ماهان شبکه ایرانیان

نقد و بررسی فیلم The Disaster Artist (هنرمند فاجعه)

خلاصه داستان : داستان فیلم از جایی آغاز می شود که گِرگ سسترو (دیو فرانکو) رویای تبدیل شدن به یک بازیگر را در سر می پروراند و از این رو در کلاسهای بازیگری شرکت کرده است

0

کارگردان : James Franco

نویسندگان : Scott Neustadter, Michael H. Weber

بازیگران : James Franco, Dave Franco, Ari Graynor

خلاصه داستان : داستان فیلم از جایی آغاز می شود که گِرگ سسترو (دیو فرانکو) رویای تبدیل شدن به یک بازیگر را در سر می پروراند و از این رو در کلاسهای بازیگری شرکت کرده است. وی پس از مدتی با تامی ویزو (جیمز فرانکو) آشنا می شود که نترس و جاه طلب است. این دو بزودی تبدیل به دوستان صمیمی می شوند و برای دنبال کردن رویایشان در بازیگری به لس آنجلس می روند. اما پس از اینکه نمی توانند در این راه موفق شوند، تصمیم می گیرند تا اینبار خودشان فیلمی را بسازند و اکران کنند و این در حالی است که آنها هیچ سررشته ای از سینما ندارند.

The Disaster Artist

www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/12/logo-trans.png

The Disaster Artist

گزیده نظرات منتقدین


مایکل رتشافن ؛ The Hollywood Reporter امتیاز 90 از 100

«جیمز فرانکو» که در نقش «وایزو» ی فریفته و بدبخت بسیار عالی ایفای نقش کرده است رهبر تنی چند از چهره های آشنا شده است که یک کمدی برنده و شبیه به Ed Wood که خود می تواند به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شود را به عهده داشته است.


سام فراگوسو ؛ The Wrap امتیاز 85 از 100

جدا از زیرلایه ترحم برانگیزی که در سرتاسر فیلم وجود دارد، زمان بندی بی نظیر «فرانکو» برای لحظات کمدی فیلم برگ برنده «هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) است.


مجله The Verge ؛ امتیاز 85 از 100

«هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist)- فیلم جدیدی که درباره مراحل ساخت «اتاق»(The Room) ساخته شده است- تنها نمونه از یک نبوغ طنزآمیز کم نظیر نیست اما یک نمونه لطیف از نحوه فیلم سازی کالت است.


بن تراورس ؛ Indiewire امتیاز 83 از 100

از هر خنده تا خنده بعدی- که تعداد آن ها نیز زیاد است- ممکن است با این سوال مواجه شوید که هدف این لطیفه ها چیست اما این مسئله به این خاطر است که «هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) تنها در یک سطح کار نمی کند؛ طنزی بالاتر از سطح عادی و بهایی که یک انسان برای پیگیری رویای خود در هالیوود می پردازد را نیز به تصویر می کشد. این ها سطوح زیرین این فیلم هستند که در داخل مراحل ساخت بدترین فیلم تاریخ وجود دارند.


اریک چیلدرس ؛ The Playlist امتیاز 83 از 100

اگر تنها یک کار باشد که «هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) به خوبی انجام می دهد، این است که همه را ترغیب می کند تا «اتاق»(The Room) را ببینند. این مسئله بی شک «تامی» را خوشحال خواهد کرد اما در عین حال شما باز هم می خواهید که «تامیِ جیمز فرانکو» را نیز ببینید و کار خارق العاده او در تصویر کردن این شخصیت و تجربه ای که برای طرفداران خلق کرده است را قدر بدانید.


مت دوناتو ؛ We Got This Covered امتیاز 80 از 100

«هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) نوعی طنز مبهم دارد که درباره مخمصه های یک کارگردان است. تمامی این قضایا به لطف هنر «جیمز فرانکو» در تبدیل شدن به تامی «وایزو» رازآلود است.


مت سینگر ؛ ScreenCrush امتیاز 80 از 100

بازی «جیمز فرانکو» در نقش «تامی وایزو» بسیار زیبا است. بدون درست کردن یک حباب درباره استعداد و یا دستاورد های «تامی» و در عین حال لحظات خنده دار بسیار جالب درباره رفتار و شخصیت او، «جیمز فرانکو» موفق می شود تا کاری که همیشه دوست داشت را بکند؛ از «تامی» یک قهرمان سینمایی واقعی بسازد.


