13 رجب 1342
علی (ع) وسفارش فرزند به هم نشینی با خوبان
هر که با پاکدلان صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار صفایی دارد
پروین اعتصامی
«برای بشر، ارتباط با دیگران یک ضرورت است. شکل وکیفیت این ارتباط، مفید یا زیان بار بودن آن را رقم می زند. انسان درزندگی دنیا، گریزی از معاشرت با دیگران ندارد. درحقیقت، معاشرت حکم حتمی زندگی انسان است وترک معاشرت، به طور کلی دربرخی موارد، ناممکن یا نادرست است، اما باید دانست که بی شک، هرمعاشرتی نیز مطلوب وپسندیده نیست. حال که آدمی چاره ای جز معاشرت ندارد، باید ایده معاشرت بر اساس یک معیار صحیح وسالم باشد تا دچار هم نشین بد نگردد و از نعمت هم نشین خوب بهره مند گردد.»(60) به هر حال، اگر این ارتباط ومعاشرت با دیگران به درستی صورت گیرد و چگونگی معاشرت با دیگران براساس عقاید الهی و حرمت نهادن به ارزش های انسانی پایه ریزی شود، محصولی جز تعالی و پیشرفت نخواهد داشت واین ثمره، محصول کم قیمتی نیست؛ چرا که هدف همه انسان ها ترقی و تعالی است».(61)
صحبت روشن ضمیران کیمیای دولت است
سرمکش تا می توانی از خط فرمان صبح
صائب تبریزی
درکلیله و دمنه آمده است: « کسانی که خرد ورأی استواری دارند ودارنده تجربه وتمرین می باشند، هم نشینی با حکیمی خالص وصاحب عقلی دلسوز و دوری گزیدن ازخیانت کارگمراه ونادان بدذات را لازم می دانند که هیچ چیزی برای انسان ها به اندازه هم نشین، مؤثر نمی باشد. و پیامبراکرم (ص) فرمود: « هم نشین نیک به عطار می ماند که اگر از عطر خویش تو را نبخشد، از بوی خویش درتو آویزد وهم نشین بد به دمنده کوره ها می ماند که اگربه آتش خود تو را نسوزاند، از بوی ناخوش او درتو آویزد.»(62)
با توجه به اثر گذار بودن دوست وهم نشین در انسان، پدران ومادران وظیفه دارند دوستی های فرزندشان با دیگران را کنترل و آنها را به دوستی با خوبان وپرهیز از هم نشینان بد راهنمایی کنند.
حضرت علی (ع) دغدغه خویش را درباره انتخاب دوست فرزندش، امام حسن (ع) چنین می فرماید: « من خیر حظ امرء، قرین صالح، فقارن اهل الخیر تکن منهم و باین اهل الشر تبن عنهم؛ از بهترین بهره های انسان، هم نشین خوب وشایسته است. پس با نیکان هم نشین باش تا ازآنان به شمار آیی واز بدان بپرهیز تا از شمار آنها نباشی!»(63) آن حضرت در بیانی دیگر می فرماید: «علیک باخوان الصفاء فانهم زینه فی الرخاء وعون فی البلاء؛ برتو باد به [هم نشینی] برادران پاک درون که به هنگام راحتی وآسایش وآرایش [تو] هستند و درزمان بلا، یاری گر تو.»(64)
خواجه نصیرالدین طوسی نیز می نویسد: «چنان که قانون حفظ صحت در طب، استعمال امور ملایم مزاج بود، قانون حفظ صحت نفس، معاشرت وهم نشینی با کسانی است که دارای خصال عالیه و خوب باشند؛ چه هیچ چیز در نفس، زیادتر از هم نشین و مصاحب تأثیر نخواهد گذاشت و همچنین پرهیز از مجالست با کسانی که از خصلت های خوب به دور و دارای صفات ناپسند می باشند، مخصوصاً اهل شر و کسانی که به مسخرگی شهرت یافته باشند یا تمام همت آنها قبایح شهوات ورسید به فواحش لذات باشد و اجتناب از این گروه، حافظ صحت نفس خواهد بود. گاهی می شود که شخصی با این گروه، هم نشین می شود و تنها یک سخن از او می شوند و در پی آن، چنان نفس آدمی دچار چرک وآلودگی می گردد که تطهیرآن جز به روزگاران و گذشت زمان ومعالجات دشوار میسر نمی گردد.»(65)
