ماهان شبکه ایرانیان

دلیل استغفار انبیا و امامان

میان مخلوقات، فرستادگان الهی یعنی انبیا و جانشینان آن‌ها، کسانی هستند که خدا را به بهترین وجه عبادت می‌کنند و در حقیقت، خداوند متعال، مجموعه اوامر و نواهی خویش را در گفتار و رفتار این بزرگواران متجلی می‌سازد، تا مردم با اطاعت از آن‌ها در گفتار و کردار راه بندگی او را در پیش گیرند

دلیل استغفار انبیا و امامان
میان مخلوقات، فرستادگان الهی یعنی انبیا و جانشینان آن‌ها، کسانی هستند که خدا را به بهترین وجه عبادت می‌کنند و در حقیقت، خداوند متعال، مجموعه اوامر و نواهی خویش را در گفتار و رفتار این بزرگواران متجلی می‌سازد، تا مردم با اطاعت از آن‌ها در گفتار و کردار راه بندگی او را در پیش گیرند.
قرآن کریم نیز از اینان به عنوان مخلصین یاد می‌کند، که هرگز تحت گمراهی شیطان قرار نمی‌گیرند و شیطان را بر آن‌ها تسلطی نیست.(1)
چون انبیا و اوصیای الهی از کمالات والایی برخوردار هستند و درجه نزدیکی آنها به خدای متعال به گونه‌ای است که به تصور ما نمی‌آید، ممکن است کیفیت کارها و اعمال عبادی که انجام می‌دهند در درک و فکر ما نگنجد. که این به دلیل اوج کمالات و علم و معرفت الهی و ... است که خد به آن‌ها عطا کرده است. چرا که بر حسب علم و معرفت، درجات عبودیت و بندگی متفاوت و ممتاز خواهد بود. به همین دلیل در مسیر عبودیت پروردگار هیچ گونه خطا، اشتباه و گناهی از آن‌ها سر نمی‌زند که این نیز همان مقام عصمت است که خدا به آن‌ها عطا کرده، تا از خطا و اشتباه مصون مانده و موجب گمراهی مردم و بی‌اعتمادی آن‌ها نشوند.
حال با توجه به بعضی از آیات قرآن و ادعیه این سوال مطرح می‌شود، که چرا پیامبران و امامان با وجود این که دارای مقام عصمت الهی هستند، به طور دائم از خداوند متعال استغفار کرده و طلب بخشش می‌کنند؟ در پاسخ باید گفت که استغفار انبیا و امامان دارای وجوه مختلفی است که در پایین ذکر می‌شود.
پیامبر و ائمه در اثر این بالارفتن و شدت خضوع بیشتر در برابر پروردگار، از اعمال انجام داده در اوقاتی که در مقامات پایین‌تر بودند استغفار می‌کنند و این در حالی است که از آن‌ها گناه، مکروه و حتی ترک اولایی نیز صادر نشده است، بلکه کارها و اعمال گذشته خویش را شایسته مقام پروردگار نمی‌بینند

وجوه مختلف استغفار:
 

