تلاش برای رسیدن به شادی را کنار گذاشته و به سمت ایده‌آل خود بروید

اگر همیشه سعی می‌کنید شاد باشید، باشادی خداحافظی کنید! درست مانند تمام آن لحظاتی که با تمام توان خود سعی می‌کنید خونسرد باشید، و در واقع اصلاً خونسرد نیستید!

شادی مانند همه‌ی احساسات دیگر است، سعی نکنید مثل پول، یاد گرفتن نواختن یک ساز و یا نقاشی‌کردن آن را به دست بیاورید. این احساس در فرآیند کارها و در گذر زمان به شما دست خواهد داد، البته اگر همه‌چیز سر جای خودش باشد. بودن همه‌چیز سر جای خودش به معنی درست پیش رفتن زمین و زمان نیست، دقیقاً به معنی برداشت درست شما از احساس شادی است!

اگر قرار باشد از شما بپرسیم شادی دقیقا معادل چه چیزهایی است و معادل چه چیزهایی نیست؛ پاسخ شما چه خواهد بود؟

وقتی از دست بچه‌ پر سروصدای همسایه‌ خشمگین هستید، از خود نمی‌پرسید:«آیا من عصبانی هستم؟» و یا «آیا کار درستی می‌کنم؟» شما عصبانی هستید و با آن خشم زندگی می‌کنید؛ درست مثل شادی. شادی یک احساس قابل خریدن یا به دست آوردن نیست، بلکه عوارض جانبی تجربیاتی است که در زندگی داریم.

شما شادی را در دست خواهید داشت وقتی تمام جنبه‌های دیگر زندگی را نیز در دست داشته باشید.

شادی لذت بردن نیست؛ حتی لذت داشتن ماشین آخرین مدل!

by_johnny___car_sketch_by_johnny_designer-d4i0tll

بیشتر مردم وقتی در جستجوی شادی هستند آن را با لذت اشتباه می‌گیرند؛ با لذت‌هایی مانند غذای خوب خوردن، ماشین جدید خریدن، مهمانی دادن، ماساژ گرفتن و بسیاری از لذت‌های خوشایند دیگر.

لذت بردن عالی است اما معادل شادی نیست؛ با شادی مرتبط است ولی دلیل آن نیست. ممکن است یک نفر از استعمال مواد مخدر هم لذت ببرد اما آیا لزوماً به شادی ختم خواهد شد؟

تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که انرژی خود را صرف لذت‌های سطحی و مادی می‌کنند در نهایت مضطرب‌تر، عاطفی‌تر، ناپایدارتر و در بلندمدت کمتر خوشحال هستند.

لذت سطحی‌ترین شکل رضایت از زندگی و در عین‌حال آسان‌ترین آن است؛ چیزی که به آن نیاز داریم فراتر از لذت است.


 مقاله‌های مرتبط:
می‌خواهید شاد باشید؟ این 10 کار را متوقف کنید
9 فوبیای عجیب که نمی‌دانستید وجود دارند
همدلی مهم‌ترین مهارت اجتماعی انسان

شاد بودن کاستن از میزان انتظارات و خواسته‌ها نیست

Wallace-and-Gromit

این روزها مهم‌ترین دلیلی که برای شادنبودن مردم عنوان می‌شود، بالا بودن سطح خواسته‌هاست؛ کمتر بپوشید، کمتر بخورید، نادیده بگیرید و خلاصه کمتر زندگی کنید تا شادتر باشید. من فکر می‌کنم که برای زندگی مردم باید اعتبار بیشتری قائل بود.

شاید این تجربه را در زندگی داشته‌اید و اگرنه آن را فرض کنید: دوستی دارید که اخیراً یک کسب‌وکار بزرگ راه انداخته و تمام پس‌انداز خود را در آن سرمایه‌گذاری کرده است، اما شکست می‌خورد. او می‌خندد و از اینکه تجربه‌ی جدیدی در راه شغل و کسب‌وکار مورد علاقه‌اش به دست آورده، خوشحال است. تعجب نکنید، قطعاً دیوانه نیست!

او انتظار کمی از خود، شغلش و توانایی‌اش نداشته اما توانسته است به خوبی به گذشته نگاه و به توانایی‌های خود افتخار کند. اگر اینگونه نبود تا همیشه بابت شکستی که در زندگی حرفه‌یی خود خورده، ناراحت بود.

شکست به ما یاد می دهد که برخی از انتظارات ما متضاد با شادی نیست؛ استدلال این است که توانایی درست شکست خوردن و درک تجربه‌ی آن، یک پایه‌ی اساسی برای شادبودن است.

