در نیمهی پنجمین ماه سری جدید مطالب معرفی فیلم، از سبکهای مستند، درام جنگی، کمدی و مثل همیشه از انیمیشن فیلمهایی خواهیم داشت که هرکدام از آنها برای طرفداران آن ژانر قطعا ارزش دیدن دارند. فیلمهای این هفته را با اثری پرستاره از جورج کلونی آغاز میکنیم که تنها لیست بازیگرهای آن میتواند هرکسی را برای دیدنش مشتاق کند. در ادامه سری به یکی از ژانرهای فیلمسازی میزنیم که کمتر در مورد آن در معرفی فیلم هفتگی صحبت کردیم و مستندی در مورد استیو جابز را معرفی خواهیم کرد تا از زیر و بم زندگی این نابغهی معاصر مطلع شوید. در ادامه یکی از کمدیهای جریانساز آدام مککی و ویل فرل را معرفی میکنیم که آغازگر سری ماندگاری در سینما شد و حتی میتوان عنوان کالت را هم به آن القا کنیم. در انتها انیمیشینی تاریخ و آخرالزمانی با حال و هوای بسیار مشابه آثار تیم برتون خواهیم داشت تا اگر میانهای با انیمیشینهای خوشحال دیزنی ندارید، از این اثر فیلسوفانه لذت ببرید. مانند همیشه میتوانید با نظرات خود ما را در معرفی فیلمهای مناسب هرهفته یاری کنید.
The Monument Men
جورج کلونی شاید در سکان کارگردانی به افتخارات چندانی نرسیده باشد، اما به خوبی میتواند بازیگرهایی را کنار یکدیگر جمع کند که تنها نام آنها میتوان تضمین فروش فیلمش باشد. کلونی که فیلم The Monument Men را با کارگردانی، نویسندگی و ایفای نقش در آن کاملا از آن خود کرده، با همکاری مت دیمون، بیل ماری، جان گودمن و کیت بلانشت ساخته است. این فیلم که بر اساس داستان واقعی کتابی به همین نام نوشتهی رابرت ام. ادسل ساخته شده، داستان گروهی از متفقین را روایت میکنند که در جریان جنگ جهانی دوم، مأمور میشوند هر اثر هنری و باارزشی را که پیدا میکنند قبل از اینکه نازیها آن را نابود کنند، به آمریکا برگردانند. سوژهی جذاب این فیلم بر اساس وقایع واقعی رخ داده بین سالهای 1943 تا 1946 است که گروهی تحت برنامهای به نام «آثار یادبود، هنرهای زیبا و آرشیوها» که جزئی از ارتش متفقین شمرده میشود، وظیفه داشتند از میراث فرهنگی دفاع کنند.
فیلم جورج کلونی در سال 2014 با بودجهای هفتاد میلیون دلاری روانهی سینماها شد و توانست بیش از دوبرابر بودجهاش، حدود 155 میلیون دلار فروش کند. فیلم با همکاری آلمان ساخته شد و بسیاری از سکانسهای آن در شهرهای آلمان و محلههای حومهی شهرهای بزرگ انجام شد. فیلم با نقدهای متوسطی همراه شد و با وجود نقشآفرینی بسیار خوب ستارههای فیلم، عدم وجود یک فیلمنامه کاملا مسنجم به ضرر آن تمام شد. پیتر تراوس منتقد رولینگ استونز البته به فیلم 3 ستاره از 4 ستاره داده و طراحی صحنه و فیلمبرداری The Monument Men را بینظیر توصیف کرده است. او جهانبینی کلونی در این فیلم را تحسین کرده و گفته کلونی فیلمی در مورد الهام، فرهنگ در معرض خطر و چیزهایی که ارزش جنگیدند دارند ساخته است. فیلم با اینکه بر اساس داستانی واقعی ساخته شده کاملا به وقایع اتفاق افتاده وفادار نیست و به دلایل سینمایی، بعضی موارد را تغییر داده که همین مورد باعث اعتراض برخی شده بود.
Steve Jobs The Man In the Machine
بله، فیلم Steve Jobs ساختهی دنی بویل احتمالا بهترین اثری است که از استیو جابز فقید ساخته شده اما درام نفسگیر او در مقایسه با مستندهایی که از بنیانگذار اپل ساخته شده، واقعیتهای کمتری بیان میکند. الکس گیبنی در همان سالی که مستند ساینتولوژی خود را روانهی جشنوارهها کرد و بلافاصه با استقبال عظیم منتقدان و تماشاگرانی که از این فرقه خبر نداشتند رو به رو شد، مستند استیو جابز را نیز به چند جشنواره فرستاد و سپس آن را روی اینترنت منتشر کرد. از فرانک سیناترا و جیمی هندریکس گرفته تا ویروسهای رایانهای و جنگ عراق، طیف موضوعات مستندهای گیبنی بسیار متنوع است. این برندهی اسکار، در سال 2015 و در میان هیاهویی که مستند ساینتولوژیاش ایجاد کرده بود، مستند استیو جابز را ساخت که آن طور که حقش بود دیده نشد.
