شعر این شاعر برای علیاشرف درویشیان، داستاننویس و پژوهشگر ادبیات عامه، که در اختیار ایسنا قرار گرفته به این شرح است:
برای خلوتِ علیاشرف درویشیان
از دارا تا ندارد
دارد داراییهای ما کلمه میشود
در سطرهایی که سکته
میریزد روی سکـ ... سکـ ... سکـ ... سکـه!
در پستی بلندیهای این نوار
وار وار وار
و خبر بدی را در «زاگرس» شایعه:
نه خا…نه، نه خی...یابان، نه تی... ما... رستان، نه بی... ما ...
رستان، نه ... نه ...نه...
نه! انگار هیچ جای امنی نمانده
تا تو به جای ما آرام بگیری
و یک بار هم که شده
دلت نخواهد بمیری!
**
ما اشتباهی به بیمارستان آمدهایم
همیشه کتاب نخواندهای
در خانه چشم به راهمان
و تو حتماً روی این تخت
ولایتی امن زیر سر گذاشته و
با آن لبخند نیمهکاره
داری کارِ دلت را میکنی
چه روزگار بدی شده خالو!
ببین به جای گل
گلایههامان را به دیدنت آوردهایم!