کوبریک برای نشان دادن جرایم و تادیب از لنزهای تحریفشده و صحنههای غیر واقعی استفاده کرده است؛ و به این دلیل تصاویر جرایم را غیر واقعی جلوه میکنند و الکس در واقع جذابیت خود را از دست میدهد. شاید بهتر بود کوبریک تصاویر را حقیقیتر نشان میداد. مثل فیلم سوئدی دختری با تتوی اژدها؛ اما شاید هدف او نمایش این حقیقت بوده است که با نشان دادن وجه سیاه انسانیت با طنزی بیش از حد کمرنگ، چقدر برداشت ما میتواند بیمارگونه باشد. انتخاب با شماست، اما من بهاحتمال دوم رای میدهم.
Paths Of Glory 1957 راههای افتخار
بعد از سرباززدن از حمله به دشمن، ژنرال سربازان را به ترسو بودن و سرپیچی از فرمان مافوق متهم میکند و اکنون فرمانده ملزم به دفاع از سربازانش است. (88 دقیقه)
اولین شاهکار کوبریک حول محور یکی از سوژه های مورد علاقهاش میچرخد؛ یعنی جنگ. این فیلم با محتوایش معنی پیدا میکند. مثل دیگر فیلمهایش، کوبریک رشته ها و انتظارات اجتماعی را با نمایش تصویر خشن و واقعی درگیریها تحریک میکند. برخلاف دیگر فیلمهای پرطرفدار جنگی که سعی در ستودن این پدیده دارند، کوبریک سعی در نشان دادن زخمها و سرخوردگی افراد دارد که ملزم به جنگیدناند. ماهیتی مضحک که تماشاچیان را مملو از خشم و وحشت میکند و این بار قهرمانی برای نجات نیست.
The Shining 1980 تلالو
خانوادهای رهسپار هتلی دورافتاده، برای گذران زمستان میشوند. جایی که روحی اهریمنی پدر خانواده را تحت تاثیر خود قرار داده و به خشونت وامیدارد. در این میان پسر خانواده که تواناییهای ماوراءالطبیعه پیداکرده، صحنههایی هراسناک مربوط به گذشته و آینده میبیند. (146 دقیقه)
برخی معتقدند که این فیلم افتضاح و کلیشهای است، و بعضی دیگر اعتقاددارند بازیهای این فیلم به کمی بصیرت نیاز دارند. به هر روی من مشکلی در این فیلم نمیبینم. ممکن است خاطرات کودکی من از فیلم در این تصمیمگیری دخیل باشد. بههرحال چارهای جز احترام گذاشتن به فیلم ندارم.
نقطه قوت فیلم صحنههای بصری فوقالعاده آن است. هیچ فیلم دیگری تصاویری به این میزان حکشده در ذهن بهجای نگذاشته است. شاهکاری عظیم و ترسناک.
The Killing 1956 کشتن
تعدادی کلاهبردار سعی در برنامهریزی یک سرقت دارند (85 دقیقه)
فیلمی هوشمندانه و سیاه که شروعی برای به رسمیت شناختن کوبریک به عنوان فیلمسازی بزرگ است. این فیلم مهر تائیدی است بر وجود استعداد شگرف کوبریک به عنوان یک تصویرگر ماهر. او برای به تصویر کشیدن افکارش فقط به وسیلهای مناسب نیاز دارد.
Lolita 1962
استادی میان سال عاشق دخترکی 14 ساله میشود (152 دقیقه)
آیا انتخاب بهتری برای ساخت فیلم بعد از فیلم پر طرفدار اسپارتاکوس وجود نداشت؟ قطعاً داشت. بااینکه لولیتا از بازی ضعیف سو لیون رنج میبرد ولی موارد بینظیر در فیلم کم نیستند. مثلاً کشش عاطفی بین لولیتا و هامبرت و طنز تلخ. شاید مهمترین نکته فیلم همین جنجالی بودن موضوع فیلم است. درست است که کوبریک برای این فیلم مؤاخذه شد و مورد انتقاد قرار گرفت، ما این ضد تبلیغ در واقع توجه مردم را بیشتر به او جلب کرد.
Spartacus 1960 اسپارتاکوس
بردهای به نام اسپارتاکوس راهبر انقلابی خشونتبار علیه جمهوری رو به انحطاط روم میشود. (197 دقیقه)
این فیلم در واقع فیلم کرک داگلاس است، نه فیلم کوبریک. یکی از معدود فیلمهایی که کوبریک در آن کنترل کامل نداشته است. حتی خیلی شبیه به فیلمهای کوبریک نیست. تنها به دلیل خوب بودن فیلم است که آن را در این ردهبندی قراردادم. ولی قطعا اگر محدودیت کمتری را برای مرد داستان ما قرار میدادند، نتیجه فیلم خیلی بهتری میشد.
Full Metal JAcket 1987 غلاف تمام فلزی
یک افسر نیروی دریایی امریکایی شاهد انحطاط انسانیت سربازان در طول دوره آموزشی تا جنگهای خیابانی هیو، در جنگ ویتنام است. (116 دقیقه)
من با قسمت دوم این فیلم که محبوبیت کمتری دارد مشکلی ندارم؛ اما موافقم که نسبت به قسمت اول، کیفیت پایینتری دارد. فیلمهای اینچنینی همیشه من را سرخورده میکنند. تصور کنید که فیلمی بینظیر در حال ساخت است و ناگهان از نیمه تبدیل به فیلمی دیگر میشود.
Killers Kiss 1955 بوسه قاتل
در انتظار قطار به سمت خانه، بوکسور شکستخورده قصه، راجع به اتفاقات عجیبوغریب چند روز گذشته برایمان میگوید. (67 دقیقه)
کوبریک در دومین فیلم خود شاخصههایی از نگاه دراماتیک و ویژه خود که بعدها با آن معروف شد را آشکار میکند. معدود صحنههای خارقالعاده فیلم در این اثر متوسط، تبدیل به پلههای مهمی برای بروز یک نابغه سینمایی شد.
Eyes Wide Shut 1999 چشمان کاملاً بسته
دکتر نیویورکی داستان که با مدیری هنری ازدواجکرده است، بعد از اعتراف همسرش به تمایل به خیانت، خود را درگیر ماجرایی عشقی و خطرناک میکند. (159 دقیقه)
این فیلم پتانسیل فوقالعادهای برای تبدیلشدن به یکی از بهترین فیلمهای کوبریک دارد؛ مانند خیلی از فیلمهای دیگرش، موضوع آزاردهندهای دارد که بیننده را به چالش میکشد. متاسفانه کوبریک کمی خودشیفته بود. نماهای موشکافانه و طولانی فیلم، بیننده را خسته میکند. بااینکه تام کروز و نیکول کیدمن نقش خود را خوب بازی میکنند، ولی انتخاب بازیگران میتوانست بهتر از این باشد. خصوصا برای فیلمی احساسی چون این فیلم که احتیاج به بازی خارقالعاده برای به نمایش کشیدن چنین داستانی دارد.
Fear Of Desire 1953 هراس و هوس
چهار سرباز داستان پشت خط مقدم دشمن گیر افتادهاند و برای نجات نیاز به پا گذاشتن بر روی ترس و خواستههای خوددارند. (62 دقیقه)
فیلمی نهچندان حرفهای که خود فیلمساز نیز آن را نکوهش کرده است. شاید اصلا نباید این فیلم را میساخت.
Post Views:
1,432