پسربچهای که مدعی است از سوی مغازهدار محل مورد آزارواذیت قرار گرفته، در برابر قضات حاضر شد تا آنچه برایش اتفاق افتاده است را توضیح دهد. چندی قبل مردی به مأموران پلیس خبر داد پسرش مورد آزارواذیت قرار گرفته است. او گفت: من و همسرم هر روز سر کار میرویم و پسرم چندساعتی را در خانه تنهاست. شب حادثه وقتی به خانه آمدم متوجه شدم پسرم بهشدت ناراحت است و گریه میکند. چندباری از او پرسیدم چه شده است، اما حرفی نزد خیلی ناراحت بود. بعد از چند ساعت حرفزدنهای من و مادرش متوجه شدیم او از سوی مغازهدار محل مورد آزارواذیت قرار گرفته است.
پسرم میگوید وقتی قصد داشته خوراکی بخرد این اتفاق افتاده است. مأموران پلیس برای بهدستآوردن اطلاعات بیشتر پسربچه را مورد بازجویی قرار دادند. او گفت: هر روز که از مدرسه میآیم پدرومادرم خانه نیستند و من برای اینکه حوصلهام سر نرود و تا آمدن آنها گرسنه نمانم، چیزی میخورم. روز حادثه چیزی در خانه نبود با پولی که پدرم داده بود، تصمیم گرفتم خوراکی بخرم و وقتی به مغازه رفتم مرد مغازهدار من را مورد آزارواذیت قرار داد. من سعی کردم از دست او فرار کنم، اما نتوانستم. وقتی از دست مرد مغازهدار فرار کردم که او من را آزار داد و بعد هم رهایم کرد. تا خانه دویدم و از ترس گریه کردم.
پسربچه گفت: خیلی ترسیده بودم بلافاصله به خانه برگشتم و در را بستم تا پدرومادرم بیایند. من خیلی ناراحت بودم و نمیخواستم موضوع را به پدرومادرم بگویم، اما آنها خیلی اصرار کردند و من هم مجبور شدم بگویم.
با توجه به اطلاعات بهدستآمده بازپرس پسر نوجوان را به پزشکی قانونی معرفی کرد و به دستور بازپرس پرونده مرد مغازهدار هم بازداشت شد. این مرد به مأموران گفت: من پسربچه را مورد آزارواذیت قرار ندادم. من فقط او را بوسیدم، چون پسر خوبی و سالهای زیادی است که او را میشناسم. او خیلیوقتها میآید و از من خرید میکند. من مغازهدار هستم و آدمهای زیادی به مغازهام رفتوآمد میکنند. من را میشناسند و میدانند آدم بدی نیستم. بچههای زیادی به مغازه من میآیند هیچکدام از آنها چنین ادعایی را نکردهاند. من فقط میخواستم، چون بچه خوب و مؤدبی بود، او را نوازش کنم.
این مرد در حالی ادعا کرد پسربچه را مورد آزارواذیت قرار نداده است که پزشکی قانونی نیز ادعای تجاوز به معنای قانونی آن را درباره پسربچه رد کرد و نوشت چنین اتفاقی نیفتاده است. روز گذشته پسربچه در دادگاه حاضر شد و یک بار دیگر آنچه برای او اتفاق افتاده بود را توضیح داد. او گفت: من برای خرید خوراکی رفته بودم، چون آن روز چیزی در خانه نداشتیم، وقتی وارد مغازه شدم، چون مغازه خلوت بود مرد مغازهدار به من نزدیک شد و من را مورد آزارواذیت قرار داد.
من از دستش فرار کردم و به خانه رفتم و در را بستم. من ساعات زیادی در خانه تنها نمیماندم شاید یک یا دو ساعت در روز بود که تنها بودم و مادرم زود میآمد، همیشه هم برای من خوراکی میگذاشت. آن روز اتفاقی در خانه چیزی نداشتیم. وقتی متهم در جایگاه قرار گرفت، اتهام را رد کرد و گفت: همانطور که در دادسرا هم گفتم، من کاری نکردم. آن روز وقتی پسربچه به مغازه آمد از اینکه بچه مستقلی بود خیلی خوشم آمد او را زیاد میدیدم خیلی بچه مؤدبی بود صورتش را بوسیدم و نوازشش کردم و گفتم خیلی بچه خوبی هستی و من از تو خوشم میآید، اما اصلا به او تعرضی نکردم.
وی در آخرین دفاعیاتش هم گفت: من این اتهام را قبول ندارم چنین کاری نکردم و به من تهمت زدهاند. با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.