«همیشه همینطور بوده، هیچوقت نتونستم حرف توی دلم رو به پدرم بزنم. سالهاست داریم همینجوری زندگی میکنیم. من دوستش دارم اما … بیخیال، دیگه چه اهمیتی داره. من که میرم، حالا باز کی همدیگه رو ببینیم. از قدیم گفتن دوری و دوستی. اصلا شاید اینجوری بهتر باشه.» «نمی دونم والا چه طور بگم. ولی اصلا یه جوری ان اینا. یعنی بد هم نیستها. به کار هم کار ندارن، هی تو زندگی هم دخالت نمی کنن. یعنی اصلا همدیگه رو نمی بینن که بخوان دخالت بکنند. ولی راستش نمی تونم اینقدر بیتفاوتی رو بفهمم. مثلا توی خیابون آدرس میپرسی، تابلو رو نشونت میده، یکی نیست بگه حالا اگر چهار کلمه حرف بزنی چی میشه! یاد ایران که می افتم و روابط خودمون اصلا مخم هنگ میکنه.» اینها بریدههایی از حرفهای دل افرادی است که درگیر و دار رفتن و مهاجرت هستند. زندگی در جاهایی که به فردگرایی شهره است و توجه به خواستهها و نیازهای خود بیش از هر فرد دیگری، فرهنگ غالب آن به شمار میرود. وقتی اهالی اینسوی آب که توجه به نیازهای سایرین، احترام به بزرگتر، فداکاری را در ریشههای خود دارد (اگرچه این روزها اینور آبیها نیز بیش از هرزمانی در پی آن هستند که خودشان را دریابند و کمکم بیخیال دیگران میشوند)، با واقعیت آن ور آب روبرو میشوند، این تفاوتهای عمیق فرهنگی بیش از هرزمانی برایشان رو میشود. اما بهراستی ریشههایی که از آن یاد شد، این هوای همدیگر را داشتن، این برقرار بودن ارتباطات خانوادگی و مقدم بودن آن بر خیلی چیزها چه اهمیتی دارد؟ چه نتایجی را در بردارد؟ چرا باید حفظ شود؟
داشتن روابط خانوادگی صمیمانه و فضایی امن و گرم و صمیمی در خانه بر سلامت فیزیکی و روحی و روانی اعضای خانواده، تأثیر مثبتی دارد. در دنیای پرمشغله امروز، یادآوری این نکته که خانواده ستون اصلی حمایت و مهرورزیست، بسیار اهمیت دارد.
آگاه بودن به ارزش خانواده و اعضای آن برای یکدیگر و قدردانی از این موهبت موجب شادی افراد میشود و به زندگی آنها معنا میدهد.
داشتن روابط محکم خانوادگی میتواند در دورههای پراسترس زندگی شرایط با ثبات و پایداری را برای افراد فراهم آورد و افراد را قادر میکند مقاومت و توانمندی بیشتری در برابر مشکلات نشان دهند.
علاوه بر اینها افراد از طریق داشتن رابطه گرم و صمیمی با اعضای خانواده، میآموزند که چه طور احترام، درک متقابل و ارزش قائل شدن را در سایر روابط خود با دوستان، همسالان، همکاران و نیز همسر خود نشان دهند.
آیینهای سفر رفتن را فراموش نکنید
اگر زمان چندانی به رفتن شما نمانده است، احتمالا یکی از کارهایی که در فکر دارید این است که فهرستی از اسامی و دوستان و اقوام تهیه کنید تا پیش از رفتن برای خداحافظی با آنها تماس بگیرید یا به دیدارشان بروید. گرفتاریهای دم رفتن نباید باعث شود که خداحافظی از عزیزان نزدیکتان را فراموش کنید. منظور از این افراد پدر و مادر و خواهران و برادران و یا هر فردی است که بیشترین تعامل عاطفیتان را با آنها دارید. در فرهنگ ما از سفر بهعنوان تحولی در زندگی یاد میشود. پس سعی کنید ابعاد این تحول را گسترش دهید. پیش از رفتن بهمرور روابط خود با نزدیکانتان بپردازید. اگر فکر میکنید حرفی هست که باید گفته شود، کدورتی هست که باید برطرف شود، از انجام آن غفلت نکنید. بسیاری از زخمها و دردها اگرچه بر روی دل ما سنگینی میکند اما با مرور زمان به آنها و تحمل فشاری که بر ما وارد میکنند، خو گرفتهایم اما نکتهای که مهم است این است که دلخوریها و زخمهای کهنه حتی اگر کمرنگ شوند، از بین نمیروند. سفر را مقطعی برای توجه به حرفهای دلتان و خانهتکانی آن و بهعنوان فرصتی برای بازنگری و بازسازی روابطتان در نظر بگیرید.
البته اگر فکر میکنید در حال حاضر فرصت زیادی ندارید نگران نباشید. تنهایی که در سفر برایتان پیش میآید فرصتهای زیادی برای فکر کردن درباره روابطتان را به شما خواهد داد. بههرحال وقتی فرد در بطن امری قرار میگیرد، شاید نتواند خیلی خوب آن را ببیند، اما گاهی تهی شدن از آن باعث میشود تازه آن را ببیند و نقاط قوت و ضعف آن را دریابد. دور شدن از خانواده نیز میتواند فرصتی برای بازیابی و بازشناسی آن باشد.
