به گزارش ایسنا، «تروور کرکوم» ـ نویسنده کانادایی ـ در روزنامه «تورنتو استار» نوشت: رمان «همسایگی» ترسها و دشواریهای هرروزه پروییها را در دهه پرآشوب 1990 این کشور روایت میکند.
«ماریو بارگاس یوسا» ـ نویسنده پرویی برنده نوبل ادبیات 2010 ـ این روزها با انتشار ترجمه انگلیسیزبان «همسایگی»، به دلیلی غیر از حواشی زندگی شخصی مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. رمان جدید او که سال 2016 با عنوان اسپانیایی «Cinco esquinas» (پنج گوشه) منتشر شد، اخیرا توسط «ادیث گراسمن» به انگلیسی ترجمه و با عنوان «همسایگی» روانه بازار شده است.
رمان «همسایگی» در دهه متلاطم 1990 پرو روایت میشود؛ زمانی که یک گروه تروریستی مقدمات جنگهایی خونین را فراهم میکند، دولت حکومت نظامی سرسختانهای وضع کرده و هراس از بازداشت شدن در زندگی روزمره مردم جاری است. در این کتاب داستان شخصیتهایی چون «انریک» که تاجری ثروتمند است و علیهاش توطئهای چیده شده، «خوان پیناتا» دکلمهخوان سابق که وضعیت مالی بدی را تجربه میکند و «شرتی» که دختری جوان و روزنامهنگاری جاهطلب است، به هم گره خورده است.
در اولین نگاه، «همسایگی» تریلری است که به دنبال هیجان بیشتر است. نثر «بارگاس یوسا» ـ حداقل در ترجمهای که «ادیث گراسمن» از آن ارائه داده ـ بیروح و سست است. صحنهای که انحراف اخلاقی «انریک» در آن نشان داده میشود، بیشتر به داستانهای اروتیک درجه سه شباهت دارد. نویسنده در واقع، به سخیفترین کلیشهها و تیپهای مبتذل رضایت داده و رسوایی جنسی شخصیت داستان را شبیه مجلههای زرد به تصویر کشیده است.
در عوض، «شرتی» ـ با داستان رازآلود و غمانگیزی که پشت سر دارد ـ و «خوان پیناتا» که قهرمان طبقه کارگر است، به خوبی کشش داستان را بر دوش میکشند. وقتی جسد «رولند گارو» ـ رئیس «شرتی» ـ پس از انتشار مطلبی با جهتگیری تند سیاسی پیدا میشود، سرنوشت سه شخصیت اصلی در جریانی غیرمنتظره به هم پیوند میخورد و باعث میشود هر یک جان خود را در خطر ببینند.
این رمان به وضوح، متهم شدن قشر تحصیلکرده و حاکم پرو را در دوران رژیم «آلبرتو فوجیموری» (دهه 1990) نشان میدهد. «یوسا» از انتخابات ریاستجمهوری سال 1990 که «فوجیموری» در آن پیروز شد، حرفی به میان نمیآورد و به خوبی اطلاعات محرمانهای را درباره روابط فاسد سیاسی و تجاری در آن دوران از تاریخ پرو رو میکند. توصیفهای او از ترسهای هرروزه، دستگیریها، کتک زدنها و قتلهای بیرحمانهای که در آن دوران رخ میداد، کاملا باورپذیر و تکاندهنده است.
نویسنده به طرز ماهرانهای نشان داده چطور طبقه اجتماعی و نژاد، در برتر شمرده شدن و یا تضعیف شدن مردم عادی پرو نقش داشته است. در داستان، کمترین حس همدردی نسبت به شخصیت «انریک» دیده میشود، اما شاید این دقیقا خواست خود «یوسا» بوده است.
*****
«ماریو بارگاس یوسا» متولد 1936، از مطرحترین چهرههای ادبیات آمریکای لاتین بهشمار میرود. او در پنج دهه گذشته، آثاری را مانند «سور بز»، «خانه سبز»، «گفتوگو در کاتدرال» و «شهر سگها» خلق کرده است. این نویسنده در عرصه سیاست و مقالهنویسی هم دست توانایی دارد و آثارش در روزنامههای معتبر اسپانیولیزبان به چاپ میرسد. شهرت «یوسا» با نخستین رمانش - «زندگی سگی» - آغاز شد.
این رماننویس پرویی هفتم اکتبر سال 2010 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. حدود 20 سال نام او جزو کاندیداهای این جایزه بود. «یوسا» در سال 1994 به عنوان عضو آکادمی اسپانیا برگزیده شد و در سالهای گذشته در بسیاری از دانشگاههای آمریکا، آمریکای جنوبی و اروپا تدریس کرده است. این نویسنده توانست در سال 1995 جایزه «سروانتس»، مهمترین جایزه ادبی نویسندگان اسپانیولیزبان را از آن خود کند. همچنین در سال 1996 برنده جایزه صلح آلمان شد.