ماهان شبکه ایرانیان

پژوهشی در باره خطبه‌های جمعه و عیدین امام علی علیه السلام (۳)

۴. دلایل کاستی ضبط خطبه‌ها؟!   با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی جامعه صدر اسلام و اهمیت نماز جمعه در بین مسلمین، هر هفته خلفای اسلامی، خود در نماز جمعه حاضر می‌شدند و خطبه‌های نماز جمعه را ایراد می‌کردند

پژوهشی در باره خطبه‌های جمعه و عیدین امام علی علیه السلام (3)

4. دلایل کاستی ضبط خطبه‌ها؟!
 

با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی جامعه صدر اسلام و اهمیت نماز جمعه در بین مسلمین، هر هفته خلفای اسلامی، خود در نماز جمعه حاضر می‌شدند و خطبه‌های نماز جمعه را ایراد می‌کردند. (1) بر پایی نماز جمعه در صدر اسلام برای حاکمیت خلیفه اسلامی امر مهمی به حساب می‌آمده است؛ تا آن جا که مستشرقین هم، درباره این رویداد اسلامی پژوهش‌هایی داشته و این امر را جزء اقدامات مهم خلیفه اسلامی دانسته‌اند. به عنوان نمونه مسجد جامعی به نقل از «پِدرسن» چنین می‌نویسد: از نخستین روزهای اسلام، حاکم اسلامی امامت نماز را به عهده داشت. او امامت نماز، خصوصاً نماز جمعه را [هم] به عهده داشت و در این زمینه هم، خود خطبه‌ها را القا می‌کرد. در غیاب حاکم اسلامی نیز، صاحب الشرطه (فرماندار نظامی) نماینده او بود ... . (2) یادآوری این نکته ضروری به نظر می‌رسد که برپایی نماز جمعه توسط خلیفه مسلمین و شرکت مسلمانان در نماز جمعه، نوعی بیعت عمومی با خلیفه اسلامی به حساب می‌آمده است. همچنین به شواهد فراوان تاریخی، امام علی علیه السلام به عنوان خلیفه مسلمین، تعداد قابل توجهی خطبه جمعه ایراد فرموده‌اند. حال سؤال اینجاست که، چرا از بین آن همه خطبه‌های جمعه‌ای که امام علی علیه السلام به هنگام خلافت ایراد فرموده‌اند، اکنون، شاهد تعداد اندکی از آنها هستیم؟!!
چه عامل یا عواملی باعث گردید، تا این که خطبه‌های جمعه حضرت در منابع ثبت نگردد؟ و یا این که پس از ثبت، دچار فراموشی شده و به مرور زمان دستخوش تحریف بشوند؟! اکنون به عوامل کمی خطبه‌ها و همچنین به نقش گروه‌هایی که باعث عدم ثبت خطبه‌ها و یا باعث از بین رفتن خطبه‌ها گردیده‌اند، اشاره می‌نماییم:

الف. تقطیع روایات توسط راویان احادیث
 

در طول تاریخ، دوستداران اهل بیت علیه السلام، از سر دوستی و محبت به این خاندان، اقدام به جمع‌آوری و نشر روایات این بزرگواران کرده‌اند، ولی متأسفانه در این نقل‌ها و نوشتن‌ها، اقداماتی را انجام داده‌اند که به صورت ناخواسته منجر به از بین رفتن اصل خطبه و یا ناقص بودن آن، گردیده است. بدین معنا که هم راویان و هم نویسندگان خطبه‌ها، با نقل و نوشتن قسمتی از خطبه‌ها باعث گردیده‌اند تا پس از سپری شدن روزگاری، اصل خطبه تحت الشعاع واقع بشود. (3) به عنوان نمونه، ابتدای بعضی از خطبه‌ها، با عباراتی چون: «بعد الحمد و الثناء، قام خطیباً و ...»، شروع شده و همین طور در متن خطبه‌ها نیز شاهد آن هستیم که، راویان خطبه، تنها به گزیده‌ای از خطبه اشاره کرده‌اند. همچنین، بخشی از خطبه‌ها به صورت ناقص نقل گردیده‌اند؛ نواقصی که یا در اول خطبه‌ها نمود می‌کند و یا در آخر خطبه‌ها. نتیجه این که، وجود این قبیل خطبه‌ها، بیانگر این واقعیت است که، در مواردی از نقل و استنساخ خطبه‌ها، اشتباهاتی چه به صورت عمد و چه به صورت سهو از ناحیه راویان، اتفاق افتاده که همین امر هم، باعث گردیده تا به مرور زمان عنوان جمعه بودن از خطبه‌ها برداشته شود. البته عملکرد راویان این قبیل از خطبه‌ها را می‌توان چنین توجیه کرد، اول: این که آنها تنها به نقل بخشی از خطبه، که به نظرشان مهم به می‌آمده است، اکتفا و از قسمت‌های دیگر صرف نطر نموده‌اند. دوم: در مواردی که خود راویان، دچار مشکلی می‌گشته‌اند، به جهت توجیه عملکرد خویش، به سخن حضرت استناد نموده‌اند. در واقع سخن خویش را، مستند به کلام امام علیه السلام، ساخته‌اند. (4)

ب. اقامه نماز جمعه توسط فرد دیگر
 

از جمله عامل دیگری که باعث گردیده تا اکنون، شاهد تعداد اندکی از خطبه‌های جمعه امام علی علیه السلام باشیم، این است که، در دوران زمام‌داری آن حضرت، افراد دیگری در نماز جمعه حاضر شده و خطبه‌های جمعه را ایراد نموده‌اند.
به عنوان نمونه، پس از واقعه جنگ جمل در شهر بصره، کسالتی بر امام علیه السلام عارض می‌شود و حضرت نمی‌توانند در نماز جمعه حضور داشته باشند، امّا حضرت به امام حسن علیه السلام امر می‌کنند که در مصلی حاضر شود و خطبه‌های جمعه را ایراد کند. شیخ طوسی رحمه الله و مسعودی، در مورد این واقعه، چنین نوشته‌اند: ابوعبدالله محمد بن محمد گفته:
ابوالحسن علی بن محمد کاتب از حسن بن علی زعفرانی از ابراهیم بن محمد ثقفی از ابو ولید عباس بن بکّار ضبّی‌از ابوبکر هذلی از محمدبن سیرین و او هم از تعداد زیادی از شیوخ بصره چنین نقل می‌کند که: حضرت علی علیه السلام پس از فارغ شدن از جنگ جمل مریض شدند، تا این که روز جمعه فرا رسید و حضرت بر اثر بیماری نتوانستد در نماز جمعه شرکت کنند، امّا با توجه به استقبال مردم از برپایی نماز جمعه و حضورشان در مسجد، حضرت به امام حسن علیه السلام دستور دادند تا به مسجد روند و نماز جمعه را اقامه کنند. (5)

ج. وجود جنگ‌ها و مسافرت‌ها
 

از جمله عوامل دیگری که موجب شده تا خطبه‌های جمعه امام علی علیه السلام در مقایسه با مدت زمام‌داری آن حضرت معدود باشد، وجود جنگ‌ها و مسافرت‌های آن حضرت است. به شواهد تاریخی امام علی علیه السلام ماه‌های قابل توجهی از دوران زمام‌داریشان را برای خواباندن فتنه ناکثین و از بین بردن طاغی‌ها و سرکشان صرف کرده‌اند و بنا بر این، در این ایام، فرصت ایراد خطبه جمعه را نداشته‌اند. متن زیر، بهترین شاهد این مدعاست: امام علی علیه السلام در 18 ذی حجه ی سال (35 ق) در شهرمدینه به خلافت رسیدند و پس از سپری شدن چند ماه برای سرکوبی و از بین بردن فتنه جمل، عازم بصره می‌شوند و در تاریخ دهم جمادی الثانی سال (36 هجری)، این جنگ به پایان می‌رسد و حضرت بلافاصله قصد کوفه را می‌کنند و در تاریخ 12رجب سال (36 ه) به این شهر می‌رسند و در تاریخ 5 شوال همان سال، برای جنگ با قاسطین عازم شام می‌شوند و بنا به نقل تاریخ‌، جنگ صفین 110 روز به طول می‌انجامد. (6)
چنان که ملاحظه می‌شود، علی علیه السلام ماه‌های قابل توجهی از عمر شریف خویش را، صرف جنگ‌ها و مسافرت‌ها نموده‌اند و بنا بر این، حضرت در این ایام یاد شده، فرصت ایراد خطبه جمعه را نداشته‌اند. بدون شک دلایل متعددی می‌تواند در این مورد دخیل بوده باشد و دلایل یاد شده، همه علل کمی خطبه‌ها نبوده، و می‌طلبد که، پژوهش‌هایی در این زمینه صورت گیرد. نکته پایانی این که، به جهت تکمیل شدن مباحث این بخش، مناسب است چند سؤال مرتبط با این علل نیز مطرح و پاسخ‌هایی هم ارائه گردد؛ پاسخ‌هایی که هر کدام از آنها می‌تواند فصلی دیگر در رابطه با موضوع کمی خطبه‌های حضرت، بگشاید. سؤالاتی که تا حدودی می‌توانند مکمل این بخش از پژوهش باشد، بدین قرار است: آیا در غیاب علی علیه السلام کسی بوده که امامت جمعه را بر عهده گیرد؟ چنان که پاسخ مثبت باشد، شخص مورد نظر چه کسی بوده است؟ آیا در طول مدت تمام مسافرت‌ها و جنگ‌های امام علی علیه السلام، هیچ نماز جمعه‌ای اقامه نشده است؟ و اگر اقامه شده، به چه نحوی بوده است؟ و سؤالاتی از این قبیل.

5. سیره امام علی علیه السلام در امر خطبه‌خوانی و برپایی نماز جمعه
 

خطبای نماز جمعه، بنا به تأسی به سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله مواردی چون ایراد خطبه‌ها به صورت ایستاده، عصا یا شمشیر به دست گرفتن و خواندن سوره کوچک از قرآن کریم را در پایان خطبه‌ها، رعایت می‌کردند. (7) همچنین، بنا به اهمیت این فریضه الهی، حاکمان اسلامی اقداماتی را برای بهتر برگزار شدن نماز جمعه، انجام می‌داده‌اند و امام علی علیه السلام هم به عنوان خلیفه وقت مسلمین، علاوه بر این که توصیه‌هایی برای برگزاری هر چه با شکوه‌تر نماز جمعه فرموده‌اند، اقدامات مهمی نیز در این زمینه انجام داده‌اند. با توجه به اهمیت اقدامات آن حضرت در امر برپایی نماز جمعه، این اقدامات می‌تواند جزء سیره آن بزرگوار در امر بر پایی نماز جمعه به حساب آید. (8) اینک به خلاصه‌ای از سیره آن بزرگوار در امر خطبه‌خوانی و نماز جمعه اشاره می‌کنیم:

1 ـ 5 . آزادی زندانیان جهت شرکت در نماز جمعه
 

بنا به اهمیتی که نماز جمعه در صدر اسلام داشته، امام علی علیه السلام زندانیان را برای شرکت در نماز جمعه آزاد می‌کردند. روایت امام صادق علیه السلام در این باره موید این مطلب است: أَنَّ عَلِیاً علیه السلام کَانَ یخْرِجُ أَهْلَ السُّجُونِ مَنْ حُبِسَ فِی دَینٍ أَوْ تُهَمَه ی ٍ إِلَی الْجُمُعَه ی ِ فَیشْهَدُونَهَا وَ یضْمَنُهُمُ الْأَوْلِیاءُ حَتَّی یرُدُّوهُمْ؛ (9) حضرت علی علیه السلام همیشه کسانی را که به واسطه بدهکاری یا تهمت در زندان بودند، روز جمعه برای شرکت در نماز جمعه از زندان خارج می‌ساخت و آنها را به نماز جمعه می‌آورد و اولیائشان ضامن می‌شدند که آنان را به زندان باز گردانند. همچنین، امام صادق علیه السلام نقل فرموده‌اند که امام علی علیه السلام به تبه‌کاران زندانی هم اجازه حضور در نماز جمعه را می‌دادند. أَنَّ عَل ِیاً علیه السلام کَانَ یخْرِجُ الْفُسَّاقَ إِلَی الْجُمُعَه ی ِ وَ کَانَ یأْمُرُ بِالتَّضْییقِ عَلَیهِمْ؛ (10) امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: حضرت علی علیه السلام تبه‌کاران را برای شرکت در نماز جمعه از زندان خارج می‌ساخت و دستور می‌داد در رابطه با آنان محدودیت ایجاد گردد .

2 ـ 5 . نهی از مسافرت رفتن در روز جمعه
 

امام علی علیه السلام افزون بر این که مردم را به شرکت در نماز جمعه تشویق می‌کردند، بلکه همواره اصحاب و آشنایان را از سفر کردن در روز جمعه برحذر می‌کردند.
در این زمینه، نامه‌ای که حضرت برای یکی از دوستان خود نوشته‌اند، گویای این واقعیت تاریخی است. بخشی از آن نامه، بدین قرار است: عن علی علیه السلام فی کتابه إلی الحارث الهمدانی، قال: ... وَ لَا تُسَافِرْ فِی یوْمِ جُمُعَه ی ٍ حَتَّی تَشْهَدَ الصَّلَاه ی َـ إِلَّا فَاصِلًا فِی سَبِیلِ الله أَوْ فِی أَمْرٍ تُعْذَرُ بِه ... ؛ (11)
... در روز جمعه تا نماز را نگزاری به سفر نرو، مگر این که سفرت در راه [جهاد برای] خدای تعالی، یا برای کاری که عذر داشته باشی ، باشد ... .

3 ـ5. پرهیز از خوردن دارو در روز پنج‌شنبه
 

امام علی علیه السلام، همواره اطرافیان را از خوردن دارو در روز پنج‌شنبه نهی می‌کرند؛ چرا که ممکن بود شخص بر اثر استعمال دارو، در روز جمعه بی‌حال باشد و در نتیجه نتواند در نماز جمعه شرکت کند. قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: لا یشرب اَحَدُکُم الدَّواءَ یومَ الخَمیس، فَقیل: یا اَمیرَالمُؤمِنین وَ لِمَ ذلِکَ؟ قال لئلّا یضعُفَ عَن اِتیانِ الجُمعَه ی ِ؛ (12) حضرت علی علیه السلام فرمود: هیچ کدام از شما نباید روز پنجشنبه از دارو استفاده کند! از آن حضرت سؤال شد: برای چه منظوری ما را از خوردن دارو نهی می‌کنی؟ فرمود: برای این که ضعف و سستی شما را از آمدن به نماز باز ندارد .

4 ـ 5. تکیه بر سلاح به هنگام ایراد خطبه
 

چنان که قبل از این هم اشاره کرده‌ایم، از دیگر آداب خطبه‌ خوانی، این است که خطیب به هنگام ایراد خطبه، عصا و یا اسلحه به دست بگیرد و با تکیه کردن به آنها خطبه بخواند. البته یادآوری این نکته لازم است که، این سنت به دوران پیش از ظهور اسلام بر می‌گردد، زیرا سبک و سیاق خطبه‌ خوانی در جاهلیت چنین بود که خطیب چوبی را به مانند عصا و یا اسلحه‌ای مانند نیزه و شمشیر در دست می‌گرفت و با این هیئت خطبه را ایراد می‌کرد. (13)
بنا براین، می‌توان گفت که سنت به دست گرفتن عصا و اسلحه در خطبه‌های نماز جمعه به پیش از اسلام مربوط است و از آن جایی که تضادی با اصول و مبانی دینی اسلام نداشت؛ بعد از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز، این سنت به عنوان روشی پسندیده و عملی مستحب مورد تاکید قرار گرفت. (14)
اما در رابطه با این که حضرت علی علیه السلام به هنگام ایراد خطبه‌های جمعه به چه نوع سلاحی تکیه می‌کردند، نقل‌های متفاوتی ذکر شده است؛ البته هر کدام از این نقل‌ها هم، مؤید یک دیگر می‌باشند. نقل اول از نصر بن مزاحم (96 ق) است، چرا که وی چنین نقل کرده‌اند: ... حضرت علی علیه السلام به هنگام ایراد خطبه‌ها شمشیر خویش را حمایل کرده و بر کمان تکیه زده بودند. (15) اما نقل دوم از شیخ مفید رحمه الله است، که چنین فرموده‌اند: ... امام علی علیه السلام به هنگام ایراد خطبه‌های جمعه، بر کمان عربی تکیه می‌کردند . (16) با در کنار هم قرار دادن این نقل‌ها، می‌توان چنین نتیجه گرفت، حضرت به هنگام ایراد خطبه‌ها بر یک سلاحی تکیه می‌کردند؛ حال آن سلاح شمشیر بود یا کمان!. در رابطه با تنوع سلاح به دست گرفته شده، می‌توان چنین ادعا کرد که نقل اول، ناظر بر وضعیت کاملا جنگی و شرایط ویژه است، چرا که این نقل، گزارشی از حالات آن حضرت، از جبهه صفین است. امّا به احتمال زیاد، نقل دوم بیانگر شرایط طبیعی جامعه اسلامی است. (17) روایت زیر تا حدودی می‌تواند، موید این ادعاست:
حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ سَعْدِ بْنِ عَمَّارِ بْنِ سَعْدٍ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ أَنَّ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله کَانَ إِذَا خَطَبَ فِی الْحَرْبِ خَطَبَ عَلَی قَوْسٍ وَإِذَا خَطَبَ فِی الْجُمُعَه ی ِ خَطَبَ عَلَی عَصًا . (18)
همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله زمانی که در شرایط جنگی خطبه ایراد می‌فرمود بر چله کمان تکیه می‌کرد و زمانی که در نماز جمعه [ و شرایط طبیعی و صلح ] خطبه می‌خواند عصا بر دست می‌گرفت.

5 ـ 5. خواندن سوره یا آیه در پایان خطبه
 

با مطالعه خطبه‌های حضرت علی علیه السلام متوجه می‌شویم که حضرت در بعضی موارد در پایان خطبه اول، سوره‌های متفاوت و در پایان خطبه دوم، آیات مختلفی را تلاوت می‌کردند. شیخ طوسی رحمه الله در کتاب مصباح المتهجد، پس از نقل خطبه، از زبان راوی خطبه چنین نوشته که، حضرت بعد از پایان خطبه اول، یا سوره توحید یا سوره الکافرون و یا سوره والعصر را تلاوت کردند. (19)
این روایت علاوه بر این که نشان از مردد بودن راوی دارد، بلکه نشانگر این است که حضرت به طور معمول پس از بیان خطبه، این سوره‌ها را تلاوت می‌کردند. همچنین، در این زمینه باز به روایتی بر می‌خوریم که، علاوه بر این که نظر اول را تأیید می‌کند، بلکه حکایتگر آن است که حضرت به طور دائم در پایان بخش اول خطبه، سوره توحید را می‌خواندند. متن روایت بدین قرار است: محمّد بن علی بن الحسین، قال: خطب أمیرالمؤمنین علیه السلام فی یوم الجمعه ی ، إلی أن قال: ثمّ یبدأ بعد الحمد بقل هو الله أحد، أو بقل یا أیها الکافرون، أو باذا زلزلت الأرض، أو بألهاکم التکاثر، أو بالعصر، وکان ممّا یداوم علیه: قل هو الله أحد. (20)
این روایت را شیخ طوسی رحمه الله به روایت أبومِخنف نقل کرده است و آن چه قابل تأمل است، بند آخر این روایت است که حضرت پس از پایان خطبه نخست، همیشه سوره توحید را می‌خواندند. (21) با کنار هم قرار دادن روایات یاد شده، می‌توان چنین استنباط کرد که قدر متیقن، حضرت پس از پایان خطبه اول یک سوره کامل را تلاوت می‌کردند. اما در رابطه با این‌ که امام علی علیه السلام در پایان خطبه دوم چه سوره یا آیه‌ای را تلاوت می‌کردند، هیچ مستندی یافت نشد، ولی با تتبع در خطبه‌های حضرت چنین به دست می‌آید که در این قسمت از خطبه‌ها سوره کاملی تلاوت نشده است و حضرت فقط به تلاوت آیه 90 از سوره مبارکه نحل، (22) و 201 از سوره بقره (23) بسنده کرده‌اند.

پی نوشت:
 

*کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث.
** عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
1. زمینه های تفکر سیاسی در قلمرو تشیع و تسنن، ص236.
2. همان.
3. برای نمونه در روایتی چنین آمده: «قال: و خطب امیرالمؤمنین علیه السلام یوم الفطر فقال: الحمد لله الذی خلق السماوات و الارض- الی ان قال- و اطیعو الله فیما فرض علیکم و امرکم به، من اقام الصلاه، و ایتاء الزکاه، و حج البیت، وصوم شهر رمضان، و الامر بالمعروف، و النهی عن المنکر» (وسائل الشیعه، باب وجوب عبادات خمس، روایت 19). چنان که ملاحظه می شود، راوی این روایت، به دنبال بیان وجوب عبادات خمس بوده نه بیان خطبه علی علیه السلام.
4. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: کتاب های حدیثی از جمله بحارالانوار؛ وسائل الشیعه؛ مستدرک وسائل الشیعه؛ ابواب صلاه الجمعه و العیدین و مستحبات آنها.
5. الامالی(طوسی)، ص82-83؛ مروج الذهب، ج2، ص431.
6. اقتباس از: تاریخ الطبری، حوادث سال35-40 هجری.
7. السرائر، ج1، ص294-295؛ المراسم العلویه، ص77؛ وسائل الشیعه، ج7، ص344.
8. برای آگاهی بیشتر از نظر فقهی و تاریخ نماز جمعه و همچنین آگاهی از نحوه عملکرد حاکمان اسلامی، ر.ک: کتاب صلاه الجمعه: تاریخیاً و فقهیاً، اثرکاظم جابری و صلاه الجمعه اثر مرتضی حایری.
9. مستدرک الوسائل، ج6، ص27.
10. وسائل الشیعه، ج7، ص408.
11. نهج البلاغه، نامه69.
12. من لا یحضره الفقیه، باب صلاه الجمعه، ج1، ص275؛ بحارالانوار، ج89، ص191.
13. خطیبان جاهلی در القای خطابه به خویش عادات ویژه ای داشتند. آنها در مراسم مهم و مجامع پرجمعیت، بر روی مرکب خود خطابه ایراد می کردند، و اغلب در هنگام ایراد خطبه با عصا و سرنیزه و یا شاخه درختی که در دست داشتند، به حاضران اشاره می نمودند. و چنان که گفته اند: «قیس بن ساعده ایادی نخستین خطیبی است که در زمان جاهلیت بر عصا یا شمشیر تکیه نموده و بر بلندی به ایراد خطابه پرداخته است» (به نقل از: کیهان اندیشه، شماره اول، سال1364، ص86).
14. برای نمونه ر.ک: وسائل الشیعه، ج5، ص38.
15. پیکار صفین، ص130.
16. الجمل(جنگ جمل)، ترجمه محمود مهدوی، ص80.
17. گرچه، کمان نیز جزء ادوات جنگی آن زمان به حساب می آمده است، امّا نقل دوم در مقایسه با نقل اول، بیانگر حالتی غیر از جنگ و شرایط کاملا ویژه، است.
18. سنن ابن ماجه، ج3، ص476.
19. مصباح المتهجد، ص603.
20. تهذیب الاحکام، ج1، ص432؛ وسائل الشیعه، ج5، ص39.
21. تهذیب الاحکام، ج1، ص 432.
22. (اِنَّ اللهَ یَامُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسانِ وَ ایتاءِ ذِی الْقُرْبی وَ ینْهی عَنِ الْفَحشاء ِ‌وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْی یعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّروُنَ).
23. (رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَهً وَ فِی الاخرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النَّار).
 

منبع: نشریه علوم حدیث شماره 56
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان