این داستاننویس درباره رمان جدیدش که به تازگی منتشر شده است به ایسنا گفت: این کتاب رمان سوم من است که سال گذشته نوشتن آن را به اتمام رساندم، امسال هم مجوز نشر گرفت و منتشر شد. قهرمان این رمان یک پسر است که زندگیاش از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی تعریف میشود. این کتاب شخصیتهای متفاوت و بستر ملودرام خانوادگی دارد. در خلال حوادثی که در این ملودرام اتفاق میافتد، آن پسر قرار است به درک روشنی از زندگی، مرگ، عشق، مهربانی، خشونت و مریضی برسد. رمان از یک جنبه درگیر مفهوم دوگانه بیماری و شفا و تأثیر آن بر روی آدمها نیز میشود.
او افزود: زمان اصلی وقوع حوادث «شاهراه» از اوایل دهه 70 تا نیمه دوم این دهه و سالهای معروف به جریان دوم خرداد است. البته این کتاب پیرنگ سیاسی مشخصی ندارد و نگاهش بیشتر متوجه جنبههای مدنی و شهری آن سالهاست. در این کتاب نیز مانند کتابهای دیگرم شهر تهران و محلات خاصی از شهر تهران و به طور مشخص امیرآباد مورد توجه است. تهران در همه رمانهای من هست و میتوان گفت وجه مشترک کارهای من تهران است. صفت داستاننویسی شهری هم به من منتسب شده است.
دادخواه درباره تفاوت این رمان با رمانهای دیگرش اظهار کرد: رمانهای قبلی من بیشتر پیرنگ عاشقانه داشتند و روابط عاشقانه دو فرد در آنها مطرح بود، اما این رمان خانوادگیتر است. رمانهای قبلی به لحاظ فضا و شخصیتها سبکبارتر بودند اما در این رمان شخصیتها عمیقتر هستند. کسی که کتابهای قبلی من را خوانده است اگر این کتاب را بخواند تفاوتش را احساس میکند که ممکن است این تفاوت منفی یا مثبت باشد.
این داستاننویس درباره فضا و شخصیتهای رمان «شاهراه» نیز بیان کرد: شخصیت و فضای این رمان بیشتر درگیر دوگانه ضعف و قدرت است که در دل بیماری و شفا وجود دارد و اینکه این دو مفهوم چگونه بر جنبههای زندی ما اثر میگذارند. شخصیت داستان در طول داستان به این موضوع بسیار فکر میکند و درگیر آن است. این دوگانه ضعف و قدرت در رمان حل شده است.
رمان «شاهراه» در 321 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 27 هزار تومان در نشر چشمه منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: «سینا دادخواه اولین رمانش «یوسفآباد، خیابانِ سیوسوم» را در نیمه دوم دهه هشتاد منتشر کرد، رمانی که با بازتابهای فراوانی روبهرو شد. رمان دومش «زیباتر» ادامه روند کار اول بود، و سومین رمانش «شاهراه» دغدغههای او را در سطح و ساختاری متفاوتتر به نمایش گذاشته است.
«شاهراه» روایت پسر بودن است در تهرانِ سالهای اخیر. در بابِ پرسه زدن در شهر و درکِ رازها و خاطراتِ گذشتهای نه چندان دور. رمان درباره پسری است جوان که مدام گذشته خود را به یاد میآورد. گذشتهای که بخشی از آن با پدری خاص گره خورده و البته مکانهایی که او آنها را دوست داشته است. دادخواه در روایتی بیوقفه، پیشرونده و مملو از تکههای ریز و درشتِ داستانی، پازلی با قطعات فراوان ساخته که باید تکمیل شود. خواننده «شاهراه» با رمانی قصهگو و شهری روبهروست که تلاش میکند از دلِ مکانها حافظه یک دورانِ مملو از تغییر را بازیابی کند؛ حافظه دو دهه گذشته شاید. و این میان پسر گره میخورد در برخوردهایش با شهر، آزادیای که در پرسهزنیهای جسمی و ذهنیاش میسازد تا به رهایی برسد. و سوال این جاست که آیا رستگار خواهد شد؟
تازهترین رمان دادخواه راوی جستوجوی زمانی است «گمشده». دعوت به تماشای رنگهایی که مدام در فضا دورتر میشوند. عیشِ زیستن و خون داشتن...»