فرادید؛ ارسلان سلیمانیان، امروز با 13 و نیم میلیون تومان می توان چه کارهایی کرد؟! خیلی کارها. اگر از کارهای خیریه و عام المنفعه بگذریم و کسی بخواهد حدود سیزده تومان برای خودش خرج کند می تواند کارهای بسیاری انجام دهد. مثلا می شود یک تلویزیون 3 بعدی پنجاه و چند اینچی خرید. یا می شود چند شب تور دور اروپا را رزرو کرد. یا حتی می شود یک پژو پرشیا مدل 84 سرحال خرید. اما هستند کسانی که این پول را صرف چیز دیگری می کنند.
به گزارش فرادید، مثلا صرف هزینه یک بار سرویس دوره ای خودرویشان! به طور اتفاقی این عکس به دستم رسید؛ تصویر مربوط به فاکتور سرویس دوره ای «پورشه پانامرا» است که جمع کل شده 13490000 تومان. به حروف می شود سیزده میلیون و چهارصد و نود هزار تومان پول رایج مملکت!
نگارنده این سطور نیز مانند بسیاری از شما معتقد است که «دارندگی و برازندگی». هیچ اشکالی ندارد کسانی پیدا شوند که این ارقام را هر چند ماه یک بار برای خودرویشان خرج کنند. بالاخره پورشه سوارها باید یک فرق هایی با بقیه داشته باشند. اما مساله من چیز دیگری است؛ اینکه چرا لوکس سوارهای ایرانی باید چنین هزینه سنگینی متحمل شوند حتی اگر این ارقام به چشمشان نیاید؟!
چرا باید مثلا برای یک سیم لنت ساده 750 هزار تومان خرج کنند؟! یا مثلا 450 هزار تومان برای گردگیر پلوس بدهند؟! مگر سر گردنه است؟! تازه این فاکتور متعلق به یک تعمیرگاه آزاد (و نه نمایندگی) است که قطعا با قیمت های منصفانه و مناسب تری فاکتور را بسته. شاید اگر همین خدمات در نمایندگی رسمی این برند انجام میشد، فاکتور از مرز 20 میلیون تومان هم عبور می کرد!
موضوع «خدمات پس از فروش» در ایران مساله تکراری هست که دیگر همه با مصائب آن آشنا هستند. گویا هیچ نهاد و دستگاه دولتی هم نمی خواهد یک بار برای همیشه مساله «گارانتی» یا «خدمات پس از فروش» را حل و فصل کند. هر از چند گاهی برای شرکت ها خط و نشان می کشند و از فردا آش همان آش و کاسه همان کاسه. بگذریم... .
کاش حداقل در دوران پسابرجام که شرکتهای معتبر خودروسازی قصد فعالیت مجدد در بازار ایران را دارند تنها دغدغه آنها «فروش» نباشد بلکه این بار تمهیداتی اندیشیده شود تا اینچنین در حق مشتری ایرانی (با هر توان مالی) اجحاف نشود. واِلا با این هزینه های نگهداری، من یکی که پورشه بخر نیستم!