چگونگی رابطه فرد با پدر و مادر و خواهر و برادران او میتواند تأثیر زیادی بر روابط او با سایر افراد و موفقیت او در سایر عرصههای زندگیاش داشته باشد. میزان انرژی گذاری عاطفی که در خانواده و در بین اعضای آن صورت میگیرد، معمولا قابلمقایسه با هیچ نهاد دیگری نیست. بنابراین تأثیرات چگونگی روابط در این نهاد بر شکلگیری سایر روابط در زندگی را نمیتوان نادیده گرفت. شاید گاهی لازم باشد، چنانچه کدورتی در خانواده هست یا دلگیریهایی از برخی اعضای آن وجود دارد، بهجای فرار کردن از خانواده به امید به دست آوردن زندگیای بهتر، وجود آن را بهعنوان یک واقعیت و چهبسا سایهای که همواره به دنبال ما است بپذیریم، به بازنگری آن بپردازیم و اگر فکر میکنیم نقاط تاریکی در آن وجود دارد، آنها را روشن کنیم. این روشنسازیها میتوانند به آزادسازی انرژیای که در طی سالیان صرف سرکوب کردن برخی واقعیات یا خواستهها و تمایلات شده است، منجر شود. طوری که فرد بتواند با روان و ذهنی آزادتر به زندگی خود بپردازد و از داشتن رابطهای سالم با اعضای خانواده خود لذت ببرد.
برای بازگویی احساسات خود نسبت به والدین و سایر نزدیکانتان و نیز بررسی و برطرف کردن کدورتهای احتمالی، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
- جلسات گفت وگوی خانوادگی ترتیب دهید
معمولا پیش از رفتن یکی از اعضای خانوادهای به سفری طولانیمدت شرایط احساسی ویژهای در خانواده به وجود میآید. اعضای خانواده در خلوت خود یا در خلال صحبتهایشان گریز بیشتری به گذشتهها، خاطرات خانوادگی و غیره میزنند. شما که احتمالا بیش از همه این درگیریهای ذهنی را دارید، میتوانید در شرایط مقتضی از جو پیشآمده استفاده مناسب را بکنید و به مطرح کردن نقاط تاریک ذهن خود درباره اتفاقات و خاطرات خانوادگی یا نارضایتیها و دلخوریها و سوءتفاهمها بپردازید. حتی میتوانید به ابراز احساسات مثبتی که همواره میخواستهاید به والدین خود بگویید و یا قدردانیهایی از کارهای آنها بپردازید. البته باید توجه داشته باشید که پیش بردن این جلسات نیازمند بهکارگیری احتیاط های لازم و کنترل و مدیریت منطقی جلسه است.
- از روش صندلی خالی استفاده کنید
میتوانید برای آماده کردن خود برای گفتن حرفهایتان و ارزیابی آنچه میخواهید بگویید، پیش از مطرح کردن آنها در پیش فرد موردنظر، یکبار آنها را در مقابل یک صندلی خالی مطرح کنید. تصور کنید که فرد موردنظر جلوی شما نشسته است، هر آنچه را که میخواهید به او بگویید. این کار میتواند تا حدی باعث پالایش روانی شما شود. همچنین میتواند به شما کمک کند تا با آمادگی بیشتر و سنجیدهتر حرفهایتان را در واقعیت به فرد موردنظر بگویید.
- از معجزه نوشتن بهره ببرید
حتما شما نیز این تجربه را دارید که وقتی مطلبی را در ذهنتان مرور میکنید، تا حدی گنگ است اما وقتی آن را به روی کاغذ میآورید، معمولا آن مطلب بهطور واضحتر و با جزییات بیشتر در ذهنتان شکل میگیرد. بهطوریکه به خود میآیید و میبینید تند و تند در حال نوشتن هستید. این را میتوان معجزه نوشتن دانست. بههرحال لازم است آنچه در ذهن داریم به کلام دربیاید حال چه در صحبت با دیگری و چه در اوج تنهایی با نوشته شدن درجایی. این اهمیت زبان در بیان درونیات است که باید به شیوهای برونریزی شود. از این نوشتهها نیز میتوانید مثل شیوه صندلی خالی، جهت کسب آمادگی برای گفتن حرفهایتان به فرد موردنظر استفاده کنید و یا میتوانید آنها را در قالب نامهای به آن فرد بدهید.
- نزد یک روانشناس یا مشاور مجرب بروید
اگر احساس میکنید نمیتوانید بهتنهایی از پس حل درگیریهای ذهنی خود در ارتباط با نزدیکان تان بربیایید، میتوانید نزد یک روانشناس یا مشاور مجرب بروید. برخی مشاوران حتی اگر نیاز باشد از راه دور و مثلا از طریق اسکایپ نیز جلسات مشاوره را برگزار میکنند. این نکتهی مهمی است چرا که وجود اختلافات فرهنگی و احتمالا مسلط نبودن شما بر زبان آن کشور میتواند مانعی برای یافتن مشاور مناسب در آنجا باشد.