اشتباه در بازاریابی میتواند جبران ناپذیر باشد. بعضی از بازاریابها تفکرات متفاوتی دارند و فکر میکنند که قادرند با ایجاد بعضی تغییرات اوضاع را به سمت بهتر شدن ببرند و نتایج بهتری نیز کسب نمایند.
اما در این حالت در اغلب مواقع نتیجه کار مناسب نخواهد بود. این امر باعث میشود تا این بازاریابها شناسایی شده و در آخر از شرکت اخراج گردند. این بازاریابها معمولا ضررهای زیادی را نیز به شرکتها وارد میکنند. وجود شکست است که باعث میشود شرکتها از امتحان کردن چیزهای جدید و اعمال تغییر و تحول در کسب و کار خود واهمه داشته باشند و علاقهای نشان ندهند.
داشتن استراتژی در انجام کارها و فعالیتها بسیار مهم است. مخصوصا داشتن استراتژی در بازاریابی. زیرا این دقیقا همان چیزی است که میتواند یک کسب و کار را بزرگ کند و یا اینکه آن را نابود نماید. پس بهتر است اشتباه در بازاریابی را مرتکب نشویم.
بررسی 7 اشتباه در بازاریابی
در اینجا قصد داریم تا به بررسی 7 اشتباه در بازاریابی بپردازیم. این اشتباهات باعث میشوند تا یک کسب و کار سقوط کند و به سرانجام نرسد.
1. نداشتن برنامه ریزی مناسب برای اطلاع از گرایشهای جدیدی که در بازار وجود دارد!
در صورت نداشتن برنامه ریزی صحیح، اشتباه در بازاریابی امکان پذیر است، زیرا چشم انداز بازاریابی به صورت دائم در حال تغییر و تحول است. یکی از وظایف مهم بازاریاب خوب، داشتن آگاهی در مورد جدیدترین گرایشات بازار صنعت حوزهی فعالیت خود است.
به نظر میرسد که تمرکز کردن روی دانش و اطلاعات کنونی و همچنین نادیده گرفتن اطلاعات جدید کار آسانی باشد. اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که انجام دادن این کار، قطعا نمیتواند یک شرکت را به موفقیت برساند، زیرا، یکی از وظایف بازاریاب، به روز بودن و نوآورانه عمل کردن است.
برای مثال، لازم است در اولین گام، فعالیت خود را با تحلیلهای جدیدی که مربوط به شرکتهای رقیب است آغاز کنیم. باید در نظر داشت که شرکتهای رقیب چه کارهایی را با موفقیت انجام میدهند که ما نیز به عنوان بازاریاب آنها را در نظر داشته و انجام دهیم.
به عنوان مثال آیا شرکتهای رقیب محتوای باکیفیتتری دارند؟ آیا تبلیغات توانسته آنها را به موفقیت برساند؟ یعنی در واقع باید رقیبان خود را به درستی شناخت تا بتوان به شیوهای درست فعالیت کرد.
در مرحله بعدی لازم است تا با فروشندگان خود صحبت کنید. همچنین لازم است تا در سال دو بار جلسات بازاریابی اختصاصی برگزار شود و در جلسات برگزار شده، فروشندگان فعلی و همچنین تمام کسانی که تمایل دارند از طرف شما نمایندگی دریافت کنند نیز، حضور داشته باشند.
برای اینکه اشتباه در بازاریابی اندکی کاهش یابد، بهتر است با همکاران بازاریاب خود نیز جلساتی را ترتیب دهید. البته باید گفت فرقی نمیکند در چه زمینهای بازاریابی انجام میدهند، بهتر است از همه آنها بخواهید در جلسات حضور داشته باشند.
انجام تحقیق در زمینه فعالیت شرکت بسیار مهم است. بازدید از وب سایتهای مرتبط با بازاریابی میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. پس فراموش نکنید که تحقیق کردن میتواند تا حد زیادی اطلاعات مورد نیاز شما را در اختیارتان قرار دهد.
