سعدی شیرازی به حق یکی از چهار ستون استوار ادب فارسی است. اول اردیبهشت ماه مصادف با زادروز «شیخ مصلحالدین مشرف بن عبدالله» مشهور به «سعدی شیرازی» به عنوان «روز بزرگداشت سعدی» نامگذاری شده.
بدون شک پس از فردوسی، سعدی بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت قرن، نه تنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است.
سعدی کیست؟
از شرح دقیق زندگی او اطلاعات چندانی در دسترس نیست، از سخن خود او در «گلستان» برمیآید که در حدود سال 606 هجری قمری چشم به جهان گشوده است. آنچه که مسلم است این است که خانوادهی وی خانوادهای مذهبی و اهل دین و دانش بودهاند، چنانکه خود میگوید:
همه قبیلهی من عالمان دین بودند / مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
کودکی
در همان کودکی پدر را از دست داد و پس از آن، در سایهی محبت مادرش مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز فرا گرفت. در اوان جوانی، در حالی که اوضاع فارس به شدت آشفته بود، دیار محبوبش شیراز را به قصد بغداد که جایگاه مناسبی برای دانش اندوزی بود ترک کرد و در بغداد به مدرسهی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود، راه یافت و به فراگیری علوم دینی و معارف ادبی پرداخت.
پس از آنکه چندین سال در بغداد به تحصیل مشغول بود، گام به سفری نهاد که سالها به درازا کشید. در طول این سفرها، حجاز و شام و لبنان و روم را درنوردید و سنتها و فرهنگهای گوناگون آنها را دید. این سفرها نه تنها جستجوی تنوع، دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف بود، بلکه هر سفر تجربهای معنوی نیز به شمار میآمد. این سفرها، مشاهدات، روایتها و قصههایی را برای وی به ارمغان آورد که ریشه در واقعیت زندگی داشت. شاید یکی از مهمترین عوامل مقبولیت و دلنشینی کلام وی و پند و اندرزهای او در میان عوام و خواص، عینی بودن آنهاست. گرچه لحن کلام و نحوهی بیان هنرمندانهی آنها نیز خالی از تاثیر نیست.
بازگشت به شیراز
در اواسط سدهی هفتم، هنگامیکه آرامش نسبی بر ایران حاکم بود، به شیراز بازگشت. سالهای اقامت سعدی در شیراز سالهای پربرکتی بود که گنجینهی پر بار خویش در وعظ و پند و حمت و عشق و عرفان را برای آیندگان به رشتهی تحریر در آورد.
در این روزگار، سعدی در خانقاهی ساکن و به راهنمایی مردم و موعظهی خلق مشغول بود. تا اینکه در حدود سال 690 هجری، دعوت حق را لبیک گفت و در همان خانقاهی که اواخر عمرش را در آنجا میگذراند، به خاک سپرده شد. خانۀ ابدی سعدی در 4 کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا است.
آثار سعدی شیرازی
«بوستان سعدی» یا «سعدی نامه»، نخستین اثر مستقل سعدی است که سرودن آن در سال 655 هجری پایان یافته است. زبان این منظومه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و محتوای آن اخلاق و تربیت و سیاست و امور اجتماعی است.
بوستان را شهر آرمانی سعدی دانستهاند: دنیای پسندها و آرزوهای او. مدینهی فاضله ای که بنیان نظام اجتماعی آن بر عدل استوار است و لبریز از گذشت و فداکاری، احسان و تواضع، همدلی و همدردی و عشق به خداست. بوستان در ده باب و در قالبی از حکایات و گفت و شنودها ساخته و پرداخته شده است که تا زمانی که انسان و انسانیت زنده است، حرفها برای گفتن و درسهایی برای آموختن دارد.
یک سال پس از پایان نگارش «بوستان»، سعدی ارمغانی دیگر به نام «گلستان» را در هشت باب برای دوستداران ادب و فرهنگ به زبان نثر به تصویر کشید. نثر گلستان نثری است آراسته و در عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارقالعادهی خود کلمات را زیبا میگزیند، زیباتر در کنار هم مینشاند و از این همنشینی کلمات، موسیقی کلامی روحنواز میآفریند که اهل فن آن را نثر «مسجع» یا «آهنگین» مینامند. «گلستان» زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنانکه پیشینیان ما آن را به کودکان خود آموزش میدادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی «گلستان» بود. داستانهای کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسلهای متعدد نقش بسزایی داشته است چنانکه بیشتر گزارهها و ابیات گلستان به شکل ضربالمثل به گفتار ایرانیان راه یافته است.
قصاید
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی در این زمینه نیز تبحر خاصی داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید را از نظر محتوا میتوان در دو حوزهی «تاملات و تفکرات» و « مدح امرا و سلاطین معاصر» جای داد که دومی اگر چه از شان وی دور است، اما اغلب ملایم و به دور از اغراق است. غالبا آنها را پند و اندرز میدهد و صفات نیکی را در آنان میستاید که خود به شیوهی غیر مستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.
سعدی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده است که به جرات میتوان گفت تمامی غزل سرایان بعد از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب نماندهاند. زبان او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه های ادبی را بسیار استادانه و طبیعی بهکار میگیرد. از حشو و اغراق میپرهیزد و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را به اوج خود میرساند و اینگونه است که ترنمی زیبا و گوشنواز را در غزلیات خود جاودانه میکند.
تاثیر کلام سعدی بر غرب
سعدی تنها سخنوری است که هم در نثر و هم در نظم سرآمد شد و سادگی و روانی و تناسب کلام را با هم بهکار گرفت. از سوی دیگر، یکی از مهمترین عوامل دلنشینی پندها و اندرزهای سعدی در میان عوام و خواص، وجه عینی بودن آنهاست. اگرچه لحن کلام و نحوه بیان هنرمندانه آنها نیز سهمی عمده در ماندگاری این نوع از آثارش دارد.
بهعلاوه، اعجاب انگیزترین ویژگی در او، دلیری و شهامت او در حقیقت گویی است. از قدرتمندان گرفته تا زاهد و عابد ریایی و فاسد، به نقد اخلاقی همگان میپردازد. به رغم آنکه مذهبی و متعصب است، جفاکاری را حتی با مخالفین خود روا نمی دارد و سراپا محبت و مهر است و خویش و بیگانه را مورد رافت و انصاف و مروت خود قرار میدهد.
از همین رو است که هفتصد سال پس از او، ما به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم و گسترهی تاثیر کلام و فرهنگ و ادب او، نه تنها بر ایرانیان هویداست، بلکه از مرزهای ایران فراتر رفته و کشورهای دیگر را نیز در عرصهی گیتی مسحور خود کرده است. چنانکه «گلستان» سعدی برای اولینبار به زبان فرانسوی ترجمه و این ترجمه مقدمهای برای آَشنایی غربیان با سعدی و افکار وی شد. پس از آن، در مدت زمانی اندک سعدی و افکارش مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گرفت و آثارش به مهمترین زبانهای زندهی دنیا ترجمه شد.
بههمین سبب میتوان گفت سعدی نه تنها در شیراز و کشور خود که در جهان شاعری پر آوازه است و از تمام نویسندگان و گویندگان شرقی، تنها شاعری است که مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گرفته است و علت این افتخار و اعتبار او این است که سعدی در گلستان، جامع تمام صفات و آن مواهبی است که جمال شناسی نوین خواستار آن است.