فاطمه استیری: شاید وقتی محسن رضایی دوباره لباس سبز سپاه را بر تن کرد بسیاری آن روز را پایانی بر دوران سیاست ورزیش قلمداد کردند. مردی برآمده از دل سپاه که امواج رویاهایش به صندلی پاستور هم رسیده بود، نه یکبار که سه بار عزم کاندیداتوری کرد و هربار ناکام میدان انتخابات شد.
سال 84 برای اولین بار نامش در فهرست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری جای گرفت. تشتت در جبهه اصولگرایان و حضور رقبایی چون لاریجانی، احمدینژاد و قالیباف، او را به انصراف از این رقابت واداشت. آن هم یک شب مانده به رای گیری و در حالی که هنوز ستادهای او در حال فعالیت تبلیغاتی بودند. انتخابات پرسروصدا و پرحاشیه سال 88 دومین میدان حضور محسن رضایی در قامت یک کاندیدای ریاست جمهوری بود. او اما علی رغم آنکه تلاش زیادی کرد که با شعارها و وعدههای اقتصادی آرا را به سمت خود جذب کند، توفیقی کسب نکرد. محسن رضایی از پای ننشست و 4 سال بعد در سال 92 باز هم از کاندیداهایی بود که روی صندلی مناظرات انتخاباتی می نشست، باز هم با همان «ژست اقتصادی». اما باز هم «برادر محسن» با شکست روبرو شد.
محسن رضایی اما گویا هنوز سودای پاستور در سر دارد، آنقدر که صریحا بگوید اگر «تکلیف» شود می آید و حتی وقتی با علامت سوالی درباره بازگشت به سپاه و نتیجتا قرار گرفتن در زمره نظامی ها روبرو شود تاکید کند که «فقط به لباس سپاه بازگشته است نه بیشتر از آن.»
احتمال کاندیداتوری محسن رضایی در همه چندماه اخیر مطرح بوده است، خاصه آن زمان که در ردیف اول همایشی نشست که نامش جبهه مردمی نیروهای انقلاب بود، یک تشکل تازه تاسیس در جریان اصولگرا که خود را فراتر از جریان راست و دارای سازوکاری از پایین به بالا برای رسیدن به کاندیدا نهایی معرفی کرده بود.
برخی گفته ها و تحلیل ها هم حکایت از آن داشت که برادر محسن در پشت صحنه تحرکات انتخاباتی این جبهه حضور دارد. حضوری که در نهایت ابتدا به زمزمه کاندیداتوری او رسید. زمزمه ای که روز گذشته در نهایت به یک واقعیت تبدیل شد آنجا که جبهه مردمی نیروهای انقلاب با معرفی 21 کاندیدای خود برای انتخابات ریاست جمهوری یک کرسی را هم به محسن رضایی اختصاص داد تا تکلیفی که برادر محسن از آن حرف زده بود اینگونه جلو پایش گذاشته شود.
پرونده حضور نظامی ها در انتخابات
به همان نسبت که مسیر ورود به «بهارستان» برای نظامی ها تقریبا بدون مانع بوده و موفقیت های خوبی هم حاصل شده است اما مروری بر یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری صراحتا این را میگوید که مسیر «پاستور» برای نظامیها مسیری سخت است و پر از دست انداز. کاندیداهایی که با درآوردن لباس نظامی، سودای ریاست جمهوریشان را در معرض رای مردم قرار دادهاند، هربار با شکست روبرو شدهاند
استارت ورود نظامیها به عرصه انتخابات ریاست جمهوری یک دریادار زد، آنهم در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری.دریادار احمد مدنی که وزیر دفاع دولت بازرگان هم بود در بهمن ماه 58 عزم ورود به پاستور را کرد آنهم در شلوغی کاندیداهای آن دوره انتخابات. او در نهایت از بین 96 کاندیدای حاضر در صحنه بعد از بنی صدر در رتبه دوم قرا گرفت.
سالها بعد در دهه 80 این علی شمخانی بود که عزم کرد بر صندلی ریاست پاستور تکیه بزند. آنهم در روزگاری که برچسب وزیر دفاع دولت اصلاحات را یدک می کشد، اما این امر مانعی دربرابر خواست و اراده او نشد. شمخانی در سال 80 رو در روی رییس دولتش قرار گرفت تا شانس خود را برای برخواستن از صندلی وزارت و نشستن بر صندلی ریاست جمهوری امتحان کند این حضور اما دستاوردی جز سوم شدن برایش نداشت و بعد از خاتمی و توکلی با کسب 737٬962 هزار رای یعنی چیزی نزدیک به 2٫62 درصد آرا با انتخابات خداحافظی کرد.