در طول انجام تحقیق و همچنین جمعآوری اطلاعات، به لیست بزرگی از ایدهها نیز دست خواهید یافت. یادتان بادشد که بخشی از بودجه خود را برای امتحان کردن ایدههای بازاریابی جدید نگه دارید.
2. نداشتن ترفندهای نوآورانه در جهت پیشرفت و رشد
داشتن ترفند و ایده در انجام کارها میتواند بسیار نتیجه بخش باشد. داشتن ترفند به رشد یک کسب و کار کمک میکند و میتواند یک شرکت را سریعا به مراحل بالاتر پیشرفت برساند.
استفادهی خلاقانه از تکنولوژی، در واقع ابزاری برای رشد محسوب میشود. اگر استراتژی بازاریابی به درستی انجام و پیادهسازی شود و اشتباه در بازاریابی وجود نداشته باشد، قطعا یک شرکت کوچک به یک نام بزرگ تجاری تبدیل خواهد شد. اما در این میان بسیاری از بازاریابها نیز هستند که تمایلی به امتحان کردن روشهای جدید ندارند.
بهتر است تا برای انجام این قبیل کارها زمان کافی داشته باشید. در اتاق خود را ببندید، کامیپوتر را خاموش کنید و سپس به راههایی فکر کنید که میتوانید با استفاده از آنها به مردم کمک کنید. اما شاید انجام این کارها برای همه کارآمد نباشد، پس در این حالت سعی کنید تا با هوشمند ترین کارمند خود جلسهای ترتیب دهید، زیرا ممکن است بتواند ایدهای جدید را که برای پیشرفت لازم است، مطرح کند.
بیشتر بخوانید: 6 دلیل مهم برای توجیه ناکارآمدی بازاریابی ایمیلی
3. توقف زودهنگام برنامهها میتواند باعث مشکل شود.
دو فاکنور اصلی و مهم در بازاریابی، زمان و پول هستند. اگر میخواهید در کار خود موفق باشید و به نتیجهای درست برسید، باید هر دو عامل را به درستی مدیریت کنید و در نظر داشته باشید.
به عنوان مثال میتوان گفت که بهینهسازی موتور جستجو به زمان نیاز دارد. پس لازم است تا حداقل 4 ماه زمان بگذرد تا بتوانید نتایج را مشاهده کنید. البته فقط شما نیستید بلکه تعداد زیادی از شرکتها، کسب و کارها و … هستند که تلاش میکنند بتوانند در گوگل به نتایج خوبی دست یابند. پس باید گفت که موفقیت به زمان نیاز دارد.
مهم نیست که فعالیت شرکت شما در چه حوزهای است، ولی بهترین کار این است که قبل از نهایی کردن قرارداد با نمایندگیهای فروش، درک درستی از چهارچوب زمانی آنها به دست آورید.
جان لینکون، که مدیرعامل Ignite Visibility است در این زمینه درباره تجربیات خود نوشته است. او میگوید یکی از ارباب رجوعهای آنها توانسته بود در سال جاری، یک میلیون دلار سود بیشتر به دست آورد. این فرد سه سال از مشتریهای سئوی شرکت جان لینکون بوده و هر سال نیز شرکت این شخص به سودآوری میرسیده است.
جان لینکون ادامه داد که آنها در شش ماه اول همکاری خود، زمان زیادی را برای پاکسازی و ترمیم وب سایت آن شخص صرف کرده بودند. جان لینکون اعلام نمود که اگر آن شخص در شش ماه اول که به هیچ سودی دست نیافته بود، ناامید میشد و فعالیت خود را متوقف میکرد قطعا نمیتوانست در ادامه نیز به هیچ سودی دست یابد.