1-ممکن است استغفار آن‌ها به خاطر گناه امت باشد و آن‌ها به خاطر مردم از خدا طلب بخشش کنند و در حقیقت، به این وسیله خود را در درگاه خداوند ضامن مردم قرار داده، آن‌ها را شفاعت کنند. چرا که خداوند آن‌ها را برای امت مایه رحمت قرار داده است و نیز آن‌ها را شفیع مردم قرار داده تا به هنگام توسل از مردم دستگیری کنند. همان گونه که خدا به پیامبرش دستور می‌دهد تا به خاطر گناهان مردم استغفار کند. خدا در قرآن می‌فرماید:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ» (2)
؛ پس به [برکتِ] رحمت الهی، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده می‌شدند. پس، از آنان درگذر و به رایشان آمرزش بخواه، و در کار [ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست می‌دارد.
و یا می‌فرماید:
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا» (3)
؛ و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند. و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می‌کرد، قطعاً خدا را توبه‌پذیرِ مهربان می‌یافتند.
و نیز می‌فرماید:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَی أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّی یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (4)؛ جز این نیست که مؤمنان کسانی‌اند که به خدا و پیامبرش گرویده‌اند، و هنگامی که با او بر سر کاری اجتماع کردند، تا از وی کسب اجازه نکنند نمی‌روند. در حقیقت، کسانی که از تو کسب اجازه می‌کنند آنانند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند. پس چون برای برخی از کارهایشان از تو اجازه خواستند، به هر کس از آنان که خواستی اجازه ده و به رایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است. »
و می‌فرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَی أَن لَّا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ به بهتان یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » (5) ؛ ای پیامبر، چون زنان باایمان نزد تو آیند که [با این شرط] با تو بیعت کنند که چیزی را با خدا شریک نسازند، و دزدی نکنند، و زنا نکنند، و فرزندان خود را نکشند، و بچه‌های حرامزاده‌ای را که پس انداخته‌اند با بُهتان [و حیله] به شوهر نبندند، و در [کار] نیک از تو نافرمانی نکنند، با آنان بیعت کن و از خدا برای آنان آمرزش بخواه، زیرا خداوند آمرزنده مهربان است.»
و یا در ماجرای حضرت یوسف می‌فرماید:
«قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ » (6) ؛ گفتند: ای پدر، برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم.
که بیان می‌دارد، هنگامی که برادران یوسف نزد پدر خویش آمدند در حالی که از گناه خویش پشیمان بودند از او تقاضا کردند تا به خاطر گناهی که انجام داده بودند از خدا استغفار بطلبد.
و در ادامه از زبان حضرت یعقوب می‌فرماید:
«قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّیَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ » (7) ؛ گفت: به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‌خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است.