شمخانی اما گیا جاده صاف برخی چهره های نظامی دیگر شد که طی سالهای اخیر با درآوردن لباس نظامی تلاش کردند خود را به صندلی ریاست پاستور برسانند.
چه آنکه محمدباقر قالیباف چهره نظامی برخواسته از نیروی انتظامی و محسن رضایی فرمانده سپاه هم هر یک، چندبار خود را به مردم در قامت یک کاندیدای ریاست جمهوری نشان دادند. هر بار حضور آنها هم فقط با یک نتیجه همراه شد؛ «شکست»
کارنامه پر از شکست قالیباف
سال 84 که اوج تفرقه بین اصلاح طلبان بود، از قضا اصولگرایان نیز با چند کاندیدا وارد میدان انتخابات شده بودند در همان سال بود که قالیباف نیز تلاش کرد شانس خود را برای رییس جمهور شدن امتحان کند. او در این انتخابات بعد از اکبر هاشمی رفسنجانی، احمدی نژاد و کروبی در جایگاه چهارم قرار گرفت تا اولین گام سیاسی اش با شکست سختی همراه شود. او که بعد از ناکامی در انتخابات رسیدن به پاستور به ساختمان بهشت شهرداری رفته بود 8 سال بعد در سال 92 باز هم عزم کرد خود را رییس جمهوری ایران کند. اینبار هم قالیباف دست خالی از صحنه کنار رفت و بازنده رقابت با حسن روحانی شد.
نام قالیباف این روزها باز هم در بین کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری دوازدهم مطرح است و بعید به نظر نمیرسد سردار شهرداری تهران برای سومین بار خود را کاندیدای «رییس جمهور» شدن کند.
سردار هم آمد
نامش در زمزمه های انتخاباتی مطرح بود اما نه جدی. می گفتند وزیر نفت دولت احمدی نژاد که از قضا زمانی دورتر از سرداران سپاه بوده است هم عزم پاستور کرده است. زمزمه های آهسته اما در نهایت تبدیل به یک خبر شنیده شده قطعی شد. جبهه یکتا نام رستم قاسمی را در کنار حمیدرضا حاجی بابایی به عنوان کاندیدای نهایی خود معرفی کرد تا یک تکه دیگر از پازل حضور چهره ای با سابقه نظامیگری در عرصه انتخابات کامل شود.
انتخابات اردیبهشت 96 گویا قرار است صحنه ای از حضور دیگربار نظامی ها در عرصه انتخابات باشد. باید دید آیا رای مردم اینبار به سبد کاندیدایی با سابقه نظامی ریخته خواهد شد.
در جدول زیر مروری بر سابقه حضور کاندیداهایی با سابقه نظامی در انتخابات ریاست جمهوری شده است؛
اسامی کاندیداها
|
سال
|
آراء /درصد
|
نتیجه
|
احمد مدنی
|
58/ریاست جمهوری اول
|
2٬242٬327
رای
15٫8درصد کل
آراء
|
نفر دوم در بین 96 کاندیدای حاضر در میدان رقابت
|
علی شمخانی
|
80/ریاست جمهوری هشتم
|
737٬962 رای
2٫62 درصد کل آرا
|
نفر سوم در بین 10 کاندیدای حاضر در میدان رقابت
|
محمدباقر قالیباف
|
84/ریاست جمهوری نهم
|
4٬095٬827
هزار رای
13٫93 درصد کل آراء
|
نفر چهارم در بین 6 کاندیدای حاضر در میدان رقابت
|
92/ریاست جمهوری یازدهم
|
6٬077٬292
رای
16٫55درصد کل آراء
|
نفر دوم در بین 6 کاندیدای حاضر در میدان رقابت
|
محسن رضایی
|
88/ریاست جمهوری دهم
|
678٬240 رای
1٫73 درصد کل آراء
|
نفر سوم در بین 4 کاندیدای حاضر در میدان رقابت
|
92/ریاست جمهوری یازدهم
|
3٬884٬412 رای
10٫58 درصد کل آراء
|
نفر چهارم در بین 6 کاندیدای حاضر در میدان رقابت
|
2929