به گزارش ایسنا، در خردادماه 1396 برخی از همشهریان هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) از احتمال تخریب خانه پدری این شاعر پیشکسوت به دلیل اینکه ثبت ملی نیست خبر دادند. در آن شرایط میراث فرهنگی استان گیلان معتقد بود نخست باید تعلق این بنا توسط خانواده ابتهاج تایید شود. حتی شهرداری رشت اعلام کرد، ما زیاد راهکار قانونی قاطعی نداریم، مگر اینکه مراجع میراث فرهنگی اعلام کنند این ملک واجد ارزشهای تاریخی و فرهنگی است. چندی بعد در مردادماه، رضا علیزاده، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان، از گذراندن مراحل آخر ثبت خانه «ابتهاج» در میراث فرهنگی خبر داد و اعلام کرد: پرونده ثبت ملی خانه «ابتهاج» به شورای ثبت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تحویل داده شده است و کارشناسان در حال فراهم کردن زمینه ثبت ملی این خانه باارزش هستند.
اما بعد از گذشت چند ماه، فرهاد نظری، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی، در آبانماه اعلام کرد پرونده خانه «ابتهاج» ناقص است و گفت: در نامهای به اداره کل میراث فرهنگی استان گیلان درخواست کردهایم تا اسناد و مدارک متعلق به این خانه تکمیل شود، دستکم به یک دستنوشته از آقای ابتهاج نیاز داریم تا تعلق این خانه به خانواده ابتهاج ثابت شود.
همزمان با نودمین سالگرد تولد هوشنگ ابتهاج (ششم اسفندماه) جویای این شدیم که خانه پدری این شاعر غزلسرا بعد از گذشت چند ماه چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ آیا این خانه به موزه «ابتهاج» یا «خانه غزل» تبدیل خواهد شد یا خیر؟
در اینباره رضا علیزاده، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان، اظهار کرد: اطلاعاتی درباره پیشینه این خانه بر اساس مستنداتی که در سازمان ثبت اسناد استان وجود داشت، پیدا شده که آنها را به سازمان مرکزی ثبت آثار تاریخی در تهران فرستادهایم. بخشهای مربوط به استان انجام شده است.
او درباره اظهارات پیشین فرهاد نظری (مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی) در رابطه با کامل نبودن پرونده نیز گفت: شورای ثبت آثار مولفههایی برای ثبت اثر دارد؛ مولفههایی مانند پلان و نقشه و دستیافتهای از گذشته، که درباره این خانه خواستهاند ابتهاج صحهای بر پلاکهای مورد نظر بگذارد. اما آنچه به ما مربوط بود و اسنادی که در سازمان ثبت اسناد به دست آوردهایم برایشان فرستادهایم.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان افزود: چند پلاک متفاوت در کنار هم در این خانه وجود دارد؛ یکی پلاکی است که صحت و سقم این موضوع را که خانه متعلق به خانواده ابتهاج است، بیشتر میکند. همچنین سه پلاک دیگر که فکر میکنم متعلق به سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری است محرز شده است که به این خانواده تعلق دارد. در مورد پلاکهای دیگر ادعادهایی وجود داشت که تعلق به خانواده ابتهاج محرز نشد اما بخش مربوط را که واجد شرایط بود فرستادهایم، که شورای ثبت سازمان میراث فرهنگی بر اساس اطلاعاتی که ما جمعآوری کردهایم و اطلاعات دیگر تصمیمگیری میکند.
او خاطرنشان کرد: حتما الزامی وجود داشته است که دستنوشتهای از هوشنگ ابتهاج میخواهند با توجه به اینکه چند پلاک در آنجا وجود دارد. آنها میخواهند تمامی مستندات مورد نیاز در کنار یکدیگر قرار بگیرد تا اتفاقی که در ثبت میخواهد، بیفتد.
در پیگیری خبرنگار ایسنا، فرهاد نظری، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی، گفت در مأموریت است و به پرونده دسترسی ندارد.
همچنین مرتضی عاطفی، شهردار منطقه دو رشت، درباره آخرین وضعیت خانه ابتهاج گفت: قدم اول این است که باید ثبث میراثی شود. در اینکه این خانه زادگاه ابتهاج و گلچین گیلانی بوده است شکی وجود ندارد. خود آقای ابتهاج هم بارها این موضوع را تأیید کردهاند.
او با بیان اینکه قدمت اولیه خانه بالغ بر 120 سال است، افزود: این خانه به مرور زمان دستخوش تغییراتی شده که این موضوع کاملا طبیعی است. این خانه زادگاه دو شخصیت برجسته ادبیات ما است، بویژه ابتهاج که میتوانیم بگوییم بزرگترین شاعر معاصر ما است. فکر میکنم میراث فرهنگی باید توجه بیشتری به این خانه داشته باشد و هرچه سریعتر تکلیف آن را مشخص کند.
عاطفی تأکید کرد: تا زمانی که این خانه ثبت میراثی نشود، نمیتوان اقدامی درباره آن انجام داد. متأسفانه تلاشهای گروههای مردمنهاد و دوستداران فرهنگ تا الان بینتیجه بوده است.
او با اشاره به سخنان علیزاده (مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان) مبنی بر فرستادن اطلاعات لازم برای ثبت این خانه به دفتر مرکزی ثبت آثار تاریخی و نواقصی که پرونده برای ثبت داشته است، اظهار کرد: اگر مدرکی ناقص است باید عزم جدی بابت تکمیل آن وجود داشته باشد و پیگیریهای لازم انجام شود. آقای ابتهاج در صحت و سلامت هستند و خیلی راحت میشود به روشهای مختلف، چه حضوری و چه تلفنی، با ایشان ارتباط برقرار کرد.
شهردار منطقه دو رشت سپس بیان کرد: چیزی را که از ابتهاج میخواهید به راحتی میتوانید به دست بیاورید اما عزم جدی میخواهد. اینکه بنشینیم و بگوییم دستنوشتهای نیاز است، این دستنوشته را چه کسی باید بگیرد؟ آیا آقای ابتهاج باید بیاید پشت درِ دفتر بنشیند و بگوید این خانه را ثبت کنید؟! با توجه به شناختی که از شخصیت او داریم، هیچگاه این اتفاق نمیافتد. خود او راضی به این موضوع نیست و میگوید راضی نیستم برای اتفاقی که به من مربوط است دیگران به زحمت بیفتند. فکر میکنم حس فرهنگدوستی ما باید بیش از اینها تحریک شود و نمیشود گوشهای بنشینیم و بگوییم مدارک ناقص است و بیایید این مدارک را کامل کنید. باید تلاش کنیم تا این مشکلات سریعتر برطرف شود.
امیرهوشنگ ابتهاج متخلص به «ه. ا. سایه» ششم اسفندماه سال 1306 در شهرستان رشت متولد شده است. او نخستین دفتر شعر خود را با نام «نخستین نغمهها» در دوران تحصیلات دبیرستانی منتشر کرد و با انتشار کتاب «شبگیر» که حاصل سالهای پرتبوتاب پیش از 1332 است، به شعر اجتماعی روی آورد.
برخی از مجموعههای شعر چاپشده او عبارتاند از: «نخستین نغمهها» 1325، «سهراب» 1320، «شبگیر» 1332، «زمین» 1334، «چند برگ از یلدا» 1334، «یادگار خون سرو» 1360 و «سیاهمشق»، مجموعه غزل، رباعی، مثنوی و دوبیتی و قطعه که در سه شماره 1، 2 و 3 منتشر شده است. همچنین کتاب «پیر پرنیاناندیش؛ در صحبت سایه» شامل خاطرات ابتهاج (گفتوگو با میلاد عظیمی و عاطفه طیه) منتشر شده است.
این شاعر در فاصله سالهای 1356 - 1350 برنامه «گلهای تازه» و «گلچین هفته» را سرپرستی میکرد.