4. استفاده از تجربیات افراد نامناسب و عمل به توصیههای آنها
برخی افراد روحیه تاثیرپذیری دارند و به راحتی میتوانند در دام ترفندهای زیرکانه نمایندگیهای فروش قرار گیرند. داشتن چنین روحیهای مناسب نیست و بهتر است همیشه و مخصوصا در فعالیتهای تصمیم گیری، از تحلیلهای خود استفاده کنیم و از افراد فرصت طلب دور باشیم.
میتوان به راحتی با انجام یک جستجوی ساده در گوگل به اطلاعات مورد نیاز خود دست پیدا نمود. میتوان نظریات و نتایج مختلفی را در گوگل مشاهده کرد، بررسیهایی را انجام داد و خوب را از بد تشخیص داد. بهتر است از نتایج معتبر استفاده کنیم و به دنبال آمار تثبیت شده باشیم.
نتایج به دست آمده از تحقیقات میتواند برای سازمان شما مفید باشد. اما در این میان رقیبان خود را فراموش نکنید و عملکرد آنها را نیز در نظر داشته باشید. پس همیشه توصیههایی که یک نمایندگی فروش به شما ارائه میکند هم درست نیست. همچنین لازم است تا عملکرد فروشندگان خود را نیز تحت نظر داشته باشید.
5. توجه نکردن به آمارهای به دست آمده
تمامی مسائل را در نظر بگیرید و فقط به بررسی مواردی نپردازید که مطابق میل شما هستند. همیشه واقع بین باشید و سعی کنید به درستی با مسائل کنار بیایید. در بسیاری مواقع پیش میآید که ایدهها کارآمد نخواهند بود، همچنین ممکن است راهکارهایی که فکر میکردید شما را به موفقیت میرسانند با شکست مواجه شوند.
بهترین راه این است که بدون تعصب و کاملا بی طرفانه، تحلیلها و نتایج حاصله را ارزیابی کنید. اگر نتایج به دست آمده از فعالیتها، نشان از عدم موفقیت سازمان دارند، روند آنها را متوقف کنید. به عنوان مثال، اگر یک آگهی اینترنتی برای شما 20000 دلار هزینه داشته و به این نتیجه رسیدهاید که درآمد برآورد شده را از آن دریافت نمیکنید، پس بهترین کار این است که عدم موفقیت این حرکت را خود اعلام کنید.
نکته دیگر اینکه همیشه به اخبار بد نیز توجه داشته و آنها را نیز پذیرا باشید. هیچگاه سعی نکنید تا شرایط بد را خوب نشان دهید. واقع بین بودن باعث میشود بتوانید از منابع موجود به درستی استفاده کنید. این مسئله سودآوری شما را در دراز مدت تضمین میکند.
بیشتر بخوانید: سه ترفند بازاریابی که به کمک آن میتوانید مشتریانتان را برای خرید بیشتر ترغیب کنید
6. نداشتن یک برنامه بازاریابی مشخص برای اجرا
بهتر است برای خود یک برنامه بازاریابی مشخص داشته باشید و تمام جوانب آن را نیز بسنجید. شما خواهید توانست با یک جستجوی ساده در گوگل انواع مختلف قالبهای مورد نظر خود را پیدا نمایید. رعایت قابلیتهای زیر نیز بسیار مهم است:
- برنامهای که از آن استفاده میکنید باید یک چهارچوب زمانی و تقویم رویدادها را داشته باشد. زیرا با این کار، انتظارات بیهوده کنار میرود و به این نتیجه خواهیم رسید که این برنامه، نتایج فوری به همراه نخواهد داشت. در این حالت بهتر میتوانید روی هدف نهایی متمرکز شوید. در واقع باید بتوانید مدیران اجرایی خود را قانع کنید که این برنامهها به زمان نیاز دارند.
- بهتر است خودتان ابتکارات بازاریابی را بخش بندی نمایید. مسئله مهم بعدی که لازم است بر روی آن تمرکز کنید، بازگشت سرمایه است. از این طریق میتوانید میزان رشد را نیز در آینده بسنجید. در نظر گرفتن سه حالت بد، متوسط و خوب نیز در این موارد میتواند مفید باشد.
- داشتن یک طرح احتمالی نیز همواره مفید است. در بسیاری از موارد پیش میآید، که بهترین ایدهها نیز منحرف میشوند، زیرا یک اتفاق پیش بینی نشده خواهد توانست تمام تلاشهای انجام شده را نابود کند. بنابراین لازم است یک برنامه پشتیبان نیز داشته باشید تا بتوانید در صورت لزوم آن را اعمال کنید.
اگر طرح مشخص و انتظارات معقولی نداشته باشید، در واقع شرایط شغلی خود را به خطر انداختهاید. در این شرایط، حتی کسب و کار شما نیز در خطر است، زیرا شما استراتژیهای لازم برای برداشتن قدمهای بعدی را نیز ندارید.
7. نداشتن شناخت کافی از مدل کسب و کار استفاده شده
در ابتدا لازم است تا تمامی بازاریابها از موارد زیر مطلع شوند:
- به طور متوسط میزان ارزش مشتری شما چقدر است؟
- طول عمر میانگین مشتری خود را چقدر میدانید؟
- از هر مشتری چقدر سود عاید شما میشود؟
- برای به دست آوردن مشتری جدید چقدر هزینه میکنید؟ راه گریز شما چیست؟
- کدام فصلها برای شما پر درآمد و کدام فصلها کم درآمد هستند؟
- برای رشد خود چه اهدافی را در نظر دارید؟
- میزان بودجهی شما چقدر است؟ این میزان بودجه چقدر انعطاف پذیر است؟
- مشتری خوب از بد چگونه قابل تشخیص است؟
پیش از اینکه بتوانید از یک استراتژی مناسب برای یک نام تجاری استفاده کنید، لازم است از مدل کسب و کار آن آگاه باشید. منظور از این آگاهی، آمارها و پیچیدگیهای خاص مربوط به کسب و کار است. در صورت نداشتن آگاهی در این زمینه، نمیتوانید هوشمندانه تصمیم بگیرید.
در ادامه باید اشاره کرد که قبل از پیاده سازی استراتژیها، داشتن درک درست از این آیتمها مهم است. همچنین مهم است که اطلاعات کلی بازاریابی خود را نیز بشناسید؛ اینکه ارزش آن چقدر است؟ مشتریهای مهم شما چه کسانی هستند؟ تفاوت شما و رقیبانتان در چیست؟ شما چه پیشنهاد فروش منحصر به فردی دارید؟
سعی کنید خود را به این اطلاعات مجهز نمایید. استراتژی بازاریابی را درست طراحی کنید، به صورتی که با مدل کسب و کار موردنظر همخوانی داشته باشد. در این حالت است که قادر خواهید بود تا خلاقانه عمل کنید و بتوانید در این راستا درآمد خود را افزایش دهید. البته بسیاری از کسب و کارها هستند که درک درستی از این آمارها ندارند، پس بدون داشتن شناخت کافی از این آمارها، نمیتوان هزینههای بازاریابی را نیز به خوبی از هم تفکیک کرد.
اشتباه در بازاریابی امکان پذیر است و مرتکب شدن هر کدام از این اشتباهات بسیار راحت است. هر کسی امکان دارد در دام این اشتباهات گرفتار شود، اما راههایی برای جلوگیری از آن نیز وجود دارد. باید برنامه ریزی مناسبی داشت و راهحلهای خلاقانهای را نیز در نظر داشت و ارائه نمود تا از این طریق مسیر بازاریابی بدون هیچ مشکلی سپری شود. یادتان باشد که از آخرین گرایشات و اطلاعات بازار خبر داشته باشید تا از این طریق به درک درست و برنامه ریزی دقیق دست یابید.
.
منبع: entrepreneur