مطابق تعالیم مسیحیت، عیسی هم خدا بود و هم انسان. اینکه او هم خدا است و هم انسان، معمای اساسی آیین مسیحیت است، و همینطور موضوع فیلم «آخرین وسوسهی مسیح». برای آنکه انسان باشد، عیسی باید تمامی ضعفهای انسان را نیز میداشت، اسیر در تمامی وسوسههای بشری، چراکه به عنوان انسان، او دردسازترین موهبت خداوند را نیز میداشت، اختیار و اراده. به عنوان فرزند خدا، البته که او با شنیعترین مکرهای شیطان مواجه میشود، و این فیلم در مورد تجربهی او از وسوسه و غلبه بر آنها است.
همین به تنهایی میتواند «آخرین وسوسهی مسیح» را مبدل به فیلمی جدی کند. جنجالهایی که بر سر این فیلم پیش آمده، حاصل فعالیت بنیادگرایانی است که نگرش خاص خود را در مورد مسیح دارند و حس میکنند توسط فیلمی که قداست او را زیر سوال میبرد به آنها توهین شده. اما خانهی پروردگار اتاقهای بسیاری دارد، و راههای بررسی داستان مسیح متعددند؛ در غیر اینصورت پس اصلا چرا چهار انجیل داریم؟ در میان کسانی که عقاید خشکی در این زمینه ندارند، این فیلم احتمالا بیش از هر فیلم دیگری میتواند باعث تفکر جدی در مورد ذات مسیح شود.
طنز تلخ ماجرای تلاش برای توقیف این فیلم نیز همین جاست. این فیلم یک تحلیل متفکرانه و صادقانه از موضوع ارائه میدهد، فیلمی که با همکاری دو فیلمساز آمریکایی ساخته شده که شخصا مجذوب فیلمهایی جدی در مورد گناه، عذاب وجدان، و سعادت بودهاند. کارگردان فیلم، «مارتین اسکورسیزی»، بیش از نیمی از فیلمهای خود را به نبرد باطنی کاراکترهایش بر سر خیر و شر اختصاص داده. فیلمنامهنویس فیلم، «پائول شریدر»، نویسندهی بهترین فیلمهای «اسکورسیزی» بوده («راننده تاکسی» و »گاو خشمگین») و فیلمهای خود را با مضمون مردانی مردد بین عقاید و احساسات خود کارگردانی کرده («سخت گیر»، با «جورج سی اسکات» به عنوان بنیادگرایی که دخترش درگیر مسائل تاریک نفسانی میشود، و «میشیما»، در مورد نویسندهای ژاپنی که برای نشان دادن ایمان راسخش، خودکشی کرد).
«اسکورسیزی» و «شریدر» فیلمی برای تمسخر عقاید مخاطب نساختهاند (مانند اکثر فیلمهای هالیوودی که بیشتر این کار را میکنند). آنها مسیح و پیام او را جدی گرفتهاند، و فیلمشان همان تصویر شل و زننده از مسیح روی پوسترهای مذهبی را تکرار نکرده. اینجا او سرزنده، جسور، درگیر و پرسشگر است، از خود و خدای خود راه درست را میپرسد، و نهایتا، پس از زجر فراوان، روی صلیب حق بر زبان آوردن جملهی «انجام شد» را به دست میآورد.
منتقدان این فیلم، که بسیاری از آنها فیلم را ندیدهاند، در مورد آخرین فرازهای فیلم آه و ناله به راه انداختهاند، جایی که مسیح روی صلیب، در زجر فراوان، دچار خیالات میشود و زندگی خود را در صورتی که آزاد و به عنوان انسانی عادی زندگی میکرد تصور میکند. در این رویا، او با «ماری مگدلن» ازدواج میکند، بچه دار میشود، پیر میشود. اما در فیلم مشخص است که شیطان این رویا را به ذهن او تلقین کرده، آن هم درست در زمانی که در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد، برای وسوسهی او. و در خود رویا نیز، در اغواکنندهترین صحنهی فیلم، حواریون به خاطر ترک ماموریتش، نزد عیسی میروند. از طریق این مکالمهی خیالی، عیسی قدرت غلبه بر وسوسهاش را در خود پیدا میکند و هوشیاری خود را بازمییابد تا مصیبت را بپذیرد، مرگ و رستاخیز.
طی این رویا، صحنهی گذرایی از رابطهی او با «مگدلن» به تصویر کشیده میشود. این صحنه با چنان ملاحظه و ظرافتی به تصویر کشیده شده که به هیچ عنوان زننده و توهینآمیز نیست، بلکه صرفا تصویری از ازدواج و ایجاد فرزند است. آنهایی که حس میکنند فیلم به مقدساتشان توهین کرده، به این معترضند که اصلا چطور ممکن است حتی تصور رابطهی جنسی نیز به ذهن عیسی خطور کرده باشد. اما در آموزههای مسیحیت آمده که وحدت زن و مرد یکی از دلایل اساسی آفرینش است، و اینکه فکر کنیم فرزند خدا، به عنوان یک انسان، ممکن نیست حتی در ذهنش هم چنین تصوراتی داشته باشد خود نوعی توهین است. آیا او کمتر از ما بوده؟ مگر او نیز انسان نبوده؟
در کتاب مقدس نیز اشاراتی به چنین وسوسههایی شده. در مورد 40 شبانه روزی میخوانیم که شیطان مسیح را در بیابان با تصاویری از لذتهایی که در صورت طرد خداوند نصیبش میشود وسوسه میکند. در فیلم، که خود را به عنوان اقتباسی خیالی معرفی میکند و نه به عنوان فیلمی بر اساس واقعیت کتاب مقدس، شیطان یک بار دیگر در سختترین لحظات زندگی مسیح، تلاش خود را میکند. من متوجه نمیشوم چرا اینها برای عدهای توهین آمیز است، به خصوص که به صورتی تحریک آمیز هم به تصویر کشیده نشده.
متوجه هستم که تمامی این نقد پر شده از پاسخ به حملات نکوهشگران فیلم، با بررسی خردهگیریها، به جای نقد «آخرین وسوسهی مسیح» به عنوان یک فیلم سینمایی. شاید همین خود نشانگر ارزش این فیلم باشد. این فیلمی بود که من را در مورد ذات دوگانهی مسیح به تفکر واداشت، فیلمی که مرا به تفکر در مورد خدا و انسان بودن واداشت. به یاد ندارم تاکنون فیلمی مذهبی اینقدر مرا درگیر خود کرده باشد. این فیلم برای کسانی که تصوراتشان از خدا و انسان متفاوت است توهین آمیز بوده. اما خب، خود مسیح هم همین گونه بوده.
مترجم: علی دواچی
//