ماهان شبکه ایرانیان

بی‌قراران دقیقه نود!

چرا اهمال کاری می‌کنیم و چگونه از آن پرهیز کنیم؟

پشت گوش اندازی و راه حل آن

پشت‌گوش‌اندازی، طفره روی، تعلل ورزی، اهمال‌کاری؛ به نظر می‌رسد نیاز چندانی به تعریف این واژه‌ها نباشد. همه یک مفهوم را می‌رسانند: کاری که باید در موعد معینی انجام شود اما در فرصت انجام آن‌گاه به سراغ هر کاری می‌رویم به جز آن کار و در ‌‌نهایت یا به همراه استرس‌های فراوان و با هر کیفیتی شده فقط آن را انجام می‌دهیم تا به موعد مقرر برسد یا بعد از مهلت نهایی آن را تمام می‌کنیم و یا در بد‌ترین حالت اصلا نمی‌توانیم آن را انجام دهیم و به پایان برسانیم. احتمالا با خواندن این‌ها یاد سری خاطراتی که با چنین مضمونی داشته‌اید در ذهنتان زنده شده است و البته یادآوری استرس همراه با آن نیز خاطرتان را تلخ کرده است. به هر حال اهمال کاری ریشه بسیار از ناکامی‌ها در زندگی است. اگرچه اغلب ما چنین خاطره‌ای داریم اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد حدود بیست درصد از افراد ریتم و روند زندگیشان بر مبنای پشت‌گوش‌اندازی شکل گرفته است. جزو هر دسته و با هر شدتی که هستید توصیه می‌شود خود را نسبت به این مفهوم حساس کنید و به مطالعه درباره آن و البته بسیار مهم‌تر از آن، عمل به توصیه‌ها بپردازید. حداقل در این زمینه اهمال کاری نکنید، شاید شروع خوبی باشد.

دره تاریک
دره تاریک نقطه‌ای است که هر فرد اهمال‌کار به خوبی با آن آشناست. دره تاریک جایی است که فعالیت‌های مربوط به اوقات فراغت در آن صورت می‌گیرد، البته در زمانی که قرار نبوده این فعالیت‌ها انجام شود. سرگرمی‌ای که در دره تاریک دارید در واقع سرگرمی نیست، چراکه بدون هیچ گونه برنامه‌ریزی و در فضایی مملو از احساس گناه، اضطراب، تنفر از خود و سرشار از ناراحتی و نگرانی اتفاق می‌افتد. در چنین موقعیتی معمولا فرد بین دو صدای درونی گیر می‌افتد. بخش منطقی ذهنش او را از هدر دادن زمان و انجام کارهای غیرمرتبط بر حذر می‌دارد اما از سوی دیگر آن بخش ذهنی که به دنبال ارضای فوری است او را به سوی انجام فعالیت‌های غیرمرتبط هُل می‌دهد. در این حالت است که ناگهان به خود می‌آیید و خود را در برزخی عجیب و غریب و مشغول کارهای عجیب و غریب می‌یابید. این‌جاست که زمان همچون ماهی لیزی از دستتان سُر خورده است و کار اصلی انجام نشده باقی می‌ماند.
باید توجه داشت که دنیای مدرن و پیشرفت تکنولوژی فرو رفتن در این دره تاریک را بیش از هر زمان دیگری آسان کرده است. امروز تنها یک کلیک موس کافی است تا به راحتی بعد از گذشت مدتی خود را مشغول گشت زدن در سایت‌های مختلفی ببینید که هیچ ارتباطی با کار شما ندارد. مثلا کافی است گوشی خود را به منظور دیدن یک پیام تازه بردارید تا پس از مدتی خود را در حال رفتن از این شبکه اجتماعی به آن یکی و از این گروه به آن گروه بیابید.

هیچ کاری بی تلاش ممکن نیست
انجام یک کار یا مثلا کامل کردن یک پروژه نه تنها ممکن است به خاطر آن که قرار است در آینده اتفاق افتد موقتا از نظر دور بماند بلکه ممکن است تنها و تنها به خاطر این واقعیت ساده که انجام یک کار نیازمند تلاش است، جذابیت خود را نیز از دست بدهد.
تحقیقات جدید نشان می‌دهد که تلاش ذهنی ذاتا امری دشوار است. کاری که دشوار دانسته می‌شود نیز هزینه‌های ذهنی بیشتری می‌برد. از همین روی افراد معمولا به سراغ کارهای راحت‌تر و ساده‌تر می‌روند. هر چه کار دشوار‌تر باشد افراد اهمال بیشتری از خود نشان خواهند داد.
وقتی با کاری مواجه هستید که به نظر دشوار می‌رسد یا علاقه‌ای به انجام آن ندارید می‌توانید آن را به چند بخش کوچک‌تر که ملموس‌تر باشد و راحت‌تر نیز قابل مدیریت باشد تقسیم کنید. بدین ترتیب درد و فشار ناشی از کار و نیز اهمال‌کاری شما کاهش خواهد یافت.

