خانم گریچن رابین نویسنده، وبلاگنویس و سخنران آمریکایی تحقیقات خود در زمینه مشکلات رایج مردم در زندگیشان ، عادات مختلف آنها و نحوهی رسیدن به موفقیت و خوشبختی را با ما به اشتراک میگذارد. در ادامه با یوکن همراه باشید.
چند سالی است که در مورد خوشبختی و عادات مختلف انسانها به تحقیق میپردازم. کتابهایی خواندم، مقالاتی نوشتم و با مردم در مورد عادتهایشان و خوشبخت بودنشان صحبت کردهام و با مشکلات مختلف آنها نیز آشنا شدم.
در طی سالها تحقیقاتم چیزی که بیشتر از همه ذهن من را مشغول کرد این سؤالها بودند: چگونه میتوانیم زندگیمان را شادتر،سالمتر، خلاقانهتر و پربازدهتر کنیم؟
مدام به این سؤالها در ذهن خود فکر میکردم و به دنبال جواب میگشتم.
هنگامی که از مردم در مورد مشکلاتشان میپرسیدم اغلب این جملات را میشنیدم که ممکن است بعضی از آنها برای شما نیز آشنا باشند:
- مردم به من تکیه میکنند، پس چرا نمیتوانم به خودم تکیه کنم؟
- چرا مردم به من میگویند که بیش از حد سؤال میپرسم؟
- چگونه میتوانم با کسی کار کنم که به حرف من گوش نمیدهد؟
- چرا مردم هر کاری را که به آنها گفته میشود بدون هیچ دلیلی انجام میدهند؟
- چرا نمیتوانم خودم را به انجام کاری وادار کنم؟
- چرا مردم همیشه به من میگویند که زیادی نگران میشوم؟
- چگونه میتوانم با کسی که مدام به من میگوید چه کاری انجام دهم کنار بیایم؟
- چگونه فرزندم را راضی به ادامهی تحصیل کنم؟
- چگونه میتوانم گروهم را بدون هیچ درگیری و هدر وقت اداره کنم؟
- چرا فرزندم همیشه قصد دعوا با من دارد؟
- من دوست دارم کارهایی مانند ورزش به طور مداوم و یا نوشتن یک رمان را انجام دهم پس چرا نمیتوانم؟
- چرا نمیتوانم بیمارانم را متقاعد کنم که داروهایشان را مصرف کنند؟
- بچهی من خیلی باهوش است پس چرا دوست ندارد تکالیفش را انجام دهد؟
- چگونه میتوانم همسرم را راضی کنم که وزن کم کند و ورزش کند؟
- چرا همیشه کارها را به من میسپرند؟
- چرا گرفتن این تصمیم اینقدر طول میکشد؟
- چرا همسرم نمیتواند بیشتر رمانتیک باشد؟
- چرا قولهایی که به خودم میدهم را نمیتوانم نگه دارم؟
- همسرم برای راضی نگه داشتن مشتریناش هر کاری میکند پس چرا هیچ کاری برای من انجام نمیدهد؟
در طی تحقیقاتم در طول سالها به این نتیجه رسیدهام که همهی این سؤالات را میتوانم براساس قانون چهار گرایش پاسخ دهم.
حتماً میپرسید که قانون چهار گرایش چیست؟
همهی افراد جزو یکی از این چهار دستهی گرایشات قرار میگیرند. آنها یا نگهدارنده هستند یا پرسشگر یا مزدور و یا شورشی.
اگر بدانید در کدام یکی از این گرایشات قرار میگیرید، چیزهای زیادی در مورد خود میآموزید و درک میکنید. با درک خود میتوانید بفهمید که چرا کاری را انجام میدهید و یا چرا کاری را انجام نمیدهید و درمییابید که چرا احساساتی که دارید را تجربه میکنید.
برای مثال، یک ایمیل از معلمی دریافت کردم که با استفاده از قانون چهار گرایش توانست با تغییر رفتار خود در برابر یک شورشی باعث موفقیت او شود.
او در ایمیل خود به من گفت که در زندان محلی تدریس میکند و با یکی از دانشآموزان که با نگهبانان دعوا میگرفت و تکالیف خود را انجام نمیداد به مشکل برخورده بود. او در ادامه اینچنین نوشت:" زمانی که آن دانشآموز به من گفت که واقعاً قصد یادگیری دارد من به او ایمان داشتم ولی هیچ پیشرفتی در او مشاهده نمیکردم.
بعد از کمی تأمل به این نتیجه رسیدم که او یک شورشی است بنابراین این تئوری را با او به اشتراک گذاشتم و این امر به او کمک کرد که خود را از جنبهای جدید و مثبت مشاهده کند. دیگر به او گوشزد نمیکردم که تکلیفش را انجام دهد و به او اجازه میدادم روش تدریس هر روز که شامل نرمافزار کامپیوتر، کلاس گروهی، کلاس انفرادی و یا بدون هیچ کلاسی بود را خودش انتخاب کند. او اکنون همهی امتحاناتش را با موفقیت پشت سر گذاشته و مدرک دیپلم خود را دریافت کرده است."
زمانی که گرایشات دیگران را درک کنید دلیل رفتارها و احساسات آنها را نیز متوجه خواهید شد.
یک تغییر بسیار کوچک در نوع حرف زدن و شرایط میتواند به دیگران اجازه دهد تا تواناییهای خود را بیشتر جلوه دهند و با خود و دیگران بهتر رفتار کنند.
من خودم به شخصه از این گرایشات استفاده میکنم. همسر من یک پرسشگر است و متوجه شدهام هر زمانی که بخواهم کاری را انجام دهم باید دلیلش را برای او توضیح دهم. برای مثال چند روز پیش مشغول پر کردن فرمی بسیار طولانی و خسته کننده بودم که نیاز به آدرس محل کار همسرم داشت بنابراین با او تماس گرفتم و از او پرسیدم: " آدرس محل کارت چیست؟" او پاسخ داد: "چرا؟"
اگر او از من سؤالی مشابه میپرسید من بدون اینکه بپرسم چرا پاسخ او را میدادم اما همسرم حاضر نیست حتی از کوچکترین ابهامات بگذرد.
این امر در گذشته من را آزار میداد. به خودم میگفتم که چرا او نمیتواند فقط کاری را که میخواهم انجام دهد؟ و چرا وقت من را با این سؤالات میگیرد؟ اما اکنون این موضوع من را عصبانی نمیکند زیرا که با طبیعت او آشنا هستم.
مدیریت کردن خود و دیگران بسیار ساده است، زمانی که بدانید چه کاری را چرا باید انجام دهید.
منبع: Linkedin