گیبنی در این مستند با تعدادی از همکاران جابز مصاحبه میکند و همچنین به موضوع کارگردان کارخانههای چینی که محصولات اپل را تولید میکنند و شرایط کاری ناگواری دارند میپردازد. روزهای آغاز اپل و رفاقت جابز و وازنیاک، کار روی نخسین نسخههای مکینتاش و اخراج از اپل از موضوعاتی هستند که در این مستند مورد بررسی قرار میگیرند. این مستند با ثبت نمرهی 72 از 20 نقد منتشر شده در متاکریتیک، در میان مستندهای مورد پسند منتقدین قرار میگیرد. با اینکه مثل همیشه اپل با فیلمساز همکاری نکرده و شاهد صحبتهای تیم کوک یا جانی آیو نیستیم، اما مصاحبهها و تصاویر آرشیویی انتخاب شده پرترهی کاملی از جابز ترسیم میکنند. مستند Steve Jobs The Man In the Machine از لحاظ به تصویر کشیدن نقاط تاریک زندگی جابز هم موفق ظاهر شده است و این ایده را القا میکند که «قهرمانان هم نقاط ضعف دارند.»
Anchorman: The Legend of Ron Burgundy
پیشتر فیلم The Other Guys از آدام مککی را با همکاری او و ویل فرل معرفی کرده بودیم. اما این بار قصد داریم یکی دیگر از همکاریهای این دو را معرفی کنیم که منجر به جذب نگاههای زیادی به هر دوی آنها به عنوان کارگردان و بازیگر شد. فیلم کمدی Anchorman که در سال 2004 ساخته شد، تا به امروز در لیست بهترین فیلمهای کمدی دیده میشود. ویل فرل، استیو کرل، پاول راد، دیوید کوشنر و کریستینا اپلگیت اعضای یک شبکهی خبری محلی در سن دیهگو در دههی هفتاد هستند که درگیری بین ران برگندی و ورونیکا کورنیگستون با بازی فرل و اپلگیت منجر به اتفاقات بامزهای میشود. این فیلم با بودجهی 26 میلیون دلار ساخته شد و موفق شد بیش از 90 میلیون دلار در سراسر دنیا فروش کند. قسمت دوم Anchorman نیز سال 2013 اکران شد که موفقیت دیگری برای تیم سازندهی فیلم به ارمغان آورد.
در لیست 500 فیلم برتر تاریخ مجلهی امپایر، این فیلم در رتبهی 113 را از آن خود کرده است. همچنین شخصیت ران برگندی رتبهی 26 از میان 100 کاراکتر برتر سینما به انتخاب همین مجله را به دست آورده است. ویل فرل بعدها اعلام کرد برگرندی بامزهترین کاراکتری بود که در دوران حرفهای خود نقش آن را ایفا کرده است. فیلم در نزد منتقدین به خوبی استقبال شد و میانگین نمرهی 6.5 از ده را در راتن تومیتوز به ثبت رسانده است. در خلاصهی نقد این سایت آمده: «Anchorman باثباتترین فیلم کمدی نیست اما حماقت بامزهی کاراکترها و دیالوگهای به یاد ماندنی به همراه هنرنمایی عالی فرل، این گروه از همهجا بیخبر را در مسیر باقی نگه میدارد.» منتقد هالیوود ریپورتر در مورد شوخیهای فیلم میگوید: «افسانهی ران برگرندی ثابت میکند شوخیهای بچهگانه هم میتواند خنده دار باشد و فیلم شما را میخنداند، حتی اگر به خاطر خندیدن به شوخیهایش از خودتان متنفر شوید.»
9
اگر فیلمهای جنگی و مستند و کمدی به مذاقتان خوش نمیآید، شاید کمی انیمیشن علمیتخیلی با رنگ و بوی آثار تیم برتون برای این آخر هفته به کارتان بیاد. انیمیشن 9 به کارگردانی شین ایکر ساخته شده که داستانش را از انیمیشن کوتاه خودش که در سال 2005 نامزد بهترین انیمیشن کوتاه شد اقتباس کرده است. ایکر از کودکی طرفدار کارهای برتون بوده و به همین دلیل فضای اولین اثر بلند او (که البته کمی بیش از یک ساعت زمان دارد) بسیار به کارهای برتون شبیه است. خود تیم برتون هم یکی از تهیهکنندگان 9 است و بازیگران شاخصی چون الایجا وود، جنیفر کانلی و کریستوفر پلامر صداپیشگی شخصیتهای شمارهدار این انیمیشن را برعهده داشتند. 9 داستان رباتی کتانی را تعریف میکند که ساختههای مرموز دانشمندی بینام است. ربات شمارهی 9 آخرین سری رباتهای کتانی هست و حالا در دنیایی آخرالزمانی که رباتهای فلزی بر آن حکمرانی میکنند، بیدار میشود و دنبال همنوعانش میگردد و همچنین دلیل ساخت خود را جویا میشود. 9 در 9 سپتامبر 2009 اکران شد و با 30 میلیون بودجه، کمی بیش از 48 میلیون دلار فروش کرد.
دنی الفمن وظیفهی ساخت موسیقی این انیمیشن را برعهده داشته که به واسطههای همکاریهای متعددش با تیم برتون و همچنین کار روی فیلمهایی چون سری «اسپایدر من» سم ریمی، «مردان سیاهپوش» و چندین فیلم دیگر از جمله Justice League که چند روز دیگر روی پرده میرود به شهرت بالایی دست پیدا کرده است. انیمیشن 9 خیلی مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت و با نقدهای بالا و پایینی رو به رو شد. در بسیاری از نقدها جلوههای ویژهی کامپیوتری و فضای فیلم مورد تحسین قرار گرفته اما انتقاداتی به صداپیشگی رباتها و همچنین سرعت و ریتم انیمیشن وارد شده است. 9 در متاکریتیک نمرهی 60 را ثبت کرده و البته راجر ایبرت نمرهی خوب 3 از 4 را به آن داده و 9 را اثری که ارزش دیدن دارد شمرده است.