کارشما، هویت شما
این‌که گفته می‌شود اهمال‌کاری از اثرات جانبی شیوه ارزش‌گذاری ما نسبت به چیزهاست، در واقع نشان می‌دهد که انجام یک کار تا حدود زیادی محصول انگیزه است نه صرفا توانایی.
به عبارت دیگر، ممکن است شما واقعا در انجام کاری توانمند باشید چه این کار پختن یک غذای ویژه باشد چه نوشتن یک داستان، اما چنان‌چه انگیزه کافی برای انجام آن کار نداشته باشید و یا انجام آن چندان برایتان مهم نباشد، به احتمال زیاد آن را کنار خواهید گذاشت. شاید از همین روی است که نویسنده‌ای در کتاب خود از اهمال‌کاری به عنوان «شکست اشتها» یاد می‌کند.
منبع این اشتها می‌تواند اندکی دشوار و پیچیده باشد. اما می‌توان گفت این نوع اشتها نیز همچون اشتهای واقعی به غذا، با زندگی روزمره ما، فرهنگمان و خودپنداره‌ مان در هم تنیده است.

پشت گوش‌اندازی و کمال گرایی
اگر منتظر باشید که بهترین زمان فرا برسد یا بهترین منابع را در اختیار داشته باشید در واقع تکمیل کردن پروژه یا کارتان را به تعویق می‌اندازید. دانشجویی را در نظر بگیرید که باید مطلبی را برای یکی از کلاس‌های درسی‌اش آماده کند. کمال گرایی در این دانشجو باعث می‌شود گرچه مطالب لازم را تهیه کرده است اما مدام احساس کند مطلبش می‌تواند بهتر و بهتر شود و تا روزی که باید مطلب را در کلاس ارائه دهد به دنبال یافتن مطالب تازه‌تر باشد. بدین ترتیب ممکن است در انتها او فرصت کافی نداشته باشد که مطالب را مرتب کند یا خود را برای ارائه آماده کند. گاهی حتی تاثیر کمال گرایی فرا‌تر از این می‌رود و مثلا معیارهایی که فرد در نظر می‌گیرد آن‌قدر بالاست که حتی نمی‌تواند آن کار را شروع کند.

چه باید کرد؟
سعی کنید اهمیت این طرز تفکر را که باید کاری که در دست دارید به بهترین و کامل‌ترین شکل انجام دهید، در ذهن خود کاهش دهید. در عوض بر روی به پایان رساندن هر مرحله از کار در‌‌ همان زمان تعیین شده تمرکز کنید. در واقع به جای تمرکز بر کیفیت بر کمیت تمرکز کنید. وقتی تمام مراحل پروژه به پایان رسید، می‌توانید برگردید و تا حد امکان بر روی با کیفیت‌تر کردن آن کار کنید. فهرستی از زمان‌هایی که کمال گرایی‌تان در انجام کار‌ها چندان کمک کننده نبوده است و نیز زمان‌هایی که صرفا تمام کردن یک کار تاثیر بهتری داشته است تهیه کنید و در مواقع لازم آن را با خود مرور کنید.

حضور در لحظه و اهمال کاری
همان‌طور که در قسمت مربوط به دره تاریک گفته شد، دراهمال کاری معمولا احساسات مبهمی رفته رفته در ما شکل می‌گیرد که معمولا متوجه آن نمی‌شویم و ناگاه خود را مشغول انجام هر کار دیگری غیر از آنچه باید انجام شود می‌یابیم. یک راه مناسب برای مقابله با اهمال کاری توجه به لحظه‌ای است که به دره تاریک سُر می‌خوریم. حضور یا هشیاری در لحظه، تکنیکی است که می‌تواند باعث جلوگیری از این سر خوردن و یا نجات یافتن به موقع از آن شود. هشیاری در لحظه، تمرینی است که می‌تواند کمک کند تمرکزمان بر روی حضور در لحظه را حفظ کنیم. این هشیار بودن در هر لحظه ما را نسبت به علائم حسی مربوط به پشت‌گوش‌اندازی حساس می‌کند. مثلا می‌توانیم احساس اضطرابی را که هنگام مواجه شدن با یک تکلیف دشوار در ما به وجود می‌آید حس کنیم و نسبت به آن هشیار باشیم و در نتیجه آن را کنترل کنیم و چاره‌ای برای آن بیاندیشیم.
در واقع منظور این است که وقتی افراد قادر به درک و پذیرش احساسات خود هستند (این ویژگی‌ای است که از طریق تمرین حضور و هشیاری در لحظه در فرد شکل می‌گیرد)، به طور بالقوه قادر خواهند بود این احساسات گذرا را به عنوان اخطارهایی در نظر بگیرند که لازم است درباره آن‌ها اقدامی صورت گیرد، نه این‌که تنها پاسخی سازگارانه که در طی زمان به آن خو گرفته‌اند نظیر اجتناب را از خود بروز دهند. به این ترتیب فرد قادر خواهد بود با به کارگیری اراده و کنترل بیشتر بر روی کاری که انجام می‌دهد باقی بماند تا آن احساسات برطرف شود و احساسات مثبت تری نسبت به انجام آن تکلیف در فرد شکل بگیرد. فراموش نکنید که پژوهش‌ها نشان می‌دهند پیشروی در اهداف حال ما را بهتر می‌کند. می‌توان از این اصل به عنوان محرکی برای خارج شدن از احساسات منفی اولیه در انجام یک کار و رفتن به سوی احساسات مثبت استفاده کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان