کاهش سلامت روانی
سطح سلامت روانی دانشآموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند، کمتر از دانشآموزانی است که با جنس مخالف رابطه ندارند. آنچه که مطالعات غربی نشان میدهد این است که رابطه جنسی قبل از ازدواج مشکلاتی را برای نوجوانان بهبار میآورد و نیز همین مطالعات نشان داده است که قرار ملاقات گذاشتنهای دختران و پسران بیشتر از آنکه سودمند باشد، مضر است. ولی در ایران، همانطور که یافتههای تحقیقی نشان دادهاند، حتی رابطه معمولی دختران و پسران نیز مشکلزاست. از این رو برای تبیین این یافته، هم یافتههای مربوط به روابط جنسی و هم یافتههای مربوط به قرارهای ملاقات میآید:
بهطور کلی نوجوانانی که آمیزش جنسی را در سنین پایین شروع میکنند، خطرات روانشناختی بیشتری، از قبیل مشکلات رفتاری، مصرف مواد، روابط والدینی و خانوادگی مختل و عملکرد مدرسهای ضعیف را تجربه میکنند.
در یک مطالعه پاسخهای نوجوانان در مورد آزارهای روانی در روابط عشقی بررسی شد، معلوم شد دختران و پسران کاری میکردند که دوستان آنها احساس حسادت کنند، به احساس تملک آنها صدمه میزدند، چیزهایی میگفتند که عواطف آنها خدشهدار میشد، جلوی دیگران به آنها اهانت میکردند، سعی میکردند آنها را کنترل کنند، آنها را تهدید و سرزنش میکردند و چیزهایی را از گذشته بهیاد میآوردند که به آنها صدمه بزند (جیمز، 2000 به نقل جیمز، 2000). همچنین یک تحقیق نشان داد که در یک نمونه مختلط دختر و پسر، 59درصد دختران قربانی خشونت فیزیکی، 96درصد قربانی خشونت روانی و 15درصد اجبار برای انجام عمل جنسی را تجربه کردهاند (جزل و دیگران، 1996 به نقل جیمز، 2000).
تحقیق دیگر نشان داده است که قرار ملاقات گذاشتن ممکن است، به مجموعهای از روابط سطحی و بیمحتوا منجر شود. این امر مخصوصاً هنگامی رخ میدهد که قرار ملاقات گذاشتن خیلی زود آغاز شود. شاید دلیل این امر این باشد که قرار ملاقات گذاشتن در اوایل نوجوانی، رابطه فرد با همجنسان را ـ که برای تحول هویت خود لازم است ـ قطع میکند.
هازنبدز به شدت از قرار ملاقات گذاشتن انتقاد کرده است، بهخصوص به دلیل روابط سطحیای که بهوجود میآید. قرار ملاقات گذاشتنهای چندگانه (قرار ملاقات گذاشتن با تعداد زیادی از افراد در یک زمان) به خاطر سطوح پایین درگیری در روابط، باعث پایان یافتن آنها میشود و به همین دلیل از تحول روابط هیجانی معنیدار جلوگیری میکند. او معتقد است که این زنجیره به تعارض در روابط عشقی و سرانجام ناپایداری در ازدواج منجر میشود.
اینطور فرض میشود که یکی از کارکردهای مهم قرارهای عشقی برای نوجوانان تفریح و سرگرمی است، اما نوجوانان در دوستیهای خود، دچار اضطراب و نگرانی میشوند و لحظات سختی را میگذرانند زیرا بسیاری از آنها از طرد شدن میترسند و درباره اینکه در ارتباطهای خود چه باید بکنند، نامطمئن و گیج میشوند.
کسانی که با جنس مخالف رابطه دارند، به طور معناداری بیش از دانشآموزانی که رابطه ندارند، اقدام به خودکشیکردهاند یا به فکر آن بودهاند.
یافتههای دیگر تحقیقات نشان میدهد شکست در یک ماجرای عشقی، علت نسبت قابل توجهی از خودکشیهای نوجوانان است (جروم (26) و دیوسک، 1987؛ به نقل دیوسک، 1987).