بر زن به سبوی صحبت نادان سنگ
بردامن زیرکان عالم زن چنگ
با نااهلان مکن تو یک لحظه درنگ
آیینه چون درآب نهی گیرد زنگ
تعدیل در آرزوهای فرزند
گرچه آرزوها زمینه ساز دست یابی به هدف هاست وما برای رسیدن به اهداف، از پرورش وتقویت آرزوها ناگزیر هستیم. آرزوهای بسیار و بلند وزیاده خواهی در آرزوها، می تواند مایه بروز دردسرها ومشکلات فراوان برای انسان وسبب خواری شخصیت و زمینه ساز لغزش وی شود. در هر آرزویی خطر زیاده خواهی و دور و دراز بودن وجود دارد. از این رو توصیه اولیای الهی وبزرگان دین، کاستن از آرزوها وتعدیل درآنهاست. بنابراین، پدران ومادران وظیفه دارند درکنار حرمت نهادن به آرزوهای فرزندانشان، درتعدیل آنها بکوشند ودر آنها این باور را پدید آورند که هیچ گاه انسان به همه آرزوهای خویش نخواهد رسید. پس بهتراست آرزوهای خویش را کم وآنها را کنترل کنند. حضرت علی (ع) با هدف پرورشی روحی و معنوی فرزندش، امام حسن(ع) این گونه او را به تعدیل و کنترل آرزوها فرا می خواند:
«یا بنی اعلم یقینا انک لن تبلغ املک وانک فی سبیل من کان قبلک فاحفض فی الطلب واجمل فی المکتسب؛ پسرم! به یقین بدان که تو هرگز به [همه] آرزوهایت دست نخواهی یافت وبدان که تو در راه کسانی قدم برمی داری که یپش از تو بودند. پس در طلب دنیا مدارا کن وآرام باش ودر راه تحصیل آن، به نیکی رفتار کن.»(66)
«باید دانست که دنیا، محل تزاحم است ودر آن، تمام خواسته ها وآرزوهای انسان، امکان تحقق نمی یابند. گاه آنچه را انسان آرزو می کند، [برای رسیدن به آن، به] هزاران اسباب و وسایل نیاز دارد. که دراختیار او نیست. لذا به طور طبیعی نمی تواند به همه آرزوهای خویش دست یابد. نه آرزوهای دنیا تمام شدنی است ونه انسان به همه آرزوهایش خواهد رسید. پس باید از آرزوها کاست. خلاصه آنکه اگر قرار باشد مقداری از امور دنیا استفاده کنیم وآرزوهای دنیوی هم داشته باشیم، باید به طول عمر خود نیز توجه داشته، از کوتاهی عمر خود غفلت نکنیم، دراین عمر کوتاه، آرزوهای مناسب با آن را تعقیب کنیم و آرزوهای بی پایان دنیوی را که این عمر، گنجایش آن را ندارد، در سر نپرورانیم وهمه عمر خود را برای آنها صرف نکنیم.»(67) صائب تبریزی می گوید:
عنان به طول امل(68) دادن از بصیرت نیست
گهر زدست به امید ریسمان چه دهی
وی همچنان سروده است:
عاشق صادق نمی دارد تمناهای خام
تخم انجم درزمین صبح می سوزد تمام
دلیل دیگری که مانع از آرزو پرستی انسان خردمند می شود، آن است که آرزوهای آدمی به دست حوادث روزگار رو به فنا می رود. براین اساس انسان عاقل به آرزوها دل نمی بندد وخاطر خویش را به آن خوش نمی دارد. به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری:
کاخ آمال وآرزوهای انسان، سخت سست بنیاد است. آدمی از تار وپود امل وآرزو، درخیال خود نقشه ها می سازد وناگهان یک حادثه کوچک، همه آنها را نقش برآب می کند وفکر وعقیده و آرزوی او به کلی عوض می کند. فرض کنید آدمی را که سالم درکوچه وخیابان می رود ودر سر نقشه ها می پروراند، ناگهان پزشکان به او خبر دهند که مبتلا به سرطان است و چاره پذیر نیست. حدس بزنید چه غوغایی در جهان آمال و آرزوها وافکار و نقشه های این شخص پیدا می شود؛ مانند شهری که سیل درآن افتاده باشد وهمه کوچه ها و خانه ها را گرفته باشد، دیوارها وخانه ها یکی پس از دیگری فرو می ریزد، بلکه مانند شهری که بمب اتمی در آن انداخته باشند، همه با هم زیر و رو می شوند. بنابراین، نمی توان به آرزو دل بست وبدان اعتماد نمود».(69 )
فردا چون برق ز آتش سوزان گذر کند
امروز هر که بگذرد ازآرزوی خویش
صائب تبریزی
علی(ع) وپرورش بلند همتی در فرزند
از وظایف والدین در قبال فرزندان، پرورش بلند همتی درآنهاست تا بر اثر آن، همت خود را صرف کارهای ارزشمند و والا کنند واز رو آوردن به کارهای پست ونادرست بپرهیزند. شخص بلند همت برای عزت وشخصیت خویش جایگاهی ویژه قائل است وهرگز به کاری دست نمی زند که موجب ازدست رفتن عزت و سبب خواری وی شود. «پدرومادر در پرورش فرزندشان باید به این نکته توجه کنند که همت هایشان را بلند وسروکارشان را با افراد و امور بزرگ وارزنده قرار دهند. آن کسی که با کارهای پست و کوچک وبا نگاهی محدود وناچیزی زندگی را می گذراند وبرای حل مسائل جزئی، دست به سوی این و آن دراز می کند وآبروی خود را می برد، شخص ارزنده وبلند همتی نیست. باید کودک را از طریق تلقین، تشویق و تحسین واحیاناً توبیخ وادار کرد که همت خویش را بلند دارد، دید خود را وسیع تر کند، سعه صدر داشته باشد وهدف های بزرگ را تعقیب کند.»(70)
حضرت علی (ع) درسفارش فرزندش امام حسن(ع) به بلند همتی چنین می فرماید: « اکرم نفسک عن کل دنبه وان ساقتک الی رغبه، فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضاً؛ خود را از هر گونه پستی گرامی بدار؛ هرچند تو را به مرادت رساند؛ زیرا هرگز برابر آنچه [ از دین وآبروی خود] صرف می کنی، عوض نخواهی گرفت.»(71)
از صدف کم نتوان بود به همت، زنهار
چون دهن باز کنی گوهر شهوار طلب
صائب
«اگر شخص، بلند همت باشد، هرگز به کارهای پست تن در نمی نهد وخود را دچار خواری نمی کند. آنهایی که درمکتب اهل بیت (ع) تربیت شده اند، به رغم نیازمندی سخت وشدید، هرگز از کسی چیزی نمی خواهند واگر کسی احسانی به آنها نماید و به طور پنهانی هدیه ای به آنها بدهد، رنگ رخسار آنها سرخ می شود وحاضر نیستند آن را بپذیرند، اما برخی برای رسیدن به متاع ناچیز وبی ارزش دنیا، کرامت نفس وعزت خود را هزینه وپیش هرکس وناکسی حاجت ونیاز خود را بازگو می کنند، درحالی که مؤمن حقیقی، هرگز برای رسیدن به اهداف زودگذر دنیوی خود، به این گونه کارهای پست تن نمی دهد؛ چرا که ویژگی بلند همتی به خوبی در او پرورش یافته وشخص، بلند همت است.»(72)
کمند همت ما چین به خود نمی گیرد
به هر شکار، محال است سرفرود آریم
صائب
پی نوشت ها :
60. نک: همان، ج2، ص32.
61. همان، ص27.
62. ابوالمعالی نصرالله منشی، کلیله ودمنه، با شرح روان از: فرج الله موسوی، ص 885.
63. نهج البلاغه، نامه 31.
64. آمدی، غررالحکم ودررالکلم، ج 4، ص294.
65. خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصر، تصحیح : مجتبی مینوی، ص155.
66. نهج البلاغه، نامه 31.
67. پند جاوید، ج2، صص20و 22.
68. آرزو.
69. شهید مطهری، حکمت ها واندرزها، ج1، ص184.
70. تربیت وبازسازی کودکان، ص113.
71. نهج البلاغه، نامه 31.
72. پند جاوید، ج2، ص24.
منبع:کرمانی زاده،عین اله،اشارات(ش1 پیاپی142(،انتشارات مرکزپژوهش های اسلامی صداوسیمای قم،1390