به گزارش خبرگزاری مهر، مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در سخنرانی خود در آیین اختتامیه اولین جشنواره شعر جامعه کار و تلاش کشور، با تأکید بر اینکه الزاماً همیشه بزرگان شعر و ادب و هنر سازنده فرهنگ نبودند، گفت: گاهی این مردمان عادی بودند که بخش باورنکردنی از فرهنگ بشر را به وجود آوردهاند. روح «روژه دو لیل» را به نظر بیاوریم؛ یک کفاش اهل مارسی که افسر میشود و سرود «مارسیز»، سرود بزرگ انقلاب بزرگ فرانسه و نوای رهاییبخش در اروپا را او میسراید نه ملکالشعرای فرانسوی. یا پرچمی که در اساطیر ایران برافراشته میشود را در نظر آورید، این «کاوه آهنگر» است که آن را از چرم و فلز برپا میکند، نه استاد فرهنگ آن دوره.
وی افزود: مردمان عادی شاید به نظر نیایند؛ ولی میراث شفاهی ملل برآمده از آنهاست، «حکیم لاادری» که در ادییات ما مشهور شده کیست؟ ابیات و جملات حکیمانهای که در ادبیات و فرهنگ ما به جا مانده که گویندهاش شناخته نشده، مؤلفش «لاادری» است. بله، مردمان عادی تولید فرهنگ میکنند؛ ولی ثبت آنها به نام خودشان رخ نمیدهد و به نام کل مردم و فرهنگ ثبت میشود.
قزلی همچنین در باب اهمیت برگزاری جشنوارههای ادبی ویژه اقشار و صنوف مختلف مردمان جامعه گفت: در دل این جشنوارهها گهگاه مصرعها و مطالب ماندگاری به ادبیات این مرز و بوم افزوده میشود که شاید نام مؤلفش گم شود؛ اما مخاطبش همیشگی است. مثال مشهورش در انقلاب ما که «شهریار» به آن اشاره کرد این است؛ «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار». این شعار که نه شعر است و نه بحر طویل و نه حتی ساختاری نو دارد، توسط مردمان عادی شاخته شد و نه شاعر و فرهنگی حرفهای و کارکردش در یک دهه باورنکردنی بود.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در ادامه با پرداختن به موضوع ادبیات کارگری، اظهار کرد: ادبیات کارگران ابتدا از سرودههای ریتمیک برای کارهای دستهجمعی در کشتیها و دروی محصولات کشاورزی شروع شد. این ادبیات کار است، ادبیاتی در خدمت کار که یک معنای دینی و ارزشمدارانه دارد.
وی همچنین با گفتن اینکه با محور قرار گرفتن کار، کارگر، کارفرما و محصول، همه با هم قضاوت میشوند، ادامه داد: اصالتاً بین ادبیات کار و ادبیات کارگری، باید تفاوت قائل شد. کارگر را سیستم سیاسی بینالمللی تبدیل به طبقه کرد و ادبیات کارگری سیاسی شد؛ چون اتحاد جماهیر شووری میخواست در فنآوری و اقتصاد به اروپا برسد، بنابراین ترجیح دادند همه مردم، کارگرانی در خدمت ایدئولوژی خود باشند. ادبیات کارگری مترادف با ادبیات سیاسی متولد شد؛ اما توسط بورژواها و نه کارگران.
وی تأکید کرد: کار و کار کردن در مبانی دینی، مرتبط با خداست و بندگی خدا طبقه ندارد، مگر با معیار تقوا. ادبیات کار باید توسط خود اهل کار تولید شود. یادمان باشد ارج و قرب کارگران با اهمیت دادن به خود کار به وجود میآید، کاری که با ثبات است و پایدار.
قزلی در بخش پایانی سخنانش در اشاره به برگزاری جشنواره شعر جامعه کار و تلاش کشور از سوی وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی تأکید کرد: ادبیات کار باید توسط اهل کار به وجود بیاید، نه توسط بعضی فعالان ادبیات که به صورت حرفهای در جشنوارهها شرکت میکنند یا اهل سیاست که به آرا و جنگهای کارگری چشم طمع دارند. از این رهگذر میتوان به تجربههای گرانقدری مثل این جشنواره، توصیه کرد که در فرم به سادگی توجه داشته باشند و مثلاً ادبیات مرسوم کارگران را بیشتر درگیر ادبیات و کارشان کنند، به خصوص در حیطه مستندنگاری و خاطرهنویسی. از طرفی آثاری در ادبیات متولد میشود و از طرفی متولیان حاکمیتی در موضوع کار میتوانند استفادههای پژوهشی از این آثار ببرند.
سخنان قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در این مراسم اینگونه پایان یافت: امید که اهل کار با توجه به ادبیات روح پیشرفت را در کار و تلاش متوجه کند؛ چون پیشرفت بر پایه رؤیاها و توصیف کردن آنها شکل میگیرد و هر دوی آنها کار ادبیات است.