به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان،علاوه بر این که شعب دیوان عدالت اداری به دعوت از نماینده ی قضایی واحد های دولتی و یا ملاحظه اسناد مربوطه می توانند در کشف واقعیت موضوع دعوی مطروحه گام های اساسی بردارند به موجب مفاد دادخواست و لوایح طرفین نیز می توانند ادله آنان را مورد بررسی قرار داده و تا جایی پیش بروند که ابهامی باقی نمانده باشد.
با توجه به ماده 122 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 در موارد سکوت آن قانون موضوع را به قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی احاله داده است بنابراین با استفاده از مقررات اخیرالذکر به این مبحث پرداخت و توضیحات لازم را ارائه می دهیم.
تعریف دلیل
ماده 194 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 در این خصوص مقرر داشته است که «دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد مینمایند.»
دلایل بر دو گونهاند: گونه نخست دلایل احکام و گونه دوم دلایل اثبات دعواست.
دلایل اثبات دعوا به لحاظ جنبه ارزشی که برای صاحب آن در اثبات دعوا دارند، جزو حقوق مدنی به شمار میآیند، ولی دلایل احکام به دست آوردن حکم برای موضوعها بهکار میروند و به علم جداگانهای به نام علم اصول مربوطاند.
صرف استناد طرفهای دعوا به امری به آن مسئله دلیلیت نمیّخشد، بلکه آن امر از نظر قانونی نیز باید قابلیت استناد داشته باشد؛ بنابراین تعریف یاد شده از این نظر (منظور تعریف مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی است) مخدوش است.
همچنین دلیل فقط در مقام اثبات یا دفاع از دعوا کاربرد ندارد بلکه در موارد دیگر نیز میتوان از آن استفاده کرد.
قانونگذار در این ماده قصد تعریف دلیل قضایی را دارد یعنی دلیلی که در مقام اقامه دعوا یا دفاع از آن مورد استناد قرار میگیرد.
اقسام دلیل
دلایلی که در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 برای اثبات دعوا یا دفاع از دعوا اشاره شده است عبارتند از:
1. اقرار
2. اسناد
3. گواهی (شهادت شهود و مطلعین)
4. معاینه محل
5. تحقیق محلی
6. رجوع به کارشناس
7. سوگند