از یک زاویه‌ی دیگر نیز به این داستان نگاه کنید. «ناراحتی» داشتن انتظار حقوق بالا و «شادی» قانع بودن برای یک حقوق بخورونمیر نیست! آنچه به شما شادی می‌دهد قدر حقوق فعلی را دانستن و تلاش‌کردن برای افزایش آن است.

از افزایش خواسته‌های خود نترسید، به روند درستی که پیش گرفته‌اید، ادامه دهید و مطمئن باشید اگر زمین اطراف شما ترک می‌خورد، گیاه زیبایی از آن خواهد رویید!

شادی؛ مثبت گرایی نیست

p7udcvzzqlyedupiddlj

احتمالاً شما افراد سوپرشاد را می‌شناسید! همان‌هایی که بدون اینکه در نظر بگیرند در چه شرایطی قرار دارند همیشه در حال خندیدن هستند، حتی اگر در یک جبهه‌ی کاذب قرار گرفته باشند.

مثبت‌اندیشی خوب است اما انکار احساسات منفی در تمام لحظات می‌تواند به احساسات منفی عمیق‌تر، طولانی‌مدت‌تر و اختلال عاطفی منجر شود. اگر لحظات منفی زندگی خود را بپذیرید، احساسات پایدارتری در زندگی خواهید داشت.

متأسفانه رسانه‌ها مانند تلویزیون نیز این تفکر را بیشتر رواج می‌دهند و خندیدن و شادی به هر قیمت را به عنوان یک ارزش معرفی می‌کنند! اگر تنبل هستید، درس نمی‌خوانید و نمی‌خواهید کار کنید، بی‌دلیل شاد نباشید؛ لطفاً تنبلی را کنار بگذارید!


 مقاله‌های مرتبط:
مثبت‌اندیشی چطور مهارت‌های شما را افزایش می‌دهد
10 راه بهبود مهارت‌های ارتباطات اجتماعی
8 راه افزایش اعتمادبه‌نفس با انتخاب لباس مناسب

شادی روند تبدیل شدن به خودِ ایده‌آل‌تان است

monpandoudou1-copie-1

یک مسابقه‌ی ماراتن، ما را از خوردن یک تکه کیک شکلاتی خوشحال‌تر می‌کند. رشد و موفقیت کودک‌مان خوشحال‌کننده‌تر از بردن یک بازی ویدئویی است و شروع یک کسب‌وکار کوچک با دوستان و تلاش برای پول درآوردن، ما را از خریدن یک کامپیوتر جدید شادتر خواهد کرد.

جالب اینجاست که این کارها از سری کارهایی است که سطح انتظارات بالا می‌خواهد و خیلی سخت تأمین می‌شود؛ کارهایی که لحظات پُرمعنی و فعالیت‌های سخت زندگی ما را می‌سازند. لحظاتی شامل درد، تلاش، خشم و ناامیدی که اگر باز هم به گذشته بازگردیم، آنها را انجام خواهیم داد. چرا این‌گونه است؟

چون این فعالیت‌ها به ما اجازه می‌دهد تبدیل به خود واقعی‌مان شویم! پیگیری دائمی از فرآیند خود ایده‌آل شدن به ما احساس شادی می‌دهد، بدون در نظر گرفتن احساسات سطحی و یا مثبت‌اندیشی و منفی‌اندیشی. این دقیقاً همان دلیلی است که برخی از مردم را در میانه‌ی یک درگیری، شاد و در خلال یک مراسم عروسی، غمگین نگه می‌دارد؛ دلیل اصلی اینکه چرا برخی عاشق کار کردن هستند و برخی از مهمانی متنفرند!

اگر دوباره به این فکر می‌کنید که چرا برخی اوقات تلاش شما برای شادبودن با شکست مواجه می‌شود، شاید چنین دلیلی داشته باشد، شاید شما در هیچ‌کدام از آن لحظات خود واقعی‌تان نبودید.

شاید در طی این مسیر هیچ‌گاه به موقعیتی که دوست دارید در آن قرار داشته باشید، نرسید اما مطمئن باشید که در تمام طول مسیر شاد خواهید بود. مهم نیست که شما در کجای زندگی هستید، مهم این است که به شادی بیشتری نیاز دارید.

می‌بینید شاید یکی از دلایلی که همیشه خود واقعی و ایده‌آل ما سه پله جلوتر از ماست، همین باشد. شاید نیازی نیست به آن برسیم تنها باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم، آن را ارتقاء دهیم و در راه رسیدن به آن شاد باشیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان