آیا ظاهر یک سیاستمدار روی تصویری که در ذهن رأی دهندگان میسازد تاثیرگذار است؟ در اینجا به 10 مورد در تاریخ مد میپردازیم که شاید بد نباشد سیاستمداران، پیش از انتخاب لباس جدید، خود به آنها دقت کنند.
کیف دستی مارگارت تاچر
معروف است که مارگارت تاچر پیش از رسیدن به قدرت، تحت آموزش ظاهرسازی از سوی خبرنگار تلویزیونی، گوردن ریس، بوده است. بسیار گفته شده که پس از این آموزشها بوده که صدای او بم تر و نرم تر شده و نحوه پوشش او ثابت شده است.
البته او همه پیشنهادهای معلمش را اجرا نمیکرد. به عنوان مثال او هیچ گاه مرواریدهای خود را، با وجود آنکه به او گفته شده بود که به او ظاهری غیرشهری میدهد، و البته کیف دستی خود را کنار نگذاشت – کیفی که بعدها به نماد برخورد عبوس او با زیردستان خود بدل شد.
اورکت (کاپشن) کارگری مایکل فوت
مایکل فوت احتمالاً بیش از همه رهبران حزب کارگر چوب ظاهرش را خورده است. پوشش او در مراسم روز یادبود سال 1981 باعث تمسخر او از سوی روزنامه نگاران و همقطاران سیاستمدار او شد.
مایکل هارزنل در نشریه تایمز پوشش فوت را چنین توصیف کرد: «طوری لباس پوشیده بود که می خواهد سگ خود را برای قدم زدن بیرون ببرد، با کاپشن کارگری سبز، کفش راحتی و کراوات بته جقه ای.»
گفته میشود که والتر جانسون، نماینده وقت حزب کارگر از داربی جنوبی، از حزب خواسته بود که فوت را بخاطر ظاهرش که شبیه به «کارگران ساختمانی از سر کار برگشته» بود و «بی احترامی بزرگش به سربازانی که برای بزرگداشتشان به آنجا آمده بود» توبیخ کند.
فوت بعدها درباره موج کاریکاتورهایی که از او کشیده شد اظهارنظر کرد و گفت: «هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم که لباسم برایم انقدر دردسر درست کند.» او گفت ملکه مادر با تأیید پوشش او گفته بود: «کت شما به نظر خیلی گرم میآید.»
البته این رهبر سابق حزب کارگر تنها نماینده پارلمان نیست که با مد مشکل داشته است. کن کلارک سالها به این شهرت داشت که راحتی را به رسیدن به ظاهرش ترجیح میدهد. دلیل آن هم لباسهای همیشه چروک و تعهد دیرینه اش به کفشهای راحتی اش بود.
دانلد دوار، وزیر سابق امور اسکاتلند، معروف بود که از شرکت در نوسازی ظاهر حزب کارگر سر باز زده است. او در ماه می 1999 و پیش از اولین انتخابات پارلمانی اسکاتلند گفته بود: «حالا میدانم اسب بودن چه حسی دارد، چون اخیراً دائم دارند مرا تیمار میکنند و به ظاهرم میرسند.»
متن یادبودی که پس از درگذشت دوار در روزنامه هرالد نوشته شد، به قصد او برای «خنده دار بودن» اشاره میکرد. در این گزارش به نقل از ران فرگوسن، متولی کلیسای سنت مگنوس در کرک وال، آمده بود که او «بزرگترین کابوس مشاوران روابط عمومی» بود. به گفته آقای فرگوسن، او لباسهای گران قیمت میپوشید ولی همیشه به نظر میرسید که شب با این لباسها خوابیده است.
کلاه بیس بال ویلیام هیگ
ویلیام هیگ، رهبر حزب محافظه کار، به داستان پندآموز مایکل فوت درباره اینکه یک خطای لباسی چطور میتواند موجی از تمسخر به راه بیاندازد توجهی نکرد. اندکی پس از رسیدن او به ریاست حزب در سال 1997، رسانهها او را بخاطر پوشیدن یک کلاه بیس بال در بازدیدش از یک شهر بازی به صلابه کشیدند.
احتمالاً مشاوران او فکر کرده بودند که این روش خوبی است برای اینکه توجهها را به روحیه جوان او جلب کنند و نشان دهند که رهبر جدید «همپای جوانان» است. اگر چنین بوده باشد، باید گفت که این کار هدف مورد نظر را برآورده نکرد.
سایمن هفر در روزنامه دیلی میل نوشت که رهبر جدید «شبیه کودک آزاری شده بود که به مرخصی روزانه آمده است.» این کلاه بیس بال به نماد تصویری دوره ریاست او بر حزب محافظه کار بدل شد.
پیراهن خیس از عرق تونی بلر
احتمالاً رابطه هیچ سیاستمداری با مشاوران روابط عمومی اش به اندازه این رهبر حزب کارگر، که در سال 1994 به این سمت رسید، زیر ذرهبین قرار نگرفته است. حزب کارگر همزمان با خلاص شدن از شر «تعهدات عتیقه»، مانند تعهد به مالکیت عمومی در بند 4 اساسنامه حزب، ژاکت کارگری مایکل فوت را هم به ته انبار انداخت.
نیل کیناک و سپس بلر و «دلبرکانش» - نامی که روزنامههای ناراضی روی موج هجوم نمایندگان زن حزب کارگر به پارلمان در سال 1997 گذاشته بودند – طبق دستورالعمل پیتر مندلسن، فقط کت و شلوارهای شیک می پوشیدند.
تونی بلر در سخنرانی آغازین خود در کنفرانس حزب کارگر در سال 2000، بیش از حد دچار شور و هیجان و پیراهنش خیس از عرق شد. روزنامه ایونینگ استاندارد نوشت که او «قانون طلایی نپوشیدن پیراهن آبی در سالن های گرم را زیر پا گذاشته بود».
خبرنگار گاردین هم نوشت که در این سخنرانی «بیشتر شاهد تعریق بودیم تا تشویق». این اتفاق مانند هدیهای برای روزنامه نگاران بود، چرا که معروف بود که تمام حرکات این رهبر حزب کارگر به دقت توسط مشاوران روابط عمومی اش برنامهریزی میشود.
سیاستمداران باید پیش از انتخاب لباس بیشتر فکر کنند، چرا که تلویزیون نقش مهمی در ارتباط آنها با رأی دهندگان دارد. زیورآلات پر زرق و برق، زیر نورپردازی در استودیوهای تلویزیونی، میتواند باعث منحرف شدن توجه مخاطبان شود.
بانوی محافظه کار ژانت فوکس، که برای 27 سال نماینده پارلمان بوده است، تأثیر ورود دوربین های تلویزیون به پارلمان بر روی نحوه پوشش نمایندگان را به خوبی به یاد دارد. به گفته او، پس از آن «مردها کراوات های رنگین تر و زنها لباسهای رنگین تر می پوشیدند.»
کفشهای پوست پلنگی ترزا می
پوشش خبری هشدار ترزا می در سال 2004 مبنی بر اینکه مردم حزب محافظه کار را به عنوان «حزب بده» میبینند، تقریباً به تعداد سطرهایی که به کفشهای او – یک جفت کفش پاشنه بلند پوست پلنگی - می پرداخت برابری میکرد. این یکی از آن مواردی است که باعث انتقاد از توجه بیش از اندازه رسانهها به ظواهر شده است.
ماری مک لئود، نماینده محافظه کار که زنان را به حمایت از این حزب تشویق میکند، از رسانهها خواسته که «به جای کفشها به بحثها توجه کنند.»
سیاستمداران مشهور چگونه لباس میپوشند (1)
او این ادعا را که ظاهر افراد بر روی سیاست ورزی آنها تأثیر میگذارد، رد میکند و میگوید: «من فکر نمیکنم نحوه پوشش اطلاعات چندانی درباره یک سیاستمدار بدست دهد، بلکه فقط سلیقه آنها در لباس پوشیدن را نشان میدهد.»
با این حال کرستی واکر، خبرنگار سیاسی سابق روزنامه دیلی میل و مدیر شرکت روابط عمومی این هاوس، میگوید که نحوه پوشش میتواند روی جایگاه سیاستمداران اثرگذار باشد.
او میگوید: «این که سیاستمداران چگونه خود را عرضه میکنند و تصمیماتی که در زندگی شخصی شان میگیرند میتواند بیان گر نکات بسیاری درباره شخصیت آنها باشد – بخصوص در زمانی که تصویر ظاهری سیاستمداران با دقت طراحی میشود.»
خانم واکر به اهدای اخیر نشان شوالیه به آرایش گر دیوید کامرون اشاره میکند که به گفته او «باعث اتهام پارتی بازی سیاسی و انتقاد از آقای کامرون بخاطر بی ارتباطی با رأی دهندگانی که نمیتوانند برای یک اصلاح مو 90 پوند بپردازند»، شد.
ایزابل هاردمن، معاون سردبیر نشریه اسپکتیتور، نیز میگوید توجهها به سمت کسانی جلب میشود که به دنبالش هستند و اگر وزیر کشور لباسی خاص را انتخاب میکند، باید انتظار اینکه روزنامه نگاران به آن بپردازند را هم داشته باشد. او میگوید: «اگر یک ژاکت رنگارنگ یا یک کت نارنجی پوشیدید و کسی دربارهاش نظری نداد، آن وقت باید تعجب کنید.»