چکیده:
روش شناسی تفاسیر، از جمله مباحث فلسفه ی تفسیر بوده و از حوزه های نوپایی است که امروزه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. شناخت روش مفسر راه را برای آشنایی با تفاسیر و دیدگاه مفسران آنها هموار می سازد.
این مقاله روش تفسیری آیت الله معرفت رحمه الله در «التفسیر الاثری الجامع» را بیان و بررسی می کند. در آن شناخت نامه ای از مفسر ارائه شده تا خواننده با زندگی نامه ی مفسر و آثار او آشنا گردد. توصیفی از التفسیرالأثری الجامع ارائه گردیده، روش تفسیر مفسر در آن بیان شده و به تحلیل و نقد آن پرداخته است. نگارنده در انتها ویژگی های التفسیر الاثری الجامع را بیان نموده و روش غالب آن را، روش نقلی دانسته است.
کلیدواژه ها:
آیت الله معرفت رحمه الله/التفسیرالأثری الجامع/ روایات تفسیری
زندگی نامه ی مفسر
علامه محمدهادی معرفت رحمه الله در سال 1309 شمسی در خانواده ای روحانی در کربلا دیده به جهان گشود. وی در حوزه های علمیه کربلا، نجف و قم تحصیلات خویش را در زمینه های ادبیات، منطق، ریاضی، اصول، فقه و فلسفه نزد اساتیدی
بنام، فقهایی عالی قدر و مجتهدانی گران قدر(1) فراگرفت و پس از هجرت به قم، در بحث های آیات عظام گلپایگانی( رحمه الله)، اراکی (رحمه الله) و میرزا هاشم آملی (رحمه الله )شرکت نمود.
این عالم قرآن پژوه و فقیه پارسا در کنار تحصیل، به تحقیق و تألیف همت گماشت و آثار فراوانی در زمینه علوم قرآنی و فقه از خود به یادگار گذاشت. از آن جمله می توان به «التمهید فی علوم القران» (ده مجلد)، «تنزیه انبیاء»، «تناسب آیات»، «تاریخ قرآن» و «التفسیر الاثری الجامع» (شش مجلد)، در زمینه قرآنی؛ «و تمهید القواعد»، «حدیث لا تعاد»، «ولایة الفقیه ابعادها و حدودها»، «مالکیة الأرض» و «احکام شرعی» در زمینه فقه اشاره کرد. همچنین کتاب های «تناسخ الارواح»، «پرتو ولایت»، «جامعه مدنی» و «ولایت تشریع» از دیگرآثارآن اندیشور فرزانه است.
وی پس از 76 سال عمر با برکت و پربار، در دی ماه 1385 دیده از جهان فروبست. روحش شاد و یادش گرامی باد.
انگیزه نگارش «التفسیر الاثری الجامع»
آخرین تألیف ارزشمند و گران مایه آیت الله معرفت (رحمه الله)، «التفسیر الأثری الجامع» است. این تفسیر با همکاری دو گروه ده نفری از سال 1379
آغاز گردیده و تا پایان قرآن کریم فیش برداری شده است، اما فقط تا انتهای سوره بقره به قلم ایشان نگارش یافته و به زیور طبع آراسته گردیده است.
آیت الله معرفت انگیزه و هدف خویش از تألیف این کتاب را این گونه بیان می کند:
«روایات تفسیری، جملگی به صورت خام در کتاب ها عرضه شده اشت و کاری که فقها بر روی روایات فقهی انجام می دهند، بر روی روایات تفسیری انجام نگرفته و لذا سلیم و سقیم به هم آمیخته است. برای جداسازی و تعیین سرنوشت نخبه تفاسیر روایی با همت دوستان فاضل خویش به این کار خطیر اقدام نمودم.» (آفتاب معرفت، /10)
و در مدخل تفسیر به همین مطلب اشاره نموده است. (التفسیر الاثری الجامع، 6/1)
سبک و ساختارتفسیر
اولین مجلد «التفسیرالاثری الجامع»، شامل مقدمه ای است در حدود 250 صفحه که می توان آن را عصاره ای از برخی مباحث تألیفات مفسر در زمینه ی علوم قرآنی دانست؛ مباحثی چون فضایل القرآن، التفسیر و التأویل (الظهر و البطن)،(2) صیانة القرآن من التحریف، التفسیر الاثری فی مراحله الاولی، آفات تفسیر،(3) الحروف المقطعه فی اوایل السور و نقد الآثار علی منصة المتحیص.(4)
پس از مقدمه، تفسیر سوره ها به صورت ترتیبی از سوره ی حمد آغاز شده است. (5)خاتمه ی مجلد اول این تفسیر، پایان سوره ی حمد است و پنج مجلد دیگر به تفسیر سوره ی بقره اختصاص یافته است.
