یک مسئله جدی دربارهی خانم ها
بلوغ، مرحلهای بحرانی و جنجال برانگیز از زندگی انسان است و به شهادت تاریخ، حتی جامعه ی بدوی شروع بلوغ را جشن میگرفتند.نوجوانی، که با بلوغ جنسی شروع میشود، دورهای است که طی آن نوجوان از مرز بین کودکی و بزرگسالی عبور میکند.با توجه به اینکه بخش عظیمی از جمعیت جهان را نوجوانان تشکیل میدهند، پرداختن به مسائل مختلف مربوط به نوجوانان اهمیت خاصی دارد و بررسیهای جهانی حاکی از توجه خاص کشورها به مقوله بلوغ و نوجوانی است.
در این میان سلامت دختران به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی در مقایسه با پسران، اهمیت بیشتری دارد، زیرا بلوغ مرحلهای است که نه تنها در مراحل بعدی زندگی دختران، بلکه بر زندگی فرزندان آنها نیز موثر است. این درحالیست که متأسفانه عدم آگاهی و ضعف نگرش و نیز رفتار نادرست نوجوانان در مورد سلامت جسمی، روحی و روانی بلوغ، مشکلاتی چون ازدواجهای ناموفق، نازایی، حاملگیهای زودرس و پرخطر و بیماریهای روانی از جمله اضطراب و افسردگی را به دنبال دارد.
یکی از تغییرات بارز دوره بلوغ در دختران، عادت ماهانه است. این اتفاق از دو جنبه کودکان را دچار اضطراب میکند. دلیل آن را نیز میتوان در دو نکته عنوان کرد؛ نخست ناشناخته بودن فرایند این تغییر و احساس ابتلا به بیماری یا مشکلی خاص در نوجوان و دوم ناتوانی در کنترل شرایط در دوره عادت ماهانه است.در مطالعهای که در سال 1998 بر روی دختران نوجوان انجام شد، مشخص شد
دخترانی که قبل از وقوع قاعدگی از آن مطلع و آماده آن بودهاند، آن را پدیدهای فیزیولوژیک دانستهاند، اما کسانی که آگاهی و آمادگی لازم را نداشتهاند آن را حادثهای وحشتآور و ترسناک تلقی کردهاند.برای آنکه فرزند شما با فرآیند این مسئله آشنا شده و هراسش از این اتفاق از بین برود و از طرفی بتواند در این دوره زندگی و فعالیت عادی داشته باشد، باید همه مسائل مربوط به این اتفاق ماهانه و دائمی را برای او توضیح بدهید.
بلوغ دختران را به آنها تبریک بگویید
رفتارهای والدین در لحظه حساس بلوغ برای دختران خاطرهای ماندگار خواهد شد. پس چه بهتر است که والدین خاطرات خوشی را برای فرزندانشان رقم بزنند.بهترین برخورد یک مادر در برخورد با دخترش که دچار اولین قاعدگی شده، این است که به او تبریک بگوید، به این جهت که او هم وارد جامعه بانوان شده و بالاخره مرز کودکی را رد کرده و میتواند به واسطه همین بالغ شدن روزی طعم مادری را بچشد.
فرزند خود را از چگونگی بلوغ آگاه کنید
مادران قبل از وقوع بلوغ و شروع اولین قاعدگی از چند وقت قبل، با بیان حالتها و چگونگی این دوران، دخترانشان را از نظر ذهنی آماده کنند تا فرزندانشان به محض رویت قاعدگی گیج و دستپاچه نشوند.زمان بیان شرایط بلوغ برای هر دختری متفاوت است و تشخیص زمان مناسب بر عهده مادران است. بهتر است این مباحث را در زمانی که دختران در ایام امتحانات و استرسهای درسی نیستند بیان کرد و خوب است با توجه به رشد جسمی دختر این مباحث پیگیری شود؛ به عنوان مثال وقتی که مادر متوجه جوانه زدن نوک پستانها در دخترش شد، بهترین زمان بیان این شرایط و آمادگی دادن برای دوران بلوغ است. هر چند که اولین قاعدگی به اندازه خود برای دختران استرسآور است، ولی مادران میتوانند با توضیحات و آموزشهای لازم قبل از بلوغ، میزان این تنش و استرس را تا حد زیادی پایین آورند.
از شنیدههای او آغاز کنید
در دوران بلوغ، اغلب بچهها درباره موضوع «عادت ماهانه» جسته و گریخته نکتههایی را میشنوند و درباره آن صحبت میکنند؛ بنابراین فرزند شما هم ممکن است درباره این مسئله نکتههایی را در مدرسه شنیده باشد. اگر درباره این مسئله یا مسئله بارداری از شما سوال کرد، او را دعوا نکنید. صحبت کردن درباره این مسئله در مدرسه کاملا عادی است. به جای بازخواست او، از فرزندتان بپرسید چه حرفهایی درباره این موضوع شنیده است؟صبر کنید تا کاملا مسئله را برای شما توضیح دهد، سپس در تصحیح شنیدههای او صحبت کردن درباره عادت ماهانه را شروع کنید اما اگر چیزی نشنیده بود که بعید است چیزی نشنیده باشد، حتما با دیدن نخستین نشانههای بلوغ، بتدریج و کم کم خودتان صحبت کردن درباره این مسئله را آغاز کنید.
از تولد شروع کنید
توضیح این مسئله را از اینجا شروع کنید که عادت ماهانه در ادامه روند بزرگ شدن و بالغ شدن اوست؛ بنابراین زمانی بزرگ شدن او کامل میشود که عادت ماهانه اتفاق بیفتد. این مسئله برای این است که او بتواند مادر شود. سپس توضیح دهید که در هر بار عادت ماهانه، جسم کوچکی که قرار است در آینده دور به فرزندی تبدیل شود، در حال حاضر چون هنوز خود او (فرزندتان) کوچک است، از بدن او خارج شده و از محل خارج شدن این جسم کوچک، مانند جای زخم، خونریزی ایجاد میشود. در سالهای بعد، زمانی که او بزرگتر شد، یک یا چند عدد از این اجسام کوچک تبدیل به کودک شده و او مادر خواهد شد.
اتفاقات حواشی را بگویید
برای فرزندتان توضیح دهید که عادت ماهانه هر ماه یک بار در هر بار در روز مشخصی اتفاق میافتد؛ برای مثال اگر او برای اولین بار در روز بیستم ماه عادت شود، ماه بعد نیز در همان تاریخ این مسئله تکرار خواهد شد.به او بگویید پیش از شروع عادت ماهانه، تغییراتی مانند درد زیر شکم، کمردرد، درد در سینهها، سرگیجه، حالت تهوع، سردرد، تب خفیف، حالت افسردگی که گاهی با گریه، بیقراری و عصبانیت همراه است، دیده میشود. از طرفی ممکن است اشتهای او نیز زیاد یا کم شود؛ و البته این حالتها طبیعی است.
هراس از شروع درد در مدرسه
پس از آگاهی از مسئله، یکی از دغدغههای دختران بروز عادت ماهانه در مدرسه است. برای رفع این نگرانی به او این طور توضیح دهید. اول اینکه اولیای مدرسه محرم راز تو هستند. اگر چنین اتفاقی بروز کرد، حتما نزد ناظم یا مربی بهداشت مدرسه برود. او میتواند کمکهای اولیه لازم را به فرزند شما ارائه کند. دوم اینکه از این زمان به بعد او باید همیشه چند عدد پد بهداشتی و یک عدد لباس زیر اضافی در زیپ مخفی کیفش همراه داشته باشد تا در صورت نیاز از آنها استفاده کند. سوم اینکه او میتواند با توضیح شرایطش به ناظم مدرسه، درخواست کند تا با مادر تماس بگیرند و مادر حتما برای کمک به او خواهد آمد.
تو، طبیعی هستی
ممکن است فرزند شما احساس کند این مسئله فقط برای او اتفاق افتاده و بنابراین با دیگران تفاوت دارد. به او توضیح بدهید که این مسئله امری عادی برای همه دختران است و اگر برای دختری این مسئله اتفاق نیفتد، او وضعیت طبیعی ندارد. بنابراین نباید نگران باشد و خودش را فردی غیرعادی بداند.
به او آموزش دهید
پیش از شروع عادت ماهانه باید نحوه صحیح استفاده از پد بهداشتی را به فرزندتان آموزش دهید. به این ترتیب هراس او درباره تجربه اولین عادت ماهانه کم خواهد شد. در ماههای نخست شروع عادت ماهیانه معمولا نظم دقیقی وجود ندارد؛ بنابراین آگاهی از این مسئله به فرزند شما آرامش میدهد چون میداند که میتواند همیشه در هر شرایطی به خودش کمک کند.
به او دارو بدهید
برای کنترل عوارض پیش از عادت ماهانه گاهی نیاز به مصرف داروهای مسکن است؛ بنابراین چند مسکن سبک مانند استامینوفن را داخل کیف فرزندتان بگذارید. علاوه بر این، با مصرف لبنیات کمک کنید تا بدن او آرامش و توان لازم را کسب کند. بهترین نوع لبنیات، شیر و دوغ است.
نظافت را رعایت کند
یکی از آموزشهای ضروری این دوره رعایت نظافت شخصی است. به فرزندتان یاد بدهید که در این دوره باید هر روز حمام کند. هر دو ساعت یک بار، پد بهداشتی را تعویض کند و در صورت ایجاد کوچکترین آلودگی روی لباس زیر یا دیگر لباسها، سریعا آن را تعویض کند. خونی که باقی بماند، بوی نامطلوبی دارد؛ بنابراین باید به نظافت شخصی در این دوره به طور خاص رسیدگی شود.
«دوران بلوغ سختترین سالهای زندگیام بود. از خودم بدم میآمد. نمیتوانستم با کسی درباره خودم حرف بزنم. از تغییراتی که هر روز در من ایجاد میشد، خجالت میکشیدم. دیگر دوست نداشتم با مادرم بیرون بروم و با او حرف بزنم.»خیلی از دختران ایرانی وقتی درباره دوران بلوغشان حرف میزنند، ممکن است چنین احساسی داشته باشند. تغییرات دوران بلوغ هم برای دختران و هم برای پسران اهمیت دارد، اما مسائل دختران به خاطر شرایط خاص فرهنگی اهمیت ویژهای پیدا میکند.
مادر، به عنوان نزدیکترین فرد از نظر عاطفی به فرزندش، میتواند گذر از این دوران را برای او آسانتر کند.نشانههای بلوغ که در دختران ایجاد میشود، احساس اضطراب هم همراه آن به وجود میآید. در جوامع و خانوادههایی که آموزش جنسی کافی به نوجوانان ارائه نمیشود، پیدا شدن اولین علائم ممکن است با تعبیراتی نادرست از جنسیت یا احساس بیماری، طرد شدگی و سردرگمیدر دختران همراه شود.
کماطلاعی درباره مسائل دوران بلوغ ممکن است باعث شود دختر نوجوان احساس کند این تغییرات نوعی بیماری است، بویژه آنکه برخی دختران در این دوران دستخوش اختلالات خلقی ملایم، بیحوصلگی و گوشهگیری شده و عصبی، بهانهجو و پرخاشگر میشوند.تمام این نشانهها ممکن است نوجوانی را که تجربه یا اطلاعات کافی درباره تغییرات بلوغ و تغییرات جسمی ندارد، دچار اضطراب کند. برای کم کردن چنین عوارضی است که کارشناسان توصیه میکنند نوجوانان دختر را باید از پیش برای ورود به این مرحله آماده کرد.
چرا دختران؟
زندگی دخترانه، از هر نظر زندگی حساسی است و وقتی این حساسیتهای طبیعی با ویژگیهای فرهنگی جامعهای مثل جامعه ما آمیخته میشود، دوچندان خواهد شد. مسائل زنانه همواره در پردهای از شرم و حیا پیچیده شدهاند و اطلاعرسانی درخصوص آنها به شکل رسمی وجود ندارد.با اینکه دختران از سالهای انتهای دبستان با تغییرات دوران بلوغ روبه رو میشوند، مدرسهها در این زمینه به آنها آموزش نمیدهند و این وظیفه
تنها بر دوش خانوادهها باقی میماند. در خانواده هم این نقش از مادر طلب میشود ؛ اینکه یک تنه فرزندش را از تغییراتی که پیش رو دارد آگاه کند و بکوشد اتفاق بزرگ بلوغ، با کمترین هزینه و در نهایت آرامش پیش برود.پسران نوجوان این امکان را دارند که به خاطر ارتباطهای گستردهتر اجتماعی و قرار داشتن در معرض دریافت اطلاعات راحتتر با مساله بلوغ روبهرو شوند، ضمن اینکه مربیان و پدران هم برای انتقال اطلاعات
به آنها راحتتر عمل میکنند. همه این عوامل باعث میشود نقش مادران برای همراهی در این مرحله مهم در زندگی دختران پررنگتر شود.دوره نوجوانی از 11 تا 13 سالگی شروع میشود و تا 20 18 سالگی ادامه دارد. این دوره، دوران تعارض بین رفتار کودکانه و بزرگسالی است. اما چندسال قبل از ورود کودک به سن نوجوانی، تغییرات اندکی درجسم و رفتارش آشکار میشود. این تغییرات در دخترها شایعتر است.
شاید دخترها تا کلاس دوم، سوم دبستان همچنان به عروسک بازی و بازی با دوستانشان مشغول باشند، اما با ورود به کلاس چهارم و پنجم دبستان، تغییراتی در رفتارشان به وجود میآید.البته نباید فراموش کرد که شروع بلوغ به عواملی چون وراثت، عرض جغرافیایی، شرایط بهداشتی خانواده و تغذیه کودک و شرایط روانی و رفتاری او بستگی دارد، اما در حال حاضر در کشور ما متوسط بلوغ دختران در سن 11 تا 13 سالگی است.
در آستانه تغییر
با بروز نامحسوس نشانههای بلوغ، کودکان کمکم دست از بازی میکشند و بیشتر تمایل دارند اوقاتشان را با همسالان همجنس خود بگذرانند. آنها ساعتها با دوستانشان حرف میزنند. در ابتدای این صحبتها یعنی همان سالهای پیش از بلوغ، کودکان درباره خانواده، افتخاراتی که خانوادهشان داشته، مسافرتی که پدر و مادرشان داشتند، داراییهای خانوادگی، دوستان و آشنایانشان و بحثهای داغی که این روزها در زندگی آنها جاری است صحبت میکنند.آنها سعی میکنند خود و خانوادهشان را برتر از دیگری بدانند یا حتی با خیالپردازیهایی، ذهن دوستانشان را به سمت خود سوق دهند. حساسیت این دوران کمتر از دوران بلوغ نیست، چون زمینههای برقراری ارتباط نزدیک بین مادران و دخترها، از همین زمان شروع میشود.
عاطفه اکبریان، روانشناس و مشاور کودک میگوید:
«ممکن است خیلی از پدر و مادرها گمان کنند بچهها در دوران پیش از بلوغ زیاد حرف میزنند یا به دوستانشان دروغ میگویند. این طور نیست. آنها واقعیتهای زندگیاشان را با خیالات میآمیزند و به دوستانشان میگویند، اگر رفتارهای اینچنینی بچهها مورد انتقاد قرار بگیرد و بخصوص مادرها دخترانشان را به دروغگویی متهم کنند یا رفتارهای افراطیاشان را در وقت گذرانی با همسالان درک نکنند، وقتی بچهها وارد مرحله بعدی یعنی دوران بلوغ شوند، ارتباط درستی بین آنها و مادرانشان برقرار نمیشود.»
این دوره بهترین دورهای است که میتوان به رفتارهای کودک در آستانه بلوغ جهت مناسب داد؛ مثلاً میتوان دوستان آنها را که اکثرا هم محلهایها و همکلاسیهایشان هستند، شناسایی کرد و البته این کار باید غیرمستقیم انجام شود.کارشناسان معتقدند که با ورود کودک به این مرحله و بروز این نوع رفتارها، رفتار مادرها هم باید تغییر کند و پختهتر و منطقیتر شود. این مساله را میتوان این طور تعبیر کرد که با شروع مراحل بلوغ در دختران، مادران نیز وارد مرحله تازهای میشوند که باید در آن بخشهای تازهای از وجود خود را کشف کنند.
عاطفه اکبریان، میگوید:
«نباید دختران را با همان شیوههای قبلی به سمت خود گرایش داد. مادران باید باور کنند که او در تلاش برای رسیدن به استقلال فکری و منطقی است و حتی در این مرحله ممکن است شاهد نافرمانیهای او باشند. در این دوره ممکن است برخی رفتارهای نادر مثل شبادراری هم در آنها بروز کند که البته بیشتر از اینکه یک مساله روانشناختی باشد، مربوط به تغییر هورمونها در بدن است.»
سردرگمی و ترس
با شروع دوران بلوغ، دختران همزمان دچار تغییراتی در جسم و روحشان میشوند. درک همزمان این تغییرات برای آنها میتواند دشوار باشد و مادران را هم سردرگم کند.بسیاری از مادران از مواجهه با این دوران وحشت دارند. به تعبیر عاطفه اکبریان، شاید این دوران برای مادران سختتر باشد: «سن بلوغ دختران پایین است و مادر هنوز برای آن آمادگی ندارد. در حالی که مادر هنوز درگیر کودکیهای دخترش است و او را دختربچهای به حساب میآورد،
دخترش با نشانههای رفتاری و جسمی به او اعلام میکند که کودکی به پایان رسیده و خیلی زود وارد دنیای زنانه خواهد شد.» پذیرش این موضوع برای خیلی از مادران ساده نیست.مینا، زن 32 سالهای است که یک دختر 12 ساله دارد. او درباره تجربه ورود دخترش به دوران نوجوانی میگوید: «خیلی سخت بود. من اصلا آمادگیاش را نداشتم. اصلا فکرش را نمیکردم که به این زودی دخترم عوض شود.
حرف زدن در این باره برایم خیلی سخت بود. مادر خودم هم این دوران را در سکوت گذراند. یادم هست که من از برخورد مادرم با مساله بلوغم ناراحت بودم. مادرم اصلا در این خصوص با من حرف نزد و من این مرحله را در تنهایی گذراندم و برایم خیلی سخت بود. در مورد دخترم دوست نداشتم این اتفاق تکرار شود. اما نمیدانستم چکار کنم.» مینا این مساله را با مشاور دخترش در مدرسه در میان گذاشت.
هرچند مدرسه در این زمینه برنامه مشخصی نداشت، اما مشاور مدرسه او را به یک مشاور خانواده معرفی کرد: «مشاور چند جلسه با خودم صحبت کرد. راستش من احساسهای جدید و عجیبی داشتم که برایم ناشناخته بود، چیزی مثل احساس حسادت و رقابت و اضطراب درباره دنیای جدیدی که دخترم قرار است تجربه کند. مشاور اول مرا راهنمایی کرد تا باورهای غلطم را تغییر دهم و با این موضوع دوستانهتر برخورد کنم.»
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم