بررسی زندگی ایرانیان زرتشتی و مسلمان در گذر روزگار نشان میدهد این مردمان به آیینمند کردن بسیاری از رفتارها و کنشهای شخصی و اجتماعی خویش علاقهمند بودهاند. با مطالعه نمونههایی بسیار از رفتارها و مناسبتهای روزمره در روزگاران گذشته درمییابیم آنان تبدیل هریک از اینها را به آیین و سنت دوست میداشتهاند.
از جمله این ختنهسوران یا به روایت عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» سنتکنان به قول عوام است. او توصیفی جالب درباره این سنت در روزگار قاجار دارد «یک روز دیدیم، در غیر موقع، برای ما اندازه لباس میگیرند آنهم زری ناصری گلی! ... کمکم جستهگریخته از بیانات زیرلبی بعضی پرچانههای خانه دانستیم که تفصیل از چه قرار خواهد بود. ... سه دست رختخواب انداختند و ما را خواباندند. بلافاصله دسته مطرب در تالار شروع بنوازندگی کرد، مهمانها هم یکییکی میرسیدند. اول باطاق ما میآمدند و تبریک میگفتند و بعد بتالار میرفتند ما صدای ساز و آواز را میشنیدیم. ... از فردا صبح سر هدیههای قوم و خویشان و دوستان که باین جشن دعوت شده بودند باز شد، هدیهها اکثر کاسه نبات و گاهی پارچههای نابریدهای برای لباس بود. ... در این دوره ختنهسوران برای پسربچهها یک نیمهعروسی و خیلی معمول بود. هرکس تمکنی داشت برای پسرش این جشن را میگرفت ... رسم ختنه کردن طفل در چهل روز اول ولادت جز در خانوادههای فقیر که توانائی جشن نداشتند معمول نبود».
ادوارد پولاک، پزشک اروپایی دربار ناصرالدین شاه نیز ختنهسوران را چنین توصیف کرده است «این مراسم با جشن و سرورهائی نیز توأم است: به فقرا صدقه میدهند، مهمان دعوت میکنند و شیرینی میخورند؛ کسی هم که ختنه شده است لباس نو میگیرد».
تصویری که اینجا آمده، مراسم ختنهسوران در یک خانواده مشهدی به سال ١٢٩٠ خورشیدی است. این عکس در آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار نگهداری میشود.