اهمیت نهضت مشروطه در این است که برای نخستینبار مردم و نخبگان جامعه متوجه شدند که از حقوق انسانی و اجتماعی برخوردار هستند و میتوانند در تعیین سرنوشت خود شرکت کنند.
همچنین مشروطه بر این باور دامن زد که حکومت اساسا مبعوث ملت است و این مردم هستند که راه و روش خود را انتخاب میکنند و طبق مصالح ملی و اجتماعی بهترین راه را میتوانند برگزینند و خلاصه آنکه در این میان کسی حق تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی افراد را ندارد، مگر آنکه رفتار فرد یا گروهی خلاف اخلاق ملی، قوانین مدنی و اخلاق اجتماعی باشد وگرنه کسی نمیتواند به صرف پادشاه یا وزیر بودن، مانع از احقاق حقوق افراد شود و افراد حق تعلیم، انتقاد و بیان و شرکت در سرنوشت خود را دارند.
مشروطه در همه جای دنیا مصدر خیر بوده است و در ایران نیز همچنین. اگرچه کشور ما آنچنان که شاهد بودیم بهدلیل کمتجربگی و نیز غرضورزیهای بسیار از برکات و ثمرات مشروطه بهره چندانی نگرفت. درحالی که چنین نهضتی هنگامیکه در 1853 در ژاپن اتفاق افتاد، موجب شد فضایی از رشد و توسعه به دلیل آزادیهای سیاسی-اجتماعی مستقر در ساختار مشروطیت در آن کشور ایجاد شود و ژاپن را از کشوری پرت و دور افتاده در سال 1868 به کشوری که با بیشتر کشورهای بزرگ دنیا رابطه دیپلماتیک دارد، تبدیل کند. این رشد و توسعه به نحوی بود که در سال 1904 کشور ژاپن توانست در جنگ با یکی از امپراتوریهای عظیم آن زمان یعنی روسیه طی یک نبرد دریایی شدید بر آنها غلبه کند و روسها در سال 1905 مجبور شدند که معاهده پورتموث را امضا کنند.
همین شکست باعث شد که سر و صدای بسیاری در روسیه برپا شود و مردم این کشور مطالبات تازهای را طلب کنند و در نتیجه تزار نیکلای دوم مجبور شد به مردم آزادیهای بیشتری بدهد و مجلس دوما را تقویت کند و همین مساله بر وضعیت ایران نیز تاثیر گذاشت و نیروهای آزاد اندیش ایران با فشار بر حکومت مظفرالدین شاه، وی را وادار به صدور فرمان مشروطیت کردند.
من همچنان معتقدم بزرگترین حادثه تاریخ معاصر ما قیام مشروطیت است اما موانعی که در طول تاریخ بر سر این نهضت حقطلبانه ایجاد شد، فضا را برای بهرهبرداری مناسب و کافی از آن محدود کرد و نتیجه آن شد که قانون مشروطه که خواهان حقوق برابر برای تمامی افراد جامعه بود، در عمل بر اثر هوسهای قدرتطلبانه پادشاهان دیکتاتور به قانونی بر صفحه کاغذ مبدل شد. اگر امروز از قانون صحبت میشود، نتیجه طبیعی نهضت مشروطیت است.
اگر امروز و هر روز دیگری میگوییم حق داریم درس بخوانیم، آزادی بیان و قلم داشته باشیم و... تمامی آنها وامدار نهضتی است که از زمان مشروطیت آغاز شده است. ما قبل از مشروطه چیزی نداشتیم و سرنوشت ما به دست سلاطین خودکامهای بود که براساس منافع شخصی و گروهی خودشان مردمان را مطیع میساختند نه منتقد و معترض (همچنان که سلاطین قاجار عمل کردند.) و تمام سرمایههای ملت را صرف هوا و هوسهای شخصی و مسافرتهای پر هزینه اما کم فایده کردند.
منبع: بخشی از گفتوگو با مرحوم عبدالحسین نوایی در سمینار بینالمللی نهضت مشروطه در سال 1378.