دلیل استغفار انبیا و امامان

استغفار خود عبادتی مطلق است که الزاما نباید پس از انجام گناه صورت گیرد. امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرمایند که رسول خدا فرمودند:«خیر الدعائ الاستغفار» (9) ؛ بهترین دعا استغفار است
که حضرت یعقوب به آن‌ها قول می‌دهد تا از خدا برای آن‌ها استغفار بطلبد.
2-و ممکن است به دلیل اوج نزدیکی به ساحت مقدس پروردگار، از حسنات خویش استغفار کنند. چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین»
و کارهای نیک خود را شایسته مقام ربوبی پروردگار ندانند و این در حالی است که از آن‌ها گناه و یا مکروه و یا ترک اولایی نیز صادر نشده است. البته برای افرادی مثل ما درک چنین حالات و مقاماتی غیر ممکن است و در نتیجه کیفیت استغفار از این کارهای نیک نیز پوشیده است.
3- دیگر آنکه پیامبر و امامان دارای دو نوع ثروت هستند. سرمایه اولیه که خداوند آن را به آن‌ها عطا کرده و هنگامی که به دنیا می‌آیند آن را به همراه دارند از قبیل علم، عصمت و . . و سرمایه اکتسابی که بر حسب اختیار خویش در این دنیا کسب می‌کنند. در نتیجه مقامات آنان بالاتر می‌رود. بنابراین دائما در حال ترقی و بالا رفتن هستند. عبارت «و تقبل شفاعته فی امته و ارفع درجته » که در رساله‌های عملیه موجود است و مستحب است که در دنبال تشهد خوانده شود همین مطلب را بیان می‌کند. در صلوات عصر جمعه که در مفاتیح الجنان نقل شده است، می‌خوانیم:«اللهم... وارفع درجته و اضئ نوره و بیض وجهه و اعطه الفضل و الفضیله والمنزله و الوسیله و الدرجه الرفیعه و ابعثه مقاما محمودا»
که ترفیع درجه و بالا رفتن مقامات پیامبر را بیان می‌کند. حال، پیامبر و ائمه در اثر این بالارفتن و شدت خضوع بیشتر در برابر پروردگار، از اعمال انجام داده در اوقاتی که در مقامات پایین‌تر بودند استغفار می‌کنند و این در حالی است که از آن‌ها گناه، مکروه و حتی ترک اولایی نیز صادر نشده است، بلکه کارها و اعمال گذشته خویش را شایسته مقام پروردگار نمی‌بینند.
4- و نیز ممکن است در اثر مراوده و برخورد با مردم در مسائل مختلف، آن توجه خاص به معبود یگانه را که در هنگام عبادت و نماز دارند نداشته باشند. که بر حسب فرموده پیامبر که: «و انه لیغان علی قلبی وانی لاسغفر بالنهار سبعین مره » ؛ یعنی تاریکی‌هایی درونم را فرا می‌گیرد و من برای رهاشدن از آن‌ها هر روز هفتاد بار استغفار می‌کنم.
این مسئله حجابی را بر روی قلب آن‌ها قرار دهد که برای برطرف شدن آن و نزدیکی بیشتر به خداوند از آن استغفار می‌کنند. البته باید توجه داشت که آنان در برخورد با مردم و گفتگو با آن‌ها، هرگز کار غیر خدایی و کاری که آن‌ها را از خدا دور کند ( معصیت)، چه سهوا و چه عمدا انجام نمی‌دهند. بلکه تمام کارهای آن‌ها برای نزدیکی به ساحت ربوبی است. اما ممکن است توجه خاص به آن ذات یگانه را، که مثلا باید در نماز شب داشته باشند، در آن لحظات نداشته باشند، که به این خاطر استغفار می‌کنند و این مسئله نیز در قلمرو درک و عقل ما نمی‌گنجد.
5- استغفار خود عبادتی مطلق است که الزاما نباید پس از انجام گناه صورت گیرد. امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرمایند که رسول خدا فرمودند:«خیر الدعائ الاستغفار» (9) ؛ بهترین دعا استغفار است.
و نیز امام صادق(ع) فرمودند: «کان رسول الله یتوب الی الله و یستغفر فی کل یوم و لیله مائه مره من غیر ذنب» (10) ؛ رسول خدا در هر شبانه روز صد مرتبه استغفار می‌کرد بدون آن که گناهی انجام داده باشد.
استغفار پیامبران و امامان از درگاه خدا نه به خاطر تعلیم شیعیان بوده است و نه عصمت آن‌ها را خدشه دار می‌کند بلکه دلیل بر مراقبت نفس و خوف از خدا و نیز اوج مقامات و کمالات و فضایل آن‌ها است
بنابراین یکی از بهترین شاخه‌های عبادت و بندگی خداوند استغفاراست که تواضع و کوچک بینی انسان را در برابر خدا می‌رساند و طلب رحمت و غفران از درگاه خداوند منان است بلکه نیاز انسان به بخشایش خدای کریم و نشان عظمت و بزرگی و ترس ازهیبت و جلال او و این که بشر جز او پناهی ندارد را می‌رساند.

نتیجه:
 

استغفار پیامبران و امامان از درگاه خدا نه به خاطر تعلیم شیعیان بوده است و نه عصمت آن‌ها را خدشه دار می‌کند بلکه دلیل بر مراقبت نفس و خوف از خدا و نیز اوج مقامات و کمالات و فضایل آن‌ها است.

پی‌نوشت‌ها:
 

1-إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ* قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ * إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ *
2- آل عمران 159
3- نسائ 64
4- نور 62
5- ممتحنه 12
6- یوسف 97
7- یوسف 98
8- محجة البیضاء، ج 7، ص 17
9- تفسیر البرهان ج 5 ص 184
10- تفسیر البرهان ج 5 ص 184
 

منبع:سایت شبهه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :alirezamazrooei
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان