ما در مسیر خویشتنداری جنسی در جامعه، اشتباه پیش میرویم. آمدهایم موانع و مشکلاتی برای جوانان ایجاد کردهایم که نمیتوانند ازدواج کنند و از آنها میخواهیم خویشتنداری جنسی داشته باشند.
بگذارید یک مثال ساده بزنم. ما میآییم روی صندلیای که میخ دارد مینشینیم، بعد که میخها در بدن فرورفت، درباره درد، درمان و عفونت کنفرانس و همایش میگذاریم و حرف میزنیم. منظور این است که بحث خویشتنداری جنسی هم اینچنین است. در فرهنگ ما برخی موانع غلط بر سر راه ازدواج قرار گرفته است؛ برای مثال، میگوییم کسی که مدرک دانشگاهی یا خانه ندارد، نمیتواند ازدواج کند. با همین نگرشهای نادرست باعث شدیم جوانان به ازدواج روی نیاورند. در واقع دائم در جامعه و در میان خانواده این مسئله گفته میشود که افراد در صورتِ نداشتن شغل آنچنانی، خانه، مدرک تحصیلی و… نمیتوانند ازدواج کنند. بارها دیده شده که برخی زوجها با ورشکستگی مالی مواجه شدند و مجبور شدهاند خانه و ماشین و هرچه را داشتهاند، بفروشند و از نو شروع کنند و طلاق را انتخاب نکردند؛ پس نباید گفت تا کسی ماشین یا خانه ندارد، نمیتواند ازدواج کند. این فرهنگ غلطی است که خانوادهها مهریههای سنگین و جهیزیههای بالا را پیششرط ازدواج میدانند و بهجای آن باید به ازدواج آگاهانه و آسان فکر کنند. این مسائل باعث میشود که ازدواج به تعویق بیفتد. ازدواج صحیح، انتخاب همسر خوب و مناسب است. بسیاری از آمارهای طلاق به دلیل برآوردهنشدن نیازهای عاطفی و جنسی است، کمتر کسی به دلیل مسائل مالی از همسرش جدا میشود. باید روی این موضوع کار شود که جوانها چطور ازدواج آگاهانه داشته باشند و باید علم همسرداری را یاد بگیرند. ما خودمان آمدیم بر سر راه ازدواج، موانع ایجاد کردیم و باید روی این موانع کار کنیم.
خویشتنداری جنسی برای افراد محدودی است و نمیتوان آن را به همه تعمیم داد. اسلام هم به این مسئله اشاره کرده و برای افرادی که نمیتوانند ازدواج کنند، راههای خویشتنداری جنسی را مطرح کرده است.
برای مثال، عدهای از این افراد کسانی هستند که به مسافرتهای طولانیمدت میروند یا گزینهٔ مناسبی برای ازدواج پیدا نکردهاند. این افراد باید از تحریکات سمعی، بینایی و هر چیزی که غریزه جنسی و میل جنسی را فعال میکند به دور باشند.
انجام فعالیتهای ورزشی هم باعث میشود فرد به سمت نیاز جنسی انحرافی نرود. به این دسته از افراد توصیه میشود تا زمانی که خسته نشدهاند، به رختخواب نروند.
یکی دیگر از راههایی که پیش روی این عده وجود دارد، مطالعه است. به طور کلی پرکردن وقت با کارهای مفید خیلی میتواند به این افراد کمک کند.
بهجای مصرف مُسکن و توصیه به آن، باید به دنبال درمان باشیم. باید ببینیم چرا جوانها ازدواج نمیکنند و سن ازدواج بالا رفته است. باید روی فرهنگ کار شود و موانع غلطی را که خود ساختیم برداریم. ضروری است روی مسائلی چون فهم و همسرداری هم کار شود. اگر فرزندان به دلایلی با مشکل مالی مواجه هستند، چه اشکالی دارد که خانوادهها به فرزندان کمک کنند تا بتوانند ازدواج کنند. این که بخواهند از ابتدا استقلال داشته باشند و به خاطر این مستقلبودن ازدواج نکنند، بهای سنگینی دارد. بهای آن هم چیزی نیست جز فشارهای روحی و روانی که در اثر خویشتنداری جنسی به وجود میآید یا رفتن به مسیرهای انحرافی.
ما باید بهعنوان پدر و مادر به فرزندان کمک کنیم و شرایط سالم را برای ازدواج ایجاد کنیم. کنارگذاشتن چشم و همچشمی و تغییر فرهنگهای غلط خیلی کمک میکند. بهجای تأکید روی خویشتنداری جنسی، باید روی تغییر این فرهنگهای غلط کار کرد. کارکردن پیرامون مسئله ازدواجِ ساده، آسان و آگاهانه بیش از هر چیز ضرورت دارد و خویشتنداری جنسی مختص تعداد کمی از افراد است.