چه تعریفی از کمال گرایی دارید؟ اگر کمال گرایی نبود، دنیا چطور می شد؟ فرد کمال گرا چه ویژگیهایی دارد؟ کمال گرایی را تلاش برای رسیدن به بهترین چیزها می دانید؟ اگر رؤیای کمال گرایی را رها کنیم، کارهایمان چطور پیش می رود؟ برای پاسخ به این سؤالها، با یوکن همراه باشید.
باید بپذیرید اگر در کاری به کمال مطلوب نرسید، لزوماً بدین معنا نیست آن کار را ناقص انجام دادهاید. پس نقطهی مقابل کمال، نقص و حد وسط نیست. روانشناسان معتقدند تلاش برای رسیدن به برتری بر تلاش برای رسیدن به کمال، ارجحیت دارد. این توصیه بدین معنا نیست آرزوها و خواستههای خود را رها کنید، بلکه به شما اجازه نمی دهد از محدودهی عقلانیت و واقعیت خود خارج شوید.
اگر حقیقت با انتظارات کمال گرایانه شما یکی نباشد، قطعاً خود را سرزنش می کنید و انگیزهای برای ادامه نخواهید داشت. برای این که بتوانید دوباره شروع کنید و به نتیجهی دلخواهتان نزدیکتر شوید، باید بپذیرید تغییر واقعیت کار شما نیست، اما می توانید بدون اینکه از خواستههای خود دست بکشید، انتظاراتتان را به گونهای تغییر دهید که مطابق با واقعیت باشد تا اگر کاری طبق برنامه پیش نرفت، بهتر بتوانید شرایط را در جهت بهبود سروسامان دهید.
اگر کارهایتان را مطابق با واقعیت پیش ببرید، یعنی اشتباهات و نواقص احتمالی را بپذیرید، با آگاهی و بصیرت بیشتری جلو می روید تا اگر شکست خوردید، مسیر خود را با گامهای مؤثرتری شروع کنید. پس مسیر هموارتری برای موفقیت خواهید داشت. به جای این که بگویید: "این کار اصلاً نتیجه نمی دهد"، بهتر است بگویید: "این کار هنوز نتیجه نداده" یا "این کار در بعضی جاها نتیجهی خوبی نداشته، اما قدم بعدی چه می تونه باشه؟"
گاهی ممکن است شکست بخورید و لازم شود دوباره شروع کنید. شکست حقیقتی انکارناپذیر است و برای این که مغلوب نشوید، باید تمام موانع را در نظر بگیرید و خود را برای مواجهه با موانع احتمالی آماده کنید. اگر موانع احتمالی را نادیده بگیرید، هر بار که جلویتان سبز می شوند، متعجب و سرگردان خواهید شد. قطعاً به یک باره نمیتوانید مسیر موفقیت را طی کنید، اما همین شکستها سبب پیشرفت و دست یابی به هدف نهایی می شود.
از این پس وقتی کاری را شروع می کنید، گرفتار کمال گرایی نشوید. پس به جای این که بگویید: "همه چیز مطابق انتظارم پیش می رود" در حق خودتان لطف کنید و بگویید امکان پیش آمدن اشتباهات کوچک وجود دارد.
دست از کمال گرایی بکشید و یک ارزیابی دقیق انجام دهید
گاهی در حین انجام وظایف خود با ندایی درونی مواجه می شوید که شما را تشویق به کمال گرایی می کند. وقتی شرایط سختتر می شود که ندای درونی بگوید "این کار درست نیست، این کار به قدر کافی خوب نشده، خودت درباره این نتیجهی نامطلوب چی فکر می کنی؟" اینجاست که باید دست از کمال گرایی بردارید.
برای این که بتوانید با این پیامهای منفی مقابله کنید، باید به دنبال واقعیتها باشید. از خودتان سؤالات مختلف بپرسید و پاسخهای واقعی بدهید: "چه بخشی از کار خوب پیش می رود؟ از چه بخشی راضیام؟ هدف از کاری که انجام می دهم چیست؟ به هدفم نزدیک می شوم یا نه؟"
اگر به این نتیجه رسیدید شرایط به خوبی پیش نرفته، تسلیم نشوید، بلکه از خودتان بپرسید علت چیست؟ وقتی بدانید چرا کارتان به نتیجه نرسیده، بهتر میتوانید قدم بعدی را شروع کنید.