در این تفسیر ابتدا بخش های آیات تعیین گردیده و مفسر با استفاده از محتوای روایات موجود درباره ی آن، تفسیری اجمالی ازآن ارائه نموده و سپس روایات مروبط به هر بخش را ذکر کرده که معمولاً به صورت ذیل دسته بندی شده است: روایاتی در بیان فضیلت سوره؛ روایاتی در بیان شأن نزول؛ روایاتی مربوط به قرائت؛ روایاتی در تفسیر واژگان و مفردات آیه؛ روایاتی در تفسیر مستقیم یا متناسب با آن بخش از آیات؛ روایات مجعول و اسرائیلیات.
جمع آوری روایات این تفسیربا همکاری گروهی از فضلای حوزه صورت پذیرفته و تا پایان قرآن فیش برداری شده است، اما تنها تا انتهای سوره ی بقره که متشکل از شش مجلد است، به قلم آیت الله معرفت (رحمه الله) به نگارش درآمده است که جلد اول آن شامل مقدمه و تفسیر سوره ی مبارکه ی حمد و پنج مجلد دیگر آن در بردارنده ی تفسیر سوره ی بقره می باشد. ان شاء الله به همت گروه تفسیری، ادامه ی تفسیر به روش ایشان نگاشته خواهد شد که در حدود چهل مجلد پیش بینی شده است.
منابع «التفسیر الاثری الجامع»
معرفی منابعی که مفسر در تفسیر خود بدان استناد نموده، علاوه براهمیت آن در شناخت روش تفسیر، نشان دهنده بخشی از بینش و محتوای علمی مفسر نیز
هست. بیان این مطلب ما را به میزان تأثیرپذیری مفسر از مفسران قبلی و شخصیت علمی صاحب تفسیر رهنمون می گردد.
آیت الله معرفت (رحمه الله) از کتاب های زیادی در زمینه های مختلف بهره برده است. وی به کتاب های تفسیری قدیم و جدید استناد جسته، احادیث موجود در آنها را - به ویژه - مورد بررسی قرار داده و در معنای آیات از برخی آنها استفاده نموده و در عین حال به تحلیل و نقد برخی دیگر پرداخته است.
حدود 30 کتاب تفسیری مورد مراجعه او بوده که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل یا نقد نظریه و آراء مفسر تفسیر مورد استناد قرار گرفته است. از جمله آنها می توان به تفاسیر «نور الثقلین» حویزی، تفسیر علی بن ابراهیم قمی، تفسیرعیاشی، «التبیان» شیخ طوسی و «مجمع البیان» طبرسی از شیعه و تفاسیر «الدر المنثور» سیوطی، «جامع البیان» طبری، تفسیر ابن کثیر، تفسیر بغوی و تفسیر قرطبی از اهل تسنن اشاره نمود.
در این کتاب بیش از 60 مأخذ حدیثی مورد استفاده قرار گرفته است که در میان آنان کتب اربعه شیعه و صحاح و مسانید اهل سنت دیده می شود.
نزدیک به 20 منبع رجالی مورد استناد مفسر بوده که می توان از «معجم رجال الحدیث» آیت الله خویی (رحمه الله)، رجال شیخ طوسی (رحمه الله)، رجال علامه حلی رحمه الله، «الاصابه فی تمییز الصحابه» ابن حجر عسقلانی و «میزان الاعتدال» ذهبی نام برد.
و بالغ بر 50 کتاب در زمینه های مختلف دیگر مورد مراجعه وی بوده که در میان آنها کتاب های لغوی، علمی، تاریخی و معاجم دیده می شود و بیشتر برای نقل نظریه و یا در تأیید یک مطلب تفسیری آمده و برخی نیز درجهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات و مفاهیم قرآن مورد استفاده قرار گرفته است. مانند «العین» خلیل بن احمد فراهیدی، «لسان العرب» ابن منظور، «مجمع البحرین» طریحی، تاریخ ابن عساکر، «التاریخ الکبیر» بخاری، «معجم البلدان» حموی، معجم ابی یعلی.(6)
جایگاه نقل در «التفسیر الاثری الجامع»
آیت الله معرفت (رحمه الله) در تعریف تفسیرنقلی چنین می نویسد:
«تفسیر نقلی یا تفسیر مأثور در بیان و تفصیل آیات مبهم، قبل از هر چیز، بر خود قرآن استوار است و سپس بر روایات نقل شده از معصوم (پیامبر (ص) یا امامان معصوم علیهم السلام که جانشینان برگزیده آن حضرت اند.) و بعد از آن، بر روایاتی از صحابه بزرگوار پیامبر و تابعان آنان که در توضیح و شرح دشواری های آیات مبهم وارد شده است.» (التفسیر و المفسرون، 17/2)
وی در مجالی دیگر تفسیر نقلی را سه گونه دانسته: تفسیر نقلی تنظیم یافته، مانند تفسیر طبری که در آن، نقل با نظم و نقد و نظر همراه است. تفسیر نقلی پراکنده و بدون نظم، مانند تفسیر «الدر المنثور» که سیوطی در آن روایات مربوط به هر آیه را بدون مراعات نظم و ترتیب و بدون ترجیح یا نقد و نظر آورده است و تفسیر نقلی به صورت گزینش روایات مورد قبول؛ در این روش از آوردن روایات ناپسند خودداری می شود، مانند روش ملاصالح برغانی در سه تفسیر کبیر، متوسط و مختصر. (معرفت قرآنی، 44/2-43)
تقسیم دیگر وی از تفاسیر نقلی، دو نوع پیوسته و ناپیوسته است؛ تفاسیر ناپیوسته مانند «البرهان»، «نور الثقلین» و قمی، به دلیل آنکه ذیل برخی آیات روایتی به دست نیامده و آیات به طور ناپیوسته آمده و در تفسیرآنها تنها به نقل روایات اکتفا شده است. درمقابل، تفسیر طبری و سیوطی تا حدودی از نوع پیوسته و فراگیر به حساب می آیند. (همان، /45)
با توجه به تعریف اول از تفسیراثری، برای هر یک از چهار نوع آن (یعنی قرآن به قرآن، قرآن به سنت نبوی، قرآن به سخن صحابه و قرآن به گفته های تابعان) نمونه ای در «التفسیر الاثری الجامع» ذکر می گردد.
الف) تفسیر قرآن به قرآن
علامه معرفت رحمه الله در موارد متعددی، از قرآن برای تفسیر آیات بهره جسته که به چند نمونه اشاره می کنیم: در تفسیر آیه (اهدنا الصراط المستقیم) به آیات توبه/72 و حدید/27 استشهاد کرده است. (التفسیر الاثری الجامع، 381/1)
همچنین در مورد تفسیر همین آیه به آیه (و من یطع الله و الرسول فأولئک مع الذین أنعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن أولئک رفیقاً) (نساء/69) استدلال نموده است. سپس با استفاده از آیات طه/81، نحل/106، ممتحنه/1 و بقره/108 توضیح می دهد که «صراط مستقیم» راه میانه است که غلو و تقصیر در آن نیست. (همان، /390)
ذیل آیه ی 208 سوره ی بقره (یا أیها الذی آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین) آیاتی را در باب آداب معاشرت و برخورد انسان ها با یکدیگر آورده و در ادامه نیز به آیاتی پیرامون عفت استشهاد می کند. (همان، 271/5-273) از این نمونه ها در تفسیر فراوان دیده می شود.(7)
ب) تفسیر قرآن با سنت
شکی نیست که مجموعه ی احکام شرعی و فروع آن تفصیل مبهماتی است که در قرآن به طورمجمل و به شکل عام یا مطلق آمده و همه روایاتی که از معصومین علیهم السلام صادر شده و نیز فعل و تقریر آنان که به منظور بیان ابعاد مختلف شریعت به ما رسیده، همه و همه، توضیح و تفسیر کلیاتی است که در قرآن کریم درباره احکام و اخلاق و آداب ذکر شده است. خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: (و أنزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون) (نحل/44). بنابراین وظیفه اساسی پیامبر(ص) تبیین مبهماتی است که در قرآن آمده است و از این رو، همه ی بیانات پیامبر (ص) در زمینه ابعاد شریعت، تفسیر قرآن به حساب می آید.
آیت الله معرفت (رحمه الله) نقش روایت را چنین می داند:
«نقش روایت این است که دست آدمی را می گیرد و 1400 سال نزد عرب های مخاطب آیه بالا می برد و ذهنیتی ایجاد می کند همانند ذهنیتی که آنان داشتند،
فضایی ایجاد می کند مانند همان فضایی که آنها داشتند، آدمی را آنجا می نشاند و می گوید به قرآن گوش بده، قرآن قشنگ حرف می زند، هیچ ابهامی ندارد. از نظر او روایت فضایی ایجاد می کند تا از نظر قرآن مطلب را دریافت کنیم.» (آفتاب معرفت، /26)
علامه معرفت (رحمه الله) معتقد است تمام قرآن توسط پیامبر اکرم (ص) و ائمه ی معصومین علیهم السلام تفسیر شده است. (التفسیر و المفسرون، 177/1) وی تفسیر مأثور از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصوم علیهم السلام را حجت می داند و البته در مقدمه ی تفسیر به این نکته تصریح نموده (التفسیر الاثری الجامع، 98/1) و در تفسیر نیز از روایات رسیده از این بزرگواران فراوان بهره برده است.(8) در ذیل به چند نمونه اشاره می کنیم:
درباره ی آیه ی شریفه ی (بسم الله الرحمن الرحیم) روایتی آمده که در آن ابوبکر خطیب در «الجامع» از امام باقر علیه السلام نقل نموده که فرمود: «رسول الله (ص) می فرماید: «بسم الله الرحمن الرحیم» آغازگر هر کتابی است.» همچنین در این زمینه روایاتی از امام علی و امام صادق علیهما السلام بیان نموده است. (همان، /325-324)
ذیل آیه ی سوره ی بقره - ( و استعینوا بالصبر و الصلاة) - روایتی از امام علی علیه السلام آورده که می فرماید: «پیامبر اکرم (ص) فرمودند: صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت.» (همان، 546/2)(9)
گاهی نیز روایات رسیده از ائمه علیهم السلام را به صورت مجزا ذیل آیات بیان می کند. مثلاً بیان وجوه کفر را در گفتار ائمه علیهم السلام به طور مجزا آورده است. (همان، /127-129) و یا ذیل آیات 39-30 سوره ی بقره به ذکر روایاتی از ائمه علیهم السلام مبنی بر اینکه زمین از حجت خالی نمی ماند، پرداخته است. (همان، /517)
ج) تفسیر قرآن براساس سخنان صحابه
سخنان صحابه از منابع تفسیرآیت الله معرفت (رحمه الله) محسوب می شود و او این منبع را از نظر علمی و عملی معتبر می داند.
ایشان درباره صحابه می گوید:
«صحابه، کسانی که در دامان رسالت پرورش یافته و زلال گوارای دانش را
بدون واسطه از منبع اصلی اش نوشیده بودند و در سایه ارشاد و راهنمایی مستقیم پیامبر اکرم (ص) درس دین آموخته بودند، بی تردید معانی قرآن را بهتر از دیگران می فهمیدند و بیش از دیگران به نشانه های روشن معارف عالی آن راه می یافتند.» (التفسیر و المفسرون، 21/2)
لیکن در مقدمه ی تفسیر، صحابه ی مشهور به تفسیر را تنها چهار نفر دانسته: حضرت علی علیه السلام، (10)ابن مسعود، ابی بن کعب و ابن عباس و در سراسر تفسیر از سخن آنها برای بیان مفهوم آیات بهره برده است. در اینجا به ذکر چند نمونه بسنده می کنیم:
ابن مسعود در تفسیر (اهدنا الصراط المستقیم) می گوید: صراط مستقیم، کتاب خداست. (التفسیر الاثری الجامع، 384/1) و ابی بن کعب آن را «ثبتنا» معنا کرده است. (همان، /382)
ذیل آیه ی 79 سوره بقره - (فویل للذین یکتبون الکتاب بأیدیهم) - از ابن عباس آمده که «ویل» را شدت عذاب معنا کرده است. (همان، 320/3) و از ابن مسعود نقل شده که «ویل» وادی ای است که در جهنم که برای اهل آتش و دروغگویان قرار داده شده است. (همان)(11)
مفسر محترم غیر از صحابی یاد شده، روایات تفسیری صحابه دیگر نظیر جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، (همان 319/3 و 387/5) ابوهریره، (همان، 403/1-404 و 367/2) عایشه، (همان، 405/1 و 304/4 و 308) ابوموسی اشعری، (همان، 372/2) عبدالله بن عمرو بن عاص، (همان، /371) عمر (همان، 70/4) و زید بن ثابت (همان، 123/6) را نیز نقل کرده که البته همه ی آنها را قابل قبول ندانسته و نقد و بررسی نموده است. به عنوان نمونه، از جابر بن عبدالله انصاری در تفسیر (اهدنا الصراط المستقیم) آورده که می گوید: «صراط مستقیم، اسلام است که از آنچه بین آسمان و زمین است، وسیع تر و پهناورتر می باشد.» (همان، 384/1 و 266/4 و 123/5)
د) تفسیر قرآن بر مبنای گفته های تابعان
آیت الله معرفت (رحمه الله) درباره ی تابعان می نویسد:
«بدون شک تابعان، به احادیث پیامبر (ص) و دانشمندان صحابه بیشتر دسترسی داشته اند و معانی آیات قرآن را بهتر می فهمیدند؛ به راحتی به حوادث و رخدادهایی که با نزول آیات ارتباط داشت یا مستقیماً سبب نزول پاره ای از آیات بود دسترسی داشتند؛ نعمتی که مفسران دوره های بعد از آن برخوردار نبودند.» (التفسیر و المفسرون، 22/2)
گفته های تابعان و تابعان تابعان در تفسیر ایشان فراوان دیده می شود و حتی می توان گفت بیشتر از اینکه از صحابه در این تفسیر نقل شده باشد، از تابعان نقل گردیده است. به طوری که در تفسیر برخی آیات فقط سخنان تابعان و تبع تابعان آمده است.(12) به عنوان نمونه ذیل آیه ی 54 سوره ی بقره (و اذ قال موسی لقومه یا قوم انکم ظلمتم أنفسکم باتخاذکم العجل فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم فتاب علیکم انه هو التواب الرحیم)، از قتاده نقل می کند که عقوبت گوساله پرستی، قتل مقرر گردیده؛ چرا که آنها مرتد شدند، در حالی که کافر مباح الدم است. (التفسیر الاثری الجامع، 108/3)
البته باید گفت تمام سخنان آنان مورد پذیرش آیت الله معرفت (رحمه الله) نیست؛ گاه برخی را پذیرفته و به عنوان تفسیر آیه از آنها بهره برده است، گاه به موارد اشکال و وجود تناقض بین آنها اشاره نموده (همان، 108/3 و 70/4) و در بیشتر موارد سکوت کرده و فقط به نقل اکتفا نموده است.
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
منبع:نشریه پژوهش های قرآنی ،شماره60-59
ادامه دارد ...
/م