سوء مصرف مواد و الکل
کسانی که با جنس مخالف رابطه دارند، بیش از آنها که رابطه ندارند، سیگار و مشروبات الکلی مصرف میکنند.
یافتههای کشورهای غربی بهخصوص امریکا نشان میدهد: به طور کلی مصرف و سوء مصرف الکل و داروهای غیرقانونی، آمیزش جنسی زودرس را پیشبینی میکند. از تحقیقات دیگر نیز برمیآید که آمیزش جنسی، پیشبینیکننده مصرف مواد است.
16/6درصد تمام دانشجویان قبل از آمیزش جنسی اخیرشان، الکل نوشیدهاند (مؤسسه زمینهیابی ملی رفتار مخاطرهآمیز دانشجویان، 1995)
تحلیل عوامل خطر میرساند در هر دو جنس سیگارکشیدن، درگیری در روابط جنسی را افزایش میدهد و طبق ادبیات موجود، سیگار کشیدن و مصرف الکل با روابط جنسی نوجوانان مرتبط است و بالاترین بار عاملی هم برای پسران و هم برای دختران، متعلق به سیگار کشیدن بوده است (رابینسون و دیگران، 1998).
مشکلات خانوادگی و آموزشی
دانشآموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند، به طور معناداری بیشتر از کسانی که رابطه ندارند، از منزل فرار کردهاند.
تحقیقات روانشناسان امریکایی نشان میدهد کیفیت روابط والدین و فرزندانشان رفتار جنسی را پیشبینی میکند. کیفیت پایین روابط خانوادگی با درگیرشدن بیشتر نوجوانان در رفتارهای جنسی مرتبط است.
در یک تحقیق، معلوم شد پس از سیگارکشیدن که برای پسران، ارتباط ضعیف با والدین و برای دختران، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی پایین، عامل موثر رفتارهای پرخطر جنسی بوده است.
دانشآموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند، به طور معناداری بیشتر از کسانی که رابطه ندارند، از مدرسه فرار کردهاند.
یافتههای دیگر تحقیقات نشان میدهد: نگرشها و رفتارهای تحصیلی با رفتار جنسی نوجوانان همبستگی مثبت دارد. همچنین تحقیقات نشانگر آن است که سرمایهگذاری و پیشرفت تحصیلی با آغاز دیرتر و فراوانی پایینتر آمیزش جنسی ارتباط دارد (اُهانیسن و کروکت، 1993).
از تحقیق دیگری نیز برمیآید که آرمانهای تحصیلی دختران و نمرات پسران در مدرسه، بعد از اولین آمیزش جنسی کاهش مییابد.
میزان صمیمیت با پدر و مادر در دانشآموزانی که سیگار مصرف میکنند، به طور معناداری کمتر از کسانی است که سیگار مصرف نمیکنند. شیوه تربیتی پدران دانشآموزان سیگاری بیشتر خشن و استبدادی و با بیتوجهی و بیتفاوتی است، در حالی که شیوه تربیتی پدران کسانی که سیگار مصرف نمیکنند، بیشتر منطقی و همراه با قاطعیت است.
همچنین دانشآموزانی که سیگار، الکل و مواد مخدر مصرف میکنند، به طور معناداری بیشتر از دیگر دانشآموزان از منزل فرار کردهاند.
یافتههای دیگر تحقیقات نشان میدهد:
روابط ضعیف با والدین به عنوان یک عامل خطر استفاده از مواد شناخته شده است (نیوکامب و دیگران، 1984 به نقل گانت، 1994).
اغلب مطالعات نشان دادهاند استفادهکنندگان معمولی دارو با والدینشان مشکل دارند.
پسران دبیرستانی بیش از دختران دبیرستانی با جنس مخالف رابطه دارند.
بررسیهای پژوهشگران کشورهای دیگر نیز این مطلب را به اثبات رسانده است.