با اجتناب از قضاوت زودهنگام، با قدرت بیشتری در مسیر قرار گیرید
هر فردی می خواهد با نتیجهی مطلوب رو به رو شود، اما حقیقت این است خیلی از کارها زمان بر است و ممکن است مطابق با انتظاراتمان پیش نرود، به همین خاطر ممکن است نتیجهی خیلی کارها در همان تلاشهای ابتدایی با نتیجهی دلخواهمان مطابقت نداشته باشد. موفقیت در هر کاری نیازمند صبر و سخت کوشی است. پس وقتی کار نیمه تمام خود را ارزیابی می کنید، به جای این که با قضاوت زودهنگام به خود تلقین کنید به هدف نمیرسید، به مسیرتان ادامه دهید و مراحل بعدی را در نظر بگیرید. نباید بخشهای نیمه تمام پروژه را نشانهی شکست بدانید، بلکه بپذیرید این تنها بخشی از مسیر است. باید بدانید تمام مراحل کار به نوبهی خود ارزشمند هستند و باید خودتان را برای انجام آنها تحسین کنید.
به کاری وقت و انرژی اختصاص دهید که روی نتیجهی نهایی تأثیرگذارترند
اگر فردی کمال گرا باشید، قطعاً برای کوچکترین کارها هم بیش از اندازه وقت می گذارید. کمال گرایی باعث توجه بیش از اندازه شما به جزئیات می شود، به طوری که هدف اصلی را از یاد می برید. باید وقت خود بخش بندی کنید و ببینید هر قسمت از پروژه چقدر به زمان و توجه نیاز دارد. اگر زمان و توجه زیادی را صرف انجام کاری می کنید، از خودتان بپرسید آیا بهتر نیست وقت و انرژی خود را در قسمت دیگری از پروژه که نیازمند رسیدگی بیشتر است، صرف کنید. از خود بپرسید آیا صرف زمان و انرژی روی این بخش از کار تفاوتی در نتیجهی نهایی ایجاد می کند یا نه؟ پس به جای این که تمام وقت و انرژی خود را صرف جزئیات کنید، ببینید بهتر است کجاها منابع خود را به کار بگیرید تا به هدف اصلی نزدیکتر شوید.
تنها به مقصد فکر نکنید، از مسیر هم لذت ببرید
خیلی از افراد لذتی از انجام دادن کارهایشان نمی برند، بلکه فقط تعجیل دارند آن کار را به انجام برسانند و با خود می گویند: "وقت لذت بردن ندارم، زودتر باید این کار را تمام کنم." این در حالی است که اگر در انجام هر کاری لذت یا هدف اصلی آن کار را پیدا کنید، حتماً می توانید کار موردنظر را با کیفیت بیشتری انجام دهید. اگر مضطرب و تحت فشار کار کنید، دیدتان محدودتر خواهد شد، به طوری که ممکن است وسواس پیدا کنید و خیلی درگیر جزئیات شوید. فردی که از انجام کارهایش لذت می برد، وسعت دیدش بیشتر شده و اشتیاق برای انجام کارها سبب دست یابی به نتیجهی بهتر خواهد شد.
تفکر "همه یا هیچ" را رها کنید و به دنبال مفهوم "بعضی" باشید
وقتی احساس شکست و ناامیدی می کنیم، تصمیم می گیریم از انجام پروژه دست بکشیم یا حداقل آن را به تأخیر بیندازیم، دلیلش این است برخی کارها مطابق با انتظاراتمان پیش نرفته و سریعاً نتیجه میگیریم کل پروژه باید لغو شود. اکنون سؤال سادهای میپرسیم: اگر تنها یکی دو برگ یا قسمت کوچکی از شاخهی درخت آسیب ببیند، درست است کل درخت را از ریشه قطع کنیم؟ قطعاً پاسخ منفی است.
پس پیشنهاد می کنیم در تصمیم گیریهای خود از مفهوم "بعضی" استفاده کنید. مثلاً بگویید: "بعضی از قسمتهای پروژه خوب پیش رفته، اما بعضی قسمتها نه." بعد از آن هر دو قسمت را با هم مدنظر قرار دهید.
کار فعلی در زمان حال اهمیت دارد و برای همیشه ادامه نخواهد داشت
در این جا هم باید سؤالی از خود بپرسید. آیا انجام این پروژه و موفقیت آن روی تمام جنبههای زندگی شما تأثیر خواهد داشت یا تنها روی بعضی از جنبههای زندگیتان تأثیر می گذارد و مابقی جنبهها به همان صورت باقی خواهند ماند؟
بیشتر افراد کمال گرا خود را تحت فشار می گذارند تا هر کار در حال انجامی را با اهمیت و دارای تأثیر ماندگار تلقی کنند؛ اما باید بدانید هیچ چیزی در زندگی اینقدر بااهمیت نیست، تنها برخی چیزها نسبت به چیزهای دیگر با اهمیت محسوب می شوند، پس بهتر است چیزهایی که اهمیت ندارند را رها کنید.
به جای نادیده گرفتن واقعیتها، از اشتباهات خود عبرت بگیرید
شاید بخواهید هر چیزی را به عالیترین شکل ممکن انجام دهید و برای این منظور همواره خود را سرزنش کنید، پس لطفاً چشمتان را روی واقعیت نبندید. اغلب کارآفرینان تلاش می کنند از اشتباهات و موفقیت دیگر کسب و کارها درس بگیرند تا خودشان همان اشتباهات را تکرار نکنند. پس شما که در بهترین جایگاه قرار دارید، چرا اولین کسی نباشید که از اشتباهات خود درس می گیرید. تنها کافی است نفس عمیقی بکشید و با جرئت به اشتباهاتتان نگاه کنید. این راه حل خوبی است تا همان اشتباه را دوباره تکرار نکنید.
دست از مقایسه کردن بردارید
عدهای را در ذهنمان اسطوره کردهایم و مدام خود را با آنها مقایسه می کنیم، به همین خاطر دچار کمال گرایی شدهایم. کمال گرایی از جایی به سراغمان آمده که زندگی برخیها را بی نقص و ایده آل می دانیم. اگر شما هم دچار چنین عاداتی شدهاید، باید سعی کنید چشمتان را روی خود واقعی دیگران باز کنید. شاید زندگی اطرافیان از نظر شما خیلی ایده آل باشد، اما باید این واقعیت را بپذیرید که حتی موفقترین افراد دنیا هم در زندگیشان سختیها و مشکلاتی داشتهاند که قطعاً شما از آنها بیخبرید. پس اگر می خواهید خود را مقایسه کنید، با انسانهای واقعی مقایسه کنید؛ نه فقط با تصاویر موجود در صفحات اجتماعیشان که در لحظات خاص ثبت شدهاند.
در حالت کلی دست از مقایسه کردن بردارید و از خودتان بپرسید دوست دارید کدام خصوصیت فرد مقابل را در خود به وجود آورید؟ هیچ وقت خود را سرزنش نکنید. در عوض به دنبال راهی باشید تا هر خصوصیت مثبتی که در فرد مقابل می بینید، در خود ایجاد کنید.
با کمال گرایی از خیلی از فرصتهای زندگی محروم خواهید شد و هیچ وقت کارهای خود را به خوبی به انجام نخواهید رساند. برای این که کمال گرا نباشید، نیاز نیست به دنبال راه حل عجیب و غریبی بروید، تنها باید تغییراتی در طرز تفکر خود ایجاد کنید. به نفع خودتان است کمال گرایی را کنار بگذارید، بعد از آن می بینید چقدر در انجام کارهایتان بهتر عمل می کنید.
منبع: huffingtonpost