پیتر بردشا ؛ The Guardian امتیاز 80 از 100

لطیفه های پر تعداد فیلم هیچ وقت باعث نمی شوند که از هدف اصلی فیلم که دست کم نگرفتن استعدادهای یک شخص تحت هر شرایطی است غافل شویم.


پیتر دبروژ ؛ Variety امتیاز 70 از 100

به گونه ای، در میان تلاش برای تصویر کردن عجیب بودن وایزو، «جیمز فرانکو» موفق می شود تا به داخل روح او نگاه بیاندازد.


ایگناتی ویشنوتسکی ؛ The A.V Club امتیاز 50 از 100

«فرانکو» به عنوان یک طرفدار به خلق و خوی «وایزو» نگاه می کند، اما اگر وظیفه او این بود که او را از دیدی خارجی تصویر کند، در هدف خود شکست خورده است. این مسئله که ویژگی های عجیب و غریب «اتاق»(The Room) ناشی از یک سری تجارب شخصی بسیار دردناک هستند برای هر کسی که فیلم را دیده باشد بسیار واضح است، اما به نظر برای ستاره و کارگردان این فیلم نبوده است.

 


 

زمانی در سال 2003 بود که بنری در خیابان های-لند بر افراشته شد که تبلیغ فیلم جدیدی به نام «اتاق»(The Room) را می کرد و غیر از تبلیغ فیلم، شماره تلفن نویسنده، کارگردان، تهیه کننده و صد البته بازیگر اصلی فیلم به همراه تصویر او یعنی «تامی وایزو» بر روی این بنر وجود داشت. برخلاف بسیاری از همکارهای ماجراجویم، من هیچ وقت با آن شماره تماس نگرفتم یا به دیدن آن نمایش نرفتم، نه حتی پس از اینکه فیلم – که گفته می شد فاجعه ای کم نظیر است، از یک اثر مستقل تبدیل به یک پدیده در سطح جامعه شد. این اثر واکنش هایی بسیار قوی در سطح «برنامه شماره 9 از فضای خارجی»(Plan 9 From Outer Space) و یا «ترول 2»(Troll 2) به خاطر داشتن مسئله «به طرز بدی خوب است» را دریافت کرد!

The Disaster Artistاما من همچنان آن بیلبورد را به خوبی به یاد دارم(سال ها در آن منطقه برافراشته بود) و چهره خنده دار «وایزو» با آن چشم چپ که انگار خشک شده بود؛ گویی او گوینده لطیفه ای بود که تنها شنونده اش خود وی بود. این مورد شبیه به استعاره ای است که به اندازه هر استعاره دیگری درباره «اتاق»(The Room) در 14 سالی که از زمان اکران شدنش می گذرد و با بازخورد غیرمنتظره از سوی مردم مواجه شده خوب است. این فیلم که به اتفاق نظر به عنوان بهترین فیلم بد تاریخ شناخته می شود و بارها به دلیل مراجعه تماشاکنندگان پخش مجدد شده است، به ما یادآوری می کند که این گونه فیلم ها که به آسانی ساخته و تهیه می شوند و در هیچ گونه جدولی قرار نمی گیرند باید گرامی داشته شوند.

«هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist)؛ فیلم زیرکانه، مهربان و خنده دار «جیمز فرانکو»، این مسئله قدر دانستن را به خوبی می فهمد. نگاه تمسخر آمیزی که او به کل داستان «اتاق»(The Room) دارد، هم باعث می شود که مسیر ساخت این فیلم از ابتدا بازتعریف شود و هم اینکه رمز و راز پشت خلق این اثر را توضیح می دهد و هم اینکه قدردانی صادقانه ای از سوی یک تابوشکن به تابوشکنی دیگر است. «جیمز فرانکو»، بازیگری دمدمی مزاج اما به هر روی کار درست نیز از قضا یکی از بهترین کارگردان مستقل زیر 40 سال آمریکا محسوب می شود. چه در عرصه کارگردانی و چه هنگامی که در نقش «وایزو» حاضر می شود، او موفق شده تا به حالی فراتر از فیلمسازی دست یابد و به سطح تعهد «وایزو» به هنر منصرف گرایانه نیز برسد.

The Disaster Artistالبته «وایزو» و رویت او به یکی از ویژگی های اصلی لس آنجلس و خیابان های آن تبدیل شده است، درست مثل مغازه های بورلی هیلز و یا درختان خرما که در مناظر ابتدایی فیلم نیز می بینیم. اما نقشی که «جیمز فرانکو» در این فیلم بازی کرده است دیگر تمرینی برای بازیگری از سوی وی نیست. از اولین لحظه ای که او را در یکی از آموزشگاه های بازیگری در سال 1998 می بینیم، مردی مرموز با موی مشکی بلند و لهجه ی شرق اروپایی، متوجه می شویم که «جیمز فرانکو» کاملاً از شخصیت اصلی خود فاصله گرفته و روحیه ای دوستانه و مهربان به خود گرفته است.

«تامی» بازیگری بسیار بد اما بسیار صادق است و منبع الهامی برای یک نوجوان 20 ساله مثل «گرگ سسترو»(دیو فرانکو) است. این دو خیلی سریع تبدیل به دوستان نزدیک یکدیگر می شوند؛ علاقه مشترک به پیتزا، نحوه بازیگری و عشق مشترک به «جیمز دین» و نحوه بازی او در فیلم «شورش بی دلیل»(Rebel without a Cause) منبع الهام آن ها می شود تا شانس خود در هالیوود را امتحان کنند. این نکته که «گِرِگ» می تواند پیش «تامی» بماند نکته خوبی است. «تامی» به حدی ثروت دارد که بتواند یک آپارتمان یک اتاق در لس آنجلس را خریداری کند(منبع ثروت تامی همانند سن واقعی و محل تولد او همچنان نامشخص است).

«گِرِگ» که بیش از اینکه با استعداد باشد خوش قیافه است، تعدادی آزمون هنرپیشگی می دهد و حتی موفق به پیدا کردن مدیربرنامه ای(شارون استون) هم می شود اما تلاش های او همچون همیشه با بی میلی از سوی این صنعت و گردانندگان آن مواجه می شود. از سوی دیگر «تامی» همچون یک ویروس از سوی تهیه کنندگان و کارگردان هالیوودی طرد می شود که البته با توجه به لهجه فاجعه و ظاهر خشونت آمیز او که بیش از اینکه شبیه «جیمز دین» باشد شبیه به «بِلا لوگوسی» است چیز غیر منتظره ای نیست.

The Disaster Artist«تامی» به «گِرِگ» می گوید:«هیچ کس من را دوست ندارد»،«هیچ کس به من فرصت نمیدهد». اما او حال از روی نبوغ باشد یا هر چیز دیگر،راهی پیدا می کند و با برخی الهامات بسیار خلاقانه، «وایزو» فیلمنامه «اتاق»(The Room) را می نویسد و با غرور آن را به عنوان «بزرگ ترین درام از زمان «تنسی ویلیامز» و کارهای وی» به «گرگ» می دهد. «تنسی ویلیامز» حقیقتا یکی از منابع الهام «تامی» در کنار افرادی دیگری همچون«مارلون براندو»،«آلفرد هیچکاک» و «ویلیام شکسپیر» بوده است اگرچه اگر نگاه دقیق تری به فیلمنامه «اتاق»(The Room) بیاندازیم متوجه الهاماتی از دیوید لینچ نیز خواهیم شد.

اگر تا کنون فیلم «وایزو» را ندیده اید، باید به شما بگویم که تماشای تکی آن در خانه اندکی خسته کننده خواهد بود و فیلم جادو و سحر احمقانه خود را از دست می دهد. «اتاق»(The Room) ملودرامی با مرکزیت موضوع «قهرمان آمریکایی واقعی» به نام جانی(با بازی خود وایزو)، در بدترین حالت ممکن، ملغمه ای از موی بد و اجرای بسیار بدتر بازیگران، و در بهترین حالت تقلیدی متفاوت از زندگی واقعی است که پر از صحنه های عشق بازی های معمول است و به گونه تدوین شده است که انگار کسی که مسئول تدوین بوده بر روی دکمه «دیزالو» خوابش برده است.

«جیمز فرانکو» و دوستانش پشت صحنه و نحوه ساختن شدن این فیلم در 40 روز را به طور بسیار دقیقی بازسازی کرده اند. فیلمنامه که به وسیله «اسکات نوستادر» و «مایکل اچ. وبر» نوشته شده است، داستان «تامی» و «گرگ» را که با شور و شوق به خرید دوربین های فیلم برداری(معمولی و دیجیتال) می پردازند و بازیگر نقش اول زنی به نام «جولیت دنیل» را استخدام کرده اند و نقش مقابل «گرگ» و «تامی» را بازی می کند را دنبال می کند. آن ها سپس گروه خود را با استخدام کردن یک فیلمنامه نویس ارشد به نام «سندی شکلیر»(با بازی عالی «سث روگن») که زودتر از بقیه می فهمد چه فاجعه ای در آستانه رخ دادن است تکمیل می کنند.

The Disaster Artistاز یک رو، «هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) اثری فارع از زمان درباره نقص، توهین زبانی و توهمِ شکوه و بزرگی است- که باید گفت با توجه به میزان هرج و مرج ای که ممکن است برای هر فیلمی پیش بیاید بسیار عاقلانه ساخته شده است. از سوی دیگر، فیلم به گونه ای عمل می کند که یک چیز غیر قابل توضیح، بارها و بارها توضیح داده می شود. البته در مواردی بسیار خنده دار نیز می شود، برای مثال یکی از شخصیت های داستان به یک دفعه و ناگهانی اعلام می کند که سرطان سینه دارد ولی دیگر هیچ وقت به آن اشاره نمی کند.

توضیح دادن یک لطیفه، راحت ترین و سریع ترین راه از بین بردن بامزگی آن است اما ذات «هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) بدین گونه است که باعث می شود حتی ذره ای از این بامزه بودن لطیفه ها کم نشود( برای مثال دیالوگ «من نزدمش» که «جانی» بارها و بارها در فیلم تکرار می کند، چیزی در خود دارد که باعث خنده دار تر شدنش می شود). به عبارتی دیگر، فیلمسازان نه تنها «اتاق»(The Room) را تفسیر می کنند بلکه آن را به گونه ای تکررا می کنند که تبدیل به متن اثر می شود.

حضور برادران «فرانکو» در نقش های «تامی» و «گرگ» به آن ها و خود فیلم نوعی حس سرمایه گذاری شخصی بودن داشته است. در طی تماشای فیلم شما فراموش می کنید که این دو نفر با یکدیگر برادر هستند. در تمام فیلم شاهد ترکیب بسیار خوب آن ها هستیم. «دیو فرانکو» حمایت بسیار خوبی از خود نشان می دهد، در اجرای نقش خود به عنوان یک انسان بدبخت بسیار خوب است و هنگامی که «گرگ» تصمیم به جدایی از «تامی» میگیرد و سعی می کند مسیر خود را پیدا کند عالی ایفای نقش کرده است.

The Disaster Artistوقتی که به «جیمز فرانکو» نگاه می کنید، با خود می گویید که او نه تنها سطح ظاهری شخصیت تامی- خنده کابوس وار، نگاه خیره ترسناک- بلکه روحیه مهربان او را نیز به طور کامل درک کرده است. چیزی در کارگردانی و تلاش های «جیمز فرانکو» وجود دارد، همچون «گور به گور» یا «فرزند خدا» که نشانه ای از علاقه تامی به ادبیات سنتی آمریکا است و در حالی که فرانکو کارگردان بسیار بهتری از سوژه فیلم خود است- نرمی کار و حرکات دوربین در «هنرمند فاجعه»(The Disaster Artist) تمام شک ها را برطرف می کند، مواردی در ابتدای فیلم هستند که نشانگر تمایل درونی وایزو برای تصویر کردن زندگی همانگونه که آن را می بینیم است.

پرده نهایی فیلم که به صحنه های ابتدایی «اتاق»(The Room) می رسد، برخی سوال های فیلم را بی پاسخ می گذارد. داستان اینکه «وایزو» چگونه توانست به اینجا برسد بسیار جذاب و آموزنده است اما همچنان بخش های تاریکی از داستان هستند که این فیلم نمی تواند از آن ها پرده برداری بکند. اما اگر عملکرد «فرانکو» شبیه به رازی برسد که فیلم سازها نمی توانند آن را حل کنند، نمی توان آن را انکار کرد. دقیقا مثل خود «اتاق»(The Room)، صرفا چیزی است که باید آن را تماشا کرد.

اختصاصی نقدفارسی

مترجم: امید بصیری

//

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان